سلام خسته نباشید
خدا قوت
خواستم بگم من برای جوانی ایران و به امید پرورش و تربیت سرباز امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و البته به فرموده رهبر عزیزتر از جانم 3 ماه پیش فرزند چهارمم رو به دنیا آوردم
ولی خیییییلی اذیت شدم
از سمت جامعه و دکتر ها و...
از همه حرف شنیدم
یعنی نشد کسی بفهمه وجود بچه چهارم رو و با تعجب یه طعنه کنایه ای بهم نزنه
فقط خود آقا شاهدن
برام دعا کنید بتونم مقاوم باشم و خدا بهم توفیق بده تو این راه موفق باشم
به امید ظهور
و ایران جوان
یاعلی
#سهم_شما
https://zil.ink/mehre_fereshteha
سلام
من ۳۳ ساله مادر دو فرزند هستم ، پسرم ۸ ساله و دخترم یک و نیم ساله هستند ، من پنج ماه قبل متوجه شدم که ناخواسته باردار هستم و خیلی شوکه شده بودم و در شرایط سخت روحی حتی به سقط هم فکر کردم ، از خدا خواستم که بهترین تصمیم رو برام بگیره ، چون این خواست خودش بود که من دوباره بچه دار بشم ، من با این که اصلا موقعیت و شرایط مناسبی نداشتم و بچه ی شیرخوار داشتم اما در برابر فرمان خدا تسلیم بودم و فقط از خدا خواستم که کمکم کند بتونم از پس سه تا بچه بربیام .
همچنین با توجه به فرمان حضرت آقا در مورد جهادفرزندآوری و جوانی جمعیت خودم رو ملزم به اطاعت از امر رهبر عزیزم می دونم و امیدوارم بتونم قدمی هر چند ناچیز برای کشورم با تربیت فرزندانی صالح بردارم .
این فرزندم رو هم نذر امام زمان (عج) کردم که انشاالله سرباز امام زمان باشه و از خدا خواستم به برکت وجود این فرشته کوچولو مشکل زندگی مون رو که مربوط به مسکن هست رو حل کنه .. من معتقدم ما از برکت وجود بچههاست که روزی می خوریم 🌺
به امید ظهور حضرت مهدی (عج) امام خوبی ها 💚🌷🌷
#سهم_شما
https://zil.ink/mehre_fereshteha
سلام به شما هم وطن عزیز دغدغه مند ایرانی
منم سه فرزند دارم و در کنارش با گفتگو با اطرافیان جوان برای فرزند آوری و با میانسالان جهت حمایت و همکاری با جوانان امیدوارم بتونم نگاهی رو تغییر بدم
به نظرم باید نگرش و دیدگاه رو تغییر داد چون مهم ترین عامل در جهت فرزند نداشتن محسوب،میشه حتی مهم تر از عامل اقتصادی
همیشه توی گفتگو هام با اطرافیان در کنار بیان سختی ها از شیرینی و رشدی که برای خودم حاصل شده و اینکه انسان با فرزند آوری چقدر احساس قدرت و قوی بودن میکنه حرف میزنم انشالله که تاثیری داشته باشه
#سهم_شما
https://zil.ink/mehre_fereshteha
سلام .
اگه خدا بخواد یاری کنه من به فکر چهارمی هستم با ۳۰ سال سنی که دارم الحمدالله خانواده همسرم با طرح فرزند آوری موافق هستن و همه در حال جهاد هستن .
اما برای افرادی که موافق فرزند آوری نیستن بهانه های مختلف میارن من هم جواب هایی از طرف قرآن و ائمه و آینده مملکت برایشان فراهم کردم .
الحمدالله تا الان ۲نفر رامتقاعد کردم و الان هم در اوایل بارداری به سر میبرن😊
#سهم_شما
https://zil.ink/mehre_fereshteha
سلام منم با اینکه دست تنهام و بچه هام کوچیکن و همسرم فقط بچه دوست دارن 😂 نه اعصابشو دارن و نه ..... 😁 و قبل از من ویار بارداری و افسردگی قبل و بعد زایمان هم در حد شدید میگیرن😜😜 خدا بخواد به نیت سربازی آقا چند روزی هست که چهارمین فرزندم رو در آغوش گرفتم و خدارو به خاطر داشتنش و سلامتیش شکر میکنم . اینم بگم پسر بزرگم ۶سالشه 😊 بعدی ۴ساله 😊دخترم دوساله😊 نی نی مونم چند روزه 😊 خیلی قشنگه توی خونه ۶ نفره ۴تا فرشته داشته باشی 😍😍 پاک و زلال 🌺 از خدامیخوام بهم توان و صبر مضاعف بده و خود آقا در تربیتشون کمکم کنن .از همگی هم التماس دعای نسلی سالم و صالح دارم 💝💝
#سهم_شما
https://zil.ink/mehre_fereshteha
من یک پزشکم. دانشجوی تخصص اطفال.
سه فرزند زیر ۷سال دارم.
وقتی میرم نوزادان تازه متولد شده رو ویزیت میکنم خیلی شادم. حالم خوبه. از مامان نی نی جلو همه میپرسم فرزند چندمتون هست. هر چی بچه بیشتر داشته باشن بیشتر تشویقشون میکنم. و میگم همه براش کف بزنن. و گاهی هدیه هم میدم.
تازه برا بچه های نازشون باهم اسم زیبا و نورانی هم انتخاب میکنیم.
و اگر یه مامانی از گفتن تعداد فرزندانش امتناع کنه یا خجالت بکشه میگم سرتو بالا بگیر ؛ با افففتخار بگو من بچه ی زیاد دارم و دوستشون دارم و روزی مادی و معنویشون رو هم از خدای مهربون میگیرم.
علاوه بر اینها به همکارام با افتخار میگم سه فرزند دارم و ان شاءلله چهارمی و پنجمی😍😉
تلاش و تبلیغ از ما . اثر از خدا
#سهم_شما
https://zil.ink/mehre_fereshteha
من به دلیل فرهنگ خانواده و تاکید روی درس خواندن، ۲۹ سالگی ازدواج کردم ولی به لطف خدا سریع بچهدار شدیم
امیدوارم خدا کمک کنه و توان بده برای بچههای بیشتر
#سهم_شما
https://zil.ink/mehre_fereshteha
سلام و عرض ادب
من برای جوانی جمعیت و فرزندآوری چند کار مختلف انجام دادم؛
یک اینکه نذر «یک درصد طلایی» کردم و اون مبلغ رو به گروه مهرفرشتهها میدم تا علاوه بر کمک به نیازمندا، جان یک انسان بیدفاع رو نجات داده باشم انشاءالله 😁
دو اینکه در امر ازدواج مدام زیر گوش دوستان مجردم پچ پچ میکنم که ازدواج کنن و حتی به کانون ازدواج معرفیشون میکنم.😉
سه اینکه از طریق تماس تلفنی یا صحبت حضوری، دوستان متأهلم رو متقاعد به فرزندآوری و تبلیغ و ترویج فرزندآوری می کنم.🤗
چهار اینکه خودم واقعا تا چند وقت پیش مسأله فرزندآوری برام اولویت چندم بود، ولی الآن اولویت اولم شده.🤔
پنج اینکه قبلا تنها به چهار فرزند فکر می کردم، اما الآن به ۱۰ تا فرزند هم دارم فکر میکنم و آماده میشم برای پیدا کردن شرایطش. فعلا دو تا دختر سه ساله و یک ساله دارم.👧🏼👶🏼
یاعلی👋🏻
#سهم_شما
https://zil.ink/mehre_fereshteha
اول پدر به حضرت حیدر تو گفتهای! ❤️
پیش از همه به فاطمه مادر تو گفته ای!❤️
اول امامزادهی دنیا خوشآمدی💐
ابن الکریم امّ ابیها، خوش آمدی🌸
میلاد با سعادت نگین رمضان، کریم اهل بیت، مبارکباد🎊🎊🎊🎊
https://zil.ink/mehre_fereshteha
34.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ زیبا و دلنشین:آقای مهربون
❤️عشق من زندگی حسن❤️
گروه سرود نجم الثاقب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
* ✍ حافظه: *
این بازی برای تقویت حافظه مناسب است بچه ها باید محل رنگ ها رو به خاطر بسپرن تا بتونن عملکرد بهتری داشته باشن و زودتر رنگ های یکسان رو پیدا کنن.
#سه_سال_به_بالا
#تقویت_حافظه
#بازی
#فرزندآوری
#ایرانم_جوان_بمان
ایرانم🇮🇷 برای ظهور، جوان بمان🌺
https://zil.ink/mehre_fereshteha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
* ✍ ماشین مقوایی بادکنکی: *
شما برای ساخت این ماشین مقوایی به مقوا، بادکنک، نِی، درب بطری و چسب نیاز دارید.
#بادکنک
#درب_بطری
#سه_سال_به_بالا
#بازی
#فرزندآوری
#ایرانم_جوان_بمان
ایرانم🇮🇷 برای ظهور، جوان بمان🌺
https://zil.ink/mehre_fereshteha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدیه ای از طرف خادمان مهدی به یاران در گهواره 🌷
قربانی گوسفند هدیه به مادران باردار و شیرده نیازمند کرمان
نذر عقیقه
فروردین۱۴۰۲
#گزارش
#قربانی
#کرمان
https://zil.ink/mehre_fereshteha
مهر فرشته ها
هدیه ای از طرف خادمان مهدی به یاران در گهواره 🌷 قربانی گوسفند هدیه به مادران باردار و شیرده نیازمند
دوستان عزیز، اگر دوست دارید تا شما نیز در این حسنه ی ماندگار، مشارکت داشته باشین، می تونید کمک های مالی خودتون رو به این کارت واریز نمایید:
۵۸۹۲-۱۰۷۰-۴۴۲۱-۹۴۱۱
⚜به نام: گروه جهادی مهر فرشته ها⚜
فرصت کار نیک، همیشگی نیست... 🌺
رمضان را دریابیم🌱
https://zil.ink/mehre_fereshteha
هدایت شده از رهنمون مادری
✅مراقب های رحم و تخمدان🧕🏻
ما را در پیام رسان های دیگر دنبال بفرمایید:👇🏻
بله:🌱
https://ble.ir/rahnemoone_madari
روبیکا:🌱
https://rubika.ir/rahnemoone_madari
ایتا:🌱
http://eitaa.com/rahnemoone_madari
🌱آرشیو استوری های روزانه:👇🏻
http://eitaa.com/rahnemoone_plus
#رحم_تخمدان
#رهنمون_مادری
#دریچه_رهنمون
مهر فرشته ها
✅مراقب های رحم و تخمدان🧕🏻 ما را در پیام رسان های دیگر دنبال بفرمایید:👇🏻 بله:🌱 https://ble.ir/rahn
دوستان صفحه پزشکی مجموعه مون هست👆👆
که توسط پزشکان و متخصصان جهادی اداره میشه🌱
علاوه بر مطالب علمی و کاربردی در خصوص مادر و فرزند👌❤️، درمانگاه آنلاین با انواع تخصص ها رو هم داره🤩🤩🤩
امیدوارم استفاده کنید ❤️ و به دوستانتون هم معرفی کنید😊🌻
هنگامی که نمیدانی به کجا بروی به سوی من بیا
#حال_خوب
https://zil.ink/mehre_fereshteha
و چه دعای مجیرهایی که هر زمان مادر قصد خواندن آن را داشت، خدمتی به اهل خانه، قد علم کرد و آن را به ساعتی دیگر موکول کرد...
ایام البیض رمضان بود...
مادر، سفره افطاری اهل خانه را فراهم کرد و زیر لب گفت: یادم نرود امشب دعای مجیر را...
سفره را جمع کرد و نگاهی به ساعت انداخت، حالا وقت تدارک سحری بود؛ مادر زیر لب گفت: یادم نرود دعای مجیر را!
ظرف ها را شست، سحری را آماده کرد، خواست مشغول دعا شود که متوجه شد کودک نوپایش بدجور خود و لباسهایش را کثیف کرده، پس مشغول تعویض پوشک و لباسهایش شد و زیر لب گفت:یادم نرود دعای مجیر را!
خسته و تکیده سرجایش نشست؛ تا خواست دعا را شروع کند آن یکی فرزندش کتاب به دست سراغ مادر امد برای دیکته شب... مادر زیر لب گفت یادم نرود دعای مجیر را!
کارها یکی پس از دیگری قد علم می کردند و ساعت بی رحمانه میگذشت و مادر در حسرت یک ساعت مناجات بی دغدغه، شب را سپری میکند...
و حالا که تمام اهل خانه را به هزار زحمت خوابانده و به زندگی سامان داده تا خلوتی باخدای خویش داشته باشد، چشم های مادر خسته و خواب آلوده، حالا دیگر نایی برای دعای مجیر نمانده!
سر بر بالین می گذارد و زیر لب آرام زمزمه میکند: نشد بخوانم دعای مجیر را!
قطره اشکی از گوشه چشم مادر روانه ی بالشت می شود و مادر،خسته و دلشکسته از روزمره، لب به مناجات میگشاید:
خدایا؛ به حق لحظات پختن افطاری با زبان روزه و حرارت اجاق گاز که بدجور تشنه میکند مرا: اجرنا من النار یا مجیر...
خدایا به حق لحظاتی که ایستاده ام تابشورم ظرف ها و نظافت کنم خانه را: اجرنا من النار یا مجیر...
خدایا به حق خستگی پاها و بی رمقی دست هایم: اجرنا من النار یا مجیر...
خدایا به حق ساعات عمرم که در راه خدمت به همسر و فرزندانم، به بندگانت که به من واگذار نمودی،سپری شد: اجرنا من النار یا مجیر...
خدایا اصلا به حق این دل شکسته و حسرت زده ی خواندن دعای مجیر و چشم های بی رمق از همراهیم: اجرنا من النار یا مجیر...
حالا مادر آرام میخوابد، هرچند تا صبح چند بار دیگر بیدار میشود تا یکی از فرزندان را آب بدهد، یکی را شیر بدهد و برای آن یکی که بیقرار شده آغوش مهر مادری بگشاید...
مگر میشود چنین دعای مجیری مقبول درگاه ربوبی نگردد؟
اصلا تمام عمر مادرها ایام البیض است، چه رجب، چه شعبان، چه رمضان و چه...
خدایا به حق لحظه به لحظه خستگی مادرانمان: اجرنا من النار یا مجیر!
✍آينــــــــــﮫ
https://zil.ink/mehre_fereshteha
امشب، دیگر شب حسرت خوردن نیست!
این بار مادر، خانه و اهلش را برای شب قدر آماده کرده...
برای بچه ها داستان شب قدر را گفته و با وعدهی رفتن به مسجد و شب را تا صبح به بیداری سپری کردن، همه را خوابانده...
حالا نوبت خلوت اوست...
مادر به حسینیه کوچکش_همان اتاقی که با کتیبه ی اشکیِ السلام علی الحسین آراسته وارد میشود؛
اینجا قرارگاه او و حـــسین است...
امشب شب حسرت خوردن نیست،حالا باید جانِ خود را برای بهره بردن از شب قدر آماده کند؛ بر سر سجادهی فیروزهای، تسبیح تربت به دست می گیرد و بسم الله گویان، قرآن میگشاید
«ووصینا الانسان بوالدیه احسانا حملته امه کرها ووضعته کرها وحمله وفصاله ثلاثون شهرا»...(احقاف/۱۵)
اشک در چشمان مادر حلقه میزند، گویا خدا خستگی های مادرانه اش را، خدا قوت گفته و پاسخ حسرت ِنخواندن دعای مجیر و اشک چکیده اش را این گونه داده:
من شاهد تک تک خستگی ها و سختیهایت هستم! من تو را مادر آفریدم... مادر!
کتاب خدا را میبندد؛ ناخودآگاه این آیه به قلب او خطور میکند:
الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ(آل عمران/۱۹۱)
مادر به فکر فرو می رود:
خدا مرا مادر آفریده!
مادری یعنی عبادت خدا قیاماًو قعوداً و علی جنوبهم!
یعنی هر لحظه به مادری مشغولم، خدا را یاد میکنم:
آن لحظه که طفلم را شیر میدهم، تلالؤ یا رازق الطفل الصغیر میشوم
آن لحظه که به کودک ناتوانم کمک میکنم؛ تلالؤ یا معین من لا معین له میشوم...
آن لحظه که کودک وحشت زده ام را در آغوش میکشم؛ یا مونسی عند وحشتی میشوم...
آن لحظه که عذر فرزند تقصیر کرده ام را می پذیرم؛ تلالؤ یا غفار الذنوب میشوم...
من مادرم... مادری یعنی تلالو صفات خدا بودن!
من مادرم!
انسان سازم! من مهد خلقت خداوندم!
پس چگونه میتوانم اندوهگین باشم آنگاه که مادری کردن، فرصت جوشن کبیر خواندنم را محدود کرده؟
مگر نمی دانم، مادری کردن یعنی آینهی جوشن کبیر بودن!
چرا فراموش کردم که خلقت خداوند عبث نیست و او خواسته من در دانشگاه مادری ساخته شوم!
دانشگاهی که مریم، آمنه، خدیجه و
فــــــــــاطمه آن را قدر دانسته و عیسی و محمد و حــــسین را تقدیم دنیا کردند!
پس دیگر اشکِ حسرت مجیر و جوشن کبیر و دعاهای نخوانده ام را نمیریزم! بلکه راضیهً مرضیه به مادری کردن میپردازم!
امشب شب قدر است؛
شب منزلت و تقدیر است!
و ما ادراک ما لیله القدر...
و تو چه میدانی منزلتِ تقدیر ِمادری را!
✍آينــــــــــﮫ
(کپی و نشر با اسم مستعار)