#پندانه
✍ پسری، با اخلاق و نیک سیرت اما فقیر به خواستگاری دختری میرود پدر دختر گفت: تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمیدهم! پسری پولدار اما بدکردار، به خواستگاری همان دختر میرود، پدر دختر با ازدواج موافقت میکند، و در مورد اخلاق پسر میگوید: انشاءالله خدا او را هدایت میکند!
دختر گفت: پدرجان مگر خدایی که هدایت میکند با خدایی که روزی میدهد فرق دارد ؟!
داستان دلنشین منبر
https://eitaa.com/joinchat/3852271660Cc684dd4081
✨﷽✨
#پندانه
🔻 برای انتقاد از نوجوان اینگونه عمل کنید:
1️⃣ به کمترین مقدار بسنده کنید؛ همانطور که امام علی (ع) فرمودند: زیادهروی در سرزنش، آتش لجاجت را شعلهور میسازد.
2️⃣ پیش از انتقاد، از او اجازه بگیرید و در صورتی که اجازه دهد، مقاومت روانیش از بین خواهد رفت و سخن شما را میپذیرد و اگر اجازه ندهد، خود درباره رفتارهایش فکر میکند و متوجه اشتباهش خواهد شد.
3️⃣ ابتدا نقاط مثبت او را بگویید.
4️⃣ به جای پیام «تو»، از پیام «من» استفاده کنید. در پیام «تو» ( مثلاً تو آدم بینظمی هستی)، اِشکال را متوجه فرزند میکنید اما در پیام «من» (مثلاً وقتی میبینم لباسهایت را میریزی، ناراحت میشوم) احساس خودتان را بیان میکنید که تأثیر بیشتری دارد.
5️⃣ از « رفتار» فرزندتان انتقاد کنید و «خودش» را به باد انتقاد نگیرید.
داستان دلنشین منبر
https://eitaa.com/joinchat/3852271660Cc684dd4081
🔆 #پندانه
🔸جوانی به عالمی گفت: «وقتی همسرم را انتخاب کردم، در نظرم طوری بود که گویا خداوند مانندش را در دنیا نیافریده است. وقتی نامزد شدیم، بسیاری را دیدم که مثل او بودند. وقتی ازدواج کردیم، خیلیها را از او زیباتر یافتم. چند سالی که با هم زندگی کردیم، دریافتم که همه زنها از همسرم بهترند.»
🔹عالم گفت: «آیا دوست داری بدانی از همه اینها تلختر و ناگوارتر چیست؟»
🔸جوان گفت: «آری.»
🔹 عالم گفت: «اگر با تمام زنهای دنیا ازدواج کنی، احساس خواهی کرد که سگهای ولگرد محله شما از آنها زیباترند.»
🔸جوان با تعجب پرسید: «چرا چنین سخنی میگویید؟»
🔹 عالم گفت: «چون مشکل در همسر تو نیست. مشکل اینجاست که وقتی انسان قلبی طمعکار و چشمانی هیز داشته باشد و از شرم خداوند خالی باشد، محال است که چشمانش را به جز خاک گور چیز دیگری پر کند. آیا دوست داری دوباره همسرت زیباترین زن دنیا باشد؟»
🔸جوان گفت: «آری.»
🔹 عالم گفت: «مراقب چشمانت باش.»
داستان دلنشین منبر
https://eitaa.com/joinchat/3852271660Cc684dd4081
✨﷽✨
#پندانه
🔴 قديما و جدیدا
✍قديما شبا بالا پشتبوم میخوابيديم و ستارهها رو میشمرديم و دلمون به وسعت يه آسمون بود...
🔸اين روزها چشم میندازيم به سقف محقر اتاقمون و گرفتاریهامونو میشمريم.
🔹قديما يه تلويزيون سياه و سفيد داشتيم و يه دنيای رنگی...
🔸اين روزا تلويزيونای رنگی و سه بعدی و يه دنيای خاكستری.
🔹قديما اگه نون و تخممرغ تموم میشد، راحت میپريديم و زنگ همسايه رو هر ساعتی از شبانهروز میزديم و كلی باهاش میخنديديم...
🔸اين روزها اگه همزمان، درب واحد همسایهمون باز بشه برمیگرديم تا مجبور نشيم باهاش سلام عليک كنيم.
🔹قديما از هر فرصتی استفاده میكرديم كه با دوستا و فاميل ارتباط داشته باشيم؛ چه با نامه، چه كارتپستال و چه حضوری...
🔸اين روزا با "بهترین دستگاههای رسانهای" هم باهم ارتباط نداريم.
🔹قديما تو يه محله جديد كه میرفتيم با دقت و اشتياق به همه جا نگاه میكرديم...
🔸اين روزا دنيا رو از پشت دوربينای عكاسی و فيلمبرداری میبينيم.
🔹قدیما یه پنجشنبه و جمعه بود و یه خونه پدربزرگ با فک و فامیل...
🔸این روزا پر از تعطیلیه ولی
کو پدربزرگ؟
کو اون فامیل؟
کو اون خونه؟
قديما توی قديما موند...
داستان دلنشین منبر
@membariha313
✨﷽✨
#پندانه
✅بندگی خدا کن
✍پادشاهی را وزیری عاقل بود که از وزارت دست برداشت. پادشاه از دگر وزیران پرسید: وزیر عاقل کجاست؟ گفتند: از وزارت دست برداشته و به عبادت خدا مشغول شده است.
پادشاه نزد وزیر رفت و از او پرسید: از من چه خطا دیدهای که وزارت را ترک کردهای؟ گفت: از پنج سبب؛
اول: آنکه تو نشسته میبودی و من به حضور تو ایستاده میماندم، اکنون بندگی خدایی میکنم که مرا در وقت نماز هم، حکم به نشستن میکند.
دوم: آنکه طعام میخوردی و من نگاه میکردم، اکنون رزاقی پیدا کردهام که او نمیخورد و مرا میخوراند.
سوم: آنکه تو خواب میکردی و من پاسبانی میکردم، اکنون خدای چنان است که هرگز نمیخوابد و مرا پاسبانی میکند.
چهارم: آنکه میترسیدم اگر تو بمیری مرا از دشمنان آسیب برسد، اکنون خدای من چنان است که هرگز نخواهد مرد و مرا از دشمنان آسیب نخواهد رسید.
پنجم: آنکه میترسیدم اگر گناهی از من سر زند عفو نکنی، اکنون خدای من چنان رحیم است که گناهانم را میبخشاید.
داستان دلنشین منبر
@membariha313
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
🌸✨امام ﻋَﻠــﯽ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ فرمودند:
✅#درحضورهفتگروه، ٧ کار را مخفی کن تا سعادتمند گردی:
🌸✨۱- ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ #ﻓﻘﯿﺮ، ﺩﻡ ﺍﺯ ﻣﺎلت ﻧﺰﻥ.
🌸✨٢-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ #ﺑﯿﻤﺎﺭ، ﺳﻼﻣﺘﯽﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺧﺶ ﻧﮑﺶ.
🌸✨۳-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ #ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ، ﻗﺪﺭﺕﻧﻤﺎﯾﯽ ﻧﮑﻦ.
🌸✨۴-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ #ﻏﺼﻪ ﺩﺍﺭ، ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ نکن.
🌸✨۵-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ #ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ، ﺁﺯﺍﺩﯼﺍﺕ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﻩﻧﻤﺎﯾﯽ نکن.
🌸✨۶-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﯽﺑﭽﻪ، ﺍﺯ ﺑﭽﻪﻫﺎﯾﺖ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﮑﻦ.
🌸✨۷-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ #ﯾتیم، ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﻧﮕﻮ
📚 ﺗﺤﻒ ﺍﻟﻌﻘﻮﻝ، ص ۱۶۷
داستان دلنشین منبر
@membariha313
✨﷽✨
#پندانه
🔴خدمت به خلق، تو را به خدا نزدیک میکند
🔹در پای منبر عالمی بزرگ، مردم زیادی مینشستند. روزی عالم متوجه شد جوانی مدتیست که در پای منبر او حاضر نمیشود. سراغ او را گرفت.
🔸مردم گفتند:
آن جوان دیگر از خانه بیرون نمیآید و مشغول عبادت است.
🔹عالم پیش او رفت و پرسید:
ای جوان! چرا درب خانه بر روی خود بستهای و عبادت میکنی؟!
🔸جوان گفت:
برای نزدیکشدن به خدا باید درب بر روی خود بست و خانهنشین شد.
🔹عالم گفت:
هرگاه به مردم نزدیکتر شدی و در میان مردم و برای مشکلات آنان همت کردی، بدان به خدا نزدیک میشوی. وقتی تو درب بر روی خود بستهای و از مردم گریزان هستی بدان از خدا دورتر میشوی.
💠 مولای متقیان حضرت علی (علیهالسلام) در نهجالبلاغه فرمودند:
كُن فِی النَّاس فَلا تَكُن مَعَهُم؛ در میان مردم باش، اما مانند آنان مباش. (یعنی دلت با خدا باشد و جسمت در بین مردم)
داستان دلنشین منبر
@membariha313
#پندانـــــــهـــ
این قدر نگوییم
اگر ببخشیم کوچک میشویم...
اگر با گـذشت کردن،
کسی کوچک می شد،
خدا اینقدر بزرگ نبود...
داستان دلنشین منبر
@membariha313