eitaa logo
داستان دلنشین منبر
11.1هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
3.1هزار ویدیو
34 فایل
✍بیان داستان جذّاب درمنبر،موجب انگیزه سازی،اقناع اندیشه،تحریک احساس ورفتارسازی در مخاطب میشود 😍#تبلیغات_ارزان😍👇 https://eitaa.com/joinchat/2208759919C9cd79a5ea3 تبلیغات نه تایید و نه رد می شود
مشاهده در ایتا
دانلود
ویژگی های شخصیتی حضرت معصومه.mp3
14.21M
🌸 شب ولادت حضرت معصومه(سلام الله علیها)🌸 👤سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین آقای مسعود عالی 💠💠 داستان دلنشین منبر @membariha313
💫💫 با سلام و عرض ادب. 💠هدف از تشکیل این کانال 💠راهی برای عاشقی و رسیدن بخدا می باشد. 💠ایجاد رشد معنوی در خود و خانواده و جامعه می باشد. 💠ابتدا مطالبی در مورد چگونگی ایجاد معنویت و اهمیت معنویت در زندگی و جامعه را خدمتتان ارائه میدهیم. 💠و در ادامه باچگونگی روش خودسازی و ترک گناه در محضر شما گرامیان می باشیم. 💠 و ارائه مباحثی در مورد چگونه یک نماز خوب بخوانیم. را خدمت شما بزرگواران ارائه میدهیم . @newlove کانال فصل تازه عاشقی🦋 راهی برای عاشقی تا رسیدن به خدا... https://eitaa.com/joinchat/2267873332C358b9ca309
13.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥حجت الاسلام عال مقام والای حضرت معصومه سلام الله علیها ... داستان دلنشین منبر @membariha313
✨﷽✨ 🌼داستان کوتاه و پندآموز🌼 ✍پادشاهی را وزیری عاقل بود از وزارت دست برداشت پادشاه از دگر وزیران پرسید وزیر عاقل کجاست؟ گفتند از وزات دست برداشته و به عبادت خدامشغول شده است پادشاه نزد وزیر رفت و از او پرسید از من چه خطا دیده ای که وزارت را ترک کرده ای؟ گفت از پنج سبب: اول: آنکه تو نشسته می‌بودی و من به حضور تو ایستاده می‌ماندم اکنون بندگی خدایی می‌کنم که مرا دروقت نماز هم ، حکم به نشستن می‌کند دوم: آنکه طعام می‌خوردی و من نگاه می‌کردم اکنون رزاقی پیدا کرده‌ام که اونمی خورد و مرا می‌خوراند سوم: آنکه توخواب می‌کردی و من پاسبانی می‌کردم اکنون خدای چنان است که هرگز نمی‌خوابد و مرا پاسبانی می‌کند چهارم: آنکه می‌ترسیدم اگر تو بمیری مرا از دشمنان آسیب برسد اکنون خدای من چنان است که هرگز نخواهد مرد و مرا از دشمنان آسیب نخواهد رسید پنجم: آنکه می‌ترسیدم اگر گناهی از من سرزند عفو نکنی، اکنون خدای من چنان رحیم است که هر روز صد گناه می‌کنم و اومی بخشاید . ‌‌‌داستان دلنشین منبر @membariha313
دخترت رو خوشحال کن - پناهیان.mp3
4.8M
💖🎧 توصیه حجت الاسلام پناهیان به دختر دارها... 👨‍👧 احادیثی از پیامبر اسلام در مورد خوشحال کردن فرزندان دختر ⏱بمناسبت ولادت حضرت معصومه(س) و روز دختر داستان دلنشین منبر @membariha313
امام على عليه السلام: هركه به غيرِ خداوند سبحان اميد بندد، اميدهايش را دروغ مى يابد مَن أمَّلَ غَيرَ اللّهِ سُبحانَهُ أكذَبَ آمالَهُ غرر الحكم حدیث8953 داستان دلنشین منبر @membariha313
✍پادشاهی را وزیری عاقل بود از وزارت دست برداشت پادشاه از دگر وزیران پرسید وزیر عاقل کجاست؟ گفتند از وزات دست برداشته و به عبادت خدامشغول شده است پادشاه نزد وزیر رفت و از او پرسید از من چه خطا دیده ای که وزارت را ترک کرده ای؟ گفت از پنج سبب: اول: آنکه تو نشسته می‌بودی و من به حضور تو ایستاده می‌ماندم اکنون بندگی خدایی می‌کنم که مرا دروقت نماز هم ، حکم به نشستن می‌کند دوم: آنکه طعام می‌خوردی و من نگاه می‌کردم اکنون رزاقی پیدا کرده‌ام که اونمی خورد و مرا می‌خوراند سوم: آنکه توخواب می‌کردی و من پاسبانی می‌کردم اکنون خدای چنان است که هرگز نمی‌خوابد و مرا پاسبانی می‌کند چهارم: آنکه می‌ترسیدم اگر تو بمیری مرا از دشمنان آسیب برسد اکنون خدای من چنان است که هرگز نخواهد مرد و مرا از دشمنان آسیب نخواهد رسید پنجم: آنکه می‌ترسیدم اگر گناهی از من سرزند عفو نکنی، اکنون خدای من چنان رحیم است که هر روز صد گناه می‌کنم و اومی بخشاید . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌داستان دلنشین منبر @membariha313
04.mp3
2.87M
⭕️ یک بیت شعری که امام زمان علیه السلام برای حضرت زینب سلام الله علیها سرود ♦️داستان نام گذاری سلام الله علیها 🔶مقام حضرت زینب سلام الله علیها در پیشگاه امام حسین علیه السلام 👤 استاد هاشمی نژاد داستان دلنشین منبر @membariha313
🌺☘️🍂🌺☘️🍂🌺☘️🍂🌺 ☘️🍂🌺☘️🍃🌺 🌺☘️🍂🌺 🌺 7⃣1⃣ امانت داری عبدالرحمن بن سیابه می گوید: هنگامی که پدرم از دنیا رفت، یکی از دوستان پدرم به منزل ما آمد و بعد از تسلیت گفت: آیا از پدرت ارثی باقی مانده است تا بتوانی به وسیله آن امرار معاش کنی؟ گفتم: نه. او کیسه ای که محتوی هزار درهم بود، به من تحویل داد و گفت: این پول را بگیر و از سود آن زندگی خود را اداره کن. بعدا اصل پول را به من برگردان! من با خوشحالی پیش مادرم دویدم و این خبر را به وی رساندم. هنگام شب پیش یکی دیگر از دوستان پدرم رفتم و او زمینه تجارت را برایم فراهم کرد. به این ترتیب که با یاری او مقداری پارچه تهیه کرده، در مغازه ای به تجارت پرداختم. به فضل الهی کار معامله رونق گرفت و من در اندک زمانی مستطیع شدم و آماده اعزام به سفر حج گردیدم. قبل از عزیمت پیش مادرم رفتم و قصد خود را با او در میان گذاشتم. مادر به من سفارش کرد که پسرم! قرضهای فلانی را (دوست پدرم) اول بپرداز، بعد به سفر برو! من نیز چنین کردم. با پرداخت وجه، صاحب پول چنان خوشحال شد که گویا من آن پولها را از جیب خودم به وی بخشیدم و به من گفت: چرا این وجوه را پس می دهی، شاید کم بوده؟ گفتم: نه، بلکه چون می خواهم به سفر حج بروم، دوست ندارم پول کسی نزدم باشد. عازم مکه شدم و بعد از انجام اعمال حج در مدینه به حضور امام صادق (ع) شرفیاب شدم. آن روز خانه امام(علیه السلام) خیلی شلوغ بود. من که در آن موقع جوان بودم، در انتهای جمعیت ایستادم. مردم نزدیک رفته و بعد از زیارت آن حضرت، پاسخ پرسشهایشان را نیز دریافت می کردند. هنگامی که مجلس خلوت شد، امام به من اشاره کرد و من نزدیک رفتم. فرمود: آیا با من کاری داری؟ عرض کردم: قربانت گردم من عبدالرحمن بن سیابه هستم. به من فرمود: پدرت چه کار می کند؟ گفتم: او از دنیا رفت. حضرت ناراحت شد و به من تسلیت گفت و به پدرم رحمت فرستاد. آن گاه از من پرسید: آیا از مال دنیا برای تو چیزی به ارث گذاشت؟ گفتم: نه. فرمود: پس چگونه به مکه مشرف شدی؟ من نیز داستان آن مرد نیکوکار و تجارت خود را برای آن بزرگوار شرح دادم. هنوز سخن من تمام نشده بود که امام پرسید: هزار درهم امانتی آن مرد را چه کردی؟ گفتم: یابن رسول الله! آن را قبل از سفر به صاحبش برگرداندم. امام با خوشحالی گفت: احسنت! سپس فرمود: آیا سفارشی به تو بکنم؟ گفتم: جانم به فدایت! البته که راهنماییم کنید! امام فرمود: عَلَیک بِصِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ تَشْرَک النَّاسَ فِی أَمْوَالِهِمْ هَکذَا وَ جَمَعَ بَینَ أَصَابِعِه؛ بر تو باد راستگویی و امانت داری، که در این صورت شریک مال مردم خواهی شد. سپس امام انگشتان دستانش را در هم فرو برد و فرمود: این چنین. عبدالرحمن بن سیابه می گوید: در اثر عمل به سفارش امام، آن چنان وضع مالی من خوب شد که در مدتی کوتاه سیصد هزار درهم زکات مالم را به اهلش پرداختم. 📙 کتاب بحارالانوار،ج 47، ص 384 داستان دلنشین منبر @membariha313
✍آیت‌الله بهجت(ره) : چقدر سخت است، اگر برای ما این امر ملکه نشود که در هر کاری که می‌خواهیم اقدام کنیم و انجام دهیم، ابتدا رضایت و عدم رضایت امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف را در نظر نگیریم و رضایت و خوشنودی او را جلب ننماییم! 📚 در محضر بهجت، ج١، ص٨٩ داستان دلنشین منبر @membariha313
💫💫 با سلام و عرض ادب. 💠هدف از تشکیل این کانال 💠راهی برای عاشقی و رسیدن بخدا می باشد. 💠ایجاد رشد معنوی در خود و خانواده و جامعه می باشد. 💠ابتدا مطالبی در مورد چگونگی ایجاد معنویت و اهمیت معنویت در زندگی و جامعه را خدمتتان ارائه میدهیم. 💠و در ادامه باچگونگی روش خودسازی و ترک گناه در محضر شما گرامیان می باشیم. 💠 و ارائه مباحثی در مورد چگونه یک نماز خوب بخوانیم. را خدمت شما بزرگواران ارائه میدهیم . @newlove کانال فصل تازه عاشقی🦋 راهی برای عاشقی تا رسیدن به خدا... https://eitaa.com/joinchat/2267873332C358b9ca309
آیت الله بهاءالدینی می فرمودند: 🌸اگر می خواستند نشانشان می دادم که در فصل گرما به خاطر می ریزند, دانه دانه اش خورشید است. شما خورشید 🌞خدا هستید. و ایشان این روایت را از ثواب الاعمال نقل می کردند عرقی که زن زیر چادر می ریزد جا برای او نور ✨می شود: 💖 در درون قبر 💖 در برزخ 💖 درقیامت داستان دلنشین منبر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌@membariha313