eitaa logo
ملت امام حسین (ع)🇵🇸
156 دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
13.5هزار ویدیو
50 فایل
ما ملت امام حسینیم❤️‍🔥 ارتباط با ادمین و خادم کانال https://eitaa.com/M_kaheh82
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کانال روشنگری‌🇵🇸
💚 ولادت امام حسین علیه السلام و روز پاسدار بر همه پاسداران این خاک خصوصا این مرد بزرگ مبارک باد 👆 مردی که بی سر و صدا و هیاهو و شعار.. در حال پاسداری از آب و خاک و ناموس ایران ماست سایه ات مستدام سردار رشید اسلام. سردار قاآنی عزیز •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• کپی همه مطالب آزاد است روشنگری = گسترش آگاهی 👇👇 👉 https://eitaa.com/joinchat/1244856320Ccc8cd009b9 🚩
🌺🌺🌺 میلاد با سعـــادت حضرت ابوالفضل(ع)و روز جانباز مبارکباد 🌺🌺🌺 @basiji_313🍃
🔻روز وفات گر تو بیایی به نزد من آن نیست مرگ، هست برایم بشارتی 🔹متن زیر شعری است که مرحومه عالیه روحانی همسر استاد شهید آیت‌الله مطهری ۲۲ سال پیش برای لحظات وفات خود خطاب به امام حسین(ع) سروده بودند. تقدیر چنین شد که او در شب میلاد سیدالشهداء(ع) از دنیای فانی به سوی سرای جاودان رخت بربندد. همسر استاد چنین نوشته است: در تاریخ ۱۳۷۹/۶/۱۰ مصادف با سالروز شهادت امام جواد علیه السلام در هنگام تماشای تصاویری از تلویزیون، به یاد مرگ و نیز امام حسین علیه السلام افتادم و این شعر را سرودم: در وقت رفتنم شه خوبان عنایتی در پیشگاه حق ز تو خواهم وساطتی آنجا که در لحد بگذارند جسم من از مادرت بخواه برایم شفاعتی هستی سفینه نجات خلایق به روز حشر مصباح حق تویی، ز تو خواهم حمایتی من چون ولایت پدرت برگزیده‌ام بهتر چه از ولایت مولی، ولایتی تو سبط مصطفایی و هم زاده علی تو مظهر عطوفت و مهر و شجاعتی من خسته و فقیر به درگاهت آمدم بی‌توشه رو سیاه، خدا را کرامتی چون خاک کیمیا بشود از نگاه تو پس ای حسین کن به کنیزت نظارتی از بس که ظلم گشته به گیتی نصیب من آنجا تو را ببینم و گویم شکایتی آن قوم دون که در شب تاریک از قفا کشتند ذاکر تو و کردند جنایتی بنوشت او حماسه دوران عمر تو بردند زین جهان چه مصفّا امانتی با روی سرخ رفت سوی کردگار خویش این بود هدیه‌اش که تو کانِ سخاوتی روز وفات گر تو بیایی به نزد من آن نیست مرگ، هست برایم بشارتی روحانیا نیاز به آن بی‌نیاز گو اسرار من بدان که تو دریای رحمتی ⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در تلگرام، ایتا و سروش👇 t.me/motahari_ir eitaa.com/motahari_ir sapp.ir/motahari_ir
❌ شبهه آقای خامنه ای گفت: «فلسطین امروز مهم‌ترین مسئله ماست.» دلار ۴۸ هزار‌ تومان یورو ۵۱ هزار تومان پراید ۳۳۰ میلیون تومان گوشت کیلویی ۵۰۰ هزار تومان اما خب مهمترین مسئله‌اش فلسطینه ✅ پاسخ ✍️ حجت‌الاسلام دکتر قربانی مقدم 🔹پیام فوق در توییتر به شکل گسترده ای توسط دهها حساب کاربری (فیک و غیر فیکش را نمی‌دانم) منتشر شده بود. اما مراجعه به اصل سخنان معظم له نشان می‌دهد که اولا ایشان نفرمودند «مهمترین مسئله ما ...» بلکه فرمودند: «یکی از مسائل مهم...» و واضح است که بین این دو فرق است. ثانیاً چون سخنان فوق در جمع سفرای کشورهای اسلامی مطرح شده، مربوط به "مسائل مهم" بین‌الملل و جهان اسلام است. ثالثا دو روز قبل از این سخنرانی و در دیدار با مردم آذربایجان با بیان اینکه «مهمترین کار امروز کشور مسائل اقتصادی است» تذکرات لازم را به مسئولان ابراز کردند. مشاهده می‌کنید که دشمن برای ایجاد بدبینی به رهبر انقلاب، جمله مربوط به فلسطین را تحریف میکند و آن را مهمترین مسئله می‌خواند، و در مقابل جمله مربوط به وضعیت اقتصادی که آن را مهمترین می‌نامند، سانسور می‌کند.
اسماعیل ابادی: 🔴 طلبه ای که درس طلبگی را رها کرد و کاسب شد!😳 روزی طلبه جوانی كه در زمان شاه عباس در اصفهان درس می خواند، نزد شیخ بهایی آمد و گفت: من دیگر از درس خواندن خسته شده ام و می خواهم دنبال تجارت و كار و كاسبی بروم چون درس خواندن برای آدم، آب و نان نمی شود و كسی از طلبگی به جایی نمی رسد و به جز بی پولی و حسرت، عایدی ندارد. شیخ گفت: بسیار خب! حالا كه می روی حرفی نیست. فعلا این قطعه سنگ را بگیر و به نانوایی برو چند عدد نان بیاور با هم غذایی بخوریم و بعد هر كجا می خواهی برو، من مانع كسب و كار و تجارتت نمی شوم. جوان با حیرت و تردید، سنگ را گرفت و به نانوایی رفت و سنگ را به نانوا داد تا نان بگیرد ولی نانوا او را مسخره نمود و از مغازه بیرون كرد. پسر جوان با ناراحتی پیش شیخ بهایی برگشت و گفت: مرا مسخره كرده ای؟ نانوا نان را نداد هیچ، جلوی مردم مرا مسخره كرد و به ریش من هم خندید. ✅ شیخ گفت: اشكالی ندارد . پس به بازار علوفه فروشان برو و بگو این سنگ خیلی با ارزش است سعی كن با آن قدری علوفه و كاه و جو برای اسب هایمان بخری. او دوباره به بازار رفت تا علوفه بخرد ولی آن ها نیز چیزی به او ندادند و به او خندیدند. جوان كه دیگر خیلی ناراحت شده بود نزد شیخ آمد و ماجرا را تعریف كرد. ✅ شیخ بهایی گفت: خیلی ناراحت نباش. حالا این سنگ را بردار و به بازار صرافان و زرگران ببر و به فلان دكان برو و بگو این سنگ را گرو بردار و در ازای آن، صد سكه به من قرض بده كه اكنون نیاز دارم. طلبه جوان گفت: با این سنگ، نان و علوفه ندادند، چگونه زرگران بابت آن پول می دهند؟ ✅ شیخ گفت: امتحان آن كه ضرر ندارد. طلبه جوان با این ناراحت بود، ولی با بی میلی و به احترام شیخ به بازار صرافان و جواهرفروشان رفت و به همان دكانی كه شیخ گفته بود و گفت: این سنگ را در مقابل سد سكه به امانت نزد تو می سپارم. مرد زرگر نگاهی به سنگ كرد و با تعجب، نگاهی به پسر جوان انداخت و به او گفت: قدری بنشین تا پولت را حاضر كنم. سپس شاگرد خود را صدا زد و در گوش او چیزی گفت و شاگرد از مغازه بیرون رفت. پس از مدتی كمی شاگرد با دو مامور به دكان بازگشت. ✅ماموران پسرجوان را گرفتند و می خواستند او را با خود ببرد. او با تعجب گفت: مگر من چه كرده ام؟ مرد زرگر گفت: می دانی این سنگ چیست و چقدر می ارزد؟ پسر گفت: نه، مگر چقدر می ارزد؟ زرگر گفت: ارزش این گوهر، بیش از ده هزار سكه است. راستش را بگو، تو در تمام عمر خود حتی هزار سكه را یك جا ندیده ای، چنین سنگ گران قیمتی را از كجا آورده ای؟ 🙊 پسر جوان كه از تعجب زبانش بند آمده بود و فكر نمی كرد سنگی كه به نانوا با آن نان هم نداده بود این مقدار ارزش هم داشته باشد با من و من و لكنت زبان گفت: به خدا من دزدی نكرده ام. من با شیخ بهایی نشسته بودم كه او این سنگ را به من داد تا برای وام گرفتن به این جا بیاورم. اگر باور نمی كنید با من به مدرسه بیایید تا به نزد شیخ برویم. ✅ ماموران پسر جوان را با ناباوری گرفتند و نزد شیخ بهایی آوردند. ماموران پس از ادای احترام به شیخ بهایی، قضیه مرد جوان را به او گفتند. او ماموران را مرخص كرد و گفت: آری این مرد راست می گوید. من این سنگ قیمتی را به او داده بودم تا گرو گذاشته، برایم قدری پول نقد بگیرد. ✅ پس از رفتن ماموران، طلبه جوان با شگفتی و خنده گفت: ای شیخ! قضیه چیست؟ امروز با این سنگ، عجب بلاهایی سر من آمده است! مگر این سنگ چیست كه با آن كاه و جو ندادند ولی مرد صراف بابت آن ده هزار سكه می پردازد. ✅ شیخ بهایی گفت: مرد جوان! این سنگ قیمتی كه می بینی، گوهر شب چراغ است و این گوهر كمیاب، در شب تاریك چون چراغ می درخشد و نور می دهد. همان طور كه دیدی، قدر زر را زرگر می شناسد و قدر گوهر را گوهری می داند. نانوا و قصاب، تفاوت بین سنگ و گوهر را تشخیص نمی دهند و همگان ارزش آن را نمی دانند. وضع ما هم همین طور است. ✅ ارزش علم و عالم را انسان های عاقل و فرزانه می دانند و هر بقال و عطاری نمی داند ارزش طلب علم و گوهر دانش چقدر است و فایده آن چیست. حال خود دانی خواهی پی تجارت برو و خواهی به تحصیل علم بپرداز. پسر جوان از این كه می خواست از طلب علم دست بكشد، پشیمان شد و به آموزش علم ادامه داد تا به مقام استادی بزرگ رسید. آری قدر خدا و رضای خدا را جز «اهل الله» كسی نمی داند. اهل خدا باش تا بفهمی چه داری. موفق باشی. 🌐 منبع : وبلاگ اخلاق پرسیمانی 📩 داستان خیلی خواندنی و عبرت آمیز👌😍
5.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥 زندگی خوکی 👈 در اروپا پس از تجربه همجنسگرایی و تجربه ازدواج با حیواناتی مثل سگ، اسب، گربه، حتی ازدواج با اشیا و ازدواج انسان با خودش و بعد از اینکه عده‌ای سگ شدند و قلاده به گردن در خیابان‌های اروپایی پرسه زدند، حالا شاهد زندگی خوکی هستیم! 👈 هزینه می‌کنند تا دو هفته مثل خوک زندگی کنند و به آرامش برسند! 👈 بعثت انبیا الهی برای نجات انسان از پوچی و سقوط بود، دین از انسان مراقبت می‌کرد، همان چیزی که در جوامع غربی کم‌کم به فراموشی سپرده شد. برای ما هم همین خواب را دیده‌اند. ❣مدرسه اندیشه❣ @school_of_thought
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 استوری | از دل ما بر نمی‌آید نفس بی یاد تو 📍قرارگاه سلیمانی👇 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🇮🇷 @ghasem_solaymani
⛔ قدرت فتوشاپ در وارونه کردن واقعیات ♨️تصویر سید عمار حکیم روحانی عراقی که دست یک پیرمرد را بوسیده بود با فتوشاپ به «بوسیدن دست سگ» تبدیل و ادعا کرده اند این روحانی امام جمعه ترکیه است که دارد از سگ زنده یاب تقدیر میکند!!! این سگ، زنده یاب نیست. تصویرها خیلی قدیمی است و ربطی به زلزله اخیر ترکیه ندارد -------------------------- ☑️کانال جامع پاسخ به شبهات وشایعات در 👇 https://chat.whatsapp.com/GffJOCYMCVcK7Q6uldxdHK کانال ایتا:👇🏻 🆔https://eitaa.com/joinchat/5701648C9536f328f0 📱پیام رسان روبیکا ما👇 🆔https://rubika.ir/porseshgar 📱پیام رسان تلگرام 👇 🆔https://t.me/poorseshgar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منشور نحوه تعامل با سلبریتی جماعت (خواننده و بازیگر و مداح و فوتبالیست و ...) از زبان زنده یاد ناصر عبداللهی مصداق درستی صحبتهاشم همونی هست که کنارش وایساده! ➺ @Twitter_eita [عضویت]
✨﷽✨ 🌼مقام حضرت عباس علیه السلام در کلام حضرت امام سجاد علیه السلام ✍از ثابت بن ابى صفيت نقل است كه سرور عابدان، امام سجاد عليه السلام نگاهی به عبيدالله پسر اباالفضل العباس كرد و گريست. سپس فرمود: بر رسول خدا صلى الله عليه و آله، روزی سخت تر از روز جنگ اُحد نبود كه در آن عمويش حمزه بن عبدالمطلب شير خدا و شيرمردِ رسول خدا کشته شد و پس از آن سخت‌ترين روز پيامبر، روز جنگ موته بود كه در آن پسر عمويش جعفر بن ابی طالب كشته شد. اما هرگز روزی چون روز حسين عليه السلام نیست. در آن روز سی هزار مرد بر او گِرد آمدند كه خود را از اين امت می‌پنداشتند و همگی با ريختن خون او، بخدای عزوجل تقرب می‌جستند و او هر چه خدا را به يادشان می‌آورد پندی نمی‌گرفتند تا اينكه او را از سر عداوت و ستم و سركشی كشتند. 💥سپس فرمود: خدا عباس را رحمت كند كه ايثار كرد، آزموده شد و جانش را فدای برادرش ساخت، تا آنجا که دو دستش از تن جدا شد و خدای عزيز و جليل بجای دو دستش، به او دو بال داد تا با آنها در بهشت همراه فرشته‌ها پرواز كند، همان طوری كه براى جعفر بن ابی طالب (جعفر طيار) مقرر ساخت. براستی كه عباس را پيش خدای تبارك و تعالی جايگاهی ويژه است كه همه شهيدان در روز رستاخيز به آن غبطه می‌خورند و رشك می‌برند. 📚الأمالي (شيخ صدوق ره) ،ص547 https://eitaa.com/joinchat/4119527531Cca950e97f5