🎬 کلیپ : مرز عزت و تکبر نزدیک است #حجت_الاسلام_والمسلمین_رفیعی داستان دلنشین منبر @membariha313

🎧ما کجائیم و شهیدان در کجا؟ 🎙️حجت الاسلام #مومنی داستان دلنشین منبر @membariha313

✍امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام: چه كور است نَفْس طمع‌وَرز از ديدن فرجام دردآور! 📚 شرح غررالحكم، حدیث ۹۶۴۳ داستان دلنشین منبر @membariha313

✍آیت‌الله‌ محمدتقی بهجت: مگر می‌شود ما خدا را بخواهیم و او ما را رها کند و به خود راهنمایی نکند؟! 📚در محضر بهجت، ج۳، ص۴۷ داستان دلنشین منبر @membariha313

🔖منبر کوتاه🔖 🔊#صوتی 🔅عاقل تر از خدا؟! 🔰 #استاد_کاشانی داستان دلنشین منبر @membariha313

🔹 عبادات چشم عبادات چشم عبارتند از: نگاه کردن به قرآن، نگاه کردن با محبّت به چهره ی والدین، نگاه کردن به عالم آفرینش به دیده ی عبرت که انسان را به پروردگار متوجّه نماید... 🎙#استاد_انصاریان داستان دلنشین منبر @membariha313

💠احادیث مهدوی💠 🔸 امام صادق علیه السلام : دنیا از بین نمی رود تا مردی از خاندان من ظهور کند، مردی که به شیوه حکومت آل داود، داوری میکند و بدون اینکه از کسی شاهد و گواهی بخواهد درباره هر کسی داوری می فرماید. 📚 بصائر الدرجات/ص258/ب15/ح1 داستان دلنشین منبر @membariha313

🎥 شکر نعمت 👤استاد قرائتی داستان دلنشین منبر @membariha313

🎥 بالاترین عبادت خدمت به خلق است... 👤حجت‌ الاسلام و المسلمین دانشمند داستان دلنشین منبر @membariha313

🔴 ماجرای خودکشی جوان و سخنرانی خود استاد سخنران استاد دارستانی داستان دلنشین منبر @membariha313

خودسازی(خودبینی) امام باقرعلیه السلام: راه خودبینى را با خویشتن شناسى بببند.گزیده تحف العقول/ج1/ص44 امام علی(ع):تعجب مى کنم از کسى که اولش قطره اى آب تُرش و عاقبتش لاشه اى متعفّن خواهد بود و خود را ظرف فضولات قرار داده است، با این حال تکبّر و بزرگ منشى هم مى نماید. وسائل الشیعه/ج1/ص334/ح880 داستان دلنشین منبر @membariha313

✨﷽✨ #اثبات_خدا_به_راحتی ✅مگر می شود این عالم خدایی نداشته باشد ✍پادشاهی بود دهری مذهب. وزیری بسیار عاقل و زیرک داشت.هرچه ادله و براهین برای شاه بر اثبات وجود صانع اقامه می کردند که این آسمان ها و زمین را خدا خلق کرده و ممکن نیست این بناهای به این عظمت بدون صانع و خالق موجود شود و ممکن نیست یک بنایی بدون بنا و استاد و معمار ساخته شود، پادشاه قبول نمی کرد. بنابراین وزیر، بنای یک باغ و درخت ها و عمارتی در بیرون شهر گذارد.بعد از اینکه تمام شد، یک روز پادشاه را به بهانه شکار از آن راه برد.چون چشم پادشاه بر آن عمارت عالی افتاد متعجب شد. از وزیر پرسید این عمارت را که بنا کرده و چه وقت بنا شده است؟ وزیر گفت کسی نساخته، خودش موجود شده است. پادشاه اعتراض شدیدی کرد. گفت این چه حرفی است که می زنی، چگونه می شود بنایی بدون معمار ساخته شود؟ وزیر جواب داد چگونه یک بنایی کوچک بدون معمار غیر معقول است؟ چگونه می شود بنای این آسمان ها و زمین ها و گردش ماه و خورشید و ستاره ها بدون صانع و خالق موجود شده باشد؟ آن وقت پادشاه تصدیق نمود و مسلمان و موحد شد. 📚منبع:داستان هایی از خدا، نوشته احمد میر خلف زاده و قاسم میرخلف زاده، جلد 1 داستان دلنشین منبر @membariha313