eitaa logo
آرما مدیا
4.7هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
29 فایل
"واحدفیلم،مستندوآموزش سوادرسانه مصاف ایرانیان"
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ ایمیل بیش از ۲۰۰ میلیون کاربر توئیتر هک شد 🔹آلون گال یکی از بنیانگذاران شرکت نظارت بر امنیت سایبری «هادسون راک» اعلام کرد هکرها آدرس ایمیل بیش از ۲۰۰ میلیون کاربر توئیتر را ربودند و آنها را به یک انجمن هک آنلاین ارسال کردند. 🔹این محقق امنیتی در شبکه اجتماعی لینکدین نوشت: این نقض متأسفانه منجر به هک شدن، فیشینگ هدفمند و داکسینگ خواهد شد. او هک توئیتر را یکی از مهم‌ترین افشای اطلاعاتی که دیده‌ است، نامید. ✅ @media_arma
11.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥دردسر تیک‌تاک چینی برای دولت آمریکا! 🔸اپلیکیشن تیک‌تاک حسابی جای پای خود را در آمریکا محکم کرده و روی فرهنگ این کشور تاثیر گذاشته‌است. حالا دولتمردان آمریکایی بیش از هر زمان دیگری از نفوذ این پلتفرم در کشورشان نگرانند. 🔸بعد از ترامپ، اما بایدن به نظر می‌رسد سیاست دیگری در قبال تیک تاک در پیش گرفته‌است. ✅ @media_arma
📸 هر تصویری را باور نکنید 🔹 تصویری که تحت عنوان پابند الکترونیکی ترانه علی‌دوستی منتشر شده در حقیقت تصویر مربوط به مرخصی نازنین زاغری با پابند الکترونیکی در سال ۹۸ است. ✍ سید علی موسوی @Media_arma
🔹پشتیبانی از شماره ایران به توییتر برگشت. ✅ @media_arma
💢 آزادی نامحدود 🔹️برخلاف ادعای وزیر امورخارجه فرانسه رسانه‌های‌غربی فقط در حمله به شخصیت‌ها  و مذاهب کشورهای اسلامی، فتنه گری و جنگ افروزی، آزاد هستند. 🔸️ مصادیق بسیار زیادی از نقض آزادی بیان ادعایی و اقدامات دوگانه آنان بویژه در کشورهای فرانسه و همین شارلی ابدو وجود دارد. 🔹️بد نیست بدونید انتقاد از هولوکاست در فرانسه تا یک سال زندان و حدود سه هزارفرانک جریمه دارد. 🔸️برکناری موریس‌ سینت اسنثت در سال 2009  از نشریه شارلی‌ابدو به علت توهین به پسر سارکوزی نخست وزیر وقت و برانگیختن نفرت علیه یهودی‌ها ، ممنوع بودن انتقاد از همجنسگرایی و اظهارنظر، سوال و تحقیق و تردید درخصوص هولوکاست فقط چند نمونه از برخورد دوگانه فرانسوی‌ها با آزادی و حقوق بشر است. ✅ @media_arma
«بی‌همه‌چیز» فیلمی برای نفرت از همه‌کس و همه‌چیز! (۱) فیلم در روستایی ناشناس و در زمان محمدرضا شاه روایت می‌شود. امیر خان، قهرمان مردم روستا، با ورود زنی به نام «لی‌لی» متهم می‌شود به اینکه در جوانی او را باردار کرده و قسر در رفته. بارداری دختر که آشکار شده، مردم او را طرد و از روستا بیرون کرده‌اند. او به شهر رفت و در کاباره‌ها مشغول کار شد. حالا بعد از سال‌ها که روستا در آستانهٔ نابودی است، لی‌لی به دربار شاه راه پیدا کرده و پول و پله‌ای به هم زده. مردم روستا چندین بار از لی‌لی دعوت می‌کنند به زادگاهش سری بزند و آنها را از فلاکت نجات دهد. او پاسخی به نامه‌های آنها نمی‌دهد تا وقتی که پای آخرین نامه اسم «امیر» را می‌بیند؛ البته نامه را دیگران به نام امیر و بی‌خبر از او می‌فرستند. لی‌لی به روستا می‌آید و ماجرا شروع می‌شود. تنها گاو و گوسالهٔ روستا متعلق به زنی است که نوری صدایش می‌زنند. اون به‌شدت دلبستهٔ گاوش است و به شرط اینکه قربانی‌کردن آن نمایشی باشد، راضی می‌شود گاوش را به استقبال لی‌لی ببرند. اما گاو به اشتباه ذبح می‌شود. لی‌لی پا روی خون آن می‌گذارد و به روستای پدری‌اش وارد می‌شود. از  همین صحنه می‌توان دریافت که او ابایی ندارد از اینکه تمام هست و نیست مردم خودش را نابود کند. تقریباً همین کار را هم می‌کند! او نه‌تنها امیر و خانواده‌اش، که تمام مردم روستا را نابود می‌کند. با صبر و حوصله مشکلات و خواسته‌های هم‌ولایتی‌هایش را می‌شنود و سخاوتمندانه برای حل و فصل هر کدام پول یا اعتبار لازم را کنار می‌گذارد. اما تحقق تمام این‌ها را مشروط می‌کند به خواستهٔ خودش؛ کشتن امیر! او آمده تا از امیر و تمام مردم روستا انتقام بگیرد. از امیر به جرم رها کردن او با یک بچهٔ نامشروع، از مردم به جرم طرد کردنش. امیر، قهرمان مردم روستاست. پیداست که در موقعیت‌های مختلف پشت مردم روستا بوده و برای تک‌تک آنها بزرگتری و خیرخواهی کرده که مردم با رغبت و علاقه قبولش دارند و حرفش را زمین نمی‌اندازند. پیش از این، جانش را برای نجات بعضی از روستاییان از زیر آوار معدن به خطر انداخته و این کار جلوهٔ قهرمانی بیشتری به او داده. حالا مردم بین یک دوراهی قرار دارند؛ امیر را بکشند و به نان و نوایی برسند، یا در فلاکت به امیر وفادار بمانند. جز معلم روستا، که خودش اهل آنجاست، بقیه اولین گزینه را انتخاب می‌کنند. ظاهراً فیلمساز خواسته معلم را نماد وجدان نشان دهد که زیر ضربه‌های طمع و خودخواهی آسیب می‌بیند، از صحنهٔ تصمیم‌گیری اخراج می‌شود و از جایی به بعد، دیگر کنشی از او نمی‌بینیم. خصوصاً در صحنه‌ای که دهدار فریاد می‌زند «حتی اگه یه نفر هم مخالف باشه، اعدامش نمی‌کنیم!»، که مخالفت معلم می‌توانست همه چیز را عوض کند، معلوم نیست او کجاست. ضمن اینکه دهدار تأکید می‌کند «همه اومده باشن! هیچ‌کس تو خونه‌ش نمونده باشه! همه امضا کنن!». امضای معلم کجاست؟! همه گناهکار، بی‌چشم و رو و نمک‌نشناس؛ آن هم روستاییان ایرانی که به صفا، سادگی و مهمان‌نوازی معروفند. قهرمان شیک، آراسته، زیبا، مردم‌دوست، سخاوتمند و البته مورد ظلم واقع‌شدهٔ فیلم، زنی است که بدون ازدواج باردار شده و حالا از مردم طلبکار است که «چطور توانستید در چشم من نگاه کنید؟!» گویی مردم باید جواب رسوایی او را بدهند. لی‌لی می‌تواند قهرمان منفی این فیلم باشد که اگرچه مرگ قهرمان اولیهٔ فیلم را می‌خواهد، اما با این خواسته، پوستهٔ رودربایستی و تعارف را از مناسبات بین مردم و امیر کنار می‌زند و واقعیت مردم و امیر را به خودشان و به همدیگر نشان می‌دهد. او در واقع همه را پیش همدیگر بی‌آبرو می‌کند. شاید هدفش از ابتدا همین رسوایی بود و واقعاً مرگ امیر را نمی‌خواست. «بی‌همه چیز» واقعاً بی‌همه چیز است داستان، اقتباس از یک نمایشنامهٔ خارجی است که فیلمساز در ایرانیزه کردن آن ناموفق بوده؛ چون اثری از سنت‌ها و فرهنگ زمان قصه دیده نمی‌شود. این فیلم قهرمان ندارد. قهرمانی که مردم به اسمش قسم می‌خورند تو زرد از آب درمی‌آید و تشت رسوایی‌اش از بام می‌افتد. همسرش، (نسرین) که تا آخرین دقایق فیلم، مخاطب برایش دل می‌سوزاند، ناگهان اعتراف می‌کند که نامهٔ لی‌لی را به امیر نرسانده و باعث شده امیر هیچ‌وقت نفهمد که پسری دارد. او مدت‌ها این واقعیت را پنهان کرده تا زندگی خودش را حفظ کند. ضمن اینکه به رابطهٔ نامشروع همسرش پیش از ازدواج با او، بی‌اعتنا بوده و با علم به این موضوع، با امیر ازدواج کرده. در بزنگاهی که کسی می‌خواهد با سوءاستفاده از تنگنایی که امیر گرفتارش شده، گستاخانه دختر او را تصاحب کند، امیر نجات جان خودش را مقدم می‌شمارد؛ در واقع دختر خود را معامله می‌کند تا از مهلکه‌ای که لی‌لی برایش تدارک دیده جان سالم به در ببرد. شما این حرکت را باور می‌کنید از چنین شخصیتی با پیشینه‌ای که در فیلم گفته می‌شود؟ ادامه دارد... ✅ @media_arma
«بی‌همه‌چیز» فیلمی برای نفرت از همه‌کس و همه‌چیز! (۲) دختر امیر قهر می‌کند و از روستا می‌رود. او به گریه و التماس مادرش برای ماندن و کمک کردن به پدرش اعتنا نمی‌کند. سازندگان فیلم ظاهراً از خانواده‌های سنتی ایران قدیم هیچ نمی‌دانسته‌اند. ولی خواسته‌اند چیزی به فرزندان این دوره بیاموزند؛ خودخواهی و بی‌رحمی فرزند در قبال والدین! فرزند حق دارد خودش را از انبوه مشکلات ریز و درشت والدینش بیرون بکشد و بگریزد. این بیشتر به سبک زندگی فردگرایانهٔ انسان امروز غربی می‌خورد تا به فرهنگ و سبک زندگی ایران قدیم. دهدار که می‌کوشد مخالفی برای اعدام امیر پیدا کند، وقتی لی‌لی از اعدام صرف‌نظر می‌کند، مقابل این خواسته می‌ایستد و می‌گوید «از این به بعد چطور تو چشم امیر نگاه کنیم؟»، یعنی ترجیح می‌دهد حالا که کار به طناب دار رسیده، چهارپایه را از زیر پای امیر کنار بزنند و کار را تمام کنند تا اهالی روستا از روبه‌رو شدن با امیر شرمنده نشوند. از همه نچسب‌تر اما کینهٔ غریب و بی‌دلیل برادر امیر (قاسم) از اوست، با اینکه امیر جان او را نجات داده! او نه‌تنها با کشتن امیر مخالفت نمی‌کند، که با دیگران همراه می‌شود و روش‌هایی برای تمام کردن کار برادر خود پیشنهاد می‌دهد. چرا؟ این همه کینه از کجا آمده؟ آن هم در جامعه‌ای که برادرکشی از نکوهیده‌ترین گناهان است و مردمش معروفند به اینکه اگر گوشت هم را بخورند، استخوان هم را دور نمی‌اندازند. بارها در فیلم با اشاره به رابطهٔ نامشروع امیر و لی‌لی گفته می‌شود «کدوم گناه؟!». گاهی هم این جمله ضمیمه‌اش می‌شود که «شماها هیچ‌کدوم‌تون تا حالا اشتباه نکردید؟». زنا گناه کوچکی است یا گناه دیگران، مجوزی برای گناه ماست؟ اگر قرار باشد دو محور اصلی برای محتوای این فیلم نام ببریم، اولی عادی‌سازی رابطهٔ نامشروع است و دومی ایجاد نفرت از مردم به معنای عام آن. تو هم گرگی، مثل همهٔ هم‌شهری‌ها و هم‌وطن‌هایت! «بی‌همه چیز» می‌گوید تو آدم بدی هستی، مثل تک‌تک اطرافیانت. و جایی که فکرش را نمی‌کنی همان‌هایی که روزی خودت را فدایشان کردی، حکم اعدامت را امضا می‌کنند و لحظه‌ها را برای جان‌دادنت می‌شمارند. پس رحم نکن، مثل اطرافیانت گرگ باش و در دریدن دیگران تعلل نکن. آنهایی که امروز چاکرم مخلصم به نافت می‌بندند، روزی که منافع‌شان ایجاب کند، جوری در کاسه‌ات می‌گذارند که خودت، خودت را خلاص کنی. ادبیات فیلم همین‌قدر زننده و چهرهٔ مردمش همین‌قدر کریه است. چرا تمام شخصیت‌های این فیلم، چرک، خالی از انسانیت و بی‌همه‌چیز هستند؟ فیلمساز کدام جامعه را تصویر کرده که تا این حد با ایران و برای ایرانی‌جماعت بیگانه است؟ شاید بهتر بود نمایشنامه را در همان بستری که نوشته شده، در بستر فرهنگ وحشی غرب، پیاده می‌کرد تا بتوانیم آن را هضم کنیم. کماکان بعد از تماشای بسیاری از فیلم‌های ایرانی این سؤال ذهنم را می‌آزارد که فیلمساز ایرانی و تولیدات او چه نسبتی با فرهنگ و جامعهٔ ایرانی دارند؟! پایان. ✅ @media_arma