✨﷽✨
✍از حضرت فاطمه (علیها السلام) نقل شده است: در عهد ابوبکر زلزله ای پیش آمد و مردم از وحشت به ابوبکر وعمر پناه بردند و آنها را در حالی مشاهده کردند که آن دو نفر(اولی و دومی)با وحشت به علی بن ابیطالب (علیه السلام) پناه می بردند. پس مردم هم از آنها تبعیت کردند تا به در خانه علی (علیه السلام) رسیدند. آن گاه حضرت علی(علیه السلام) با حالتی آرام و بدون اضطراب بیرون آمد و به سمت خارج مدینه روانه شد و مردم هم به دنبال ایشان به راه افتادند تا به قلعه ای رسید و کنار آن نشستند.
مردم نیز چنین کردند و از آن جا دیوارهای مدینه را مشاهده کردند که به شدت می لرزید و جلو و عقب می رفت. علی (علیه السلام) فرمود: « گویا آن چه میبینید شما را به وحشت افکنده است؟» گفتند: « چگونه وحشت نکنیم حال این که پیش از این چنین چیزی ندیده ایم» سپس امیر المومنین ( علیه السلام) لب های مبارکش را حرکت داد و با دست خود بر زمین زد و فرمود: « تو را چه شده؟ آرام باش»
پس زمین آرام گرفت و مردم تعجب کردند. حضرت (علیه السلام) فرمود:« آیا شما از عمل من متعجب گشتید؟» گفتند « آری» امیرالمومنین (علیه السلام) آیات 1تا 3 سوره زلزال را قرآئت فرمود: « اِذَا زُلزِلَتِ الاَرضُ زِلزَالَهَا 1 وَاَخرَجَتِ الاَرضُ اَثقَالَهَا 2 وَقَالَ الاِنسَانُ مَالَهَا3» «آن زمان که زمین به لرزش افتد 1 و اثقا خود را بیرون آورد 2 و انسان گوید: تو را چه شده است؟ 3 »
📣سپس فرمود: من همان انسانی هستم که در روز حشر به زمین خواهم گفت: «مالها؟» در آن روز زمین اخبار خود را به من می گوید.
« یَومَئِذٍ تُحَدِثُ اَخبَارَهَا »
📕دلائل الإمامة، ص ۶۶
📕علل الشرایع، ج ۲، ص ۵۵۶
داستان دلنشین منبر
@membariha313
چوپان
ﺷﺨﺼﯽ ﺑﺎ ماشین ﺷﺨﺼﯽﺍﺵ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ. ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺫﺍﻥ ﻇﻬﺮ ﺗﻮﯼ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺟﺎﺩﻩﻫﺎﯼ بیرون ﺷﻬﺮ، ﺭﻭﯼ ﺗﭙﻪﺍﯼ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻥ ﻫﻢ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﭼﺮﺍ. ﺍﺯ ﺩﯾﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺭﺳﺎﻧﺪ. ﺍﺯ ﺍﻭ پرسید ﭼﻪ چیز ﻣﻮﺟﺐ ﺷﺪﻩ ﺗﺎ ﻧﻤﺎﺯﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺩﺍ ﮐﻨﯽ؟
ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻧﻢ ﻧﯽ میزنم ﺁﻧﻬﺎ ﮔﺮﺩ ﻣﻦ ﺟﻤﻊ میشوند. ﺣﺎﻝ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍ ﻣﻦ را صدا میزند ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺳﻤﺘﺶ ﻧﺮﻭم ﺍﺯ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻫﻢ ﮐﻤﺘﺮم.
داستان دلنشین منبر
@membariha313
✨﷽✨
#حکایت_زیبا
❄️⇦ میگویند روزی مرد کشک سابی نزد شیخ بهائی رفت و از بیکاری و درماندگی شکوه نمود و از او خواست تا اسم اعظم را به او بیاموزد، چون شنیده بود کسی که اسم اعظم را بداند درمانده نشود و به تمام آرزوهایش برسد. شیخ مدتی او را سر گرداند و بعد به او میگوید اسم اعظم از اسرار خلقت است و نباید دست نااهل بیافتد و ریاضت لازم دارد و برای این کار به او دستور پختن فرنی را یاد میدهد و میگوید آن را پخته و بفروشد بصورتی که نه شاگرد بیاورد و نه دستور پخت را به کسی یاد دهد.
❄️⇦ مرد کشک ساب میرود و پاتیل و پیاله ای خریده شروع به پختن و فروختن فرنی میکند و چون کار و بارش رواج میگیرد طمع کرده و شاگردی میگیرد و کار پختن را به او میسپارد. بعد از مدتی شاگرد میرود بالا دست مرد کشک ساب دکانی باز میکند و مشغول فرنی فروشی میشود به طوری که کار مرد کشک ساب کساد میشود.
❄️⇦ کشک ساب دوباره نزد شیخ بهائی میرود و با ناله و زاری طلب اسم اعظم میکند. شیخ چون از چند و چون کارش خبردار شده بود به او میگوید: «تو راز یک فرنیپزی را نتوانستی حفظ کنی حالا میخواهی راز اسم اعظم را حفظ کنی؟ تو برو کشکت را بساب.»
داستان دلنشین منبر
@membariha313
✨﷽✨
#داستان_زیبا
✍یک روز ملا نصر الدين براي تعمير بام خانه خود مجبور شد مصالح ساختماني را بر پشت الاغ بگذارد و به بالاي پشت بام ببرد. الاغ هم به سختي از پله ها بالا رفت. ملا مصالح ساختماني را از دوش الاغ برداشت و سپس الاغ را بطرف پايين هدايت كرد. ملا نمي دانست كه خر از پله بالا مي رود، ولي به هيچ وجه از پله پايين نمي آيد.
هر كاري كرد، الاغ از پله پايين نيامد. ملا الاغ را رها كرد و به خانه آمد كه استراحت كند. در همين موقع ديد الاغ دارد روي پشت بام بالا و پايين مي پرد. وقتي كه دوباره به پشت بام رفت، مي خواست الاغ را آرام كند كه ديد الاغ به هيچ وجه آرام نمي شود. برگشت و بعد از مدتي متوجه شد كه سقف اتاق خراب شده و پاهاي الاغ از سقف آويزان شده است. بالاخره الاغ از سقف به زمين افتاد و مرد.
بعد ملا نصرالدين گفت لعنت بر من كه نمي دانستم كه اگر خری به جايگاه رفيع و پست مهمي برسد، هم آنجا را خراب مي كند و هم خودش را مي كشد.
داستان دلنشین منبر
@membariha313
✨﷽✨
🔴شرم از رخ علی کن و کمتر گناه کن
✍وقتی امام علی(علیه السلام) شعر فارسی میگویند.. اهل شعر و ادب بود، زلفش گره خورده بود به علی بن ابی طالب علیه السلام، در عالم شاعری و مشتی گری اش شعری برای مولا جان گفته بود:
حاجب اگر محاسبه حشر با علیست
من ضامنم که هر چه بخواهی گناه کن
همان شب در عالم رویا مولا علی بن ابیطالب (ع) به خوابش آمد و فرمود: اگر چه محاسبه در دست ماست اما اگر اجازه بدهی من بیت آخر شعرت را اصلاح کنم! حاجب عرض کرد: یا مولا شعر برای شما و در مدح شماست! مولا دوباره عرض کردند: پس بیت آخرت را اینگونه بنویس:
حاجب یقین محاسبه حشر با علیست
شرم از رخ علی کن و کمتر گناه کن
💥با خودمان عهد ببندیم، که در چنین روز و شب های ماه مبارک رمضان، بخاطر همان نگاه مظلوم و زهرایی امام زمانمان، به حرمت مقام مولا جانمان امیرالمؤمنین(ع)؛ کمی از گناه فاصله بگیریم.. آخ که چقدر دنیایت زیبا می شود وقتی امام زمانت نامه ی اعمالت را می بینند و لبخند رضایت بر لبانشان نقش می بندد.
📚برداشتی آزاد از کتاب شریف شیخ صدوق
داستان دلنشین منبر
@membariha313
✅ رابطه يا قهر؟
✍ شخصى مى گفت: برادرى دارم كه نماز نمى خواند، خواهر زنى دارم كه تارک ُ الصلوة است، آيا با آنان رفت و آمد داشته باشم؟ رابطه فاميلى را چه كنم؟
⭐️ گفتم: اين مربوط به اثر است، گاهى ممكن است با رفت و آمد و محبّت انسانى را عوض كرد و گاهى بر عكس. اگر نجات مى دهى برو و اگر غرق مى شوى نرو.
📚 خاطرات حجت الاسلام قرائتى
داستان دلنشین منبر
@membariha313
✨﷽✨
🔴مرحوم آخوند کاشی مشغول وضوگرفتن بودند..
✍که شخصی باعجله آمد، وضو گرفت و به داخل اتاق رفت و به نماز ایستاد... با توجه با این که مرحوم کاشی خیلی بادقت وضو می گرفت و همه آداب و ادعیه ی وضو را بجا می آورد؛ قبل از اينكه وضوی آخوند تمام شود، آن شخص نماز ظهر و عصر خود را هم خوانده بود...! به هنگام خروج، با مرحوم کاشی رو به رو شد. ایشان پرسیدند: چه کار می کردی؟ گفت: هیچ. فرمود: تو هیچ کار نمی کردی!؟ گفت: نه! (می دانست که اگر بگوید نماز می خواندم، کار بیخ پیدا میکند)!آقا فرمود: مگر تو نماز نمی خواندی!؟ گفت: نه!آخوند فرمود: من خودم دیدم داشتی نماز می خواندی...!
گفت: نه آقا اشتباه دیدید! سؤال کردند: پس چه کار می کردی؟ گفت: فقط آمده بودم به خدا بگویم من یاغی نیستم، همین! این جمله در مرحوم آخوند (ره) خیلی تأثیر گذاشت...تا مدت ها هر وقت از احوال آخوند می پرسیدند، ایشان با حال خاصی می فرمود:
💥من یاغی نیستم
خدایا ما خودمون هم می دونیم که عبادتی در شان خدایی تو نکردیم... نماز و روزه مان اصلاً جایی دستش بند نیست!... فقط اومدیم بگیم که: خدایا ما یاغی نیستیم. بنده ایم. اگه اشتباهی کردیم مال جهلمون بوده. لطفا همین جمله را از ما قبول کن.
داستان دلنشین منبر
@membariha313
✨﷽✨
🌸 برخورد مناسب و شایسته با همسر🌸
✍قرآن کریم در این باره میفرماید:
«و عاشِروهنَّ بالمعروف»؛
«شما مردان با همسرانتان به طور شایسته معاشرت کنید.»
رسول اکرم (ص) فرمودند:
برادرم جبرئیل در باره حقوق زنان به من خبر داد
آنقدر در باره زنان سفارش کرد
که من گمان کردم که جایز نیست
برای مرد که به همسرش حتّی اُفّ
و سخنی لطیفتر از گل بگوید،
بعد گفت: «ای محمّد، در مورد زنان از خداوند
بزرگ بترسید، زنان آنها امانتهای الهی هستند
که شما آنان را به همسری گرفتهاید و به سبب
سخن و کتاب خداوند و سنّت و شریعت پیامبر،
به شما حلال شدهاند،
حقوق واجبی بر عهده شما دارند،
بنابراین با آنها با مهربانی رفتار کنید
و دلهایشان را خوشحال کنید
تا آنها هم با شما خوب زندگی کنند،
در زندگی به آنها سخن زور نگویید
و اذیّت و غضبناکشان نکنید.»
📚 بحار الانوار ج ۱۰۳ ص ۳۵۱
داستان دلنشین منبر
@membariha313
✨﷽✨
💠ملاقات امام زمان با دلاک💠
✍سید محمد موسوی رضوی نجفی از شیخ باقر بن شیخ هادی کاظمی نقل کرد: شخص صادقی که دلاک بود و پدر پیری داشت که در خدمتگزاری به او کوتاهی نمیکرد. حتی آنکه برای پدر آب در مستراح حاضر میکرد و منتظر می ایستاد که او بیرون آید و به مکانش برساند. همیشه مواظب خدمت او بود مگر در شب چهارشنبه که به مسجد سهله میرفت.
تا اینکه مسجد رفتن را ترک نمود. علت ترک کردن مسجد را از او جویا شدم. گفت: چهل شب چهارشنبه به مسجد رفتم، چون چهارشنبه ی دیگر شد بخاطر خدمت به پدر میسر نشد به مسجد بروم تا اینکه شب شد، عازم مسجد شدم، در راه شخص اعرابی را دیدم که بر اسبی سوار است، چون نزدیکم رسید رو به من کرد و از مقصد من پرسید.گفتم: مسجد سهله. فرمود: "اوصیک بالعود اوصیک بالعود" (یعنی: وصیت میکنم تو را به پدر پیرت)
📝 و آن را سه مرتبه تکرار کرد. آنگاه از نظرم غایب شد. دانستم که او مهدی است و آن جناب راضی نیست به جدا شدن من از پدرم، حتی در شب چهارشنبه. پس دیگر به مسجد نرفتم...
📚 منتهی الامال، باب۱۴، ص۱۳۵۸
داستان دلنشین منبر
@membariha313
💠شوهر آهنگر💠
✅حکیمی جعبهاى بزرگ پر از مواد غذایى و سکه و طلا را به خانه زنى با چندین بچه قد و نیم قد برد. زن خانه وقتى بستههاى غذا و پول را دید شروع کرد به بدگویى از همسرش و گفت:شوهر من آهنگرى بود که از روى بىعقلى دست راست و نصف صورتش را در یک حادثه در کارگاه آهنگرى از دست داد و مدتى بعد از سوختگى علیل و از کار افتاده گوشه خانه افتاد تا درمان شود.
✍️وقتى هنوز مریض و بىحال بود چندین بار در مورد برگشت سر کارش با او صحبت کردم ولى به جاى اینکه دوباره سر کار آهنگرى برود مىگفت که دیگر با این بدنش چنین کارى از او ساخته نیست و تصمیم دارد سراغ کار دیگر برود. من هم که دیدم او دیگر به درد ما نمىخورد برادرانم را صدا زدم و با کمک آنها او از خانه و دهکده بیرون انداختیم تا لااقل خرج اضافى او را تحمل نکنیم.
با رفتن او ، بقیه هم وقتى فهمیدن وضع ما خراب شده از ما فاصله گرفتند و امروز که شما این بستههاى غذا و پول را برایمان آوردید ما به شدت به آنها نیاز داشتیم. اى کاش همه انسانها مثل شما جوانمرد و اهل معرفت بودند! حکیم تبسمى کرد و گفت: حقیقتش من این بستهها را نفرستادم. یک فروشنده دورهگرد امروز صبح به مدرسه ما آمد و از من خواست تا اینها را به شما بدهم و ببینم حالتان خوب هست یا نه!؟ همین!
👌حکیم این را گفت و از زن خداحافظى کرد تا برود. در آخرین لحظات ناگهان برگشت و ادامه داد: راستى یادم رفت بگویم که دست راست و نصف صورت این فروشنده دوره گردهم سوخته بود.
📚مجموعه شهرحکایات
داستان دلنشین منبر
@membariha313
✨🌸✨
〖آثار فوق العاده خواندن آیت الکرسی بعد از هر نماز!〗
✅پيامبر فرمودند: هر كس آيه الكرسي را بعد از نماز بخواند هفت آسمان شكافته گردد و به هم نيايد تا خداوند متعال به سوي خواننده آيت الكرسي نظر رحمت افكند و فرشته اي را بر انگيزد كه از آن زمان تا فرداي آن كارهاي خوبش را بنويسد و كارهاي بدش را محو كند.
رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: يا علي بر تو باد به خواندن آيه الكرسي بعد از هر نماز واجب. زيرا به غير از پيغمبر و صديق و شهيد كسي به خواندن آن بعد از هر نماز محافظت نمي كند و هر كس بعد از هر نماز آيه الكرسي را بخواند به جز خداوند متعال كسي او را قبض روح نمي كند و مانند كسي باشد كه همراه پيامبران خدا جهاد كرده تا شهيد شده است.
در روايتي از امام باقر علیه السلام آمده است:
" هر كس آيه الكرسي را بعد از هر نماز بخواند از فقر و بيچارگي در امان شود و رزق او وسعت يابد و خداوند به او از فضل خودش مال زيادي بخشد."
رسول اكرم فرمودند : هر كس آيه الكرسي را بعد از هر نماز واجب بخواند نمازش قبول درگاه حق مي گردد و در امان خدا باشد و خداوند او را از بلاها و گناهان نگه دارد. جهت نور چشم بعد از هر نماز دست بر چشم بگذارد و آيه الكرسي بخواند و بگويد :" اعيذ نور بصري بنور الله الذي لا يطفي"
خداوند فرمود: كسي كه بعد از نماز واجبش آيه الكرسي بخواند خداوند متعال به او قلب شاكرين – اجر انبيا و عمل صديقين را عطا فرمايد و چيزي جز مرگ از داخل شدن او به بهشت جلوگيري نمي نمايد. مداومت نمي نمايد به آن مگر پيامبر يا صديق يا كسي كه از او راضي شده ام و يا شخصي كه شهادت را روزي او مي نمايم.
📚 مصابيح الدجى، ص ۱۰۲۹.
- لئالى الاخبار، ج ۱، ص ۲۰۸.
- قول ثابت، ص ۴۱
داستان دلنشین منبر
@membariha313
✨﷽✨
🔴تو گناه را ترک کن، خدا تربیتت می کند
✍رجبعلی خیاط می گوید: «در ایّام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته مَنْ شد و سرانجام در خانه ای خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: «رجبعلی! خدا می تواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذّت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن. سپس به خداوند عرضه داشتم: «خدایا! من این گناه را برای تو ترک می کنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن!»
آن گاه یوسف گونه پا به فرار می گذارد و نتیجه این ترک گناه، باز شدن دیده برزخی او می شود؛ به گونه ای که آنچه را که دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند، می بیند و می شنود و برخی اسرار برای او کشف می شود
📚کیمیای محبت، محمدی ری شهری،
دار الحدیث، چاپ سوم، ص۷۹
داستان دلنشین منبر
@membariha313