eitaa logo
مهر فرشته ها
2.4هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
683 ویدیو
47 فایل
گاهی خدای مهربان می‌خواهد با دست تو، دست دیگر بندگانش را بگیرد؛ وقتی دستی را به یاری می‌گیری، بدان که دست دیگرت در دست خداست. *مهر فرشته‌ها* دستان شما را به خدا میرساند... شماره کارت `۵۸۹۲۱۰۷۰۴۴۲۱۹۴۱۱` گروه جهادی مهرفرشته ها
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوست دارم از تمامی کسانی که برای حادثه اتفاقی مرگ دختر ایرانی یقه پاره کردند و کشور را به خاک و خون کشیدند بپرسم: امروز و در جریان قتلگاه فرزندان غزه و فلسطین کجایید؟ کجایید که دم از مرگ انسانیت بزنید و سیاه برتن فضای حقیقی و مجازی کنید و لباس سرخ انتقام بپوشید؟ چرا چشمانتان را به روی حقیقت بستید؟ چرا صدای شومتان را بریدید؟! چرا به یک گوشه خزیدید؟ حالا و در این معرکه کودک کشی کجایید؟؟ شما با نظام جمهوری اسلامی ایران زاویه ندارید، بلکه شما با انسانیت هزاران فرسخ فاصله دارید! نه دین دارید نه احساس نه شرف و نه انسانیت! تاریخ هیچگاه فراموش نمی کند لاشخور صفتی شما را ! چقدر زود چهره‌ی حقیقی‌تان را نمایان کردید! و چنگال خونی تان را از دستکش مخملی صورتی حقوق زن بیرون آوردید! کجاست مشعل زن زندگی آزادیتان؟ کجاست ندای زن زندگی آزادیتان برای زنان و دختران فلسطین؟ شمایی که برای گیسوی پوشیده شده‌ی دختر ایرانی ترانه سرودید و اشک ریختید، حالا کجایید برای گیسوی به خون خضاب شده‌ی دختر فلسطین! کجایید حالا که سایه مرگ، حق زندگی زنان و دختران و حتی اطفال فلسطینی را گرفته؟ به کدام گوشه خزیده اید و خفقان گرفته اید! نفرین برشما و زندگی پر از نیرنگتان! نفرین بر شما و یک بام و دو هوایتان! لعنت بر شما و دست های در دست شیطانتان! لعنت بر شما و شعار پر فتنه و نیرنگ زن زندگی ازادیتان! چه پیوند شومی و چه وصلت نامیمونی ست پیوند و وصلتتان با کودک کشان اسرائیل! آه از این همه بی شرفی!!! آه از رخت بستن انسانیت! دختر غزه چقدر مظلومی... ما را ببخش! ما را در غمت شریک بدان! دختر غزه چقدر مظلومی! ✍آينــــــــــﮫ لینک کانال ما در ایتا: https://eitaa.com/Ayenehmadari لینک کانال ما در بله: https://ble.ir/ayenehmadari
ماشمارافراموش نمیکنیم 🌷 ذبح ۱۲ عدد مرغ و بسته بندی آن و توزیع به مادران باردارکم برخوردارِ شهر همدان مهر۱۴۰۲ https://zil.ink/mehre_fereshteha
ماشمارافراموش نمیکنیم 🌷 اهدائ دوسری لباس نوزادی دخترانه وپسرانه ازطرف فروشگاه دوستدارجمعیت برای دومادرعزیزمون که ازسقط انصراف دادند.درشهرستان بهار همدان🌷 مهر۱۴۰۲ https://zil.ink/mehre_fereshteha
ماشمارافراموش نمیکنیم 🌷 اهدا یک بسته مواد غذایی و لباس و وسایل نوزاد(از طرف فروشگاه دوست دار جمعیت نهاوند)، به مادر باردار کم برخوردار نهاوندی که فرزند سوم رو باردار هستند و ان شاالله چند روز دیگه زایمان میکنند🌹 مهر۱۴۰۲ https://zil.ink/mehre_fereshteha
دوستان عزیز، اگر دوست دارید تا شما نیز در این حسنه ی ماندگار، مشارکت داشته باشین، می تونید کمک های مالی خودتون رو به این کارت واریز نمایید: ۵۸۹۲-۱۰۷۰-۴۴۲۱-۹۴۱۱ ⚜به نام: گروه جهادی مهر فرشته ها⚜ فرصت کار نیک، همیشگی نیست... 🌺 https://zil.ink/mehre_fereshteha
🥳دانش‌آموزهای پرانرژی🥳 با دپارتمان مشاوره تحصیلی و استعداد سنجی روحان هماهنگ کردیم و میخواییم ماهی‌گیری رو یادتون بدیم تا خودتون شاه‌ماهی کنکور و امتحان‌نهایی رو صید کنید! 🌟کارگاه برنامه‌ریزی درسی مدرسه و کنکور!🌟 مطالبی که در کارگاه ارائه میشه: ⭐️۱. آموزش برنامه‌ریزی تخصصی و منحصر به فرد امتحان نهایی و کنکور ⭐️۲. منابع درسی مهم و برگزیده مناسب با سطح شما ⭐️۳. بودجه بندی و حذفیات کنکور ⭐️۴. سبک زندگی کنکوری ⭐️۵. راهکار‌های کنترل استرس و اضطراب تحصیلی ⭐️۶. مهارت‌های افزایش تمرکز و حافظه ⭐️۷. شیوه‌های مرور و خلاصه نویسی ⭐️۸. شیوه‌های آزمون دادن تستی و تشریحی 👌 کارگاه برای رشته‌های تجربی، ریاضی و انسانی به صورت مجزا‌برگزار خواهدشد 💥برگزاری کارگاه به صورت گروهی با دانش‌آموزان هر رشته‌ به صورت مجزا برگزار خواهد شد. 🌸مدرس و مشاور دوره؛ سرکار خانم نادیا سرقلی (مسئول دپارتمان تحصیلی و استعداد سنجی روحان) 💳مبلغ سرمایه گذاری 250 تومان! هدیه‌ی دوره ۳ ماه پشتیبانی رایگان 🤩 برای خانواده‌های دارای کدویژه ۶ ماه پشتیبانی رایگان 😃 🕗مدت زمان کارگاه ۴ ساعت! 📣زمان اجرا: ۴ و ۵ آبان ماه 🌿مجازی و حضوری ♥️برای ثبت نام و اطلاعات بیشتر به آیدی زیر پیام دهید: @Talentyabzeana
بخشی از سختیهای چند فرزندی بدون روتوش😉 میخوام امروز یه قسمت از سختیای چند فرزندی براتون بگم، البته کمی اغراق برای نمکین تر شدن متن بهش اضافه شده و البته یه جاهاییش هم از قلم افتاده.... و البته تر فقط تجربیات شخصی بنده نیست، بلکه حاصل گفت‌وگو با باقی مادران چند فرزندیه! بریم با هم بخونیم و بخندیم: ☺️ من از وقتی چند فرزندی شدم وقتی میرم جایی مهمونی یا تفریح به تلافی حجم کارای داخل خونه دوست دارم برم یه گوشه و فقط استراحت کنم،تو تصوراتم از این چترای آفتاب گیر که لب ساحل میزارن و رو صندلی میشینن و ابمیوه میل میکنن داشته باشم و لم بدم و استرااااحت کنم! آمّااااا: صابخونه: بریم تفریح؟ 😌 من: بعله😎 بچه ها: حمله به سمت چمدووون من: سکته‌ی ناقص چمدون: بمباران اتمی بچه ها: ماااامان روسریم کجاست؟ 😫 مامان اون پیراهنم رو نیاوردین؟ 😡 مامان شونه م نیییست😣 مامان جورابام کو 🙄 مااااااااامااااان تو دستشویی یه حشره‌ی یک میلیمتری ناشناخته ست بیاین بکشینش!🐛 و در این میان عطر خوش پوشک وروجک خانوم لذت بی نظیر این سمفونی نااااب رو واسم کامل میکنه🤯 من: بدو لباس اینو بپوش؛ موی اونو ببند،از اعماق چمدون جوراب پیدا کن از داخل کیف کمری، گیره روسری پیدا کن، پوشک اینو عوض کن جوراب اونو پیدا کن طلق روسری خودتو که به دست فسقلی خانوم تاب برداشته فیکس کن، لباسای اضافی برای بچه ها آماده کن و .... صابخونه: عزیزم کمک نمیخوای؟ منِ درونیم: چراااا😫 منَ بیرونیم: نههه، تمومه عزیزم، کار خاصی نداشتم🥲 موقع بیرون رفتن: صابخونه: سرحال و عینک آفتابی و کرم ضد افتاب زده! بچه ها: خوشحال و شاد و خندانم خوان! من: کرم ضد افتاب به روسری مالیده و استخوان های از هم پوکیده!لبخندی تصنعی بر لب و چک کردن کیفم که پوشک اضافه برداشتم؟ دستمال مرطوب؟ دستمال غیر مرطوب! لباس اضافه! کیفم:فریاد میزنه بابا دارم میترکم؛ بشین خونه چیکار داری میای بیرون تو! چتر لب دریا و آب میوه و صندلی تصوراتمم در حال رییسه رفتن از خنده به حال من🥴 و من: من هیییچ من سکوت! 😶‍🌫 این داستان قشنگ ما چند فرزندیاست: همه وقتی میرن بیرون خسته میشن ما قبل از رفتن به بیرون تا همه رو سر و سامون بدیم خسته میشیم! وقت رسیدن به مقصد، تا از ماشین پیاده میشم هنوز در حال شکوندن قولنج هستم که می بینم یکی از بچه ها رنگش یه طوری شده وبه خودش میپیچه!😵‍💫 بله ، خودشه! 🤕 مستاصل به این ور و اونور نگاه میکنم تا تابلوی سرویس بهداشتی رو پیدا کنم! اونوقت با خشم اژدها، تو چشماش خیره میشم: مگه توخونه نرفتی دستشویی!!!! _تقصیر من نیست، آبجی دیر از دستشویی اومد، دستشوییام قایم شدن الان اومدن🤐 و من:... همین یک جمله خنده دارش کافیه تا من بخندم و فراموش کنم آنچه گذشت را! 😌 چه سختی شیرینیه مادری! چقدر چشمای معصوم بچه ها ارامش میده به قلبم!! ارامشی که مرهمی ست بر تمام سختیا! داستان بالا رو خوندین؟ سخت بود؟ اعصاب فولادین میخواست؟ حق با شماست! 👌 اما یک نکته رو فراموش نکنین! ✅ خیلی از ما مادرای چندفرزندی تمام این سختی ها رو لمس کردیم،حتی شرایطی دشوار تر از این! 😢 خیلیها به ما میگن: واقعا چرا با این سختیاااا بچه میخواین! بخدا اعصابتون فولادیه؛ بزارین همینجا راز این صبر و توان رو بهتون بگم! 🤑 خدا فرمود:«نحن نرزقکم...» 🌹 این صبر و تحمل، این نیروی عشق به مادری کردن که تمام سختیا رو با دیدن یه لبخند بچه ها فراموش می کنی و هزاااار بار بیشتر از هرانسان بی فرزندی لذت میبری از تفریحاتت کنار بچه ها با اون دنیای شیرینشون، فقط و فقط رزق خداست که وعده داده! 🌿 صبر رزق خداست... توان رزق خداست... عشق رزق خداست... که با آمدن هر فرزند برای مادر و پدر، چندین برابر میشه و نیرویی عجیب بهشون میبخشه ، نیرویی که سدی میسازه در برابر مشکلات... پس برای فرزند آوری و تحمل سختیاش، به درون خودت نگاه نکن که من تحمل و صبر و توان ندارم، اینا رزق الهیه... همش هدیه خداست که با همین فرشته های کوچیک خونه، نصیب مادر و پدر میشه و از مادر و پدر یک انسان قوی میسازه! به خدا اعتماد کن!... ✍آينــــــــــﮫ لینک کانال ما در ایتا: https://eitaa.com/Ayenehmadari لینک کانال ما در بله: https://ble.ir/ayenehmadari
🔴امشب رزمندگان مقاومت و مردم غزه را ویژه دعا کنید/ پویش قرائت سوره مبارکه نصر ۲۱ مرتبه (جهت نُصرت رزمندگان اسلام) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿۱﴾ وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿۲﴾ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا ﴿۳﴾ 🇵🇸لطفاً ضمن قرائت، دوستانتان را هم به آن دعوت کنيد.
بسمه تعالی عمری خوابیده ام می ترسم زمانی بیدار شوم که تو آمده باشی و سهم من از آمدنت تنها خمیازه غفلتی باشد... یا مهدی می دانم کاری که برای آمدنت نکرده ام هیچ...همه عمر را در غفلت و ندیدنت گذراندم... و تنها دارایی ام قلمی است که از توجه بی شائبه شما تراوش می کند... مولای من دنیا با همه زخرف و زیبایی اش این روزها تنگ شده است با همه دلبستگی ها و لذت هایش نمی دانم و می دانی که چرا جای ماندن نیست... آقای من مهدی فاطمه ! آری می دانم اعمال من جز اندوه قلبت حاصل دیگری نداشته و در مقامی نیستم که بخواهم با تو هم کلام شوم اما هر چه به دور و برم نگاه کردم غیر تو هیچ کس را حاضر نیافتم...دلم نیامد نامه ای هر چند کوتاه برایت ننویسم شاید کمی از غم دلم بکاهد و این غروب دلگیر مرا طلوع تو روشن سازد... سال هاست که مسلمین جهان زیر یوغ شکنجه ها و آزارهای مشرکین و کفار عالم قرار دارند ..چه خون هایی که ریخته شد...چه کودکانی که مظلومانه پرواز کردند و چه زنان بارداری که به جرم مسلمانی شهید شدند و چه مردان و زنان مقاومی که طعم اسارت را چشیدند و سال های هجران و تنهایی را پشت میله های زنگ زده ستم متحمل شدند... مهدی جان و امروز قدس این قبله اول مسلمین جهان امروز تو را صدا می زند و ندای لبیک یا مهدی از ملک سلیمان به گوش می رسد... می آیی ؟ بیا که دیگر کاسه های صبر لبریز شده و قلب های تشنه حقیقت طاقتش تمام شده است... بیا و دست پدرانه ات را بر سرهای ما بکش و عقل های ما را تکامل ببخش...بیا و انتقام آه ها و حسرت های مظلوم را از ظالم بستان...بیا و گوش شنوای مادرانی باش که جگرگوشه هایشان را عاشقانه تقدیم آسمان کردند...بیا مرهم زخم دل های مادرانی باش که تنها دلخوشی ایشان نام توست...بیا ای غیرت فاطمی...ای عشق علوی ....ای یادگار محمد...ای حُسن حسن...ای قدیم الاحسان حسین بیا دورت بگردم...بیا و شب تار ما را سحر کن... و اما تو ای مادر صبور فلسطینی هم می دانم و هم نمی دانم چه بر دوش کشیده ای از جور زمانه و ازین قوم یهود سنگدل که قرآن محمدی هم به ایشان چنین گفت..ثم قست قلوبکم من بعد ذلک فهی کالحجارة او اشد قسوة ... می بینی خود آسمان هم از دست ایشان به تنگ آمده و زمانه اینچنین خروشان شده است.. عزیزم تو مادری و من مادرم باورم کن که هرگاه به لبخند کودکانم می نگرم اشک چشمان و آه دلم امان نمی دهند مرا می برند به غروبی سرخ فام...و تنها یک غروب مقدس است در این عالم و آن غروب خورشید عاشوراست... و امروز دریافته ام که کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا یعنی چه ؟ آیا تو نمی توانی جانشین رباب باشی ؟ و طفل رضیعی که لحب الحسین بخشیدش ؟! و رمله صبوری که قاسمش را ... و زینب آن آیه صبر خداوندی... و ام البنین ام الاقمار... و تو ای مادر فلسطینی نام امید نشو و بمان تا بماند تاریخ و بنگارد مقاومت تو را تا ابد الدهر و خون فرزندانت که به آسمان ها امانت بخشیدی ! راستی چیزی بگویم...مادر عزیزم راستش گاهی به تو حسودی ام می شود می دانی چرا ؟ ! معلوم است چون در این زمانه سخت با این هجمه های فرهنگی که من سختی تربیت کودکانم را به دوش می کشم تو چه زیبا ایشان را به دست صاحبشان سپردی و شهد شهادت را به آن ها نوشانیدی...و چه خوب مدرسه ای است آغوش خداوند و چه خوب مأمنی است مقام قرب الهی و خوش به سعادت تو که خوشبخت ترین مادر زمینی... به امید ملاقات ما در قدس شریف...
توجه 📣📣📣 توجه 📣📣📣 🥰این بار هم دست پر رسیدیم خدمتتون🥰 عزیزانی که نوزاد سوم به بعد متولد مهر 1402 دارند برای تقدیم ثبت نام کنند.🤩 همراهانی که فرزند سوم به بعد متولد مهر ماه 1402دارند ، از تاریخ 9 لغایت 16 آبان ماه فرصت دارند تا برای ثبت نام طرح به آیدی زیر مراجعه بفرمایند☺ @Leylanice2020 ❎دوستان عزیز،با توجه به محدودیت تعداد بسته ها،اولویت با خانواده های پرجمعیت تر هست و انتخاب افراد در صورت زیاد بودن ثبت نامی ها،بر اساس قرعه کشی صورت می گیره.❎ سپاس از همراهی شما با مهر فرشته ها https://zil.ink/mehre_fereshteha
هدیه ای از طرف خادمان مهدی به یاران در گهواره 🌷 قربانی گوسفند، که نذرعقیقه بود به مادران باردار و شیرده کم برخوردار شهرستان بهار، همدان اهدا شد ✅ مهر۱۴۰۲ https://zil.ink/mehre_fereshteha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
* ✍ مسیر اسباب بازی ها: * با کمک چسب مسیرهای مختلفی روی زمین طراحی کنید تا بچه ها اسباب بازی هاشون رو در این مسیرها بچینند و حرکت بدهند این بازی میتونه زمان زیادی بچه ها رو به خودش مشغول کنه 📌میتونید این بازی رو با داستان های خلاقانه ی خودتون همراه کنید تا برای بچه ها جذاب تر بشه😊 ایرانم🇮🇷 برای ظهور، جوان بمان🌺 https://zil.ink/mehre_fereshteha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
* ✍ کرم ابریشم: * 🐛🐛🐛🐛 باورتون میشه؟... خیلی ساده فقط با برش زدنِ یک نِی می تونید این کرم ابریشم زیبا رو درست کنید😃 ایرانم🇮🇷 برای ظهور، جوان بمان🌺 https://zil.ink/mehre_fereshteha
🔴 در این شرایط واقعا خطرناک و بسیار حساس که زیر سنگین‌تر حملات قرار گرفته است و همه کفر به میدان آمده است همه مکلفیم لحظه به لحظه کنیم ... دعای فردی و جمعی ... نذر و صدقه و ... تکلیف شرعی ما این است | عضوشوید 👇 @hosein_darabi
ماشمارافراموش نمیکنیم 🌷 تهیه ۴ بسته مواد غذایی برای مادران باردار و شیرده کم برخوردار نهاوند همدان بسته ها شامل: ۵کیلو برنج دوبسته ماکارونی دوقوطی رب یک عدد مرغ گرم(ذبح مرغ ) یک بسته سویا آبان۱۴۰۲ https://zil.ink/mehre_fereshteha
⁉️شیرمادر يا شیرخشک يا هر دو؟ ⁉️رابطه زردی با شیر مادر؟ ⁉️شیر دادن سخت است یا آسان؟ ⁉️چگونه نوزادم سیر و راضی میشود؟ ✅ پاسخ این سوالات و سوالات مشابه توسط خانم دکتر طهرانچی در لایو چهارشنبه اول آذر ماه ساعت ۲۲:۳۰ مکان لایو: https://eitaa.com/joinchat/885064037Ca87932df89 https://zil.ink/mehre_fereshteha
انگار همین دیروز بود که رشته‌ی پرستاری قبول شد! 😍 از همان کودکی، از بازی با عروسک‌هایش گرفته تا انشاء مدرسه‌اش با موضوع شغل آینده، طعم پرستاری داشت! 👩‍⚕ وقتی خبر قبولی را به خانواده داد، چشم های پدر برق شادی زد و چشم های مادر خیس اشک ذوق شد! 🥺 دوست و آشنا هر روز تماس می گرفتند و به صفورا تبریک می گفتند؛ 😎 این روزها قشنگ‌ترین روزهای زندگی صفورا بود؛ 😍 هر روز وقت رفتن به دانشگاه، با اشتیاق شالش را دور سر می پیچید و با وسواس مرتب می کرد؛ کفش هایش تمیز و براق بود و خط اتوی لباس‌های زیبا و رسمیش، هیچگاه فراموش نمی‌شد... 👩‍⚕ و حالا امروز،صفورا چه زیبا شده بود در لباس فارغ التحصیلیش👩‍🎓 **سالها گذشت و صفورا، حالا یک پرستار تمام عیار شده! از آن دست پرستارهایی که بیمارها وقت و بی وقت به بهانه های مختلف صدایشان می زنند تا نه فقط با قرص و دارو که با لبخند مهربان و پرانگیزه اش، درمان شوند! ☺️ حالا نام صفورا ، پر طرفدارترین نام، در بین اهالی بیمارستان المعمدانی بود! 😊 نه تنها بیمارها که از پزشک و پرستار گرفته تا خدمه و همه، هرجا کم می‌آوردند، این صفورا بود که با مشاوره‌هایش، بامهربانی‌هایش، با همدردی ها و با صدای آرامَش، آرامِش به جانشان می نشاند و خستگی را از قلب و روحشان می زدود... 😇 به خصوص این روزها! روزهای سردی بود...بیمارستان، حتی تابستان هایش هم سرد است اما هیچگاه، المعمدانی انقدر سرد و غم زده نبود! صدای شیون از گوشه به گوشه به گوش می رسید! 😔 پدری نعش دو فرزندش را به دوش می کشید و مادری قنداقه‌ی خونین به دست، ضجه می‌زد؛ دختری به دنبال جنازه مادر می‌دوید و فریاد یتیمی می‌زد، پسری چشم هایش غرق ترس بود و با لکنت، بریده، بریده مادرش را صدا می زد؛ تازه دامادی، بر کفن سفید عروسش، عاشقانه اشک می ریخت و غزل جدایی می نوشت و تازه عروسی، با لباس سفید خونین، از ریختن سقف آرزوهایش گریه می کرد و بر سر و صورت می زد... 😭 و صفورا... خبری از اتوی لباس و شال‌های زیبایش نبود! حالا، دیگر صفورا سرتاپا غرق خون بود و اشک!🩸 😭 صفورا گاه زخم دست کودکی را می بست و گاه دل زخمی مادری را تسکین می داد!❤️‍🩹 صفورا حالا هر چه زخم می‌بست این جراحت ها، تمام ناشدنی بود! 😭 صفورا حالا هزار بار تکثیر شده بود و هر ثانیه، بالای سر مجروحی میان اشک هایش لبخند التیام می‌زد! صفورا خسته بود، هزاران بار خسته... 😓 چشم هایش خسته‌ی دمی خواب بود و... 😔 و ناگاه، به یک لحظه... ❤️‍🔥 دیگر بیمارستان المعمدانی، ساکت و خاموش شده... 😔 صدای ضجه‌ها، گریه و فریاد‌ها، صدای دستگاه های آی سی یو و صدای پِیج پزشک ها...! دیگر هیچ صدایی نیست! 😭 به نگاه، صدای سوت موشک و صدای وخیم انفجار... حالا صفورا خوابیده و به احترام چشمان خسته‌اش، بیمارستان المعمدانی یکپارچه غرق سکوتی ابدی شده؛ تا صور اسرافیل... ‼️📣 صفورا جان شهادتت مبارک... 😭 ✍آينــــــــــﮫ لینک کانال ما در ایتا: https://eitaa.com/Ayenehmadari لینک کانال ما در بله: https://ble.ir/ayenehmadari