هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات
#مدافعان_حرم
#قاسم_نعمتی
▶️
مستی از جام تو سر منزل هوشیاری ماست
بیدل از عشق شدن شیوۀ دلداری ماست
مبتلای تبِ عشقیم و تجلی داریم
درد بیچارۀ این، لذت بیماری ماست
بیدلی اول راه است خدا را عشق است
دل ز ما دلبری از یار ز همکاری ماست
هو کشان قد علم اندر صفِ رندان کردیم
چوبۀ دار فقط مسند سرداریِ ماست
هرکجا جلوۀ یاراست همانجا عرش است
نمک خانه اش اسباب گرفتاری ماست
دل ما میکده و صاحبِ میخانه حسین
می حسین باده حسین ساغر و پیمانه حسین
@hosenih
هنرِ عشق به تصویر کشیده آهی
دلِ ما را به حریم تو نموده راهی
نوکر خانۀ تو عارفِ بالله شود
علی اکبر بشود «جُونِ» سیاهی گاهی
نوکرت پیر که شد دلبری اش بیشتراست
ماجرایی شده این قصۀ خاطرخواهی
زلفِ خود پهن نمودی و شکارم کردی
به هدایت برسد صید تو از گمراهی
خاطرم نیست چه شد دل به تو دادم آقا
بی سر و پا چو منی در ره تو شد راهی
دردل کردنِ با تو چقَدَر می چسبد
چون کریمی و زاحوال گدا آگاهی
خون من نذر نگاهت لک لبیک حسین
شاهِ عاشق کُشی و حضرت ثارالهی
چه کسی فکر غلام است به غیر از ارباب
پسرِ فاطمه این سائل خود را دریاب
@hosenih
اثر بارش باران به چمن می ماند
عشق بازی که سر افتاد ،سخن می ماند
از گل تربت تو بوی حرم می آید
عطر سجاده سحرگاه به تن می ماند
خواب دیدم سحری پای ضریحت هستم
چه کنم حسرت آن بر دل من می ماند
چه جوان ها که به پای غم تو پیر شدن
بشود دوستی آن دم که کهن می ماند
با گنهکاری من دیدن تو ممکن نیست
بر ترانی دلم پاسخ لن می ماند
بوی سیب از همه ی کرببلا می آید
اشک مادر اثرش روی بدن می ماند
هر چه مردست اگر پای تو بی سر بشود
پرچم عشق تو بر شانه ی زن می ماند
صدهزاران چو اویس ،خاک ره زینب نیست
عاشق از یار جدا شهر قرن می ماند؟؟
گر بنا شد که وصیت بنمایند عشاق
چه بدن هاست که بی غسل و کفن می ماند
یاد پیراهن تو بال و پرم درد گرفت
بوریا گفتم و دیدم جگرم درد گرفت
@hosenih
گریه دار است عجب نام اباعبدالله
جان فدای عطش کام اباعبدالله
هرکجا پر بکشم سوی حرم می آیم
چون کبوتر شده ام رام اباعبدالله
هرکسی صاحب اشک است نظر کرده ی اوست
چشم ما شد ز ازل جام اباعبدالله
خوش به حال شهدائی که رسیدند آخر
با شهادت به سرانجام اباعبدالله
غیر ارباب به هر بی سر و پا رو نزنیم
ما که جلدیم سر بام اباعبدالله
کعبه ام کرببلا ، پیرهن مشکی من
می شود حوله ی احرام اباعبدالله
نیزه داری به نوک نیزه ی خود ساکت کرد
زیر لب ناله ی آرام اباعبدالله
مادرش گوشه ی گودال تماشا میکرد
غرق خون شد به خدا کام اباعبدالله
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
هدایت شده از هیأت زوارالزهراء(س)
8.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎦 #کلیپ_تصویری
🎼 چقدر گدا زیر این علم نشسته
🎤 با نوای #حاج_ابوذر_بیوکافی
🏴 چهل روز تا محرم ارباب
#ارباب_صدای_قدمت_می_آید
💠 @ZovvaralZahra
🌹🌷سلام علیکم از امروز همزمان با روز دحوالارض اشعار ده شب محرم با سبک در کانال تقدیم خواهد شد امیدوارم دوستان استفاده کنن وحقیر رو دعا بفرمان🌹🌷
هدایت شده از ذاکرین
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🕋 روضه و توسل شنیدنی
ویژۀ ایامِ شهادت حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام و شب اول محرم
🎤 حجت الاسلام پناهیان
*همه آمدن پایِ رکابِ مسلم ابن عقیل گفتن ما میخوایم قربانی بشیم در راهِ حسین ...
خدا یه نگاه کرد ، فرمود من که گفته بودم «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِین» .... اینا متقی نیستن ، قربانی بِدن ... رحمت نکشن ... برن ... یه مرتبه مسلم برگشت دید یه نفرِ ... تنها مونده ... بنا بر نقلی دو تا بچه هاش بیشتر باهاش نیستن ....
تو کوچه های کوفه احساسی رو پیدا کرد شبیه همون احساسِ هابیل که مظلومانه مقابل برادرش ایستاد . خو من چه گناهی کردم که میخواید منو بکشید ؟؟ ....
داستان تکرار شد ...
از بام ها انقدر سنگ بر او زدن ... انفدر تیر به بدن او افکندند ... و خدا نمایشگاهی برقرار کرد که نشان دهد من قربانی رو از چه کسی قبول می کنم .... به اهلِ کوفه نشان داد شما هیچ کدومتون اهلِ قربانی دادن که من قبول بکنم نبودید ... دیدید از این هزاران نفری که آمدن با حسین پیمان بستند ، من فقط قربانی مسلمُ قبول کردم ... مسلم بیا ...
قبول کرد ازش ، یه علامتِ قبولیش این بود که هر کاری کرد که آب بخوره لحظه هایِ آخر ، نتونِست ..... نه دیگه ، قربانی هایِ کربلا آب نمی خورن .... تشنه اند ...
مسلم خبر نداشت که ... دلِش آشوب شده بود ... مسلم ، میخوان قبولِت کنن ... صورتِش چاک خورده بود ... خیلی تشنه ش بود ... گفت ظرفِ آبی برا من بیارید ، هر باراومد آب بخور ، ظرف پُرِ خون شد ... نتونست بخوره ... اینا تقدیرِ الهیِ ... به خدا قسم اگر مسلم ابن عقیل آب نوشیده بودُ جان داده بود ، چی جوری می تونِست جلویِ حسین سر بلند کنه ...؟؟؟ ....
تشنه بود .... ان شالله هیچ وقت تشنگی نکشی ... کسی که تشنه بشه دیگه صداش در نمیاد ... این یکی از عوارضِشِ ... لذا مناجات های مسلم ابن عقیل با حسین رو کسی نشِنید .... فقط دیدن یه نگاه میکنه سمتِ مدینه گویا با چشماش داره حرف میزنه .... *
حسین میا به کوفه .......
(التماسِت می کنم ...)
نامه نوشتم بیای ... غلط کردم .... نیا ....
حسن میا به کوفه ...
به خود میپیچیدا ..... چون خودش نامه نوشته بود دیگه ""
احساس میکرد در اینکه اباعبدالله الحسین بیاد با این نامردها مواجه بشه ، خودش هم یه تفسیری داره .... من نمی دونم کربلا چه رازی داره ... همه پیشِ حسین احساسِ تقصیرُ قصور می کردن ....
آخرشُ بگم ؟؟؟ ابوالفضل العباس(ع) احساسِ تقصیرُ قصور میکرد ، مسلم احساسِ تقصیرُ قصور نکنه ؟؟
همه کم میاوردن مقابِلِ حسین ، فکر می کردم فقط رینب کم نیاوردهِ ، ولی دیدم اربعین هم زینب سرشُ انداخته پایین داشت میومد کنارِ قبرِ حسین ... همه باید در مقابلِ حسین کم بیارن ...
ان شالله شبِ عاشورا می بینَمِتون ، همتون شرمندۀ حسین ، حسین ببخشید نتونِستیم اون عزاداری که باید بکنیمُ بکنیم ... همتون خواهید گفت ... مگر کسی که دق کنه روزِ عاشورا برایِ حسین ....
من امشب یه توسلِ دیگه ای هم میخوام پیدا کنم ، ما بچه بودیم میرفتیم پیرهن سیاهِمونُ از مادرمون می گرفتیم ... می گفت بیا پسرم ... مادرها پیرهن سیاه به تنِ بچه می کنن .... یا فاطمه .....(بگم صدا ناله و ضجه ات بلند بشه ) بگو مادر جان محرمِ پیرهن سیاهِ ما رو بده مادر ... شنیدیم هرکی می خواد بره کربلا باید از تو پیرهَن بگیره مادر ... شنیدیم حسینِ تو هم آخرِ سر اون پیراهنی که تو براش بافته بودی پوشید و به گودی قتلگاه رفت
بلند صدا بزن حسین .....
علی لَعنةُ الله علی القُومِ الظالمین
#حجت_الاسلام_پناهیان
#شب_اول_محرم
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#ویژه_ایام_محرم
#مسلمیه
eitaa.com/joinchat/1425145856C34217a20aa
❤️ ذاکرین ☝️
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
هدایت شده از ذاکرین
1_19286265.mp3
1.5M
🎤🎤 #حجت_الاسلام_پناهیان
💠 #شب_اول_محرم
💠 #روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#ویژه_ایام_محرم
#مسلمیه
eitaa.com/joinchat/1425145856C34217a20aa
❤️ ذاکرین ☝️
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
انقلاب بیان بیان انقلابی:
👆هر هفته جمعه ها
درس اخلاقی از آقا
انقلاب بیان بیان انقلابی
https://eitaa.com/bayaneenghelabi313
شعر شهادت امام جواد علیه السلام سبک گذاشته خواهد شد
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
وسط هلهله ها...
از بد حــادثــه اینـجا وسط هلهله ها
عشق مانده تک و تنها وسط هلهله ها
ذره ذره بدنش روی زمیـن می ریـزد
مـردی از عالـم بــالا وسط هلهله ها
جگر و زهر دوباره تنشان خورده به هم
چه بساطی شده برپـا وسط هلهله ها
باز هم دست زمان پنبه به گوشش کرده
داد غــربت نــزن آقــا! وسط هلهله ها
این جهان کوری اش انگار که مادر زادیست
که رهـا کـرده شمـا را وسط هلهله ها
عمه ات را تـو صدا کن، ولی اینقدر نگو
"جگـرم سوختـه بـابـا" وسط هلهله ها
وارث آینــه هــا، آب شــدی، افـتــادی
تشنه لب، "حضرت دریـا" وسط هلهله ها
بیـــن حجــره چقَـدَر بــوی عطش پیچیده
تــازه شد روضه ی سقـــا وسط هلهله ها
مشک، یک تیر سه شعبه و کمی بعد از آن
آمده حضرت زهرا وسط هلهله ها.... محمد جواد مهدوی
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
🌺 @zakerin1