مراکش اسپانیا را حذف کرد. مراکش زمانی تحت سیطره فرانسه و اسپانیا بود.
نماینده آفریقا
نماینده جهان اسلام
#دارالولایه_تبریز
#مهدی_نعلبندی
@mehdinalbandi
روزهای شهادت مادر است.
فاطمه سلام الله علیها؛
شهیده بود و مادر شهید و همسر شهید.
خدایا به حرمت مادر؛
بین ما و شهدا
بین ما و شهادت فاصله نینداز.
آمین.
#دارالولایه_تبریز
#مهدی_نعلبندی
@mehdinalbqndi
.
فراتر از مستطیل سبز ظاهراً #مراکش در تاریخ بازی میکند.
شیرین بود برد مراکش و حذف پرتغال.
الف میروک للمغرب.
#دارالولایه_تبریز
#مهدی_نعلبندی
@mehdinalbandi
شهادت فاطمه تقاص سکوت هجده هزار گوش شنوا و چشم بینا بود در روزی که دستان علی را
بستند و به مسجد کشاندند برای تصدیق سقیفه.
امان از سکوت آنان که تکلیف را در مذبح مصلحت سر میبرند. دندان شکسته محمد در احد آینه در آینه تکرار شد: پهلوی شکسته فاطمه، جگر کبود حسن، و سر حسین بر نیزه.
#دارالولایه_تبریز
#مهدی_نعلبندی
@mehdinalbandi
#زقوم_نوشت
🔸
من نماز فضای مسافری مومنم
در پی از طلوعی سرد
با زقوم آروغ رانندهای بینماز
در اتوبوسی که به مقصد نرسید.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۲۵ آذر ۹۸
@mehdinalbandi
در شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها دلتنگ حاج قاسمم. چه زیبا میشد جمال چهرهاش وقت خندیدن.
دعامان کن حاجی. سفارش ما را به حضرت زهرا بکن. یا علی.
#دارالولایه_تبریز
#مهدی_نعلبندی
@mehdinalbandi
#بماند_به_یادگار
عروسی برادر همین روحانی است که کنار من ایستاده. از برادران اهل سنت. گروه نشید هم آن کنار بودند برای نواختن و خواندن در وصف پیامبر. اول مراسم قاری تلاوت قرآن کرد و بعد خیرمقدمی از سوی خانواده عروس و داماد و سپس تنبکها نواخته شد و مدح پیامبر شروع شد. آن جوان کنار شیخ هم دانشجوی اقتصاد بود در دلنشگاه حلب. جامعه الحلب، کلیه الاقتصاد. بعد از او سیدقاسم ناطمی خودمان ایستاده در عکس و آن قهوهچی که قهوه ترک میداد. شبی خاطرهانگیز بود برای من. آن شب، پدر زنده بود و در آنجا با من و مادر. دیگر مگرش به خواب بینم.
عکس برای سال هفتادوهشت است. در شهر حلب. مسجدی در جوار دیر راهب. عکس را دوربین سیدقاسم انداخته. دلتنگ آن روزها و شبها شدم. پس از بیستوسه سال.
@mehdinalbandi
@seyyednazemi
#برف
🔸
برف می بارد.
برف پاک و ترد و سفید
دانه هایش همه آب رقصان
و خرامان چون خواب
با عمری به درازای سقوطی آرام
که بیفتد از ابر
و ببارد با ناز
و نشیند در آغوش دستی عاشق
و بمیرد در گهواره عشقی سوزان.
برف، باربدن ابر است انگار
ابر می بارد در برف
در غیاب شیهه ی رعدی مغرور
همچو باران ملائک در شب قدر
تنزیل کلام است انگار
برف، باران ستاره در روز است
چشم بیزان و خرامان و ملوس
و وزان با رقص نسیمی آرام
و در آهنگ نی خان چوپان
عشق سارای مغان است انگار
دور از یار
اسیر اغیار
پاک چون دانه برفی لغزان
رازدارش آب روان یک رود
مرگ در گهواره عشقی طاهر.
برف، پژواک وفای ساراست.
🔸
✍️ #مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز / ۱۳ بهمن ۹۵
@mehdinalbandi
.
شب وفات حضرت امالبنین است. مادر عباس علیهالسلام. مادر ساقی تشنهلبان. مادر قمر بنیهاشم.
نام امالبنین که بیاید اشک هم میآید. عباس دو دست و یک چشم بر سر آب گذاشت. آبی که به خیمهها نرسید. بنازم غیرت عباس را. و بمیرم شرم عباس را.
سو وعده سینه چونکی دیمیشدیم گوزوم اوسته
تا سو واریدی من واریدیم اوز سوزوم اوسته
قالسیدی سو قولسوز سورونردیم یوزوم اوسته
ای کاش دگئیدی گوزومه مشکه دگن اوخ
دلتنگ بقیعیم و مزار در زنجیر مادر شیر شرزه نینوا. دلتنگ علقمه و مزاری در آب. و نام عباس را با آب باید نوشت. نام عباس، ترجمان اشک است و مشک. بمیرم برای حسین بعد از عباس.
قارداش دور ایاقه یالقوزام من
قویما منی تک اوغولسوزام من
... غم چکمه کی یوخ آنان بوچولده
وار حالیوه چوخ یانان بو چولده
دور ای منی تک قویان بو چولده
قارداش دور ایاقه یالقوزام من
امالبنین، غریبانه سوخت بعد از عباس.
شب وفات اوست. از عباس بشنویم.
التماس دعا.
🔸️
به امید شفاعت و عنایت / دارالولایه تبریز / مهدی نعلبندی / ۷ بهمن ۹۹
@mehdinalbandi
#برای_شهید_امیرکبیر
🔸
#امیرکبیر یک #مدیر_ایرانی بود که هم عرضه مدیریت داشت و هم شهامت برخورد. و پاداش این دو #شهادت است.
امیرکبیر برای #ایران دارالفنون ساخت، ایران را صاحب روزنامه کرد، القاب را قدغن کرد، جلوی رشوه را گرفت، تیولداری را سامان داد، قمه کشی را قدغن کرد، به وضع و معاش قشون رسید، دستور داد توپ بریزند و باروت بسازند، البسه قشون را از پارچه ایرانی دوخت، لباس فرنگی نپوشید، مندابی های شوشتر را مسلمان کرد و نزاعی بزرگ را پایان داد، سید علی محمد باب را اعدام کرد، برای ایران در لندن سفارتخانه و در بمبئی و عثمانی و قفقاز قونسولخانه ساخت.
امیرکبیرها در #تاریخ نیستند بلکه در میان ما هستند. کافی است بالانشین ها اندکی گوش از وساوس مدام #مهد_علیا و #میرزا_آقاخان ها بردارند تا صدای میرزا تقی خان ها را بشنوند.
برای زدن امیرکبیر ابتدا باید رگ آبروی او را می زدند. آن قدر گفتند و گفتند و گفتند که شاه نوشت: "چون صدارت عظمی و وزارت کبری #زحمت_زیاد دارد و تحمل این مشقت برای شما #دشوار است شما را از آن کار #معاف_کردیم، باید به کمال اطمینان مشغول امارت نظام باشید."
و باز گفتند و گفتند و گفتند که نگین انگشتر #شاه_سرخوش را کوفتند بر ذیل نامه #قتل امیرش. در حکم آمده بود: "چاکر آستان ملائک پاسبان، فدوی خاص دولت ابد مدت، حاج علی خان پیشخدمت خاصه، فراشباشی دربار سپهر اقتدار مأمور است که به #فین_کاشان رفته، #میرزا_تقی_خان فراهانی را #راحت_نماید؛ و در انجام این مأموریت بین الاقران مفتخر و به مراحم خسروانی مستظهر بوده باشد."
و مهر ملوکانه خشک نشده تاختند تا فین و امیر را رگ زدند. ترسشان از این بود که شاه به هوش بیاید و نگذارد ایران بی امیرکبیر بماند. اما نشد. #مردی_بزرگ_تمام_شد.
امیرکبیر، #شهید است و مدفن شهیدان جز #کربلا نیست.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۲۰ دی ۹۷
@m3hdinalbandi
این انقلاب، روی دوش محرومان قد کشید. دهه شصت، دهه محرومان بود و بعد از دهه شصت، ورق برگشت. نمیگویم باید میماندیم در دهه شصت و بمانیم، اما تعارف را که کنار بگذاریم باید اعتراف کنیم؛ آرمان را نمی شود در ننو و لای پر قو پرورد.
#دارالولایه_تبریز
#مهدی_نعلبندی
@mehdinalbandi