🌻🍃🍁🌻🍃🍁🌻🍃🍁🌻
🍃🍁🌻🍃🍁🌻
🌻🍃🍁🌻
🌻
9⃣3⃣ مراعات شخصیت فقیر
یسع بن حمزه گوید: در مجلس امام رضا(علیه السلام) بودیم و با او صحبت می کردیم و جمع فراوانی از مردم در آن مجلس حضور داشتند و از حلال و حرام الهی از آن حضرت سوال می کردند که مردی بلند قامت و گندمگون وارد مجلس شد و به امام(علیه السلام) عرض کرد: السلام علیک یا بن رسول اللّه. مردی از دوستداران شما و پدران و اجداد شما هستم، از سفر حج می آیم و پولم را گم کردم و چیزی ندارم تا به وطنم برسم. اگر امکان دارد کمک کنید و مرا به وطنم برسانید خداوند مرا از نعمتهایش بهره مند کرده است وقتی به مقصد رسیدم آنچه به من داده اید را از طرف شما صدقه می دهم زیرا خود مستحق صدقه نیستم.
امام رضا(علیه السلام) به او فرمود: بنشین خداوند تو را مورد رحمت خویش قرار دهد. آنگاه رو به مردم کرد و با آنان سخن می گفت تا همه آنها به تدریج از مجلس بیرون رفتند و تنها من و سلیمان جعفری و خیثمه و آن مرد مسافر در مجلس امام(علیه السلام) ماندیم.
حضرت فرمود: آیا اجازه می دهید من به اندرون خانه وارد شوم؟
سلیمان عرض کرد: خداوند امر شما را مقدم داشته است.
حضرت برخاست و وارد اتاقی شد و پس از مدتی بازگشت و دست خود را از بالای در بیرون کرد و گفت: آن مرد مسافر خراسانی کجاست؟
او در جواب گفت: من اینجا هستم.
امام(علیه السلام) فرمود: این دینارها را بگیر و هزینه سفر کن و لازم نیست از طرف من صدقه دهی و برو که نه من تو را ببینم و نه تو مرا مشاهده کنی. مرد مسافر پول را گرفت و رفت.
سلیمان به امام رضا(علیه السلام) عرض کرد: فدایت شوم عطا کردی و مهربانی فرمودی اما چرا خود را به هنگام پول دان نشان ندادی و از پشت در دست خود را بیرون کردی؟
امام(علیه السلام) فرمود: ترسیدم ذلت و شرمندگی در خواست کردن را به هنگام برآوردن حاجتش در چهره او ببینم. آیا سخن رسول خدا(صلی اللّه علیه و آله) را شنیده ای که فرمود: پاداش کسی که کار نیکش را می پوشاند برابر هفتاد حج است و کسی که آشکارا گناه می کند ذلیل است و پوشاننده گناه مورد عفو قرار می گیرد.
📙 سفینة البحار، ج ١، ص ۴١٨و ۴١٩
داستان دلنشین منبر
@membariha313
✨﷽✨
♨امانتداری
✍فضیل بن عیاض، پیش از آن که با شنیدن آیه اى از آیات قرآن توبه کند راهزن بود. وى در بیابان مرو خیمه زده بود و پلاسى پوشیده و کلاه پشمین بر سر و تسبیح در گردن افکنده و یاران بسیار داشت، همه دزد و راهزن. هر مال و جنس دزدیده شده اى که نزد او مى بردند، میان دوستان راهزن تقسیم مى کرد و بخشى هم خود برمى داشت.
روزى کاروانى بزرگ مى آمد، در مسیر حرکتش آواز دزد شنید. ثروتمندى در میان کاروان، پولى قابل توجه داشت. برگرفت و گفت در جایى پنهان کنم تا اگر کاروان را بزنند، این پول برایم بماند. به بیابان رفت، خیمه اى دید در آن پلاس پوشى نشسته، پول به او سپرد. فضیل گفت در خیمه رو و در گوشه اى بگذار، خواجه پول در آنجا نهاد و بازگشت.
چون به کاروان رسید، دزدان راه را بر کاروان بسته و همه اموال کاروان را به دزدى تصرف کرده بودند.آن مرد قصد خیمه پلاس پوش کرد. چون آنجا رسید، دزدان را دید که مال تقسیم مى کردند. گفت آه، من مال خود را به دزدان سپرده بودم.
خواست باز گردد، فضیل او را بدید و آواز داد که بیا. چون نزد فضیل آمد، فضیل گفت چه کار دارى؟ گفت جهت امانت آمده ام. گفت همان جا که نهاده اى بردار. برفت و برداشت. یاران فضیل را گفتند ما در این کاروان هیچ زر نیافتیم و تو چندین زر باز مى دهى. فضیل گفت او به من گمان نیکو برد و من نیز به خداى تعالى گمان نیکو مى برم. من گمان او را به راستى تحقق دادم تا باشد که خداى تعالى گمان من نیز به راستى تحقق دهد.
📚 زیبایی های اخلاق، حسین انصاریان، صفحه 266
داستان دلنشین منبر
@membariha313
✨﷽✨
🌼تربیت فرزند از منظر امام رضا(ع)
✍امام رضا(ع) به یاران خود در مورد فرزندآوری تاکید میکردند و کسی که فرزند نیاورد را شبیه کسی میدانستند که هیچگاه در دنیا زندگی نکرده است
در عین حال، پس از آن، رفتار مناسب با فرزند و تربیت او را از وظایف اصلی پدر و مادر میدانستند. از موارد جالب این بود که در توصیههای ایشان، أنس دادن فرزند با خدا از لحظه تولد، مورد تاکید قرار میگرفت اذان و اقامه گفتن در گوش او، عقیقه و نام نیکو نهادن بر او، از جمله این موارد بود.
برای مثال، بر نامیدن فرزندان به «محمد» تشویق میکردند و میفرمودند: «خانهای که در آن نام محمد باشد، صبح و شبش بهخوبی میگذرد»
💥از موارد جالب دیگر در تربیت، آموزش عملی به فرزندان بود؛ امام رضا(ع) به والدین میآموختند که به فرزندان امر کنید صدقه بدهند و از کودکی، نماز را با مهربانی به آنها بیاموزند...
📚برگرفته از عیون اخبار الرضا (ع)
داستان دلنشین منبر
@membariha313
🌸 استاد صفری 🌸
#تـلـنـگـر👌
بنشین و فکر ڪن خداوند
چقدر به ما نعمت داده است خودش
میفرماید: نمی توانید نعمت های من را بشمارید
یڪی از بزرگترین نعمـت خـداوند
این است که ما هـر چه گناه مۍڪنیم..
او میپوشاند، اگـر مثلاً در پیشـانی ما
یک کنتور بود وهر یک گناه یک شماره میانداخت
دیگر مـا آبـرو نداشتیم ما
نمۍتوانستیم زندگـے بڪنیم یا اگـر
به جـای شماره انداختن بوی ظاهری قرار
داده بود دیگر کسی طرف دیگری نمیرفت...!!
«لَوْ تَکاشَفْتُم مٰا تَدافـَنْتُم»
اگر از گناهان یکدیگر با خبـر
میشُدید، یکدیگـر را دفـن نمیکردید.
ببین خــــدا چقدر مهربان است
که روی گناهـان ما سرپوش گذاشته استــ .
داستان دلنشین منبر
@membariha313
📣 🌸 📣📣 📣 🌸 📣
💠همه نوع 🔮محصول ارگانیک🔆🌱
🔱خوراکی 🍝🍜🥫🍯
⚜انواع آرایشی💅💄
⚜و بهداشتی🚽🛁🚿
⚜ ،تنقلات🍫🍟
🔱،دمنوش☕️،خشکبار🥜🌰
و....🚬👕👚👖
عمده 📦📦📦
و
جزئی🛍🛒
🚨🚨🚨قیمت ها همه عالی💫 باورتون✨ نمیشه🌟
همشون اینجان👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3967025188C5e4c1d83cb