بسمالله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا_شب_قدر
#رحمن_نوازنی
▶️
منو مشغول خودت کن بزار درگیر تو باشم
واسه منهم سفره بنداز که نمک گیر تو باشم
تا زیر چشمات بمونم زیر تدبیر تو باشم
دیونم کن دیونم کن که به زنجیر تو باشم
ای خدایا شب قدره من پیشت قدری ندارم
اومدم تا سر به روی دامن عفوت بزارم
@hosenih
منو درگیر خودت کن که فقط مال تو باشم
منو راهی سفر کن که به دنبال تو باشم
من بی چیز و بخر تا جزو اموال تو باشم
حال خوبی نصیبم کن پی احوال تو باشم
من می خوام مال تو باشم سندم رو بزن امضا
حلقه ای توی گوشم کن من بشم نوکر زهرا
@hosenih
تو قفس در به درم من زخمیه بال و پر من
گناهام رو می بینی که چی آورده به سر من
چونکه یک عالمه غفلت پر شده دور و بر من
توی تاریکی و ظلمت کوخدایا سحر من
سحر من یه نگاهت یه نگاه آسمونی
تا منم سفره نشین شم کنارت تو میهمونی
@hosenih
روسیاهم مثل شب ها مثل شب های جدایی
مثل تاریکی شب ها که نداره روشنایی
آسمون تا منو دید گفت: چقده دور از خدایی
بعیده که روسفید شی بعیده به چشم بیایی
تنها یک راه جلو پاته اونم از لطف خداته
اون راهم راه حسینه سفر کرببلاته
@hosenih
سفر کرببلایی دو تا بال گریه می خواد
پا توی روضه گذاشتن شور و حال گریه می خواد
پا توی مقتل نزاری که مجال گریه می خواد
سر روی نیزه یار قیل و قال گریه می خواد
مشک خالی ابالفضل چشم به راه گریه هاته
دو تا دستای ابالفضل نگاه کن که جلو پاته
@hosenih
شاید آقا واسطه شه شاید آقا بپذیره
به دو تادست ابالفضل دستتو امشب بگیره
آخه دستای این آقا تو کرامت بی نظیره
حرم چشماش قشنگه صحن چشماش دلپذیره
خوش به حال من بی کس که یک کس مثل تو دارم
جای مشک تو می خوام من همیشه گریه بیارم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا_شب_قدر
#محمد_بیابانی
▶️
بازم شب قدره و بیقراری
غلْط میخوره رو گونه های خیسم
بازم شب قدره و حاجتام و
یکی یکی با گریه می نویسم
@hosenih
حاجتایی که نزدیک یه ساله
تو خاطرم مرور میشه همیشه
ولی تموم حاجتای عمرم
اندازه یه حاجتم نمیشه
@hosenih
حاجتم اینه آقام و ببینم
کاشکی که آرزو به دل نمونم
دوس دارم از خجالتش در بیام
خدا کنه ازش خجل نمونم
@hosenih
بازم شب قدره و جات خالیه
فقط غمه که جات و پُر میکنه
فقط نگاه مهربون توئه
که این دل سنگیم و در میکنه
@hosenih
باز شب قدره و خودم میدونم
که قَدرت و نمیدونم آقاجون
من امشب اومدم بگم که دیگه
پشیمونم پشیمونم آقاجون
@hosenih
تو جامعه کبیره خوندم این و
لطف خدا بسته به لطفتونه
اگه تو از گناه من بگذری
دیگه خدا من و نمی سوزونه
@hosenih
کِی میشه از کعبه خبر بیاد و
صدا اذونت بپیچه تو گوشم
برای انتقام بریم مدینه
کنار تو لباس رزم بپوشم
@hosenih
نمیدونم کوفه ای یا کربلا
نمیدونم کجا عزا گرفتی
به یادمون باش آقا هر کجا که
به آسمون دست دعا گرفتی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_شب_قدر
#محمد_بیابانی
▶️
به حق خدای شب قدرها
بیا ای دعای شب قدرها
حضور تو تنها نفس می دهد
به حال و هوای شب قدرها
@hosenih
پر از التماس است و آقا بیاست
در عمق صدای شب قدرها
الهی نگاهی کن از روی لطف
به آقا بیای شب قدرها
برای تمنای روز ظهور
می افتم به پای شب قدرها
کمی نقد عشق و عنایت بریز
به دست گدای شب قدرها
مریض فراقیم یابن الحسن
تو هستی دوای شب قدرها
@hosenih
به حق علی و به حق الحسین
به این ناله های شب قدرها
مرا یک سحر کاش مهمان کنی
نجف کربلای شب قدرها
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا_شب_قدر
#عليرضا_شريف
▶️
در من سراغي جز گُنه كاري نداري
جا مانده تر از من گرفتاري نداري
با اين همه حالا كه برگشتم، گلايه
از توبه هاي زشتِ تكراري نداري
@hosenih
تو آنقدر خوبي كه حتي از نشستن
با بندهي آلوده ات عاري نداري
با رو سياهِ مستحقِ سرزنش هم
قصدي به غير از آبروداري نداري
نه قهر، نه خط و نشان با اين همه جُرم
از من به جز آمرزش اصراري نداري
كِي سخت گيري مي كني با اين كه پيداست
شرمنده تر از من بدهكاري نداري
گفتي كه هر كس ميهمانت شد عزيز است
يعني كه به خوب و بدش كاري نداري
درهاي دوزخ بستي و نازم خريدي
انگار كه اصلاً گنه كاري نداري
@hosenih
در سفره ي پر فيضِ اين شبهايِ رحمت
جز دستگيري غيرِ ستاري نداري
بايد كه خيلي پَست باشم اين شبِ قدر
گر شك كنم كه دوستم داري نداري
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
مقتل #امیرالمومنین علیه السلام شب آخر و گفتگو با #ام_کلثوم
⚜شب آخر امیرالمومنین و گفتگو با ام کلثوم
1.اسماعیل بن زیاد گوید: امّ موسى خدمتكار على علیه السّلام كه در ضمن دایه دخترش نیز بود، برایم حدیث كرد و گفت: شنیدم على علیه السّلام به دخترش ام كلثوم می فرمود: دختركم، چنین مى بینم كه مدت كمى با شما هستم؟ عرض كرد: چگونه پدر جان؟ فرمود: من رسول خدا (ص) را در خواب دیدم و او (در آن حال) گرد و خاك از رویم پاك می كرد و می فرمود: یا على تو را چیزى نیست؛ آن چه وظیفهات بود انجام دادهاى.
ام كلثوم گفت: سه شب (از این خواب) بیش نگذشت كه آن ضربت را به او زدند، ام كلثوم در آن مصیبت فریاد زد، حضرت فرمود: دختركم، فریاد نزن زیرا رسول خدا (ص) را مىبینم كه به دست خود به من اشاره می كند و می فرماید: یا على نزد ما بیا كه آنچه در نزد ما است براى تو بهتر است.
2- و نیز عبد اللَّه بن موسى (به یك واسطه) از حسن بصرى حدیث كند كه گفت: امیر المؤمنین على علیه السّلام آن شبى كه در صبحش كشته شد (همه شب را) بیدار بود، و بر خلاف عادتى كه داشت آن شب براى نماز شب به مسجد نرفت، پس دخترش ام كلثوم به وى عرض كرد: این چیست كه (امشب) خواب را از شما گرفته؟
فرمود:اگر امشب را به صبح برسانم كشته خواهم شد، (تا اینكه) ابن نباح (اذان گوى آن حضرت آمد) و اذان نماز (صبح را) گفت، حضرت كمى راه (به طرف مسجد) رفت و برگشت، ام كلثوم به وى عرض كرد: دستور فرما جعدة (كه خواهرزاده آن حضرت بود) با مردم نماز بخواند؟ فرمود: آرى دستور دهید (امروز) جعده با مردم نماز بخواند، سپس فرمود: از مرگ گریزى نیست و خود به مسجد رفت، و آن مرد (یعنى ابن ملجم) تمام آن شب (در مسجد) بیدار بود و چشم به راه و مترصد آن حضرت بود، و چون نسیم سحرگه وزید خوابش برد، أمیر المؤمنین علیه السّلام (وارد مسجد شد) و با پاى خود او را جنبش داده فرمود: نماز، پس بر خواست و آن حضرت را ضربت زد.
متن عربی:
1. وَ رَوَى إِسْمَاعِیلُ بْنُ زِیَادٍ قَالَ حَدَّثَتْنِی أُمُّ مُوسَى خَادِمَةُ عَلِیٍ ع وَ هِیَ حَاضِنَةُ فَاطِمَةَ ابْنَتِهِ ع قَالَتْ سَمِعْتُ عَلِیّاً ع یَقُولُ لِابْنَتِهِ أُمِّ كُلْثُومٍ یَا بُنَیَّةِ إِنِّی أَرَانِی قَلَّ مَا أَصْحَبُكُمْ قَالَتْ وَ كَیْفَ ذَلِكَ یَا أَبَتَاهْ قَالَ إِنِّی رَأَیْتُ نَبِیَّ اللَّهِ ص فِی مَنَامِی وَ هُوَ یَمْسَحُ الْغُبَارَ عَنْ وَجْهِی وَ یَقُولُ یَا عَلِیُّ لَا عَلَیْكَ قَدْ قَضَیْتَ مَا عَلَیْكَ قَالَتْ فَمَا مَكَثْنَا إِلَّا ثَلَاثاً حَتَّى ضُرِبَ تِلْكَ الضَّرْبَةَ فَصَاحَتْ أُمُّ كُلْثُومٍ فَقَالَ یَا بُنَیَّةِ لَا تَفْعَلِی فَإِنِّی أَرَى رَسُولَ اللَّهِ ص یُشِیرُ إِلَیَّ بِكَفِّهِ یَا عَلِیُّ هَلُمَّ إِلَیْنَا فَإِنَّ مَا عِنْدَنَا هُوَ خَیْرٌ لَك
2. وَ رَوَى عُبَیْدُ اللَّهِ بْنُ مُوسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ دِینَارٍ عَنِ الْحَسَنِ الْبَصْرِیِّ قَالَ سَهِرَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع فِی اللَّیْلَةِ الَّتِی قُتِلَ فِی صَبِیحَتِهَا وَ لَمْ یَخْرُجْ إِلَى الْمَسْجِدِ لِصَلَاةِ اللَّیْلِ عَلَى عَادَتِهِ فَقَالَتْ لَهُ ابْنَتُهُ أُمُّ كُلْثُومٍ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَیْهَا مَا هَذَا الَّذِی قَدْ أَسْهَرَكَ فَقَالَ إِنِّی مَقْتُولٌ لَوْ قَدْ أَصْبَحْتُ وَ أَتَاهُ ابْنُ النَّبَّاحِ فَآذَنَهُ بِالصَّلَاةِ فَمَشَى غَیْرَ بَعِیدٍ ثُمَّ رَجَعَ فَقَالَتْ لَهُ ابْنَتُهُ أُمُّ كُلْثُومٍ مُرْ جَعْدَةَ فَلْیُصَلِّ بِالنَّاسِ قَالَ نَعَمْ مُرُوا جَعْدَةَ فَلْیُصَلِّ ثُمَّ قَالَ لَا مَفَرَّ مِنَ الْأَجَلِ فَخَرَجَ إِلَى الْمَسْجِدِ وَ إِذَا هُوَ بِالرَّجُلِ قَدْ سَهِرَ لَیْلَتَهُ كُلَّهَا یَرْصُدُهُ فَلَمَّا بَرَدَ السَّحَرُ نَامَ فَحَرَّكَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع بِرِجْلِهِ وَ قَالَ لَهُ الصَّلَاةَ فَقَامَ إِلَیْهِ فَضَرَبَهُ
الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج1، ص: 15
#شیخ_مفید
@hosenih_maghtal