eitaa logo
مهمان کوچک خدا
4.8هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
3.2هزار ویدیو
753 فایل
❌تبلیغ و تبادل نداریم.❌ دیگر کانالامون: بازی های کودکانه @bazi_m کلیپکده تربیتی @ktarbeyati سرودهای دانش آموزی @soroood خادم کانال @Smm1399 مشاوره تلفنی تربیت فرزند @Moshaver3126
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علیه السلام دلم پر مى زند امشب براى حضرت باقر که گویم شرحى از وصف و ثناى حضرت باقر ندیده دیده ى گیتى به علم و دانش و تقوا کسى را برتر و اعلم به جاى حضرت باقر. شهادت امام باقر علیه السلام تسلیت عرض می کنیم. التماس دعا 😷 ┏━━━🍃🍂━━━┓ 📲 @mehman_kochak ┗━━━🍂🍃━━━┛
بااین طرح یه سرگرمی خوب برای کودکانمان بسازیم 😷 ┏━━━🍃🍂━━━┓ 📲 @mehman_kochak ┗━━━🍂🍃━━━┛
4_5938248386477032942.pdf
حجم: 599.5K
(علیه السلام) کتاب بیکران حکمت چهل حدیث از امام باقر (علیه السلام) 😷 ┏━━━🍃🍂━━━┓ 📲 @mehman_kochak ┗━━━🍂🍃━━━┛
(علیه السلام) 🌹◼️◼️🌹 امام پنجمین ما، محمّد باقر است عالم علم دین ما, محمّد باقر است ◼️🌹🌹◼️ ناشر علم احمدی, محمّد باقر است بوی گل محمّدی, محمّد باقر است 🌹◼️◼️🌹 گلشن دین منور از, محمّد باقر است گلاب و گل معطّر از , محمّد باقر است ◼️🌹🌹◼️ مظهر دانش و کرم , محمّد باقر است هادی نون و القلم, محمّد باقر است ◼️🌹🌹◼️ ماه زمین و آسمان, محمّد باقر است نور خدواند جهان، محمّد باقر است 🌹◼️◼️🌹 غنچه ی باغ عابدین, محمّد باقر است پرتو راه مؤمنین, محمّد باقر است ◼️🌹🌹◼️ شمع شبستان بقیع , محمّد باقر است ماه فروزان بقیع , محمّد باقر است 🌹◼️◼️🌹 😷 ┏━━━🍃🍂━━━┓ 📲 @mehman_kochak ┗━━━🍂🍃━━━┛
(علیه السلام) 💠عده اى به محضر امام باقر علیه السلام رسیدند و دیدند که یکى از فرزندان او بیمار شده است و امام علیه السلام ناراحت و اندوهگین است . 💠با خود گفتند: اگر این کودک از دنیا برود مى ترسیم امام علیه السلام را آن گونه ببینیم که نمى خواهیم در آن حال باشد. 💠چیزى نگذشت که صداى شیون اهل خانه بلند شد و فرزند امام علیه السلام از دنیا رفت . 💠 آنگاه حضرت نزد آنها آمد در حالیکه چهره او شاد بود و ناراحتى ها قبل از سیماى او بر طرف شده بود. 💠آنها به امام علیه السلام عرض کردند: فدایت شویم ما ترس آن داشتیم که با مرگ فرزند حالتى پیدا کنید که ما هم بخاطر اندوه شما غمگین شویم . 💠حضرت به آنها فرمود: ما مى خواهیم کسى را که دوست داریم بسلامت باشد و ما راحت باشیم اما وقتى امر الهى فرا رسد تسلیم اراده خداوند هستیم. 😷 ┏━━━🍃🍂━━━┓ 📲 @mehman_kochak ┗━━━🍂🍃━━━┛
1.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
طرز تهیه حباب های رنگی که دیرتر هم میترکه واسه بچه ها😃 😷 ┏━━━🍃🍂━━━┓ 📲 @mehman_kochak ┗━━━🍂🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📱معرفی ۸ بازی که حالتون رو خوب می‌کنه ➕ جزئیات بازی 👉 article.tebyan.net/472875 😷 ┏━━━🍃🍂━━━┓ 📲 @mehman_kochak ┗━━━🍂🍃━━━┛
😷 ┏━━━🍃🍂━━━┓ 📲 @mehman_kochak ┗━━━🍂🍃━━━┛
💐 مثل بوی سیب 💐 داستان کودکانه از زندگی امام محمد باقر «علیه السّلام» غریبه بود و از راه دوری آمده بود. به این طرف و آن طرف نگاه کرد. بعد، از شتر پیاده شد. آن را کنار مسجد بست و وارد مسجد شد. مسجد خلوت بود. تنها دو سه نفر در حال نماز بودند. مرد غریب، کنار کسی که به مسجد رفته بود ایستاد و مشغول نماز شد. آرامش عجیبی در مسجد بود. مرد غریب این آرامش را همراه با عطری دلنواز به خوبی حس می کرد. از بیرون، از کنار دریچه ی مسجد، صدای بق بقوی چند کبوتر می آمد. نمازش را که خواند، دوباره نگاهی به اطراف کرد. کودکی همراه پدرش، کمی آن طرف تر مشغول نماز بود. هر کاری که پدر می کرد، او هم می کرد، حتما بعد از او آمده بودند، چون وقتی وارد مسجد می شد، آن ها را ندیده بود. بعد به مردی که کنارش مشغول نماز بود خیره شد. مرد چهره ای زیبا و مهربان داشت. گویا عطری که هنگام نماز احساس می کرد، از او بود، بویی مثل بوی سیب! مرد خوش قیافه آهسته زیر لب دعا کرد. مرد غریبه هم دست هایش را بلند کرد: «خدایا!» ما را به راه راست هدایت کن. خدایا ! تنها تو را می پرستیم و از تو یاری می خواهیم. خداوندا! ما را از همه مردم بی نیاز کن.» مرد خوش قیافه که بوی سیب می داد، از جا بلند شد. گویا می خواست برود. پیش از رفتن، ایستاد و به مرد غریب خیره شد. مرد غریب هم به او نگاه کرد. مرد خوش قیافه که لبخندی مهربان بر لب داشت، به مرد غریبه سلام کرد و گفت: «برادر! این طور نگو. بگو: خدایا! ما را از مردم بد بی نیاز کن چون مؤمن، از برادرش بی نیاز نیست.» مرد خوش قیافه خداحافظی کرد. مرد غریبه آن قدر نگاهش کرد تا از مسجد بیرون رفت. با خود گفت: «چه مرد نورانی و فهمیده ای! چه کلام زیبایی! هر که هست، مردی دانشمند و بزرگ است. تنها آدم های بزرگ و اهل علم می توانند این قدر قشنگ و خوب حرف بزنند.» مرد غریبه از کسی که تازه وارد مسجد شده بود، پرسید: «آقا! ببخشید این مرد که الان از مسجد بیرون رفت، که بود؟» -چطور او را نشناخته ای؟ او امام ما شیعیان، محمد باقر بود. مرد غریبه با تعجب گفت: «راست می گویی؟ او محمد باقر (علیه السلام) بود؟ کاش زودتر او را شناخته بودم.» منبع: دانشمند کوچک و پنج قصه ی دیگر، محمود پوروهاب 😷 ┏━━━🍃🍂━━━┓ 📲 @mehman_kochak ┗━━━🍂🍃━━━┛