هدایت شده از ذاکرین
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🕋 روضه و توسل شنیدنی
ویژۀ ایامِ شهادت حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام و شب اول محرم
🎤 حجت الاسلام پناهیان
*همه آمدن پایِ رکابِ مسلم ابن عقیل گفتن ما میخوایم قربانی بشیم در راهِ حسین ...
خدا یه نگاه کرد ، فرمود من که گفته بودم «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِین» .... اینا متقی نیستن ، قربانی بِدن ... رحمت نکشن ... برن ... یه مرتبه مسلم برگشت دید یه نفرِ ... تنها مونده ... بنا بر نقلی دو تا بچه هاش بیشتر باهاش نیستن ....
تو کوچه های کوفه احساسی رو پیدا کرد شبیه همون احساسِ هابیل که مظلومانه مقابل برادرش ایستاد . خو من چه گناهی کردم که میخواید منو بکشید ؟؟ ....
داستان تکرار شد ...
از بام ها انقدر سنگ بر او زدن ... انفدر تیر به بدن او افکندند ... و خدا نمایشگاهی برقرار کرد که نشان دهد من قربانی رو از چه کسی قبول می کنم .... به اهلِ کوفه نشان داد شما هیچ کدومتون اهلِ قربانی دادن که من قبول بکنم نبودید ... دیدید از این هزاران نفری که آمدن با حسین پیمان بستند ، من فقط قربانی مسلمُ قبول کردم ... مسلم بیا ...
قبول کرد ازش ، یه علامتِ قبولیش این بود که هر کاری کرد که آب بخوره لحظه هایِ آخر ، نتونِست ..... نه دیگه ، قربانی هایِ کربلا آب نمی خورن .... تشنه اند ...
مسلم خبر نداشت که ... دلِش آشوب شده بود ... مسلم ، میخوان قبولِت کنن ... صورتِش چاک خورده بود ... خیلی تشنه ش بود ... گفت ظرفِ آبی برا من بیارید ، هر باراومد آب بخور ، ظرف پُرِ خون شد ... نتونست بخوره ... اینا تقدیرِ الهیِ ... به خدا قسم اگر مسلم ابن عقیل آب نوشیده بودُ جان داده بود ، چی جوری می تونِست جلویِ حسین سر بلند کنه ...؟؟؟ ....
تشنه بود .... ان شالله هیچ وقت تشنگی نکشی ... کسی که تشنه بشه دیگه صداش در نمیاد ... این یکی از عوارضِشِ ... لذا مناجات های مسلم ابن عقیل با حسین رو کسی نشِنید .... فقط دیدن یه نگاه میکنه سمتِ مدینه گویا با چشماش داره حرف میزنه .... *
حسین میا به کوفه .......
(التماسِت می کنم ...)
نامه نوشتم بیای ... غلط کردم .... نیا ....
حسن میا به کوفه ...
به خود میپیچیدا ..... چون خودش نامه نوشته بود دیگه ""
احساس میکرد در اینکه اباعبدالله الحسین بیاد با این نامردها مواجه بشه ، خودش هم یه تفسیری داره .... من نمی دونم کربلا چه رازی داره ... همه پیشِ حسین احساسِ تقصیرُ قصور می کردن ....
آخرشُ بگم ؟؟؟ ابوالفضل العباس(ع) احساسِ تقصیرُ قصور میکرد ، مسلم احساسِ تقصیرُ قصور نکنه ؟؟
همه کم میاوردن مقابِلِ حسین ، فکر می کردم فقط رینب کم نیاوردهِ ، ولی دیدم اربعین هم زینب سرشُ انداخته پایین داشت میومد کنارِ قبرِ حسین ... همه باید در مقابلِ حسین کم بیارن ...
ان شالله شبِ عاشورا می بینَمِتون ، همتون شرمندۀ حسین ، حسین ببخشید نتونِستیم اون عزاداری که باید بکنیمُ بکنیم ... همتون خواهید گفت ... مگر کسی که دق کنه روزِ عاشورا برایِ حسین ....
من امشب یه توسلِ دیگه ای هم میخوام پیدا کنم ، ما بچه بودیم میرفتیم پیرهن سیاهِمونُ از مادرمون می گرفتیم ... می گفت بیا پسرم ... مادرها پیرهن سیاه به تنِ بچه می کنن .... یا فاطمه .....(بگم صدا ناله و ضجه ات بلند بشه ) بگو مادر جان محرمِ پیرهن سیاهِ ما رو بده مادر ... شنیدیم هرکی می خواد بره کربلا باید از تو پیرهَن بگیره مادر ... شنیدیم حسینِ تو هم آخرِ سر اون پیراهنی که تو براش بافته بودی پوشید و به گودی قتلگاه رفت
بلند صدا بزن حسین .....
علی لَعنةُ الله علی القُومِ الظالمین
#حجت_الاسلام_پناهیان
#شب_اول_محرم
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#ویژه_ایام_محرم
#مسلمیه
eitaa.com/joinchat/1425145856C34217a20aa
❤️ ذاکرین ☝️
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
هدایت شده از ذاکرین
1_19286265.mp3
1.5M
🎤🎤 #حجت_الاسلام_پناهیان
💠 #شب_اول_محرم
💠 #روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#ویژه_ایام_محرم
#مسلمیه
eitaa.com/joinchat/1425145856C34217a20aa
❤️ ذاکرین ☝️
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
انقلاب بیان بیان انقلابی:
👆هر هفته جمعه ها
درس اخلاقی از آقا
انقلاب بیان بیان انقلابی
https://eitaa.com/bayaneenghelabi313
شعر شهادت امام جواد علیه السلام سبک گذاشته خواهد شد
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
وسط هلهله ها...
از بد حــادثــه اینـجا وسط هلهله ها
عشق مانده تک و تنها وسط هلهله ها
ذره ذره بدنش روی زمیـن می ریـزد
مـردی از عالـم بــالا وسط هلهله ها
جگر و زهر دوباره تنشان خورده به هم
چه بساطی شده برپـا وسط هلهله ها
باز هم دست زمان پنبه به گوشش کرده
داد غــربت نــزن آقــا! وسط هلهله ها
این جهان کوری اش انگار که مادر زادیست
که رهـا کـرده شمـا را وسط هلهله ها
عمه ات را تـو صدا کن، ولی اینقدر نگو
"جگـرم سوختـه بـابـا" وسط هلهله ها
وارث آینــه هــا، آب شــدی، افـتــادی
تشنه لب، "حضرت دریـا" وسط هلهله ها
بیـــن حجــره چقَـدَر بــوی عطش پیچیده
تــازه شد روضه ی سقـــا وسط هلهله ها
مشک، یک تیر سه شعبه و کمی بعد از آن
آمده حضرت زهرا وسط هلهله ها.... محمد جواد مهدوی
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
🌺 @zakerin1
منبر انقلابی:
💠سخنرانی: شهادت #امام_جواد علیه السلام
🌀 موضوع : #مؤمن_حقیقی_مؤمن_قلابی
🔹پیام : زندگی مومنانه بدون مبارزه معنا ندارد
✌کانال منبر انقلابی
@enqelabee
ویژه طلاب و مبلغین انقلابی
هدایت شده از منبر انقلابی
4_5821030306538324459.pdf
338.9K
💠سخنرانی: شهادت #امام_جواد علیه السلام
🌀 موضوع : #مؤمن_حقیقی_مؤمن_قلابی
🔹پیام : زندگی مومنانه بدون مبارزه معنا ندارد
✌کانال منبر انقلابی
@enqelabee
ویژه طلاب و مبلغین انقلابی
https://eitaa.com/bayaneenghelabi313
منبر روشمند*عاشقان قاتل قاتلان عاشق*
بررسی علت اینکه *چگونه از ۱۸۰۰۰نامه عاشق ۳۰۰۰۰قاتل درست شد؟*برای ایام محرم الحرام تا ۱۰ شهریورماه در کانال بارگزاری خواهد شد ان شاالله
#عاشقان قاتل قاتلان عاشق
#
https://eitaa.com/bayaneenghelabi313
حسینیه:
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_جواد_ع_شهادت
#مهدی_مقیمی
▶️
عمری گدای صاحب این خانه ماندیم
خود را درون مجلس روضه رساندیم
پا را میان این مجالس باز کردیم
دل را به پایِ روضه و منبر نشاندیم
گاهی بلند از پردهء دل گریه کردیم
گاهی به زیر لب زیارت نامه خواندیم
مشمول الطاف زیادِ اهل بیتیم
گریه کنِ داغ جواد اهل بیتیم
@hosenih
شاهِ وفا بود و شریکش بی وفا بود
تنهای تنها حضرت ابن الرضا بود
در خانه غربت داشت باید گفت از این حیث
خیلی شبیهِ به امامِ مجتبی بود
وقتی کنیزان هلهله کردند بی شک
در شام یاد شامیان و عمه ها بود
هنگام جان دادن اسیرش کرده این غم
گر چه جوان بوده است پیرش کرده این غم
@hosenih
سخت است وقتی خسته و بی جان که باشی
مظلوم بین جمعی از خویشان که باشی
مسموم باشی و تنت در تب بسوزد
دردش دو چندان می شود عطشان که باشی
حالا تجسم کن چه حالی داری آنجا
با یادِ میخ و سینه ای گریان که باشی
مادر میان شعله ها میسوخت میسوخت
با روضه اش ابن الرضا میسوخت میسوخت
@hosenih
هم گریه حیدر کرده هم زهرا برایت
هم ابتدای کودکی بابا برایت (1)
هم شیعه ات آنقدر بر تو گریه کرده
قطره به قطره تا شده دریا برایت
هم که خدا دیده تدارک زیر خورشید
یک سایه با بال کبوترها برایت
اما تنِ جدِّ غریبت زیر خورشید
این داغ را باید که از زینب بپرسید
@hosenih
پشت در بسته عطش بال و پرت سوخت
هم که دلت هم که تمام پیکرت سوخت
چشمان تو سمت خراسان بود انگار
دلها برای آن نگاه آخرت سوخت
تب داشتی فکر مدینه بودی آخر
عالم به ذکر وای مادر مادرت سوخت
زهرا به بالین تو آمد با قد خم
بر جسم و جان خسته ات گردید مرهم
@hosenih
این چشمها بی اشکها لطفی ندارد
بی گریه بر آل عبا لطفی ندارد
دنیا خدا داند برای لحظه ای هم
بی اهل بیت مصطفی لطفی ندارد
پای تمام روضه ها بودیم اما
بی روضۀ کرببلا لطفی ندارد
امشب که غمگینِ جواد ابن الرضاییم
یک بارِ دیگر روضه خوان کربلاییم
@hosenih
ای وای از آن وقتی علمدارت نباشد
ای وای اگر غم دست بردارت نباشد
سخت است بین عده ای بیگانه باشی
اما به همراهت کس و کارت نباشد
وقتی که سرها روی نی ها شد نمایان
ای کاش روی نی سرِ یارت نباشد
ختم کلامِ منبرِ روضه حسین است
یعنی نمک در آخر روضه حسین است
1 . در کتابِ در سوگ آل آلله آیت الله نظری منفرد نقل شده راوی برای تبریک ولادت امام جواد ع خدمت امام رضا ع رسید و تهنیت گفت . امام ع گریه کردند . راوی دلیل را جویا شد امام فرمودند که این طفل را در جوانی می کشند و اهل زمین و آسمان بر او گریه خواهند کرد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
یکی دو تا جمله عرض کنم مقدمه برای عرض توسلم بشه:این آقا جواد الائمه علیه السلام با برکت ترین مولودند به تعبیر آقا علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة والثناء.نشستن وجود مبارکشون میوه ای رو دارن قاچ میکنند در دهان جوادالائمه علیه السلام میگذارن(کافی جلد ۶صفحه ۳۶)بعد آمدند گفتند آقا انگار جوادتون رو خیلی دوست میدارید حضرت فرمودند:"هذالمولود الذی لم یولد فی الاسلام مثلُه مولود"مثل این مولود،مولودی نیامده.*از چه جهت؟*"اعظمُ برکةً منه علی شیعتِنا منه"شیعیان گرفتارید برید در خانه ی جوادالائمه،گرفتاری مادی و معنویتون رو ببرید در خانه ی جوادالائمه.کشکولای گداییتون رو ببرید در خانه ی جوادالائمه.
باز روایت داریم امام رضا علیه السلام شبا کنار گهواره ی جوادش مینشست و گهواره را تکان میدادند،خیلی دوست میداره این پسر روها...دلائل الامامه حدیث هجده صفحه ی چهارصد اگر صفحه رو اشتباه نوشته باشم بحار جلد پنجاه و نه صفحه ی پنجاه،امام رضا علیه السلام دید جوادش نشسته،چندسالشه؟هنوز چهارسالش نشده.امام رضا دید جوادالائمه رو زمین نشسته هی دست رو زمین میکوبه،سر به آسمون میگیره و آه از عمق وجودش میکشه،امام رضا اومد پسرش رو به بغل گرفت،فرمود:"بنفسی انت"جونم فدات بشه جوادم! "فیمَ طالَ فکرَک"فکرت به چی مشغوله؟برا چی آه میکشی؟جوادالائمه صدازد:بابا"فیما صُنِعَ بِاُمّی فاطمه"یادم میاد از اون بلایی که بر سر مادرم فاطمه آوردند،"والله لَاُخرِجُنَّهُما،ثم لَاُحرِقَنَّهما"به خدا از قبر بیرونشون میکشم،به خدا آتیششون میزنم،خاکسترشون میکنم،به خدا خاکسترشون رو به باد میدم؛اونایی که آمدند با مادرم فاطمه...
جوادالائمه شما یه چیزی شنیدید آقاجان،اما شنیدن کی بود مانند دیدن!پس ببینید علی چی میگه! امام حسن چی میگه!
درب حجره بسته هست،صدایی داره میاد،ناله ی جوادالائمه بلنده،هی میگه:جگرم...
کیست اندر حجره ی دربسته افغان میکند
آب آب از پشت در با قلب سوزان میکند
*صدا زد:ام الفضل! خدا خانه ی ظلمت رو خراب کنه مگر من بد امام و بد شوهری برای تو بودم؟*
من مگر با تو چه کردم که تو از جور و جفا
سوختی ز آتش زهرت جگرم ام الفضل
تا کنیزا متوجه صدای جوادالائمه شدند،این نانجیبه به کنیزا دستور داد هلهله کنند...کف بزنند،یکی از این کنیزا اومد درب حجره رو باز کرد دید جوادالائمه صورت رو خاک حجره گذاشته از دنیا رفته...نگران نباشید،گریه نکنید چون رفت دیگران رو خبر کرد؛انقدر گل به بدن امام جواد نثار کردند!! سه روز بدن جوادالائمه رو زمین موند اما ناراحت نباشید مردم میرفتی بالاسر جوادالائمه و پیکر آقا فقط گل رو بدن آقا ریختند هیچ نگران نباشید،گریه نکنید،کسی سنگ به بدن جوادالائمه نزده،شمشیرشکسته رو بدن آقا نریختن؛نگران نباشید،گریه نکنید بدن جوادالائمه زیر آفتاب سوزان نمانده،گریه نکنید،کفن برای جوادالائمه آوردند؛نه نه نه نه اصلا ناله نزنید چون کسی نرفتش به اسبش نعل تازه بزنه...
امان از نعل های تازه بسته
امان از استخوان های...
حسییین.....