#ادامه👇👇
🔰دستاویز تحریم کنندگان سفرزیارتی:
تا پایان قرن هفتم همه علما در این مسأ له اتفاق نظرداشتند که سفر برای زیارت، امری مباح بوده ومقدمه یک امر مستحبی اگر خود مستحب نباشد دست کم مباح وجایز است. ولی دراوایل قرن هشتم ، ابن تیمیه حدیثی را که ابوهریره آن را از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) نقل کرده دستاویز خود قرار داد و با اجماع علما به مخالفت بر خاست. روایت مورد نظر ابن تیمیه ، به سه صورت نقل شده است و آنچه که به صورت ظاهر می تواند هدف او را تأ مین کند دو صورت زیر می باشد:
1 ـ «لا تشد الرحال إلا إلی ثلاثه مساجد: مسجدی هذا، و مسجد الحرام ، مسجدالأ قصی» بار سفر بسته نمی شود مگر به سه مسجد : مسجد من، مسجد الحرام، مسجد الأ قصی.( ۸)
2ـ «إنما یسافر إلی ثلاثه مساجد : مسجد الکعبه، ومسجدی، مسجدإیلیا( ۹ )».
ابن تیمیه به ظاهر این حدیث تمسک جسته و مدعی شده است که برای انجام کارهای عبادی، فقط به سه مورد می توان سفر کرد، و زیارت قبر پیامبر که یک امرعبادی و مستحب است داخل در این سه مورد نیست. این استدلال با یک دقت کوچک کاملاً فرو می ریزد و روشن می شود که پایه درستی ندارد.
از آنجا که در جمله نخست، مستثنی منه صریحاً وارد نشده است و به اصطلاح ادیبان استثناء «مفرغ» است، به اقتضای قواعد زبان عربی باید کلمه ای را در آن مقدر کنیم که در اینجا دو احتمال بیشتر وجود ندارد:
.( 1 ) بگوییم مستثنی منه ،«مسجد» است.
.( 2 ) مستثنی منه ،«مکان» است.
بنابر احتمال اول، مضمون حدیث چنین خواهد بود:«لا تشد الرحال إلی مسجد من المسجد إلا إلی ثلاثة»
چنانچه معنی حدیث این باشد، باید گفت که گفتار حضرت در نفی و اثبات ، بر محور مسجد می چرخد مفاد آن این است که برای اقامه نماز، نباید برای هیچ مسجدی رنج سفر را تحمل نمود مگر برای سه مسجد. در این صورت، سفربرای زیارت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در مستثنی منه «مسجد» داخل نبوده و موضوعاً از دایره کلام خارج است و نهی شامل آن نمی گردد. علت این هم که نباید برای اقامه نماز در مسجدی سفر کرد آن است که به استثنای سه مسجد یاد شده ، دیگر مساجد از ارزش یکسانی برخوردارمی باشند ،ولذا در صورت امکان اقامه نماز دریکی از آنها ، سفر به مساجد مشابه کار لغو و بیهوده ای است مثلا شهری که مسجد جامع دارد وجهی ندارد که انسان برای اقامه نماز به مسجد جامع شهردیگر برود، زیرا پاداش دومی با پاداش اولی یکسان است ، و در این صورت سفر وی بی ارزش خواهد بود. ولی سه مسجد یاد شده از این قانون مستثنی می باشد ، زیرا پاداش نماز گزاردن در آنها از ارزش والاتری برخوردار است.
با توجه به این اصل که حدیث در جانب نفی وجانب استثنا پیرامون مساجد سخن می گوید، سفر به مراکز دیگر مانند سفر برای روضه پیامبر از دایره توجه بیرون بوده و نسبت به جواز و تحریم آن ساکت است.
بنابر احتمال دوم ، معنی حدیث چنین خواهد بود:« لا تشدّ إلی مکان من الأمکنه إلا إلی ثلاثة» یعنی: به هیچ نقطه نباید سفر کرد مگر به سه مسجد ».
بر پایه این احتمال ، استناد ابن تیمیه به حدیث مزبور، درست خواهد بود. منتها حدیث، مفهوم ناصحیحی پیدا می کند که صدور آن از شخص خبیر و حکیمی چون پیامبر، محال می نماید. زیرا بر پایه احتمال دوم ، سفر به هر نقطه ای از جهان ـ به استثنای این سه مسجد ـ نهی شده است. در حالی که منطق اسلامی، سفرهای فراوانی را جایز و مستحب می شمارد. همچون سفر برای تحصیل علم، سفر برای تجارت،سفر برای جهاد وده ها سفر حلال دیگر، در این صورت چاره ای نداریم که به احتمال اول گردن نهاده و واژه «مسجد» را در تقدیر بگیریم وسفر برای زیارت را موضوعاً از دایره مضمون حدیث خارج شمریم.
شک و تردید در اساس حدیث
بگذریم ، که اصولاً در صحت اساس این حدیث ، شک و تردید جدی وجود دارد . زیرا حدیث از زبان رسول خدا (علیه السلام) ادعا می کند که سفر به هیچ مسجدی جز مساجد سه گانه جایز نیست، در حالی که محدثان نقل می کنند که پیامبر (علیه السلام) در روزهای شنبه پیاده و گاهی سواره برای نماز گزاردن به مسجد قبا می رفت ودرآنجا دو رکعت نماز می گذارد و مسجد قبا در زمان پیامبر (علیه السلام) در دوازده کیلومتری مدینه قرار داشت.( ۱۰ )
از طرفی باید مد نظر داشت که اسلام یک دین جهانی بوده و تا روز رستاخیز، به عنوان کامل ترین دین آسمانی باقی و پایدار می باشد و از آنجا که ممکن است میان ما و رستاخیز، هزاران سال فاصله زمانی باشد، ما موظفیم آنچه را که بر اصالت اسلام دلالت می کند از گزند روزگار حفظ کرده و سالم به دست آیندگان بسپاریم. زیارت قبور پیامبر خاتم (صلّی الله علیه وآله) و پیشوایان اسلام نوعی حفظ اصالت ها است و در صورت ترک زیارت، آثار وبرکات این سنت نیز به مرور از بین می رود، تا آنجا که چه بسا برای آیندگان وجود چنین شخصیتهایی ،حالت افسانه ای پیدا می کند!
#ادامه👇👇👇
#ادامه 👇👇👇
لهذا مسلمانان برای جلو گیری از این خطر بزرگ، باید کلیه آثار مربوط به رسالت و امامت را حفظ کرده و پیوسته از نابودی تدریجی است. در این صورت نمی توان این سنت و مزیت بزرگ رانادیده گرفت و باب دیدار روحی و معنوی با آ ن بزرگان را به روی مسلمین بست.
از آیات قرآن نیز استفاده می شود که امت های پیشین آثار پیامبران خود را حفظ می کردند و به آن تبریک جسته و در نبردها همراه خود حرکت می دادند، تا از طریق تبریک به آثار پیامبران، بر سپاه شرک پیروز شوند.
به عنوان نمونه، قرآن یادآورمی شود که بنی اسرایل صندوقی را که در آن مواریث خاندان موسی و هارون قرار داشت حفظ کرده و از آن حراست می نمودند وآن را به عنوان تبرک در نبردها حمل می کردند تا بر دشمن غلبه کنند.( ۱۱)
این صندوق به قدری متبرک ومورد توجه بود که فرشتگان آن را حمل می کرند اگر واقعاً حفظ آثار گذشتگان (مانند صندوق مزبور) امر نامطلوبی بود، چرا قرآن از آن با لحنی جا نبدارانه یاد می کند ، چرا فرشتگان آن را حمل می کردند ، و چرا باز پس گرفتن آن ازعمالقه ، در آیه مبارکه نشانه حقانیت فرمانده سپاه شمرده است؟!
🔰روایت «تسویه قبور»
از جمله دستاویزهای فرقه «وهابیه» در موضوع ساختن قبّه و بارگاه که مکرراً در کلماتشان می آورند و آنرا دلیل بر وجوب هدم گنبد و ضریح امامان (علیه السلام) می دانند، روایت مخدوش«ابی الهیاج اسدی» است که می گوید:
«قال لی علیّ بن ابیطالب (علیه السلام) : إنّی لابعثک علی ما بعثنی علیه رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم،ألا تدع تمثالاً إلا طمسته و لا قبراً مشرفاً ألا سوّيته»؛
علی بن ابیطالب به من گفت: من، تو را به کاری مأمور می کنم که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم مرا مأمور به آن فرمود آن، اینکه هر صورت و تمثالی را محو کنی، و هر قبر بلندی را تسویه کنی.
گروه وهابیه به این حدیث، تمسک کرده و «تسویه» را به معنای هدم و تخریب گرفته اند؛ ونتیجةً دست به تخریب بِقاع متبرکه زده و شیعه را متّهم به شرک و بدعت نموده اند .
در صورتی که این حدیث، هم از لحاظ سند، دارای خدشه است؛ و هم از لحاظ متن و دلالت ِ بر مدعا، نارسا است.
توضیح سند را به کتب مفصله ارجاع می کنیم(۱۲)،
و تنها مقداری به شرح نا رسایی متن و دلالت آن می پردازیم:
أولاً:
«تسویه» نه در لغت و نه در استعمالات عرفی،به معنای هدم و تخریب نیامده است،بلکه معنای لغوی و عرفی آن،«تعدیل» است یعنی چیزی را در حد وسط قرار دادن و آنرا از طرفین افراط و تفریط،دور داشتن.(۱۳ )چنانکه در آیات شریفه:
« فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّحی..(۱۴) »
« رَفَعَ سَمْکَهَا فَسَوَّاهَا»( ۱۵ )
« الَّذی خَلَقَ فَسَوّی»( ۱۶ )
«الَّذی خَلَقَکَ فَسَوَّاکَ فَعَدَلَکَ( ۱۷)»
به همین معنا است، زیرا چنانکه روشن است در این آیات، سخن از آفرینش آسمان و انسان و کل موجودات جهان بصورتی کامل و معتدل، به میان آمده و آن معنی، با لفظ «تسویه» تعبیر شده است.
و اگر مراد در حدیث مزبور از بین بردن آثار قبر و مساوی نمودن آن با زمین بود،از نظر قانون إلقاء کلام می بایست با یکی از از این عبارات تعبیر شود:
«لا تَدَعَ قبراً مشرفاًالامحوته(یا)وطئته»
«جعلته لاطئاً»
«سویّته بالأرض»
یعنی: هر بلندی را باید محو کنی،بکوبی و بمالانی،به زمین بچسیبانی و با زمین برابر کنی.
در صورتی که می بینیم هیچکدام از این تعبیرات در حدیث نیامده است،و هیچ نوع قرینه ای هم موجود نیست که لفظ «تسویه»، در معنای تخریب و یا هم سطح با زمین قرار دادن بکار رفته باشد.
ثانیا:
أصلاًمحو نمودن آثار قبر و مساوی نمودن آن با زمین در شرع مقدس اسلام استحبابی ندارد بلکه ظاهراً اجماع فقهاء اسلام بر این است که ارتفاع و بلندی قبر از سطح زمین فی الجمله و بنا بر بعض فتاوی و روایات تا حد چهار انگشت باز یا بسته از مستحبات دفن است.( ۱۸ )
و لذا مناسبترین و نزدیکترین معنی از معانی محتمله نسبت به معنای لغوی «تسویه» که «تعدیل» است، همانا معنای «تسطیح» یعنی مسطّح نمودن و صاف کردن روی قبر می باشد که مقابل «تسنیم» است.زیرا آن روز از رسوم جاهلی یکی آن بوده که روی قبر را «مسنّماً» یعنی به صورت «پشت ماهی» می ساخته اند.
و احتمالاً کلمه مشرفاً نیز در حدیث مزبور اشاره به همین صورت می باشد و چون این کیفیت در شرع مقدس اسلام مکروه است لذا در حدیث امر به «تسطیح» آن شده است که در عین بلند بودن از زمین صاف و مسطح باشد.
#ادامه👇👇👇👇
#ادامه👇👇👇👇
و ثالثا :
بنا به گفته اهل تاریخ در آن زمان به مقتضای اعتقاد سخیف بت پرستی که در افکار مردمان آن عصر رسوخ یافته بود پس از دفن اموات تمثالها و صورتهایی روی بعضی از قبر ها نقش می کردند وآنها را می پرستیدند.
و لذا بفرض اینکه «تسویه» در حدیث به معنای «تخریب» باشد تردیدی نخواهد بود در اینکه مقصود تخریب آن نوع از قبرها است، مخصوصاً با توجّه به اینکه در همان حدیث آمده است:« ولا تمثالاً الا طمسأدلّه ته» یعنی:تو،مأموریت داری که هیچ صورت و تمثالی را مگذاری،مگر اینکه آنرا محو کنی. وگرنه در همان زمان قبرهای مسلمانان در مرئی و منظر پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله) بوده و هرگز دستور خراب کردن آنها را نداده است.
و رابعا:
بفرض اینکه حدیث سنداً صحیح و دلالتاً نیز تمام باشد و مفاد آن، تحریم « رفع قبور» باشد، ولی مع الوصف ارتباطی به گنبد و صحن و رواق و ضریح نخواهد داشت ، زیرا هیچکدام از اینها «قبر» نیستند بلکه تمام اینها ساختمانهایی هستند جدا از قبر که در اطراف و یا برفراز قبر ساخته می شوند.
و خامسا:
این قبر شریف پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است که از همان ابتدا امر، طبق وصیّت خود آن حضرت( ۱۹) در بقعه و حجره طاهره واقع شده و بعداً نیز ابوبکر و عمر در همان بقعه دفن شده اند .
و امروز هم پس از گذشت چهارده قرن می بینیم آن قبر شریف مزیّن به قبّه و بارگاه و ضریح و دیگر تزیینات عالیه است و همه ساله زیارتگاه و مرکز اجتماع صدها هزار مسلمان از عارف و عامی می باشد و هیچگاه از زمان صحابه تا به امروز این جریان مورد اعتراض مسلمانان قرار نگرفته است.
آیا به زعم آقایان «وهابیان» رسول اعظم خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) (العیاذ بالله) با وصیت خود، به دفن جسد مطهرش در حجره طاهره که مرتفع بوده است وصیتبه «بدعت» نموده و تمامی اصحاب با دفن آن حضرت در میان حجره و بعد هم با دفن ابوبکر و عمر در همان بقعه شریفه،رضا به «بدعت» داده اند و عموم امت اسلامی در طول چهارده قرن ه مرقد مطهّر رسول خدا و مدفن شیخین را، با همان بنا و ساختمان ابقا نموده و برتزیین و تشریفاتش افزوده اند و قبه و ضریح از برای آن ساخته اند، همه و همه ،ضالّ و گمراه و مبتدع بوده و هستند؟؟!! ما لکم کیف تحکمون؟(۲۰)
مسلم است که امام (علیه السلام) ابو الهیاج اسدی را تنها در دوران حکومت و خلافت خویش مأموریت داده است.بنابراین باز هم این سئوال پیش می آید که : مأموریت امام (علیه السلام) به ابوالهیاج در کجا و چه وقت بوده است؟ در عصرخلافت امام علی (علیه السلام) و پس از فتوحات اسلامی وپس از دوران خلفای سه گانه یا پیش از آن ؟ امام (علیه السلام) ابوالهیاج را به کدام یک از سرزمینها فرستاده تا قبرها را ویران و صاف و بتها را محو و نابود کند؟! در هر حال ،در هر دو روایت،فرمان صادره از رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) و امام علی (علیه السلام) ـ اگر هر دو خبر صحیح باشد ـ فرمان نابودی و ویرانی قبور مشرکین در سرزمین شرک است. گسترش این حکم مسلمانان و وجوب ویرانی آنها از کجای روایت به دست می آید؟ً! (۲۱)
🔰 تا به حال اشکالات و شبهات وهابیان در مورد تخریب قبور (بالعموم )، به طور اختصار جواب داده شد؛الان به اشکالی که بالخصوص در مورد قبور ائمه بقیع کرده اند می پردازیم:
بقیع یک گورستان عمومی است وتمام مسلمین در آن حق دارند و شما با ساختن گنبد و بارگاه و ساختمان، مانع از دفن دیگر مسلمانان در آنجا می شوید چراکه شما بیش از مقدار مورد نیاز،مکان اشغال کرده اید فلذا به حقوق دیگران تجاوز نموده اید، و ما به عنوان وکلای مردم، حق آنها را از شما می ستانیم و مانع ساخت این ساختمانها می شویم .
پاسخ این شبهه ـ که در بادی أمر به نظر وارد می آید ـ با توجه به مطالبی که در ابتدای مقاله آمده است به سادگی داده می شود مگر آنکه کسی عناد کند که در این صورت با او بحثی نداریم چرا که خفته را می توان بیدار کرد ،ولی کسی که خود را به خواب زده نمی توان بیدار کرد.
در ابتدا گفته شد که در صدر اسلام دفن بزرگان و افراد متشخص در خانه خصوصی رسم بود چنانکه پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله) در حجره خویش مدفون گشتند، و عباس عموی پیامبرو فاطمه بنت اسد در خانه عقیل بن ابیطالب دفن گردیدند ،آنگاه بعد ایشان امام حسن مجتبی و به مرور زمان سه امام دیگر به آن بدن پاک پیوستند ؛که با گسترش بقیع ،این خانه را نیز در بر گرفت.بنابراین می بینیم که مکان دفن این عزیزان منزل خصوصی است وتجاوز به حقوق دیگران نیست تا این مهربانتر از دایه ها ـ به زعم خود ـ آن را دستاویز خود قرار دهند و برای نجات از سقوط خود و حفظ عقاید پوشالی و پوچ خود بدان چنگ زنند،بله خوب گفته اند که:آدم غریق برای نجات خود به هر خاشاکی دست می آزد. (خذلهم الله تعالی بقدرته و عقابه).
#نشر_پیام_صدقه_جاریه_است
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
📚منابع👇
📚 منابع
1 ـ نساء آیه :65
2 -منافقون آیه :5
3 ـ شفاء السقام ص:67
4 ـ التاج الجامع للاصول فی أحادیث الرسول جلد 2،ص 189
5 ـ زیارت قبور پاکان صص :33 ـ 38
6 ـ الغدیر جلد 5،ص:150 علامه امینی آن را از 25 مصدر نقل نموده است.
7 ـ علل الشرائع،ص 460؛ بحارالانوار،جلد 97،ص :140
8 ـ صحیح مسلم ،باب "لا تشد الحال الا إلی ثلاثة" از کتاب حج،ص 594
9 ـ همان
10 ـ سفر برای زیارت،صص:11 ـ 19
11 ـ سوره بقره،آیه 248
12 ـ صاحب "کشف الإرتیاب" به نقل از سیوطی شارح سنن نسایی،می گوید:این حدیث از راوی دیگری غیر "ابی الهیاج"نقل نشده است؛ و از "ابی الهیاج"نیز جز این حدیث،روایت دیگری نقل نگردیده است.(کشف الإرتیاب ص 368)
13 ـ مفردات راغب:تسویة الشیء:جعله سوإً امّا فی الرفعة أو فی الضعة؛و السویّ یقال فیما یصان عن الافراط و التفریط.
مجمع البحرین:التسویة و هی عبارة عن التّعدیل
14 ـ حجر،آیه 29
15 ـ نازعات آیه 28
16 ـ اعلی آیه 2
17 ـ انفطار آیه 7
18 ـ جواهر الکلام ،جلد 4،ص:312
19 ـ قال النبیّ (صلّی الله علیه وآله) لعلی (علیه السلام) :"یا علی ادفنی فی هذا المکان و ارفع قبری من الأرض اربع أصابع و رُشَّ علیه من الماء".پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله) ـ به هنگام ارتحال از دنیا ـ به علی (علیه السلام) فرمود: ای علی،مرا در همین مکان (که هم اکنون در آن بستری هستم)دفن کن و قبرم را بقدر چهارانگشت از زمین بالا ببر و آب برآن بپاش.اصول کافی،جلد 1 ،ص 450،ح 36
20 ـ توسل،صص:163 ـ 167
21 ـ معالم المدرستین جلد 1،ص 69
🌺والسلام علی من تبع الهدی🌺
#توبه
نویسنده:محسن شریعتی
بسم الله الرحمن الرحیم
🔰 توبه در ادیان ابراهیمی
✅ توبه از نظر یهود
🔰در دین یهود، رهایی بسته به توبه و حسنات قوم است، که طبق گفته برخی این امر به رهایی کل جهانیان راه می برد.(۱)
یکی از ارکان مهم #توبه شناخت خدای ( یهوه ) مهربان است و اینکه او چنین لطفی به بندگانش دارد که هود دستور #توبه داده است "من، خداوند متعال می گویم: بنابراین ای قوم اسرائیل، من شما را مطابق کردارتان داوری خواهم کرد. #توبه کنید و از گناهان خود بازگردید، در غیر این صورت گناه، شما را هلاک خواهد کرد.(۲)
برای #توبه باید اول به گناه خود معترف شد" ای خداوند، خدای اسرائیل، تو عادلی، امّا باز هم اجازه داده ای عدّه ای از ما زنده بمانیم. ما به گناهان خود در حضور تو اعتراف می کنیم؛ ما هیچ شایستگی برای آمدن به حضور تو نداریم(۳).»
و به لطف و کرم او امید داشت " چون تو دعاها را مستجاب می فرمایی، همه مردم به خاطر گناهانشان نزد تو خواهند آمد. گناهان ما بر ما چیره گشته است، امّا تو ما را می بخشی(۴). خداوندا، هیچ خدایی مانند تو نیست. تو گناه بندگانت را می آمرزی و تقصیرات بازماندگان قومت را می بخشی، و چون بر بندگانت رحمت و شفقت داری، برای همیشه خشمگین نمی مانی(۵).
ارتباط #توبه با آمدن موعود
در یهودیت #توبه ارتباط با آمدن موعود دارد چون اعتقاد مسلّط بر رَبّانیون این بود که اگر بنىاسرائیل حتى براى یک روز از گناهان خود توبه کنند، آمدن او جلو خواهد افتاد.(۶) و امروزه معتقدند که نجات و آزادی«صهیون» فقط با عدالت و به وسیله آنهائی که از گناه خود توبه میکنند،امکان پذیر است.وراه دیگری وجود ندارد(۷)
✅ #توبه از نظر مسیحیت
🔰 تعلیم اساسی حضرت عیسی در دو بخش خلاصه میشود :
۱- #توبه کنید ؛ یعنی از گناه دست بردارید و به سوی خدا بر گردید؛
۲- ولایت و سرپرستی خدا(ملکوت آسمان)را بر زندگی خود پذیرا شوید.(۸)
و مراد از #توبه در مسیحیت این است که :
#توبه تغییری میباشد که در فکر شخص حادث شده پس از آن مولّد ندامت و پشیمانی بر عملی میگردد که برای زندگی جاودانی میباشد آنست که قلبا گناه را بغض نماید و از ارتکاب آن کاملا محزون و پشیمان باشد و کوشش نماید که بر خداوند متوکّل شود و از روح القدس کمک یافته از گناه دوری جوید و مطیع اراده و اوامر مقّدس حضرت احدیّت گردد(۹)
سابقه #توبه در مسیحیت
سابقه آن به حضرت یحیی باز میگردد چون او به مردم میگفت: « #توبه کنید؛ زیرا ملکوت آسمان نزدیک است(۱۰) » از دیدگاه بنی اسرائیل، ملکوت آسمان گونهای حکومت الهی بود که آرمان مقدس آنان به شمار میرفت.به همین دلیل(به گفته اناجیل در موارد مختلف)یحیای تعمید دهنده در دعوت خود موفقیت چشمگیری به دست آورد و تأثیر عمیقی بر مردم گذاشت به طوری که همه طبقات اجتماعی،گروه گروه،نزد او میآمدند و #توبه میکردند و وی آنان را غسل تعمید میداد(۱۱) .
کتاب مقدس مسیحیان تاخیر در #توبه را موجب نابودی میداند " مطمئن باشید اگر توبه نکنید، همه شما مانند آنان نابود خواهید شد(۱۲) "
صدور دستور #توبه:
در مسیحیت دستور به #توبه از جانب پطرس صادر شده " پطرس به ایشان گفت: « #توبه کنید و همه شما فرداً فرد برای آمرزش گناهانتان به نام عیسی مسیح غسل تعمید بگیرید که روح القدس یعنی عطیه خدا را خواهید یافت(۱۳) " و " پس #توبه کنید و به سوی خدا بازگشت نمایید تا گناهان شما آمرزیده شود (۱۴) "
و برای #توبه کننده ارزش والایی قائل میشود " بدانید که به همان طریق برای یک گناهکار که #توبه می کند در آسمان بیشتر شادی و سرور خواهد بود تا برای نود و نه شخص پرهیزکار که نیازی به توبه ندارند(۱۵) " و " به همان طریق بدانید که برای یک گناهکار که توبه می کند در میان فرشتگان خدا شادی و سرور خواهد بود.(۱۶)"
✅ #توبه از نظر اسلام
🔰 از منظر اسلام کسانی که دچار لغزش و گناه میشوند ، میتوانند از دریای بیانتهای رحمت الهی به واسطه #توبه و ندامت قلبی ، برخوردار شوند و از هلاکت ابدی نجات یابند . حتی فقها و متکلمان اسلامی ، بر وجوب توبه اجماع دارند(۱۷) و یک وظیفه واجب است و قرآن کریم #هفت_مرتبه با جمله «توبوا» همه مردم را به آن فرمان داده است، از جمله:
« وَ تُوبُوا الَى اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ(۱۸) »
اى مؤمنان، همگى به درگاه خدا #توبه کنید، امید که رستگار شوید!
امیر مؤمنان علیه السلام #توبه را چنین معنى مى کند:
«التَّوْبَةُ نَدَمٌ بِالْقَلْبِ وَ اسْتِغْفارٌ بِاللِّسانِ وَ تَرْکٌ بِالْجَوارِحِ وَ اضْمارُ انْ لا یَعُودَ(۱۹)»
#ادامه👇👇
#ادامه👇👇
#توبه_کردن (عبارت از)
پشیمانى قلبى، آمرزش خواهى زبانى، ترک (عملى) گناه با اندام و تصمیم بر عدم بازگشت (به گناه) است. و #توبه گناهان را مى شوید و دلها را از زنگار پاک مى کند و زمینه عبودیّت و بندگى انسان را فراهم مى آورد:
«التَّوْبَةُ تُطَهِّرُ الْقُلُوبَ وَ تَغْسِلُ الذُّنُوبَ (۲۰) »
#توبه دلها را پاک مى کند و گناهان را مى شوید
سخن شهید مطهری ره
شهید مطهری در این باره میفرماید :
#توبه عبارت است از
یک نوع انقلاب درونى، نوعى قیام، نوعى انقلاب از ناحیه خود انسان علیه خود انسان. این جهت از مختصات انسان است. گیاه تغییر مسیر مى دهد ولى علیه خودش قیام نمى کند، نمى تواند قیام کند، این استعداد را ندارد (۲۱) .
#توبه در عصر ظهور
اما در مورد #توبه در عصر ظهور حضرت دو دسته حدیث به ظاهر متفاوت، وجود دارد.
۱- پارهای از احادیث ، دوران غیبت را عصر فرصتها و ظهور را زمان پایان یافتن فرصتها معرفی کردهاند که با آمدنش مجال #توبه و بازگشت از گمراهان ستانده میشود.
۲- اما تعداد دیگری از احادیث، عصر ظهور را دوران رشد و تربیت و زمان جبران ضعفهای بشر میدانند. از اینرو، در آن زمان باب #توبه همچنان باز و زمینهجبران کاستیها فراهم است.
برای جمع میان این دو دسته روایت، میتوان دسته دوم را به زمان آغازین ظهور ناظر دانست که امام مهدی به هدایت و روشنگری خواهند پرداخت؛ دسته اول به زمانی اشاره دارد که آن حضرت پس از روشنگری، برای تصفیه جامعه بشری، دست به شمشیر میبرند و قیام مسلحانه خود را آغاز میکنند. هم چنان که میتوان موضوع دسته نخست را کسانی دانست که عالمانه و عامدانه حقایق را انکار میکنند و موضوع دسته دوم را کسانی که از سر جهل در ورطه گمراهی میافتند.
اگر جمع یادشده پذیرفته نشود، ترجیح با دسته دوم روایات است؛ زیرا این دسته افزون بر اینکه با ضابطه کلی توبهپذیری در قرآن همآهنگی دارد، از نظر کمیت و اعتبار بسیار بیشتر از دسته نخست است (۲۲) .
📚 منابع
۱ - فریامنش، مسعود ، گناه و نجات در ادیان جهان ، مجله کتاب ماه دین ، تیر 1388 ، شماره 141 ، صفحه 44
۲ - حزقیال 18: 30
۳ - عزرا 9: 15
۴ - مزامیر 65: 3
۵ - میکاه 7 : 18
۶ - گرینستون ، جولیوس ، انتظار مسیحا در آیین یهود ، حسین توفیقی
۷ - شاهاک ، اسرائیل ، تاریخ یهود آیین یهود ، رضا آستانه پرست ، ص 64
۸ - توفیقی ، حسین ، آشنایی با ادیان بزرگ ، ص 114
۹ - هاکس ، جیمز، قاموس کتاب مقدس ، ص 268
۱۰ - لوقا 3:3
۱۱ - توفیقی ، حسین ، آشنایی با ادیان بزرگ ، ص 113
۱۲ - لوقا 13: 5
۱۳ - اعمال رسولان 2: 38
۱۴ - اعمال رسولان 3: 19
۱۵ - لوقا 15: 7
۱۶ - لوقا 15: 10
۱۷ - محمدی ، محمد حسین ، آخرالزمان در ادیان ابراهیمی ، ص 249
۱۸ - نور( 24)، آیه 31.
۱۹ - تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد ، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 194
۲۰ - همان ، ص195
۲۱ - مجموعهآثاراستادشهیدمطهرى، ج23، ص 537
۲۲ - آیتی ، نصرتالله ، امام مهدی و توبهپذیری ، مشرق موعود ، شماره 3
🌺 والسلام علی من تبع الهدی 🌺
#نشر_پیام_صدقه_جاریه_است
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
#اطلاعیه_فوری
#امتحانات_غیرحضوری
قابل توجه طلاب محترم غيرحضوری:
با توجه به اشكال در ساعت كارتهای ورود به جلسه؛ لطفاً ساعت دقيق امتحان خود را از برنامه امتحانی و يا سامانه نجاح ـ آزمون غيرحضوری ببينيد. ضمناً تاريخ امتحان صحيح می باشد.
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
#منبر
#توکل
🌺 آثار توکل در زندگی 🌺
🔰 لازمه ی حضور در رکاب حجت خدا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ، توکل و امید بر خداست. حال که ما علاقه مند به نصرت و یاری آن حضرت هستیم، چگونه می توانیم این توکل و تکیه بر خداوند را در زندگی به دست بیاوریم؟ آیا می توان به مرحله ای رسید که تمامی امور زندگی با اتکاء و امیدواری بر خداوند، پیش برود؟ برای دستیابی به توکل و امیدواری بر خدا، باید با فوایده و اثرات آن در کارها، آشنا شد. چه بسا ما چنین خصلتی را دارا هستیم، اما چون از اثر آن آگاه نیستیم، از توکل خود نیز بی خبریم. لذا یکی از راه های بدست آوردن امید و #توکل بر خدا، شناخت فایده و ثمره آن در زندگی است.
1⃣ عدم تسلط شیطان
🔰 قرآن کریم می فرماید:
«إنهُ لیس له سلطانٌ علی الذین آمنوا و علی ربهم یتوکلون» (۱)
البته شیطان هرگز بر کسی که به خدا ایمان آورده و بر پروردگارش توکل کرده مسلط نخواهد شد.
اولین و مهم ترین پیامد تکیه کردن به پشتوانه ی عظیمی چون خداوند، دوری و عدم نفوذ شیطان است. شیطانی که قسم خورده، از هیچ تلاشی برای گمراه نمودن انسان، دریغ نکند، در برابر کسانی که دلگرم و امیدوار به پروردگار خویش هستند، خوار و زبون است و هیچ کاری نمی تواند، انجام دهد.
شاید دیده باشید که جلوی باغ یا مزرعه، یکی، دو تا سگ، برای نگهبانی و حراست می گذارند. اگر صاحب این ملک یا آشنای او نزدیک باغ و مزرعه شود، این سگ ها پارس می کنند و وقتی می بینند، آشنا هست، دمی تکان می دهند و می روند. اما اگر غریبه ای نزدیک این باغ بیاید، به سوی او حمله می کنند و او را مورد هجوم قرار می دهند.
انسانی هم که با خدا مرتبط بود، آشنا بود، در همه کارها توکل بر خدا داشت، مورد گزند شیطان قرار نمی گیرد. اما به محض اینکه با خدا بیگانه شد، ارتباط با پروردگار خود را قطع کرد، امید و دلبستگی به غیر خدا پیدا نمود، اولین کسی که به سراغش می آید و بر او مسلط می گردد شیطان است.
2⃣ سهولت در کارها
🔰 امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرماید:
«من توکل علی الله ذلت له الصعاب و تسهلت علیه الاسباب» ( ۲ )
هرکس بر خدا توکل کند دشواری ها بر او آسان و وسایل برایش فراهم می گردد.
یعنی اگر کسی در کارهایش توکل و امید بر خدا داشت، خداوند که رب العالمین است، بهترین راه و کوتاهترین مسیر را برای رسیدن به هدف و مقصود شخص توکل کننده، قرار می دهد. امکان ندارد، کسی در این دنیا زندگی کند و دچار سختی و گرفتاری در مسائل گوناگون نگردد. غم و اندوهی به سراغ او نیاید. حتی انبیاء و اولیاء الهی دچار مشکلات فراوانی بوده اند.
هرکه در این بزم مقرب تر است ... جام بلا بیشترش می دهند
قرآن نیز در این زمینه می فرماید:
«ولنبلونکم بشیءٍ من الخوفِ و الجوعِ و نقصٍ من الاموالِ و الانفُس و الثّمرات» ( ۳ )
قطعاً شما را به سختی ها، بیازماییم. مانند ترس و گرسنگی و کاهش مال و جان و آفات میوه ها بیازماییم.
شخصی در حضور علی علیه السلام درباره دوست خود تعریف و مدح می کرد و بعد دست به دعا برداشت و گفت:
«لا أراک الله مکروهاً» خداوند هیچ سختی و مکروهی برای او پیش نیاورد.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند:
«إنّما دعوت له بالموت إنّ من عاش فی الدنیا لا بدّ ان یری المکروه» ( ۴ )
تو مرگ را، برای دوستت دعا نمودی! زیرا کسی که در دنیا زندگی می کند ناچار باید به سختی ها و مکروهاتی مبتلا گردد.
کسی که در این دشواری ها و سخت ترین لحظات زندگی، در اوج ناامیدی، دلگرم و امیدوار به لطف و عنایت خدا باشد، پروردگار عالم، او را تنها نمی گذارد. بلکه در تمامی مشکلات تکیه گاه و حامی اوست و بهترین و کوتاهترین مسیر را برای موفقیت و رسیدن به اهدافش فراهم می سازد.
3⃣ سبب عزتمندی و بی نیازی از مردم
🔰 امام صادق علیه السلام می فرماید:
«أن الغنی و العزّ یجولانِ، فإذا ظفرا بمواضع التوکُل اوطنا» (۵)
بی نیازی و عزت به هر طرف می گردند تا به جایگاه توکل دست یافتند، در آن جای می گیرند.
کسی که توکل و امید بر خدا داشت، دیگر دست نیاز به سوی بندگانی ضعیف تر از خود، دراز نمی کند. لذا عزت و آبرویش حفظ می شود. اما فردی که دلگرم به عنایت خداوند نیست و بر او امید نمی بندد، آبروی خویش را بر کف دست می گیرد و به آن با خواهش و التماس و عرض حاجت به دیگران، چوب حراج می زند. از این رو امام ششم علیه السلام می فرمایند:
«طلب الحوائج إلی الناس استلاب للعز» (۶)
نیاز جستن از مردم موجب سلب عزت است.
توکل بر پروردگار، انسان را از یأس و ناامیدی، از تنبلی و کسالت، به امیدواری و تلاش و جنب و جوش در زندگی می رساند.
#ادامه👇👇
#ادامه👇👇
4⃣ تکیه بر خدا سبب بی نیاری
🔰 یکی از اصحاب رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، وضع مالی خوبی نداشت و در امرار معاش خانواده اش، دچار مشکل بود.
روزی همسرش گفت: مرد! این همه مردم نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می روند، از مشکلات و نیازمندی خود می گویند و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نیز به آنان کمک می کند. تو هم برخیز به محضر پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم شرفیاب شو و پولی به عنوان کمکی بگیر.
این صحابی به مسجد نزد نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم آمد و تا سلام کرد، رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:
«من سألنا اعطیناه و منِ استغنی اغناه الله» هرکس از ما چیزی بخواهد، به او می دهیم و هرکس بی نیازی جوید، خدا او را بی نیاز می کند.
مرد با خودش گفت: پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم با من بود و به خانه برگشت. همسرش گفت: پس چرا از پیش پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دست خالی برگشتی؟ مرد فرموده ی رسول اکرم صلی الله علیه و آله را بازگو کرد. زن نگاهی به او انداخت و گفت: مرد حسابی، این همه آدم دور پیامبر صلی الله علیه و آله هستند از کجا معلوم که حضرت با تو بوده است برو و این بار، حاجت خود را برای رسول خدا صلی الله علیه و آله مطرح کن. مرد بیچاره باز به مسجد آمد. وقتی خواست سلام کند، حضرت همان کلام سابق را تکرار فرمود، این صحابی نگاهی به اطراف نمود و یقین کرد که پیامبر صلی الله علیه و آله روی سخنش با او است. وقتی به خانه پیش همسرش برگشت، زن باز هم قانع نشد و برای بار سوم او را به مسجد فرستاد مرتبه ی سوم نیز رسول الله صلی الله علیه و آله همان سخن قبل را تکرار نمود.
بنده خدا از مسجد که بیرون آمد، دیگر حوصله بازگشت به خانه و اصرارهای همسرش را نداشت. دستانش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: بارالها حال که پیامبرت این چنین راه نشانم می دهد، من هم از دیگران دست می کشم و فقط بر تو ابراز نیاز می کنم توکل و امیدم را بر تو بستم.
همینطور که مشغول قدم زدن و مناجات با پروردگار بود، ناگهان فکری به ذهنش خطور کرد اینکه یکی از ضروریات زندگی مردم مدینه، هیزم و خار و بوته است. مردم برای تأمین سوخت خود، گرم کردن خانه، پختن غذا، آب گرم برای حمام، کوره ی آهنگری و... نیاز به هیزم و بوته دارند.
مرد بسم الله گفت و با توکل بر خدا به صحرا رفت و با هر سختی و مشقتی که بود، مقداری هیزم و بوته جمع کرد و به مدینه آورد. آن ها را در بازار فروخت و با پولش مقداری نان و گوشت خرید و شاد و سربلند به خانه رفت. فردا تیشه ای خریداری نمود و توانست هیزم بیشتری جمع آوری کند. هر روز با امیدواری بیشتری کار می کرد و کم کم از این راه به ثروت فراوانی دست یافت، چند شتر و نوکری خرید و از مال دنیا بی نیاز شد. بعد از مدتی وقتی به محضر رسول اکرم صلی الله علیه و آله مشرف شد و حضرت از اوضاع و احوال او مطلع گردید، فرمود:
«قلت لک، من سألنا اعطیناه و من استغنی اغناه الله» ( ۷ )
من که به تو گفتم: هرکس از ما چیزی بخواهد به او می دهیم و هرکس بی نیازی جوید، خداوند او را بی نیاز می گرداند.
اگر آن روز پیامبر صلی الله علیه و آله به این فرد مبلغی را عطا می کرد، او برای همیشه دستش به سوی دیگران بود اما وقتی توکل و امید به خدا را سرلوحه کار خویش قرار داد، نه تنها نیاز آن زمانش بلکه به طور کلی از مال و ثروت دنیا بی نیاز شد و عزت و آبرویش نیز حفظ گردید.
#ادامه👇👇👇
#ادامه👇👇👇
5⃣ شجاعت و دلیری
🔰 رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
«من أحب أن یکون اقوی الناس فلیتوکل علی الله» ( ۸ )
هرکه دوست دارد، نیرومندترین مردم باشد، باید به خدا توکل کند.
کسی که اتکاء به پشتوانه ای چون خدا داشته باشد، به شجاعت و دلیری دست می یابد. یعنی از هیچ قدرت و دشمنی نمی ترسد و مقابل هیچ ظالمی سرخم نمی کند، چون خدا دارد.
انسانی که توکل بر خدا ندارد، در برابر قدرتمندان و زورگویان، هراسناک است. لذا زیر بار ظلم و ستم آنان می رود و سخنی نمی گوید اما زمانی که امیدوار و دلگرم بر خداست، زمانی که در دلش فقط یک هراس وجود دارد و آن ترس از خدا، دیگر از هیچ کس و هیچ چیز ترس ندارد. بلکه با شجاعت و دلیری به مقابله با ستمکاران می پردازد.
این سخن سیدالشهداء علیه السلام در روز عاشورا و در برابر لشکر کوفه، نشان از بی باکی است که بر اثر توکل بر خدا، در دل او و یارانش ایجاد شده است.
«ألا إن الدعی ابن الدعی قدر کز بین اثنتین: بین السله و الذله و هیهات منا الذله» ( ۹ )
آگاه باشید که این زنازاده ( ابن زیاد) فرزند زنازاده، مرا در بین دو راهی شمشیر و ذلت قرار داده است و هرگز که ما به زیر بار ذلت برویم.
یاران امام حسین علیه السلام بر اثر توکل و اتکا به پشتوانه الهی، از دشمنان خدا و خاندان رسالت، هیچ گونه هراسی ندارند و در مقابل، سی هزار نفر لشکر کوفه، به دلیل عدم توکل و امیدواری بر خدا، از نوجوانی یازده ساله تا پیرمردی نود ساله، در ترس و اضطراب هستند.
🌺 والسلام علی من تبع الهدی 🌺
#نشر_پیام_صدقه_جاریه_است
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
#منبر_کوتاه
#امام_زمان
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹در دل پر غصۀ ما لشگر غم گمشده🌹
🌹لشگر غم نه خدا داند که دل هم گم شده🌹
🌹تا زغفلت کعبه روی تو را کردیم گم🌹
🌹پیش سیل اشک ما صد چاه زمزم گم شده🌹
🌹تا بجوید آفتاب طلعتت را در زمین🌹
🌹برفراز آسمانها ماه مریم گم شده🌹
🌹ماه من بالله تو از خورشید هم پیدا تری🌹
🌹آنکه رویت را نجسته خود مسلم گم شده🌹
🌹یوسف گم گشته زهرا به اقرار همه🌹
🌹 تو در عالم گم نگشتی در تو عالم گم شده🌹
تشرف به محضر حضرت بقیه الله
الاعظم ارواحنا له الفداء:
🔰 نماز خواندن آیت الله العظمی گلپایگانی با امام زمان در عالم رؤیا
حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی به عتبات مشرف شدند در حرم امام حسین علیه السلام به آقا عرض میکند آقا ، پدر شما حضرت امیر سلام الله علیه در عالم رؤیا به من ظرف عسلی عنایت فرمودند شما به من عنایت نمیکنید؟
از حرم برمیگردند به حجره شیخ عبدالرحیم که از اوتاد و مقدسین بوده (حجره ای که مشهور است علی اکبر علیه السلام از بالای زین در آن مکان روی زمین افتاد)
شب در خواب میبیند که صف جماعتی تشکیل شده ، امام جماعت حضرت ولیعصر است صف اول ابتدا و انتهاء آن معلوم نیست صف دوم اولش معلوم نیست ولی انتهاء آن خود آقای گلپایگانی ایستاده بود و همگی از علماء بودند (شیفتگان حضرت مهدی)
🔰 ذکر و یاد امام زمان علیه السلام درکلام معصومین علیهم السلام:
1⃣ برتری منتظران ظهور بر مردم دیگر:
🔰 اباخالد کابلی میگوید خدمت امام سجاد رفتم دیدم آقا امام سجاد علیه السلام نشسته اند از ایشان درخواست کردم امامان را برای من بشمارند حضرت شروع کردند به شمردن ائمه علیهم السلام. تا به امام زمان علیه السلام رسید . حضرت فرمود: یا اباخالد ، کسانی که دوره این امام را درک کنند یعنی در زمان غیبتش باشند از مردمان تمام زمانها بالاتر و فضیلت آنها بیشتر است (برای اینکه امام زمانشان را ندیده قبول دارند)
یا اباخالد ان اهل زمان غیبته و القائلین بامامته و المنتظرین لظهورهافضل من اهل کل زمان
(بحار ج36 ص 386)
2⃣ اهمیت خدمت به امام زمان علیه السلام
🔰شخصی از امام صادق سئوال کرد آیا امام زمان متولد شده است؟
فرمود : نه
ولو ادرکته لخدمته ایام حیاتی
(بحار ج51 ص148)
اگر امام زمان را درک کنم خودم خدمت گذارش میشوم
عصر امام صادق تا امام زمان چندین نسل فاصله است یعنی هنوز امام زمان متولد نشده امام صادق میفرماید اگر من شما را درک کنم خودم خدمت گذارتان میشوم
3⃣ عظمت نام امام زمان علیه السلام
🔰 دعبل خزاعی محضر امام رضا علیه السلام شعر میخواند یک مرتبه رسید به یک بیت از شعرش که:
خروج امام لامحاله خارج یقوم علی اسم الله و البرکات
یک امامی روزی قیام میکند و با نام خدا هم قیام میکند
میگویند حضرت رضا علیه السلام فرمود: دعبل این شعر مال تو نبود این را روح القدس به زبان تو انداخت که شعر برای حضرت مهدی بگویی
(بحار ج49ص237)
4⃣ مهدی علیه السلام از حضرت زهراست
◀️ ابوایوب انصاری میگوید: پیامبر اکرم بیمار شد فاطمه به عیادت او آمد ناراحت بود پیامبر وقتی ناراحتی زهرا را دید فرمود زهرا جان تمام افتخار امت من به تو برمیگردد و تو محور هستی
یکی از افتخارات امت من پیامبر آنهاست که بهترین پیامبر از آن آنهاست که میگویند:
نبینا خیر الانبیاء
فاطمه جان این پیامبر پدر توست
و هو ابوک
بهترین وصی از این امت یعنی علی ابن ابیطالب وصی من است که شوهر توست
وصینا خیر الأوصیاء و هو بعلک
افتخار دیگر ما دو سبط و دو سید شباب اهل جنت است که حسن و حسین علیهما السلام هستند هر دو فرزندان تو هستند
و منا سبطا هذه الامه
در آخر حضرت فرمود:
منا مهدی هذاه الامه
آخرین سفیر الهی هم فرزند توست
(بحار ج36ص 369)
والسلام علی من تبع الهدی
اللهم عجل لولیک فرج
#نشر_پیام_صدقه_جاریه_است
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d