پنجشنبه است و ياد درگذشتگان😔 🌹اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🌹 🤲التماس دعا 🤲 هدیه به ارواح طیبه شهدا،مؤمنین و مؤمنات،اموات خودتون بخوانید فاتحه و صلوات🌹🌹🌹 برای حاضرهای زندگیتون عشق‌❤️ برای غایب های زندگیتون فاتحه نثار کنید🖤 https://eitaa.com/joinchat/3833987125C45f3bd3261

پیشنهادامروز مهرآفرین ایرانی برای عصرانه به شمادوستان.👇👇👇 #کیک_کدو 🥧🥧🥧 اینم یه دستور امتحان شده که خیلی هم خوشمزه اما دستور براي شروع چهارعدد تخم مرغ روبا يك ليوان شكر و وانيل باهمزن مي زنيد تا رنگش كمي روشنتر بشه بعد نصف ليوان شير ،يك ليوان کدو رنده شده ویک لیوان روغن مایع رواضافه مي كنيم بعدازكمي مخلوط كردن دوليوان ارد الك شده به علاوه يك ق غ خوري بكينگ پودر رودر دويا سه مرحله اصافه كنيد ودر اخرهم نصف ليوان گردو خرد شده روهم اضافه كنيد (دوست داشتين دارچين هم مقداري اضافه كنيد)خوب كه يكدست شد داخل قالب چرب شده بريزين در دماي ١٨٠درجه به مدت ٤٥دقيقه بپزييدبرای سسی که من روی کیک ریختم هم ۱۰۰گرم خامه به علاوه دوق غ خوری کره فندوق روی حرارت بزارین تا ازکناره ها بحوشه ویکدست بشه بهش کمی کارامل روکه ازقبل اماده کردین اضافه کنید وکمی هم گردویا فندوق خردشده ،خوب که مخلوط ویکدست شدن بریزیید روی کیک وبعد میل کنید اگر سس سفت شد باکمی شیر می تونید رقیق کنید نوش جان 💖 🍰🍰🍰🍰🍰🍰🍰 https://eitaa.com/joinchat/3833987125C45f3bd3261

#تزیین_یخ❄️ چجوری کاسه‌ی یخ درست کنیم؟🤔 این ایده فوق العادست 👌😍😋 https://eitaa.com/joinchat/3833987125C45f3bd3261

#یا_مهدی درد این بی خبری بی حد و اندازه شده باز هم جمعه شد و چشم به ره مانده شدم باز از دوری تو خسته و درمانده شدم باز هم جمعه شد و از تو خبر نشنیدم باز از بی خبری های دلــــم نالــیدم باز دوری تو چشمان مرا پر نم کرد باز هم جمعه شد و چشم به در منتظرم شاید آورد صبا از مه رویت خبرم #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌷 https://eitaa.com/joinchat/3833987125C45f3bd3261

#نهج_البلاغه 🌸«وَ لَا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ‏ اللَّهُ‏ حُرّاً»؛ 💠بنده دیگری مباش در حالی‌که خداوند تو را آزاد آفرید. 📚#نامه_31 https://eitaa.com/joinchat/3833987125C45f3bd3261

باید چیدمان خانه تان طوری باشد که محیطی دوستانه و امن برای اکتشاف بچه ها باشد. شنیدن همیشگی اصطلاحاتی مثل ” بهش دست نزن” و ” ازش دور شو” می تواند باعث از بین رفتن استقلال شود. هر چه قدر خانه ی شما برای بازی و اکتشاف بچه ها امن تر باشد، کمتر نه می گویید. و هر چه قدر کمتر به او نه بگویید به طور چشمگیری کشمکش های بین شما و او کاهش می یابد. کودکی که در خانه آزاد است، کمتر #لجبازی میکند و همکاری بهتری با والدینش خواهد داشت! https://eitaa.com/joinchat/3833987125C45f3bd3261

کسے قدم به حرم ، بى مدد نخواهدزد بدون واسطه دَم ازخدا نخواهد زد گداى کوى رضا شو ، که آن امام رئوف به سینه احدى دست رد نخواهد زد... 💚صلوات خاص امام رضا علیه السلام به نیت خشنودی آن حضرت و برآورده شدن حاجات شما مهرآفرینان عزیز💚 ⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜ https://eitaa.com/joinchat/3833987125C45f3bd3261

🔴 #مشورت_در_برنامه_ریزیها 💠 مردها بدانید! قبل از روزهای #تعطیل برای آن #برنامه‌ریزی کنید و نظر #خانمتان را هم جویا شوید. 💠 برنامه‌ریزی نکردن و #مشورت نداشتن با همسر برای نحوه اجرای کارها، باعث ایجاد #مشاجره و تداخل برخی کارها می‌گردد. 💠 برنامه‌ریزی و مشورت، در رسیدگی به کارها و اولویت‌بندی آنها قبل از تعطیلات #کمک خواهد کرد. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3833987125C45f3bd3261

لبیک یا خامنه ای: 🌸🍀🌺🌿 🍀🌺🌿 🌺🌿 🌿 🌷﷽🌷 #دختر_شینا52 چیزی دادم خوردند و کمی اسباب بازی ریختم جلویشان و رفتم پی کارم. گوشت ها را خرد کردم. آبگوشت را بار گذاشتم و مشغول پاک کردن سبزی ها شدم. ساعت دوازده و نیم بود. همه کارهایم را انجام داده بودم. غذا هم آماده بود. بوی آبگوشتِ لیمو عمانی خانه را پر کرده بود. سفره را باز کردم. ماست و ترشی و سبزی را توی سفره چیدم. بچه ها گرسنه بودند. کمی آبگوشت تریت کردم و بهشان دادم. سیر شدند، رفتند گوشه اتاق و سرگرم بازی با اسباب بازی هایشان شدند. کنار سفره دراز کشیدم و چشم دوختم به در. ساعت نزدیک دو بود و صمد نیامده بود. یک باره با صدای معصومه از خواب پریدم. ساعت سه بعدازظهر بود. کنار سفره خوابم برده بود. بچه ها دعوایشان شده بود و گریه می کردند. کاسه های ترشی و ماست و سبزی ریخته بود وسط سفره. عصبانی شدم؛ اما بچه بودند و عقلشان به این چیزها نمی رسید. سفره را جمع کردم و بردم توی آشپزخانه. بعد بچه ها را بردم دست و صورتشان را شستم. لباس هایشان را که بوی ترشی و ماست گرفته بود، عوض کردم. معصومه را شیر دادم و خواباندم. خدیجه هم کمی غذا خورد و گوشه ای خوابش برد. جایشان را انداختم و پتو رویشان کشیدم و رفتم دنبال کارم. سفره را شستم. برای شام کتلت درست کردم. هوا کم کم تاریک می شد. داشتم با خودم تمرین می کردم که صمد آمد. بهش چی بگویم. از دستش عصبی بودم. باید حرف هایم را می زدم. صدای در که آمد، بچه ها از خواب بیدار شدند و دویدند جلوی راه صمد. هر دویشان را بغل کرد و آمد توی آشپزخانه یک کیسه نایلونی کوچک دستش بود. سلام داد. سرسنگین جوابش را دادم. نایلون را گرفت طرفم و گفت: «این را بگیر دستم خسته شد.» تند و تند بچه ها را می بوسید و قربان صدقه شان می رفت. مثلاً با او قهر بودم. گفتم: «بگذارش روی کابینت.» گفت: «نه، نمی شود باید از دستم بگیری.» با اکراه کیسه نایلون را گرفتم. یک روسری بنفش در آن بود؛ روسری پشمی بزرگی که به تازگی مد شده بود. با بته جقه های درشت. اول به روی خودم نیاوردم؛ اما یک دفعه یاد حرف شینا افتادم. همیشه می گفت: «مردتان هر چیزی برایتان خرید، بگویید دستت درد نکند.چرا زحمت کشیدی حتی اگر از آن بدتان آمد و باب دلتان نبود.» بی اختیار گفتم: «چرا زحمت کشیدی. این ها گران است.» روسری را روی سرم انداختم. خندید و گفت: «چقدر بهت می آید. چقدر قشنگ شدی.» پاک یادم رفت توپم از دستش پر بود و قصد داشتم حسابی باهاش دعوا کنم. گفت: «آماده ای برویم؟!» https://eitaa.com/joinchat/3833987125C45f3bd3261