🤲دعای پرفیض ندبه شهرستان سمنان 🤲
✳️ به مناسبت ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام واسارت خاندان عصمت و طهارت 🕊
🎤سخنران :
حجت الاسلام والمسلمین محمد نجم
🎤بانوای:
حاج حسن اشرف
🕠 زمان :جمعه پنجم مرداد ماه ۱۴۰۳
ساعت : ۵:۳۰ صبح
🕌مکان : مسجدالمهدی (عج)سمنان
#مسجد_المهدی_سمنان
#ستاد_برگزاری_دعای_ندبه_شهرستان
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجـــ
http://eitaa.com/masjed_almahdisemnan
•┈••✾🍃🌸🍃🌸🍃✾••┈
🔴 دیروز طبق تقویم شمسی سالروز مرگ #رضا_خان میرپنج در ژوهانسبورگ در سال ١٣٢٣ شمسی است، شاه دیکتاتوری که یکی از سیاهترین دوران تاریخی کشور ایران را رقم زده است، لذا سخن امروز را به این موضوع اختصاص میدهیم؛
✍️ مورخین داخلی و خارجی، حکومت رضاخان را ملغمهای از استبداد، دیکتاتوری تمام عیار و دین ستیزی آشکار دانستهاند؛ در این دوران سیاه، نه خبری از مجلس و نمایندگان واقعی ملت بود و نه اعتراضی از سوی کسی تحمل میشد؛
♦️رضاشاه پس از به قدرت رسیدن، سعی کرد، خودش را از بند روحانیون و طبقه مذهبی ایران رها سازد، لذا دینستیزی عریان را به نمایش گذاشت و آشکارا فحشاء و منکر را در جامعه اسلامی ایران رواج داده و قبح گناه و معصیت را شکست!
✍️ اما متأسفانه امروزه برخی از افراد جاهل و یا مغرض، مخصوصاً در شبکههای ماهوارهای و در فضای مجازی میخواهند که با فریب مردم و مثبت ارزیابی کردن اصلاحات اقتصادی رضاخان، پرونده سراسر سیاه و نکبتبار پهلوی اول را تطهیر نمایند؛ هرچند که هر انسان عاقل و منصفی با کمترین دقت در تاریخ ایران، میتواند به لیست بلندبالایی از خیانتها و جنایتهای رضاشاه و تاراج ایران در این دوره تاریک دست یابد که در پایان سخن امروز به بخشی از آنها اشاره و قضاوت را به شما واگذار مینمائیم:
1️⃣ امضای پیمان ننگین سعدآباد با کشورهای همسایه (عراق، ترکیه و افغانستان) و جدایی بخشهای عظیمی از ایران؛ از جمله جدایی رشته کوههای آرارات و بخشیدن آن به ترکیه؛ و بخشیدن اروند رود به عراق که سالها بعد در جنگ تحمیلی، ملت ایران تاوان آن را دادند و بسیاری از جوانان ما در همین منطقه به شهادت رسیدند؛
2️⃣ جدایی دهکده توریستی فیروزه در خراسان شمالی و اعطای آن به روسیه که امروز جزو قلمرو ترکمنستان محسوب میشود؛
3️⃣ جدایی دشت ناامید در سیستان به مساحت ۳ هزار کیلومتر در سال ۱۳۱۷؛
4️⃣ اعطای مجوز به باستان شناسان آمریکایی برای کاوش در تخت جمشید و تاراج آثار باستانی ایران توسط آنها؛
5️⃣ غصب زمینهای ۲۱۶۷ روستا در کشور و صدور سند این روستاها به نام شخص شاه! و قتل عام روستائیانی که از دادن زمینهایشان به رضاشاه سر باز زدند؛
6️⃣ شکنجه وحشیانه مخالفان حکومت با روشهای بیرحمانه و غیرانسانی؛
7️⃣ کشتار و تبعید بیش از ۲۴ هزار نفر از مردم ایران؛
8️⃣ قلع و قمع کردن عشایر ایران و تبعید بسیاری از آنان؛
9️⃣ شکنجه، تبعید و کشتن نویسندگان، روشنفکران، شعرا و ادیبان، و روحانیون حامی ملت و کشور؛
🔟 ممنوعیت مجالس تعزیهخوانی و عزاداری امام حسین(ع)؛
1️⃣1️⃣ کشف حجاب و حرمت شکنی در حرم مطهر امام رضا(ع) و به شهادت رساندن و مجروح کردن بیش از ۱۵۰۰ نفر در مسجد گوهرشاد؛
2️⃣1️⃣ تأسیس ارتشی خودفروخته و وابسته که حتی نتوانست ساعتی در برابر اشغالگران از شخص رضاشاه محافظت نماید بهصورتی که شاه ایران با خفت و خواری هرچه تمام، تن به تبعید داد؛
✍️ و صدها خیانت و جنایت دیگر که ملت بزرگ ایران هرگز آنها را به فراموشی نخواهند سپرد! لذا مسلماً رضاخان نه تنها #پدر_ایران_نوین نیست بلکه بانی تاراج و تخریب کشور و سپردن آن به بیگانگان و از بین برندهی «دین و دموکراسی» و «استقلال و آزادی» در ایران است.
🔴عباس صالحی: نمیخواهم وزیر شوم
♦️رئیس موسسه اطلاعات در نامهای به کمیتۀ فرهنگی انتخاب وزرای دولت پزشکیان از پذیرش مسئولیت وزارت فرهنگ و ارشاد انصراف داد.
♦️صالحی در این نامه نوشته: دلایل گوناگونی دارم که یکی از آنان حکم ارزشمند رهبر انقلاب در ادامۀ راه حجتالاسلام دعایی در موسسۀ اطلاعات است.
♦️صالحی خرداد ۱۴۰۱ با حکم رهبرمعظم انقلاب بهسمت نمایندۀ ولی فقیه و مدیر مسئول موسسۀ اطلاعات بهجای مرحوم دعایی منصوب شد.
8.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆 نتیجه ای که فرمانده فاتح و بی ادعای عملیات مرصاد از این نبرد گرفت
🌹خداوند متعال این انقلاب را دوست دارد و در هر زمان طوری مقدر می کند که بسیاری از مشکلات و گرفتاری های ما با یک حالت سرافرازانه منتفی می شود
۵ مرداد ماه سالروز عملیات مرصاد گرامی باد
🔴روایت کمتر دیدهشده از شهید صیاد شیرازی؛ فرمانده عملیات مرصاد از روز عملیات/ بهمناسبت پنجم مرداد؛ سالروز عملیات مرصاد
♦️منافقین میخواستند به طرف کرمانشاه بیایند اما مردم از اسلامآباد تا کرمانشاه با هر وسیلهای که داشتند -از تراکتور و ماشین- آمده بودند در جاده و راه را بند آورده بودند. اولین کسی که جلوی اینها را گرفت، خود مردم بودند.
♦️ساعت ۵ صبح رفتیم. همهی خلبانها در پناهگاه آماده بودند. توجیهشان کردم که اوضاع در چه مرحلهای هست. دو تا هلیکوپتر کبری و یک هلیکوپتر ۲۱۴ آماده شدند که با من برای شناسایی برویم و بعد بقیه بیایند. این دو تا کبری را داشتیم؛ خودمان توی هلیکوپتر ۲۱۴ جلو نشستیم. گفتم: همینجور سرپائین برو جلو ببینیم، این منافقین کجایند. همینطور از روی جاده میرفتیم، نگاه میکردیم، مردم سرگردان را میدیدیم. ۲۵ کیلومتر که گذشتیم، رسیدیم به گردنهی «چهار زبر» که الان، اسمش را گذاشتهاند «گردنهی مرصاد».
♦️یکدفعه نگاه کردم، مقابل آنور خاکریز، پشت سر هم تانک، خودرو و نفربر همینجور چسبیده و همه معلوم بود مربوط به منافقین است و فشار میآورند تا از این خاکریز رد بشوند. به خلبانها گفتم: دور بزنید وگرنه ما را میزنند. به اینها گفتم: بروید از توی دشت. یعنی از بغل برویم؛ رفتیم از توی دشت از بغل، معلوم شد که حدود ۳ تا ۴ کیلومتر طول این ستون است. من کلاه گوشی داشتم. میتوانستم صحبت کنم: به خلبان گفتم: اینها را میبینید؟ اینها دشمنند بروید شروع کنید به زدن تا بقیه هم برسند. خلبانهای دو تا کبریها رفتند به طرف ستون، دیدم هر دویشان برگشتند. من یکدفعه دادوبیدادم بلند شد، گفتم: چرا برگشتید؟ گفت: بابا! ما رفتیم جلو، دیدیم اینها هم خودیاند. چیچی بزنیم اینها رو؟!
♦️خوب اینها ایرانی بودند، دیگر مشخص بود که ظاهراً مثل خودیها بودند و من هرچه سعی داشتم به آنها بفهمانم که بابا! اینها منافقند. گفتند: نه بابا! خودی را بزنیم! برای ما مسئله دارد؛ فردا دادگاه انقلاب، فلان. آخر عصبانی شدم، گفتم بنشین زمین. او هم نشست زمین. دیدیم حدوداً ۵۰۰ متری ستون زرهی نشستهایم و ما هم پیاده شدیم و من هم بهخاطر اینکه درجههایم مشخص نشود، از این بادگیرها پوشیده بودم، کلاهم را هم انداخته بودم توی هلیکوپتر. عصبانی بودم، ناراحت که چهجوری به اینها بفهمانم که این دشمن است؟! گفتم: بابا! من با این درجهام مسئولم. آمدم که تو راحت بزنی؛ مسئولیت با منه. گفت: به خدا من میترسم؛ من اگر بزنم، اینها خودیاند، ما را میبرند دادگاه انقلاب.
♦️حالا کار خدا را ببینید! منافقین مثل اینکه متوجه بودند که ما داریم بحث میکنیم راجع به اینکه میخواهیم بزنیم آنها را، منافقین سر لولهی توپ را به طرف ما نشانه گرفتند. اینها مثل اینکه وارد هم نبودند، زدند. گلوله، ۵۰ متری ما که به زمین خورد، من خوشحال شدم، چون دلیلی آمد که اینها خودی نیستند. گفتم: دیدی خودیها را؟ اینها بچهی کرمانشاه بودند، با لهجهی کرمانشاهی گفتند: به علی قسم الان حسابش را میرسیم. سوار هلیکوپتر شدند و رفتند.
♦️اولین راکتی که زد، کار خدا بود، اولین راکت خورد به ماشین مهماتشان، خود ماشین منفجر شد. بعد هم این گلولهها که داخل بود، مثل آتشفشان میرفت بالا. بعد هم اینها را هرچه میزدند، از این طرف، جایشان سبز میشدند، باز میآمدند.
بعد از ۲۴ ساعت با لطف خداوند، اینان چه عذابی دیدند.
♦️بعضی از آنها فراری میشدند توی این شیارهای ارتفاعات، که شیارها بسته بود، راه نداشت، هرچه انتظار میکشیدیم، نمیآمدند. میرفتیم دنبال آنها، میدیدیم مردهاند. اینها همه سیانور خوردند، خودشان را کشتند. توی اینها، دخترها مثلاً فرماندهی میکردند. از بیسیمها شنیده میشد: زری، زری! من بهگوشم. التماس، درخواست، چه بکنند؟ اوضاع برای آنها خراب بود.
♦️بههرحال خداوند متعال در آخر این روز جنگ یا عملیات «مرصاد» به آن آیهی شریفه، عمل کرد که خداوند در آیهی شریفه میفرماید: «با اینها بجنگید، من اینها را به دست شما عذاب میکنم و دلهای مؤمن را شفا میدهم و به شما پیروزی میدهم.» و نقطهی آخر جنگ با پیروزی تمام شد که کثیفترین و خبیثترین دشمنان ما (منافقین) در اینجا به درک واصل شدند و پیروزی نهایی ما، یک پیروزی عظیمی بود.»
📚رمز عبور، ۱، صفحهی ۱۱۳
19.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای چراغ های همسایه هم نور آرزو کن
بی شک حوالی ات روشن تر خواهد شد....
سلام حضرت موعود
به عشق او
به نام او
هوای او
نگاه او
و هنوز که هنوز است منتظر او هستم!
باز هم صبح روز موعود فرا رسید
اما باز هم چشم انتظاری...
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
#زن_عفت_افتخار
#کانال_حجاب_و_عفاف🧕
𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄