eitaa logo
مهاد(مهارت افزایی دانشجویان)
3.3هزار دنبال‌کننده
167 عکس
13 ویدیو
64 فایل
گروه #مهاد(مهارت افزایی #دانشجویان) با مدیریت دکتر #حسین_افسردیر دکتری #علوم_قرآن و #حدیث #آموزش مهارت های #پژوهشی #کنکور_ارشد و #دکتری نرم افزارهای تخصصی و عمومی #ترجمه_عربی مدیر گروه: @hosinafsardyr ادمین ها: @AVAYE_RADA @Maaaaaaahy
مشاهده در ایتا
دانلود
میزان استفاده مفسران از مطالب در در اینجا می‌توان از میزان استفاده‌ای که مفسران قرآن کریم در طول ادوار مختلف از مطالب نهج‌البلاغه جهت تفسیر خود از آیات کرده‌اند، به جایگاه نهج‌البلاغه در تفسیر پرداخت. با توجه به جست و جو در نرم افزار می‌توان گفت که از قرن 8 هجری در تفاسیر از مطالب نهج‌البلاغه به طور گسترده استفاده‌شده است. سید حیدر آملی اولین مفسری است که به گستردگی در تفسیر «تفسیر المحیط الأعظم و البحر الخضم‏» از مطالب نهج‌البلاغه استفاده کرده است. وی حدود 187 مورد از نهج‌البلاغه نقل قول می‌کند. دیگر تفاسیر روایی شیعه که از مطالب نهج‌البلاغه استفاده کرده‌اند، بدین قرار است: کنز الدقائق مشهدی(قرن 12 هجری) حدود 269 مورد نور الثقلین حویزی(قرن 12 هجری) حدود 197 مورد از نهج‌البلاغه نقل شده. صافی فیض کاشانی(قرن 11 هجری) حدود 59 مورد البرهان فی تفسیر قرآن، بحرانی(قرن 11 هجری) حدود 29 مورد البیان فی موافقه بین الحدیث و القرآن علامه طباطبایی(قرن 14 هجری) حدود 54 مورد در تفاسیر غیر روایی شیعه نیز مفسران از مطالب نهج‌البلاغه استفاده‌های زیادی کرده‌اند. در زیر به چند نمونه اشاره می‌شود. در تفسیر المیزان علامه طباطبایی حدود 48 مورد به مطالب نهج‌البلاغه استناد شده است. البته در ترجمه المیزان 143 مورد به نهج‌البلاغه ارجاع داده شده است. در تفسیر نمونه مکارم شیرازی حدود 413 مورد به مطالب نهج‌البلاغه استناد کرده است. صادقی طهرانی در «تفسیر الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن» حدود 148 مورد از مطالب نهج‌البلاغه استفاده کرده است. در تفسیر «من وحی القرآن» سید محمد حسین فضل‌الله، حدود 86 مورد از مطالب نهج‌البلاغه استفاده کرده است. توجه به آمارها و میزان استفاده مفسران شیعه از مطالب نهج‌البلاغه نشان دهنده جایگاه نهج‌البلاغه در تفسیر قرآن است. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 کانال ما را به دوستان خود معرفی کنید. کانال ایتا: @mehad1 کانال روبیکا: @mehad14
إن تُنکِرونی فَأَنَا فَرعُ الحَسَن سِبطُ النَّبِیِّ المُصطَفی وَالمُؤتَمَن هذا حُسَینٌ کَالأَسیرِ المُرتَهَن بَینَ اُناسٍ لا سُقوا صَوبَ المُزَن شاید کمتر کسی باشد که (ع) را بخواند و چیزی از خوانی او نگوید. بله. رجز خوانی که ما هر سال آن را می شنویم، ولی راجع به آن نشده. به همین سادگی با یه کم توجه می شه موضوع پیدا کرد. خب حالا چه طور این موضوع را بررسی کنیم؟ یه کم صبر کنی می گم. رجز خوانی به صورت و در مواقع خوانده می شده از همین رو لازم به سیر تطور اون توجه بشه. اینکه می شه یه تاریخچه براش مشخص کرد یا نه؟ از لحاظ و ، رجز های قبل از و دوره اسلامی دچار تغییر شده اند؟ از لحاظ رجزهای دوره اسلامی و قبل از اسلام دچار تغییر شده اند؟ در روز چه کسانی و با چه متحوایی رجز خواندن؟ این رجزها بیانگر چه مفاهیمی بودند؟ آیا این رجز ها تأثیری روی داشته؟ برای آشنایی بیشتر یه مقاله راجع به رجزهای (ع) نوشته شده که می شه خواند. این مقاله با عنوان «جلوه های ادبیات مقاومت و پایداری در رجزهای علوی» است. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 کانال ما را به دوستان خود معرفی کنید. کانال ایتا: @mehad1 کانال روبیکا: @mehad14
برای پژوهش تاريخی در عاشورای حسيني از کجا بايد آغاز کنيم؟ با وجود اينکه سالانه دهها کتاب درباره واقعه کربلا و قيام حضرت ابا عبد الله (روحي له الفداء) در و جهان و اسلام منتشر می شود اما متأسفانه هنوز درباره چنانکه بايد در همه ابعاد آن گسترش پيدا نکرده. يکی از اين موارد بازسازی مقاتل کهن است، نوشته و سده های دوم و سوم قمری. تاکنون مقتل ابومخنف به شکل ناقصی بازسازی شده منتهی همين کار را بايد درباره ساير مقاتل انجام داد. نويسنده اين سطور اين توفيق را داشت که تعدادی محدود از مقاتل امام حسين (ع) را از سده های دوم و سوم بازسازی و منتشر کند (مانند مقتل ابو عبيد قاسم بن سلام. او از روايت ابو معشر بهره برده) که در کتاب المتبقي من التراث المفقود منتشر شد و در فضای مجازی هم در سايت کاتبان در دسترس هست. به تعدادی از مقاتل، آنچه به ويژه وسيله روات مشهور اماميه و شيعه نوشته شده و طوسي در فهارس خود اشاره کرده اند. مابقی را در فهرست ابن نديم و برخی منابع تراجم نگاری می توان ديد. از مقتل جابر بن يزيد جعفي گرفته تا کتاب های ابن الکلبي، واقدي، ابوعبيده معمر بن المثنی، نصر بن مزاحم، مدائني، ابن ابی الدنيا، ابراهيم ثقفي، محمد بن زکريا الغلابي و تعدادی ديگر. يکی از عادات مؤرخان کتاب های تاريخی بعد از دوران اول که بيشتر عصر اخباريان بود اين بود که روايات اخباريان و راويان اوليه را با هم ترکيب می کرده و سند ترکيبی به آنچه روايت می کردند به دست می دادند. بنابراين گاهی تفکيک روايات منابع اولیه و از جمله روایات ابو مخنف و ابن الکلبی و واقدی و مدائني و غيره ممکن نيست. با اين وصف با مقايسه همه متن های تاريخی با يکديگر و آنچه از هر کدام از اين اخباريان اوليه در منابع نقل شده می توان تا اندازه زيادی به تفکيک مقاتل اوليه دست يافت. برخی از منابع واسطه تنها از ابومخنف و ابن الکلبي روايت کرده اند و برخی علاوه بر آن دو روايات واقدي و مدائني و یا دیگران را هم نقل کرده اند. طبعا يکی از منابعی که بايد مورد توجه قرار داد تاريخ است که سندهای روشن می دهد. اما علاوه بر آن برای روايات واقدي طبعا طبقات کاتب او، ابن سعد منبع مهمی است. بلاذري هم که از ابن سعد و واقدي به واسطه ابن سعد استفاده کرده. بلاذري متأسفانه در بيشتر بخش مقتل از روايات ترکيبی استفاده کرده اما از اسنادی که به دست می دهد می دانيم که کدام منابع در اختيار او بوده. او حتی از ابو مخنف هم بهره برده. ابو الفرج هم چند روايت را با هم ترکيب کرده اما در مجموع منابعش روشن است. او به کتاب نصر بن مزاحم دسترسی داشته و از آنجا از ابومخنف روايت می کند. تقريبا در بيشتر منابع از واقدي رواياتی در مقتل نقل شده. روايات او از اين جهت مهم است که واقدي صرفا يک اخباری و مؤرخ نيست. او فقيه مهمی هم بوده و بنابراين جريان فقهی را هم تا اندازه ای نمايندگی می کند (متکلمان امامی اصولا در نقل روايات تاريخی به روايات واقدی خيلی اهتمام داشتند؛ کسانی مانند ابن رستم طبري، شيخ مفيد، شريف مرتضی و شيخ طوسي). ارشاد شيخ مفيد در اين ميان خيلی مهم است. او از جمله از ابن الکلبي و مدائنی استفاده کرده و بايد گفت که مقتل کتاب ارشاد از بهترين ها و مستند ترين هاست. روايات مقتل ابن ابی الدنيا را معمولا نويسندگان اهل سنت در دوره های بعد بيشتر مورد توجه قرار دادند؛ چرا که مواضع سنيان را در اين زمينه بيشتر نمايندگی می کرده. ابن تيميه هم در منهاج السنة از آن ستايش کرده. به هرحال اين متن را هم می شود بازسازی کرد. کتاب های تذکرة خواص الأمة از سبط ابن الجوزي، تاريخ ابن عساکر (بخش مربوط به امام حسين عليه السلام)، مقتل خوارزمي (اين يکی بايد بر اساس نسخه ثقة الاسلام تبريزی از نو منتشر شود. چاپ های موجود بر اساس نسخه های بسيار متأخری صورت گرفته) و امالی های شيخ صدوق، ابوطالب هاروني و مرشد بالله تعدادی از روايات کهن و مقاتل ياد شده در بالا را در سنت های روايی مختلف در خود جای داده اند. اخبار الطوال دينوري به عادت خودش روايتی ترکيبی به دست داده که برای مقايسه متن ها مراجعه به آن لازم است. کتاب ابن اعثم در اين ميان اهميت کمتری دارد. از کتاب های اهل سنت هم گاهی می شود راهی پيدا کرد به روايات کهن مقاتل. مانند معجم که بخش امام حسين (ع) آن مستقلا هم منتشر شده. با بازسازی متن مقاتل اوليه و تفکيک روايات و شناسایی سنت های مختلف نقل در سده دوم قمری می توان راهی پيدا کرد به روايات مختلف و تصويرهای متفاوتی که در فاصله صد سال بعد از واقعه از اين حادثه عظيم تاريخی وجود داشته. تحليل های تاريخی بايد از اينجا آغاز شود. دکتر حسن انصاری https://t.me/azbarresihayetarikhi
سابقه عزاداری عاشورای حسینی در شهرهای مختلف ایران در سده های پنجم و ششم به روايت کتاب نقض (ص 591 تا 592)؛ تأليفی از شهر ری از حدود سال 560 ق ... اوّل آنست كه تعزيت حسين على داشتن متابعت فرمان رسول صلّى اللّه عليه و آله است كه گفت : من بكى على الحسين او أبكى وجبت له الجنّة معنى آنست كه : هر كس كه بر حسين ابن على عليه السّلام بگريد يا كسى را بر وى بگرياند واجبست او را بهشت ؛ تا هم علما داخل باشند و هم مستمعان ردّا على النّواصب و الخوارج . و شيعه بدين جزع و فزع مخصوص نيستند در همهء بلاد اصحاب شافعى و بلاد اصحاب بو حنيفه فحول علما چون محمّد منصور ، و امير عبّادى ، و خواجه على غزنوى ، و صدر خجندى ، و ابو منصور ماشاده ، و مجد همدانى ، و خواجه بو نصر هسنجانى ، و شيخ بو الفضائل مشّاط ، و ابو منصور حفده ، و قاضى ساوه ، و سمعانيان ، و خواجه ابو المعالى جوينى و نزارى و علماء رفته و باقيان از فريقين در موسم عاشورا اين تعزيت با جزع و نوحه و زارى داشته‌اند و بر شهداء كربلا گريسته و اين معنى از آفتاب ظاهرترست و گر خواجه انتقالى را بابت نيست بايد كه بولايت لرستان و خارجيان شود كه اين سنّت آنجا بدعت دانند كه بر على و حسين لعنت كنند و بر معاويه و يزيد صلوات فرستند اگر نه در بلاد اسلام اگر كور و كر نيست می شنود و می بيند كه حنيفى و سنّى و شيعى آن تعزيت دارند... دکتر حسن انصاری https://t.me/azbarresihayetarikhi 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 کانال ما را به دوستان خود معرفی کنید. کانال ایتا: @mehad1 کانال روبیکا: @mehad14
به گزارش ، ، در گزارشی به بررسی وضعیت در کشور پرداخته و از جمله و در بخشی از این گزارش رسمی اعلام شده که در سال ۱۴۰۱ بیش از ۴۱ درصد پایان‌نامه‌ها و رساله‌های تالیف و تدوین‌شده در مقاطع تحصیلی و در دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی، کپی‌برداری از متن مشابه بوده است. لینک خبر: https://iqna.ir/00HQYF
بررسی زمینه‌های تقلب علمی در دانشجویان و ارائه راهکارهای بازدارنده عبدالمطلب عبدالله، سمیه مختاری، فرهاد نوائی دانشیار گروه معارف اسلامی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران چکیده: (۷۲۸ مشاهده) زمینه و هدف: تقلب علمی یکی از پدیده‌های جدید فضای آکادمیک در ایران است که ابعاد و انواع مختلفی را در برمی‌گیرد؛ بنابراین شناخت و ریشه‌یابی آن، مسئله این پژوهش است. براین‌اساس هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی زمینه و مولفه‌های نهادی و فردی تأثیرگذار بر شکل‌گیری تقلب علمی در ایران و ارائه راهکارهای سیاستی توسط تصمیم‌گیران است. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع کیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل ۱۵ نفر از خبرگان دانشگاهی است که به روش قضاوتی و گلوله‌برفی انتخاب شدند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها را پرسش‌نامه محقق ساخته است که طی سه مرحله (به شیوه رفت‌وبرگشت) شاخص‌یابی با استفاده از فن دلفی، تکمیل شد و اعتباریابی الگوی مفهومی پژوهش با بهره‌گیری از نظر خبرگان صورت پذیرفت. نتایج: یافته‌های پژوهش نشان داد که عوامل مؤثر بر بروز تقلب در دانشگاه‌های ایران شامل دو دسته مؤلفه فردی و سیستمی و ۲۱ شاخص مرتبط با این مؤلفه‌ها است. عوامل فردی مربوط به ویژگی‌های ذاتی و شخصیتی دانشجویان ازجمله: نداشتن ایده، عدم توانایی مدیریت زمان، عدم احساس گناه، کمبود بعضی مهارت‌ها و همچنین بعضی نواقص در اساتید از جمله: دانش ناکافی، عدم ایجاد انگیزه کافی در بین دانشجویان و غیره است. عوامل سیستمی یا نهادی نیز بیشتر ناشی از قوانین ناقص و ناکافی دانشگاه‌ها، آموزش نامناسب این مراکز و عدم توجه کافی به مقوله کپی‌برداری و سرقت علمی است. نتیجه‌گیری: در پایان بر اساس هر دو دسته مؤلفه تأثیرگذار فردی و سیستمی، راهکارهایی به شکل عملی برای مقابله با تقلب علمی در دانشگاه‌ها ارائه داده است. واژه‌های کلیدی: تقلب علمی، عوامل فردی، عوامل نهادی، کپی‌رایت https://hii.khu.ac.ir/browse.php?a_id=3092&sid=1&slc_lang=fa&ftxt=0 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 کانال ما را به دوستان خود معرفی کنید. کانال ایتا: @mehad1 کانال روبیکا: @mehad14
🔷فراخوان جذب و دعوت‌‌به همکاری🔷 📣 از علاقه‌مندان به موضوع تربیت زمامدار، در قالب‌های زیر دعوت به عمل می‌آورد: 🎓1- جذب پژوهشگر و عضو هیئت علمی جذب به عنوان پژوهشگر رسمی و عضو هیئت علمی پژوهشکده 🔺ویژه آقایان در تهران ♟2- کسر و جایگزین خدمت سربازی پروژه‌های کسر خدمت تا 9 ماه پروژه‌های جایگزین خدمت تا 24 ماه (ویژه اعضای بنیاد ملی نخبگان) 📝3- همکاری پژوهشی همکاری پژوهشی در قالب‌های ساعتی و قرار‌دادی 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 📚محورهای همکاری ایده پردازی تربیت مدیران کشور،‌تربیت زمامداران و کارگزاران در قران وسیره اهل بیت (ع)،‌اندیشه متفکران اسلامی و غربی،‌تاریخ و تجارب بشری در ایران و جهان و ... 📊اولویت با دانشجویان و فارغ التحصیلان مقاطع ارشد و دکتری رشته‌های علوم سیاسی و مدیریت دولتی خواهد بود. 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 ✍️ثبت نـــــام و تکمیل سوابق علمی، پژوهشی و تشکیلاتی از طریق 👇👇👇👇👇 https://b2n.ir/b10426 📆حداکثر تا پایان مرداد‌ماه 1402 اطلاعات بیشتر در👇👇👇👇 @tarbiat_zemamdar
یا جذب به هر قیمتی؟ چند سالی است که بحث جذب حداکثری در زیاد شنیده می شود. هر گروهی به زعم خود رفتارهایی جهت جذب دیگران به و مباحث دینی انجام می دهند که بعضاً این رفتار در نظر گروهی دیگر نامناسب است. هر گروه با عنوان جذب حداکثری سعی در توجیه رفتارهای خود دارد. در این زمینه جامعی صورت نگرفته است. از همین رو در زمینه هایی زیر می توان کارهای پژوهشی انجام داد. جذب حداکثری به معنای هم عقیده کردن دیگران با خود است یا تمرکز بر روی مشترکات است؟ نحوه مواجهه با مخالفان خود و روش های به کارگرفته برای جذب آن ها چه بود؟ آیات «مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى * إِلَّا تَذْكِرَةً لِمَنْ يَخْشَى»(طه/2-1)؛ «لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ» (شعراء/3) چگونه با جذب حداکثر سازگار است؟ روش (ع) قبل از شروع جنگ برای جذب یا منصرف کردن خوارج چه بود؟ رابطه ایجاد با جذب حداکثری چیست؟(نحوه برخورد امام علی(ع) با عقیل) آیا با کسانی که خلاف فرائض دینی عمل کرده و همچنین سستی در اجرای فرائض دینی روش مناسبی برای جذب حداکثری است؟ 🌹🌹🌹🌹🌹 کانال ما را به دوستان خود معرفی کنید. کانال ایتا: @mehad1 کانال روبیکا: @mehad14
مقایسه تعداد روایات ائمه/اهل بیت(ع) در منابع شیعه و اهل سنت 🌹🌹🌹🌹🌹 کانال ما را به دوستان خود معرفی کنید. کانال ایتا: @mehad1 کانال روبیکا: @mehad14
جایگاه در نگاه (ع) 96 بار كلمه «قرآن، كتاب الله، كتاب ربكم» و امثال آن را تكرار كرده است.‏(مصطفوی، ۱۳۷۴، ص 222) از این تعداد، امام على(ع) در بیش از بیست خطبه نهج‌‌البلاغه به معرفى قرآن و جایگاه آن پرداخته است و گاه بیش از نصف به تبیین جایگاه قرآن و نقش آن در و وظیفه آنان در قبال این كتاب آسمانى اختصاص پیدا كرده است.‏(مصباح یزدی، ۱۳۸۰، ص 13) قرآن از نظر امام علی(ع) دو ویژگی کلی دارد. اول اینکه قرآن به عنوان و برنامه مدون جهت اداره است. دوم اینکه قرآن در عین اینکه نیازمند مفسر(فرد معصوم) است، برای مردم نیز قابل فهم است. سایر اوصافی که امام علی(ع) برای قرآن در نهج‌البلاغه ذکر شده به یکی از این دو ویژگی باز می‌گردد. 🌹🌹🌹🌹🌹 کانال ما را به دوستان خود معرفی کنید. کانال ایتا: @mehad1 کانال روبیکا: @mehad14
اگه نیاز داری در زمینه های ( و و نویسی و ...) یکی که بهت و مشاوره بده، اگه و داری و به یک ، نیازداری اگه به و درست متون و آموزش و عربی علاقه داری اگه به آموزش نرم افزار های کاربردی عمومی (، ، ، و...) و تخصصی (نرم افزار های قرآنی نور، مکتبة الشاملة، جوامع الکلم، پژوهشیار و...)، نیاز داری گروه آموزشی پژوهشی "" مخصوصِ خودته؛ دبیرستانی، دانشجو، حوزوی و معلمم نمی شناسه تو این کانال آموزش هارو دریافت کن👇🏻 https://eitaa.com/mehad1 و تو این گروه سوالات رو بپرس👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2547581363C254b2ee261
قرآن، کتابی درمانگر مشکلات اجتماعی هر جامعه‌ای با مشکلاتی روبه‌رو است. حاکمان هر جامعه‌ای ممکن است راه‌های گوناگونی جهت رفع خود پیشنهاد بدهند. (ع) به عنوان حاکم جامعه اسلامی، رجوع به و استفاده از آموزه‌های آن را به نسخه شفابخش و درمان مشکلات اجتماعی معرفی می کند. امام علی(ع) در حدود 4 خطبه صراحتاً به نقش درمانگری قرآن اشاره کرده است. امام علی(ع) در دو 110 و 198 از اهمیت و نقش قرآن صحبت می کند. در این دو مورد مصداقی از مشکلات اجتماعی که به‌وسیله قرآن قابل‌حل است را بیان نمی‌کند. ایشان در خطبه 110 نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «...وَ اسْتَشْفُوا بِنُورِهِ فَإِنَّهُ شِفَاءُ الصُّدُورِ...»‏(شریف رضی، ۱۴۱۴، ص 164) امام علی(ع) در خطبه 198 نیز می‌فرماید: «...شِفَاءً لَا تُخْشَى أَسْقَامُهُ...»‏(شریف رضی، ۱۴۱۴، ص 315) مخاطب این دو خطبه نیز مشخص نیست. سؤالی که در اینجا مطرح است، این است که منظور از درمانگر بودن قرآن چیست؟ چه بیماری‌هایی توسط قرآن درمان می‌شود؟ برخی معتقد هستند که قرآن بیماری‌های جسمی و روحی را درمان می کند. مستند این دیدگاه برای درمان بیماری‌های جسمی، تجربه و نیز احادیثی است که در این زمینه واردشده است.‏(مدرس وحید، بی‌تا، ج 12، ص 305 ؛ مدرس وحید، بی‌تا، ج 12، ص 225) برخی از نهج‌البلاغه ابتدا بیمارهای روحی مانند شک، جهل، گمراهی را ذکر کرده‌اند که قرآن درمانگر این‌ها است و بعد از آن اشاره کرده‌اند که سخن امام(ع) بر درمانگری قرآن نسبت به بیمارهای بدنی نیز دلالت دارد. در اینجا هیچ بیماری ذکر نشده است.‏(موسوی، ۱۳۷۶، ج 3، ص 414)امام علی(ع) در برخی خطبه‌های دیگر به ذکر مصداق پرداخته و مصادیقی از بیماری‌هایی که قرآن درمانگر آن را بیان کرده است. ایشان در خطبه 176 مهم‌ترین بیماری‌هایی که به وسیله قرآن قابل درمان است را بیان کرده و می‌فرمایند: «... فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ أَدْوَائِكُمْ وَ اسْتَعِینُوا بِهِ عَلَى لَأْوَائِكُمْ فَإِنَّ فِیهِ شِفَاءً مِنْ أَكْبَرِ الدَّاءِ وَ هُوَ الْكُفْرُ وَ النِّفَاقُ وَ الْغَی وَ الضَّلَالُ...» ‏(شریف رضی، ۱۴۱۴، ص 252) «امام(ع) قرآن را وسیله حلّ مشكلات و درمان بیمارى‌هاى اخلاقى و اجتماعى و معنوى مى‌شمرد و اصول این بیمارى را در چهار چیز خلاصه مى‌كند: ، ، و ؛ زیرا قرآن، نور و بر دل مى‌پاشد و پرده‌هاى جهل و نادانى را پاره مى‌كند و انسان را از ضلالت و گمراهى رهایى مى‌بخشد. به یقین، جامعه آگاه و دانا و صاحب ایمان و اخلاص، هرگز درنمی‌ماند و گرفتار مشكلى نمى‌شود.»‏(مکارم شیرازی، ۱۳۷۵، ج 6، ص 556) مصداق دیگری که امام علی(ع) برای درمانگر بودن قرآن ذکر می کند، برقراری و است. بزرگ‌‌ترین هدف هر نظام و ، تأمین نظم و امنیت اجتماعى است. هیچ را در نمى‌‌توان یافت كه چنین هدفى را انكار كند؛ بلكه تأمین امنیت و برقرارى نظم سرلوحه هر حكومتى است؛ و نیز گفته مى‌‌شود برقرارى نظم سیاسى و اجتماعى از اهداف علم سیاست است، چنان كه همه نظام‌‌هاى سیاسى حاكم بر جوامع بشرى، حداقل در شعار و تبلیغات خود آن را به عنوان بزرگ‌‌ترین اهداف نظام حكومتى خود بیان مى‌‌كنند.‏(مصباح یزدی، ۱۳۸۰، ص 25) از همین رو امام علی(ع) در خطبه 158 نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «...وَ دَوَاءَ دَائِكُمْ وَ نَظْمَ مَا بَینَكُم‏...»‏(شریف رضی، ۱۴۱۴، ص 223) مخاطب این خطبه مشخص نیست. اگر در اینجا جمله «وَ نَظْمَ مَا بَینَكُم‏» جمله تفسیری برای دائکم در نظر بگیرم، می‌توان گفت که منظور از بیماری، عدم نظم و امنیت است. «عبارت «و نظم ما بینكم» اشاره به تمام قوانینى است كه نظام مجتمع انسانى را حفظ مى‌كند و به نابسامانى‌ها و بى‌نظمى‌ها پایان مى‌دهد و امنیت و آرامش را براى جامعه به ارمغان مى‌آورد و قیام به قسط را كه ركن اساسى حفظ نظام است، تأمین مى‌كند.»‏(مکارم شیرازی، ۱۳۷۵، ج 6، ص 194) 🌹🌹🌹🌹🌹 کانال ما را به دوستان خود معرفی کنید. کانال ایتا: @mehad1 کانال روبیکا: @mehad14