#هجرت_پیامبر
🌺 هجرت پیامبر اسلام از مکه به مدینه 🌺
1.چرا پیامبر اسلام(ص) تنها هجرت کردند؟
2. چرا مشرکان علی(ع) و اولاد پیامبر را بعد از هجرت آنحضرت نکشتند؟
3. چرا بعد از هجرت، مشرکان دیگر مسلمانان را اذیت نکردند؟
💠 پاسخ اجمالی
🔰 هجرت پیامبر (ص) به دستور خدای متعال برای شکست نقشه شوم مشرکان مکه برای قتل پیامبر (ص) صورت گرفت. طبیعی است که این کار باید با رعایت تمام نکات امنیتی و در کمال اختفاء انجام می شد؛ زیرا حضرت مأمور بودند از راه های طبیعی و عادی فرمان الهی را عملی کنند بنابر این روشن است که اگر افراد زیادی همراه حضرت مهاجرت می کردند دشمنان متوجه شده و امکان موفقیت کامل پیامبر (ص) نبود.
همانطوری که مشرکان بعد از حرکت حضرت، با تمام امکانات خود به جستجو پرداختند، اما حضرت را نیافتند و بعد از ناامیدی به سراغ حضرت علی (ع) رفته و ایشان را مورد اذیت قرار دادند. البته عده زیادی از مسلمانان قبل از پیامبر، به مدینه هجرت کرده و جز عده معدودی از آنان، کسی در مکه نبود که آنان نیز از اذیت مشرکان در امان نماندند و اموال شان در مکه توقیف شد و پس از مهاجرت به مدینه در تنگنای فقر مالی بودند.
پاسخ تفصیلی
بر اثر دعوت پیامبر (ص) در ایام حج و فرصت های مناسب دیگر[1] بسیاری از مردم مدینه به سوی اسلام گرایش پیدا کرده و نفوذ اسلام در مدینه گسترش یافت.[2] پس از آنکه اسلام در میان مردم مدینه گسترش یافت قریش مکه احساس خطر کرده و بر فشارهای خود نسبت به مسلمانان افزودند، بگونه ای که سخت گیری آنان تا آن زمان بی سابقه بوده است[3] و از آنجایی که دو قبیله اوس و خزرج که جمعیت مدینه را تشکیل می دادند، جنگ های طولانی با هم داشتند، زمانی که پیامبر آنها را به دین حنیف اسلام دعوت نمود و بر آموزه های آسان دین و شخصیت ایشان آگاهی یافتند آن حضرت را برای خاتمه دادن به آن جنگ و نزاع شخصیت مناسبی یافتند.[4] به دنبال آن مسلمانان درخواست هجرت به مدینه کردند بگونه ای که در ماه ربیع الاول سال سیزدهم بعثت که مهاجرت پیامبر (ص) در آن ماه اتفاق افتاد در مکه از مسلمانان جز پیامبر (ص) و علی و ابوبکر و عده معدودی از مسلمانان بازداشت شده و یا بیمار و پیر، کس دیگری باقی نمانده بود.[5] خروج مسلمانان از مکه، مشرکان را به وحشت انداخت. زیرا آنان احساس کردند که اکنون جمعیتی از مسلمانان در یک شهر فراهم آمده و می توانند تهدیدی جدی برای آنان و کاروان های تجاریشان باشند، از این رو مصمم شدند تا درباره پیامبر که هنوز در مکه به سر می برد تصمیمی جدی بگیرند، آنان در این تصمیم گیری سه راه داشتند:
1. بگذارند تا پیامبر به مدینه هجرت کند
2. پیامبر (ص) را حبس کنند
3. پیامبر (ص) را به قتل برسانند. در آغاز تصمیم کشتن رسول خدا را نداشته و تنها سخن از حبس یا اخراج وی بوده است که طبعاً این دو اقدام نمی توانست مشکل را حل کند؛ زیرا رفتن پیامبر (ص) از مکه می توانست جبهه یثرب را کاملاً آماده مقابله سازد و حبس وی نیز ممکن بود مسلمانان را تحریک بر نجات وی کند.[6]
لذا تصمیم بر قتل پیامبر (ص) گرفتند که بنا شد از تمام قبایل افرادی انتخاب شوند و شبانه به طور دستجمعی به خانه پیامبر (ص) یورش برده و پیامبر را به شهادت برسانند.[7]
فرشته وحی نازل گردید و پیامبر (ص) را از نقشه های شوم مشرکان آگاه ساخت که در قرآن این گونه به آن اشاره شده است :" (به خاطر بیاور) هنگامى را که کافران نقشه مى کشیدند که تو را به زندان بیفکنند، یا به قتل برسانند، و یا (از مکّه) خارج سازند آنها چاره مى اندیشیدند (و نقشه مى کشیدند)، و خداوند هم تدبیر مىکرد و خدا بهترین چاره جویان و تدبیرکنندگان است!"[8] پیامبر (ص) از طرف خدا مأمور شد آهنگ سفر نموده و به سوی مدینه حرکت کند، لازم بود هجرت بسیار مخفیانه و با رعایت کامل مسائل حفاظتی صورت گیرد تا پیامبر (ص) به سلامت وارد مدینه شوند زیرا بقای آئین نوپای اسلام در آن شرایط شدیداً وابسته به حیات آن حضرت بود به همین خاطر آن شب علی (ع) را در بستر خود به جای خود گذاشته تا در همان ابتدا کسی متوجه عدم حضور حضرتش در بستر نشده و حضرت بتواند قبل از هر گونه اطلاع دشمن از حلقه محاصره آنان خارج شود و خود به همراه ابوبکر به طرف مدینه هجرت نماید. [9] در صورتی که اگر پیامبر (ص) افراد زیادی را به همراه خود می برد ممکن بود آنان از جایگاه حضرت و هجرت او با خبر شده و در بین راه مدینه حضرت را به شهادت برسانند.
👇 ادامه 2⃣
👇 ادامه 2⃣
اما این که چرا مشرکان بعد از هجرت پیامبر (ص) خاندان حضرت را اذیت نکرده اند باید گفت:
1⃣ . وقتی مشرکان متوجه شدند که پیامبر (ص) از مکه خارج شده و نقشه آنان نقش بر آب شده است به سوی علی (ع) یورش بردند و حضرت را به سوی مسجد الحرام کشیدند و پس از بازداشت و اذیت مختصری او را آزاد ساخته اند.[10]
2⃣ . مشرکان همه هدفشان کشتن شخص پیامبر (ص) بود، زیرا تنها از این راه بود که می توانستند به زعم خود اسلام را نابود سازند به همین خاطر در این مرحله با دیگران کاری نداشتند و خود را درگیر دیگران نکردند.[11]
اما این که چرا مشرکان بعد از هجرت پیامبر (ص) مسلمانان را اذیت نکردند؟
اولا: بسیاری از مسلمانان قبل از هجرت پیامبر (ص) به مدینه هجرت کرده بودند و اصولا علت نقشه قتل پیامبر (ص) ،توسط قریش، هجرت مسلمانان به مدینه و انتشار اسلام در شهر مدینه بوده است.
ثانیا : مسلمانانی که از اهل مکه (قریش ) بودند اقوام و خویشان و نزدیکانی داشتند و همین پیوندهای خانوادگی در بسیاری موارد مانع اذیت و آزار مسلمانان می شد و مشرکین از ترس قبیله و طایفه فرد مسلمان، از اذیت و آزار او خود داری می کردند، اما با این حال مسلمانانی بعد از هجرت پیامبر (ص) در مکه باقی بودند که از آزار و اذیت مشرکان در امان نبودند تا جایی که اموال بسیاری از آنان از طرف مشرکان توقیف شد به گونه ای که این مسلمانان بعد از هجرت به مدینه در فقر شدیدی به سر می بردند و حتی تعدادی از آنان به نام (اصحاب صفه) نتوانستند در مدینه مکانی برای استراحت خود فراهم کنند و در مسجد به سر می بردند.
بنابراین مشرکان بعد از هجرت پیامبر تا جایی که می توانستند مسلمانان را مورد اذیت و آزار قرار دادند.
📚 منابع
[1] جعفریان، رسول، سیره رسول خدا، ص 374 – 375، دلیل ما، قم، 1382 ه ش.
[2] ابن سعد، طبقات الکبری، ج 3، ص 622.
[3] طبقات الکبری، ج 5، ص 225 – 226.
[4] ابن هشام، السیرة النبویة، ج 2، ص 446 (با اندکی اضافات) .
[5] سبحانی، جعفر، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام (ص)، نشر مشعر، تیرماه 1378، ص 191.
[6] سیره رسول خدا، ص 405.
[7] سیره ابن هشام، ج 1، ص 480 – 482.
[8] انفال،30: "وَ إِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذینَ کَفَرُوا لِیُثْبِتُوکَ أَوْ یَقْتُلُوکَ أَوْ یُخْرِجُوکَ وَ یَمْکُرُونَ وَ یَمْکُرُ اللَّهُ وَ
اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرینَ"
[9] فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام (ص)، ص 194 – 198.
[10] پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، ص 39.
[11] السیرة الحلبیة، ج 2، ص 37.
منبع : islamquest.net
#خانواده
#حضرت_مهدی عج
سخنران: حجت الاسلام و المسلمین حیدری کاشانی
🌺سلوک خانوادگی مهدی یاوران (۱)🌺
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
اَلْحَمْدُ لله مِنْ اَوَّلِ الدُّنْيا اِلی فَنائِها وَ مِنَ الآخِرَه اِلی بَقائِها. اَلْحَمْدُاللهِ عَلی کُلِّ نِعْمَه وَ اَسْتَغْفِرُالله مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ اَتُوبُ اِلَيْه وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمينَ.
اَلحَمدُللهِ الَّذی نَوَّرَ قُلوُبَنا بِشُعاعِ اَنوارِ الجماله ثُمّ الصَّلاهُ وَ السَّلامُ عَلی اَلعَبْدِ الْمُؤَيَّدِ، وَ الرَّسُولِ الْمُسَدَّدِ، اَلْمُصْطَفَى الْاَمْجَدِ، اَلْمَحْمُودِ الْاَحْمَدِ، حَبيبِ اِلهِ الْعالَمينَ، وَ سَيِّدِ الْمُرسَلينَ، وَ خاتَمِ النَّبِيّينَ، وَ شَفيعِ الْمُذْنِبينَ، وَ رَحْمَةٍ لِلْعالَمينَ، اَبِى الْقاسِمِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه.
رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي.(طه:26)
💠سلوک خانوادگی یاوران مهدی(عج)
🔰هدیه به پیشگاه ولی نعمتون حضرت امام رئوف حضرت علی بن موسی الرضا(ع) پدر بزرگوارشون حضرت باب الحوائج الی الله حضرت موسی بن جعفر مادر مکرمهشون حضرت نجمه خاتون خواهر کریمه شان حضرت فاطمة معصومه(س) فرزند برومندشون حضرت جوادالأئمه صلوات یکپارچه رضوی عنایت فرمائید.
موضوع سخن ما به اذن الله و عنایات ویژة امام زمان در محضر ولی نعمتون حضرت امام رئوف سلوک خانوادگی مهدی یاوران است اینکه دستور داده شده در آخرالزمان به عنوان یک راهکار عملی برای ایمنی از تمام فساد های آخرالزمانی خانواده محوری و خانواده درمانی در دستورکار قرار بگیره محبان و شیعیان اهل بیت تا رسیدن ظهور امام عصر(ع) مأمورند بالاترین سرمایه گذاری های معنوی عرفانی و مادی را در متن خانه و خانواده داشته باشند سلوک رحمانی ما باید در متن خانه و خانواده رقم بخوره محبوب ترین کانون در نزد خداوند.
منزل گفته میشه چون محل نزول آرامش های عرفانی از جانب خداوند برای رشد و تعالی ایمانی و عرفانی ما.
اساساً بهترین سیر و سلوک در بندگی خداوند رحمان که مرضی رضایت خداوند رحمان است اینکه به صورت خانوادگی انجام بشه .
اینکه می فرماید کسی که دوست می دارد خداوند را زیارت بکنه به لقاءالله برسه درحالی که خداوند از او راضی است باید بال در بال یک همسر صالح و پارسا مسیر بندگی خداوند رحمان را طی بکنه.
💠 تمنای آرامش
اینکه عباراتی مثل:الزموا بُيُوتِكُمْ إِلَى أَوَانِ ظُهُورِ أَمْرِنَا (ارشاد القلوب، ج2، ص314) تا رسیدن ظهور امر ما ملازم خانه ها و خانواده هاتون باشید اتَّخِذُوا صَوَامِعَكُمْ بُيُوتَكُم؛ (بحارالأنوار، ج36، ص354) خانه ها و خانواده هاتون تبدیل کنید به محل عبادت و محل بندگی و سیر و سلوک رحمانی خودتون کونوا احلاس بيوتکم(بحار ج 52 ص 138) ؛ در یک تعبیر کنایه آمیز که فرشی از فرش خانه هاتون باشید اینها همه نشان از خانواده محوری و ارزش سرمایه گذاری بر متن خانه و خانواده است آیة 74 سورة فرقان که محور سخن های ماست در این روزها که بیشترین دو آیه قرآنی مولی الموحدین بوده در قنوت نمازها که برای ما هم باید الگو بشه و این گونه از خدا بخواهیم در اقتدای به مولامون امیرالمؤمنین در قنوت نمازهامون رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً؛ (فرقان:74)
تمنای اول تمنای آرامش خانوادگی است در متن آرامش خانوادگی انسان میتونه به تمام پیشرفت های مادی و معنوی برسه و اساساً اگر انسان آرامش خانوادگی نداشته باشه اگر در عرصه های دیگه هم پیشرفتی داشته باشه مثلاً در عرصة شغل و کسب و کار و درآمد درآمد بالایی داشته باشه اساساً به درد او نخواهد خورد وقتی که قراره متن خانه و خانوادة او بیقرار باشه ناآرام باشه و او را ناآرام بکنه چون درآمدزایی انسان و درآمدافزایی انسان به عشق یک خانه و خانواده ایست که در آنجا به آرامش برسه.
اینکه در یک بیان کلی اساتید می فرمایند هم روان شناسان و هم اساتید و کارشناسان علم دین می فرمایند: هر چیزی در خانه و خانواده باید فدای آرامش بشه و آرامش خانوادگی نباید فدای چیز دیگری بشه اینکه بعضی وقت ها می بینیم این قاعده اجرا نمیشه مثلاً بانوی خانه که اولویت اول در اسلام برای او حضور در خانه و خانواده همسرداری فرزندآوری فرزندپروری تدبیر و امور منزل است مثلاً بخاطر تحصیلاتی که دارد خیلی مایل است که در بیرون از خانه کاری را قبول بکنه خب در شرایط خاص وقتی که مدیریت زمان باشه یک ظرفیت خیلی بالایی باشه خانه و خانواده آسیب نبینند آرامش خانوادگی آسیب نبینه شاید در جاهایی قابل توصیه باشه اما در اکثریت موارد میبینیم آرامش خانوادگی فدای اشتغال بانوان میشه در صورتی که خداوند رحمان بار اصلی تحصیل نیازمندی های اقتصادی خانواده را بار اصلی جهاد اقتصادی را بر دوش آقا میگذاره
👇 ادامه 2⃣
👇 ادامه 2⃣
آقایی که باید در متن خانه و خانواده به چنان آرامشی برسه انرژی های هسته ای درون او آزاد بشه بتواند در بیرون خانه تحصیل رزق و روزی حلال و طیب و طاهر داشته باشه بعضی وقت ها این جابجایی ها و نابجایی ها از جانب ما معادلات را برهم می زنه ببینیم گاهی از طرف آقا مثلاً دوستی هایی که داره رفاقت هایی که داره مسافرت و سفرهای مجردی که میخواد داشته باشه گعده های دوستانه ای که میخواد بیرون از خانه داشته باشه آرامش خانوادگی بر هم میزنه اینجا باید همه چیز فدای آرامش خانوادگی بشه و آرامش خانوادگی نباید فدای چیزی بشه چونکه هدف گذاری خانه و خانواده از جانب خداوند رحمان سکینت لِيَسْکُنَ إِلَيْها؛ (اعراف: 189) تا به آرامش برسیم به مقام قرة العینی برسی سکینت به فرمان کشتی سکان گفته میشه چرا؟ چونکه به واسطة اون کشتی آرامش پیدا می کنه در دریای طوفانی به واسطة سکان سکان دار فرمان کشتی را دست می گیره و کشتی را آرام می کنه در طوفان ها و بحران ها بخاطر همین سکان گفته میشه آرامش بخشی هدف گذاری خانواده در قرآن در آیات متعددی لِيَسْکُنَ إِلَيْها؛ (اعراف: 189) معرفی میشه برای اینکه در کنار همدیگه به آرامش برسید اینکه وقتی هدف شد رسیدن به یک آرامش تمام عیار اون موقع نقش ها مشخص میشه و اینکه چه چیزی باید فدای چه چیزی بشه اما در زیرشاخه های آرامش مهندسی آرامش در خانواده اشاره کردیم به آرامش شاکرانه باید تمام اعضای خانواده رویکرد شاکرانه پیدا بکنند تا به آرامش برسند.
💠سوگند شیطان
اتفاقاً شیطان از این مسیر که انسان را به ساحت کفران پیش ببره نگذاره انسان قدر داشته های خودش رو و نعمت های الهی را بدانه از این مسیر پیش میره آیات 16 تا 17 سورة اعراف که فرمودند هر کسی در هر ماه یک مرتبه سورة اعراف را تلاوت بکنه در شمار اولیاء الهی قرار می گیره که خداوند ولایت و هدایت و تربیت و مدیریت صفر تا صد او را عهده دار میشه و در روز قیامت هم برای او خوف و هراسی نخواهد بود دانشگاه شیطان شناسی برپا می کنه خداوند متعال در سورة اعراف آیات 16 و 17 پرده برداری می کند از هدف اصلی شیطان روز اول که راندة درگاه الهی شد سوگند یاد کرد به عزت و جلال پروردگار که از چهار جهت راه انسان را می بنده ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ؛ (اعراف: 17) از پیش رو از پشت سر سمت راست سمت چپ حملات چهارگانة شیطان که خودش حالا تحلیل عرفانی خودش را دارد.
در بیان امام باقر(ع) به ما رسیده اما در نهایت گفت هدف از این تهاجم های چهارگانه وَلاَ تَجِدُ أَکثَرَهُمْ شَاکرِينَ؛ (اعراف: 17) تا اکثریت بندگانت را دیگه شکرگزار خودت نیابی آقا هدف تمام حملات شیطان و تهاجم های بی امان شیطان این هست که انسان را از آستان شکران به آستان کفران پیش می بره به جای اینکه در شمار عباد شکور الهی باشیم در شمار عباد کفور باشیم همیشه نیمة خالی لیوان را ببینیم و طلبکار باشیم از خداوند رحمان این تمام هدف گذاری شیطان است تمام نیروهای رحمانی عالم هم پیامبران امامان قرآن عترت می خواهند انسان را در نقطة مقابل حرکت بدهند یعنی از کفران نعمت بیرون بیاورند از رویکرد کفورانه و کفران کنندة نعمت بیرون بیاورند به ساحت شکران و شکران کنندة نعمت برسانند انسان را که اگر این تحقق پیدا کنه ما به تمام سعادت دنیا و آخرت می رسیم با رویکرد شاکرانه آقا خانوادة این هنر را داشته باشه رویکرد شاکرانه را در میان اعضای خانواده تقویت بکنه برداشته ها تأکید بشه این بالاترین هنر رادمردان علوی و بزرگ بانوان فاطمی است.
💠 ذکر و شکر
مولامون حضرت سیدالشهدا(ع) در دعای عرفه می فرماید: وَنَبَّهْتَنى لِشُکْرِکَ وَذِکْرِکَ؛ خدایا بیدارم کردی که رویکرد ذاکرانه و شاکرانه به من عنایت کردی باید در این راه تلاش بکنیم داشته های الهی را به رخ خودمون بکشیم مرد و زن بانو و شوهر باید قدرشناس اصل وجود همدیگه باشند قدرشناس نقاط قوت همدیگه باشند از گلایه ها ناشکری ها اعلان نارضایتی ها اینها باید دست بردارند تشویق تقدیر تحسین تأیید اینها جلوه های شکرگزاری باید در خانه و خانواده به حد أعلی برسه خدا می داند که ریشة خیلی از گرفتاری های ما بخاطر عدم شکرگزاری بخاطر اینکه داشته هایی که خدا بهمون داده نعمت هایی را که خدا بهمون داده ما قدر نمی دانیم جناب سلیمان نبی نامه ای را نوشت برای جناب بالقیس فرمانروای سرزمین سبأ به واسطة هدهد این نامه را فرستاد نامه را دریافت کرد إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم؛ (نمل:30)
👇 ادامه 3⃣
👇 ادامه 3⃣
در سورة نمل برای بزرگان و درباریان و مشاوران ارشد خودش نامه را خواند گفت چیکار بکنیم گفتند که او برداشته نام الله را و نام خودش را مقدم کرده بر نام فرمانروای ما ما مورد تهاجم بی امان قرار می دهیم سپاه قدرتمند و توانمندی داریم گفت نه آرام بگیرید بی تکبری نشون داد در مقابل نبی خدا و نامة او و نام خدا عاقبت این شد که در فرایند دعوت به اسلام عاقبت اسلام آورد إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين؛ (نمل:44) در معیت نبی خدا اسلام آورد مسلمان شد و تسلیم محض در مقابل خداوند رحمان.
فرمان اومد از جانب خداوند رحمان که جناب سلیمان جناب بالقیس را به عقد ازدواج خودش در بیاره یکی از ازدواج های قرآنی ازدواج حضرت یوسف و زلیخاست یکی هم ازدواج حضرت سلیمان نبی و جناب بالقیس است که حالا داستان مفصلی اینجا شاهد گفتارم هست یکی فرمانروای کل عالم تمام جن و انس در اختیار او با اون مملکت و حکومت ویژة خیلی بی نظیر یکی هم فرمانروای سرزمین سبأ که جناب سلیمان ابغاء کرد جناب بالقیس را بر فرمانروای سرزمین سبأ این ازدواج به فرمان الهی سر گرفت فرزندی خداوند به آنها عنایت کرد فرزندی که از ناحیة دو دست و دو پا فلج و معلول بود یه زمانی هر دو نشسته بودند این نوزاد معلولشون جلوی چشمانشون جلوی آنها بالقیس روی عواطف مادرانه شروع کرد اشک ریختن صدا زد جناب سلیمان من حاضرم خداوند رحمان تمام ثروتم را تمام مُکنَتَم را بگیره به عنوان همسر شما هم حاضرم خدا تمام ثروت و مملکت و حکومت شوهرم را بگیره ما بشیم یک زوج فقیر اما خداوند سلامت فرزندمون را برگردونه جناب سلیمان هم تأملی کرد گفت من هم حاضرم اگر هزینة سلامتی فرزندمون این حکومت ماست این ثروت ماست خدا تمام ثروت عالم را بهشون داده تمام این ثروت را می دهیم بشیم یک زوج فقیر و تنگدست اما خدا سلامتی نوزاد را برگردونه اینجا معلوم میشه که خداوند چه نعمتی هایی به ما داده و ما چقدر اهل کفران نعمت هستیم اصلاً نمی بینیم نعمت سلامتی و عافیت خود همسر و فرزندانمون را گویا به حساب نمیاریم انسان کفور کسی هست که وقتی نعمت از دست داد تازه قدرشو می دونه یه مرتبه سلامتی خودمون خانواده امون فرزندانمون به خطر بیفته یه تصادفی خدایی ناکرده انجام بشه یکی از دوستان روحانیمون تصادفی کردن خانمش از ناحیة دو تا از مهره های کمر دچار شکستی و در حقیقت خورد شدن مهره های کمر شد چند سال آزگار درگیر اون بودن و عاقبت هم درمان قطعی که نشد بعد وقتی منو می دید می گفت تازه فهمیدم چقد بدهکارم به خدا در مقام شکرگذاری اصلاً چیزی که به ذهنم نمی رسیده خدا چه نعمتی به من عنایت کرده بود الان تو این دو سه سال می فهمم چقد بدهکارم در مقام شکرگذاری به خداوند رحمان اینها را باید مرتب توی این فضا یادآوری بکنیم به خودمون که شیطان راه نفوذ پیدا نکنه شکرگزاری نعمت حالا این شکرگزاری نعمت شکرگزاری لسانی و زبانی است یک مرتبه اش یک مرتبه اش شکرگزاری عقلی است عقل ما برسه که خدا چه جوری ما را غرق نعمت کرده بعد شکرگزاری زبانی است که در اینجا هم جلسة قبل تأکید کردیم که هم بانو و هم شوهر باید مراتب شکرگزاری خودشون را ابراز بکنند غرور و تکبر را کنار بگذارند مخصوصاً در جمع فرزندان از همدیگه شکرگزاری کنند تشکر کنند تقدیر بکنند تا فرزندان یاد بگیرند.
💠 شکرگزاری زبانی
اما طلایه داری شکرگزاری زبانی به عهدة خانم هاست کما اینکه در مقام شکرگزاری عملی طلایه داری ابراز محبت عشق ورزی و مهرورزی و پر کردن مخزن عاطفی اعضای خانواده نقش شوهر است هر دو در این زمینه وظیفه دارند اما بعضی جاها اسلام وظیفة بانو را سنگین تر کرده بعضی جاها وظیفة شوهر را اینطور نباشه که در مباحثی مثلاً میگیم که آقا بانو باید شکرگزار اصل وجود شوهر باشد روایت پیامبر از چشم خدا می افتد بانویی که شکرگزار اصل وجود همسرش نباشه خب یه مرتبه می بینیم موعظه گیری می کنند خانم ها و خواهرانمون در حقیقت در اینکه شما چرا اینقد طرفداری از آقایون می کنید نه خطیبی که منبر میره کارشناس دین است حرف قرآن و خدا و پیغمبر باید بزنه گاهی مقطع زمانی اجازه نمیده حق همیشه دو طرفه است شکران نعمت باید دوطرفه باشه اما این را دقت بفرمائید خداوند وجود مرد را عطش ناک تشکر و تقدیر و سپاسگزاری بانو قرار داده انرژی هسته ای مرد آزاد میشه فوق انگیزه میشه در عرصة جهاد اقتصادی بتونه تأمین بکنه آرامش اقتصادی خانواده را وقتی که بانویی صالح و پارسا داشته باشه در دل خانواده که شاکر باشد شکرگزار باشد
👇 ادامه4⃣
👇 ادامه 4⃣
مرتب عدم رضایت مندی خودش را گلایه مندی خودش را ابراز نکنه تو سری نزنه به همسرش بخاطر حالا درآمد کمش که این از خطوط قرمز است که می فرماید: اعمال صالح بانو حبط میشه سرزنش میشه وقتی که به همسر خودش بگه من در این زندگی خیری از تو ندیدم خب از اون طرف به معنای این نیست که آقایون ممکنه کوتاهی نکنند نه ممکنه خیلی از آقایون هم قدرشناس متن خانه و خانواده و همسر نباشند کوتاهی کنه تنبلی بکنه در وظایفش مخصوصاً وظیفة اقتصاد خانواده که حالا به آرامش اقتصادی می رسیم.
💠شکرگزاری عملی
🔰 یکی از بالاترین وجه های شکرگزاری عملی شوهران در متن خانه و خانواده اینکه تمام تلاششون بذارن به آرامش اقتصادی برسانند به آرامش عاطفی و روحی و روانی برسانند به آرامش اخلاقی برسانند متن خانه و خانواده را دوازده زیرشاخة آرامش داریم هم خانم ها و هم آقایون بانو و شوهر هر دو وظیفه دارند اما در عرصة شکرگزاری اگر بانو بتواند با ابراز شکرگزاری لسانی و زبانی اینکه خرجی نداره که با تأکید بر نقاط قوت مرد تحسین او تشویق او تأیید او می تواند قشنگ رگ خواب آقا را پیدا بکنه و او را فوق انگیزه فوق انرژی استعدادهای او شکوفا بشه تأییدات الهی هم شامل حال چنین خانه و خانواده ای بتواند گلیم خودش را از لحاظ اقتصادی از آب بیرون بکشه اما بیچاره و بیچاره مردی که دچار یک خانمی میشه که یکسره داره گلایه مندی می کنه یکسره داره ناشکری می کنه یکسره داره تحقیر می کنه مرد را یکسره داره مقایسه می کنه اینها کفران جلوه های کفران نعمت در دل خانه و خانواده است که در نهایت وقتی که شکرگزاری شکرگزاری عقلی است شکرگزاری قلبی است که شکرگزاری قلبی که جاش بین ماها خالی است اینکه نسبت به نعمتی که خداوند به ما داده یک خشوع و خضوع داشته باشیم در مقابل رازق روزی دهنده نعمت و در قبال اون نعمت خیلی رویکردها رویکردهای متکبرانه میشه در متن خانه و خانواده اینجا جای شکرگزاری قلبی خالی است قدر نعمت را انسان بشناسه شکرگزاری عقلی لسانی این ابراز تشکر بکنه این میشه شکرگزاری زبانی شکرگزاری قلبی اینکه با خضوع و خشوع و بی تکبر نسبت به خالق روزی دهنده نعمت و نسبت به اون نعمت آقا ریشة خیلی از ناآرامی ها در دل خانه و خانواده ها تکبرهاست منیت هاست خودیت هاست اساساً خانواده زیبایی و ارزش خانواده در نزد خداوند رحمان اینکه انسان از خودیت ها و منیت های خودش بیرون بیاد در پرتو یک عشق عشق به خود فدای عشق به دیگری بشه اون هم به عشق خدا به عشق برتر قُلِ اللّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ؛ (انعام: 91) بگو فقط خدا و بقیه را واگذار عشق ما به خانواده و همسر به فرزندان هم جلوة از عشق خدا باید باشه خب در این فضا در یک فضای عاشقانه ما شاهد آرامش برقراری آرامش خواهیم بود.
💠خدا سالاری
🔰 اما یک کسی که نه خودیت ها منیت ها تکبرهای او حرف اول و آخر را می زنه آقا زن در باطن میگه که آقا خانواده باید به زن سالاری برسه مرد میگه نه مرد سالاری اما اولیاء خدا چی میگن قرآن چی میگه خدا و پیغمبر چی میگه میگه نه خدا سالاری خدا سالاری آقا جای خداسالاری تو متن خانه و خانواده ها خالی است واقعاً این گونه است خدا را سرشار کنیم زندگی را از وجود خدا از حضور خدا از آموزه های الهی اون موقع ببینیم که خداوند و این تکبرها و خودیت ها و منیت ها کنار بره فدا بشه اینکه بعضی بزرگان میگن رسیدن به خدا هزار منزل است در سیر و سلوک رحمانی بعضی ها میگن صد منزل بعضی ها میگن چهل منزل حضرت امام در یکی از آثارشون ظاهرا اربعینشون هست کتاب اربعینشون چهل حدیثشون می فرمایند نه آقاجون یک منزل رسیدن به خدا یک منزل یک پا روی خود بذار خودت را در آغوش خدا ببین بابا این خودشکنی ها تکبرشکنی ها تو متن خانه و خانواده باید اتفاق بیفته اما می بینیم نه متن خانه ها و خانواده ها شده مهد خودیت ها منیت ها آقا مشاوره هم که آمدند پیش کارشناس دین آقا حرفش اینه که میخواد حرف متکبرانه خودش را از زبان مشاور و کارشناس دین غالب بکنه برا همسرش بانو هم میخواد حرف خودش را غالب بکنه بعد من بعضی وقت ها توی مشاوره ها میگم ببخشید اول معین بکنید که ما قرار حرف خدا و پیغمبر را به شما منتقل کنیم یا حرف هر کدام از شما را غالب بکنیم بر دیگری منظورم اینکه مشاوره ها هم نتیجه نمیده متکبرانه هر کدام اومدن حرف خودشون بذاره رو زبان مشاور بکوبونه تو سر طرف مقابل خودش حریف نشده حالا اومده کمک بگیره یار گیری داره می کنه لشکرکشی داره می کنه اینجا را باید خیلی مواظب باشیم آرامش های رحمانی بی تکبری را می طلبه اینکه مهد خانه ها و خانواده ها مورد عنایات ویژة خداوند رحمان است اگر چند تا معادلة ساده را اجرا بکنیم
👇 ادامه 5⃣
👇 ادامه 5⃣
💠فضای شاکرانه
یک کتابی نوشته یکی از همسران مبلغان دین بعد از اینکه همسرش به رحمت خدا میره تحت عنوان الهی شکر الهی شکر بعد میگه ویژگی همسرم در سفرهای متعدد تبلیغی که به روستاها شهرهای متعدد می رفتیم در طول چهل سال همسفر تبلیغی همسر خودش بوده میگه که الهی شکر از زبان همسرم نمی افتاد دستور امام سجاد(ع) هم هست می فرماید که: قل الحمد لله علی کل حال ؛ همیشه یک الحمدلله روی لبانت زبانت باشه تا عجائب ببینی شگفتی ها ببینی.
میگه یه بار در یکی از شهرهای دور افتاده مهمان بودیم و دعوت بودیم برای تبلیغ و منبر میگه شب که جایی را در اختیار ما گذاشتن و شامی را برای ما آوردند سفره را انداختیم و میگه دخترم بعد از اینکه سفره را جمع کرد بشقاب ها را برداشت برد داخل آشپزخانه یه مرتبه از دست او رها شد و بشقاب هایی که به هر حال امانت بود دست ما ما مهمان بودیم چند تا بشقاب ها خورد شد میگه من شروع کردم به داد و بیداد کردن میگه آقا شروع کرد الهی شکر گفتن الهی شکر الهی شکر خدایا بی نهایت تو را شکر گفتم که دخترمون ظرف مردم را شکسته شما الهی شکر میگی میگه الهی شکر میگم که روی پای او نخورد ناخنش نشکست ضربه ای ندید حالا یه چهار تا بشقاب شکست خسارتش را می دهیم این اصلاً فضا را کلاً با رویکرد شاکرانه عوض می کرد یه فضایی که میتونه فضای انرژی منفی باشه تماماً میشه انرژی مثبت روحانی و معنوی این رویکرد را خانه ها و خانواده های ما کم داره تبدیل رویکرد کفورانه به رویکرد شکورانه اون چیزهایی را که خدا به ما داده آقا ببینید در متن جهان چی می گذره زلزله ایی که افتاده به متن خانه ها و خانواده های جهانی و همین طوری داره از هم می پاشه شیطان داره تاخت و تاز می کنه متن خانه ها و خانواده ها را و بعد در سایه سار قرآن و عترت و دستورات دین خداوند یک منطقة امن و امان را تو متن خانه ها و خانواده هامون به ما عنایت کرده همه امون نسبت به تأمین آرامش خانوادگی وظیفه داریم و عهدی اجازه نداره این آرامش خانوادگی را بهم بزنه راه رسیدن به این آرامش خانوادگی رویکرد شاکرانه و شکورانه است و کنار گذاشتن رویکرد کفورانه که اون موقع مشمول این قاعده می شوید که لَئِن شَکرْتُمْ لأَزِيدَنَّکمْ وَلَئِن کفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ؛ (ابراهیم: 7) اگر شکرگزار باشید افزونی نعمت مرتب برای شما قطعی است امام جواد(ع) فرمودند انسان شکرگزار هنوز نیت کرده الحمدلله را بر زبان براند هنوز از ذهنش و نیتش به زبان جاری نکرده بارش برکات الهی و فزونی نعمت الهی بر او آغاز میشه.
👇 ادامه 6⃣
👇 ادامه 6⃣
خداوندا به حرمت مولامون حضرت علی بن موسی الرضا(ع) ما را در شمار عباد شکور و بندگان شکرگزار خودت مقدر بفرما.
آیین شکرگزاری و سپاسگزاری خودت را آن گونه که خودت می پسندی به همة ما بیاموزان.
خدایا ما را به نهایت درجة آرامش خانوادگی در متن خانه ها و خانواده هامون با روحیة قدرشناسی و سپاسگزاری به متن خانه ها و خانواده ها به همة ما عنایت بفرما.
خدایا لحظه ای و کمتر از لحظه ای ما را به دستبردهای نفسانی به وسوسه های شیطانی به تکبرهای پنهانی وامگذار.
مهد خانه ها و خانواده های ما را مهد پرورش نیروهای الهی و رحمانی پرورش سرداران امام زمانی قرار بده.
توفیق فرزندآوری فرزندپروری سلمان پروری اسماء پروری چمران پروری به همة ما در متن خانه ها و خانواده هامون عنایت بفرما.
یاد کنید شهدا امام شهدا جمیع رفتگان و گذشتگان از محبان حضرت زهرا امیرالمؤمنان هدیه نثار ارواح مطهر همه اشون هدیه کنید جمیعاً فاتحة مع الصلوات.
🌺 والسلام علی من تبع الهدی 🌺
#نشر_پیام_صدقه_جاریه_است
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
1⃣
#منبر_کوتاه
🌺 فاطمه معصومه(س) مشعل هدایت و شفاعت 🌺
یکی از فضایل منقول در شأن حضرت زهرا (سلام الله علیها) آن است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در موارد متعددی در شأن ایشان فرمودند:
«فَداها اَبْوها؛ پدرش به فدایش باد.»(1)
این تعبیر، بیانگر اوج مقام ارجمند حضرت زهرا (سلام الله علیها) میباشد.
در مورد حضرت معصومه (سلام الله علیها) نیز نظیر این مطلب از پدر بزرگوارش امام کاظم (علیه السلام) روایت شده. در این راستا به ماجرایی زیبا اشاره مینماییم.
مرحوم آیت الله مستنبط (داماد اول آیت الله العظمی سید ابوالقاسم خویی) از کتاب کشف اللئالی که نسخه خطیِ آن در کتابخانه شوشتریهای نجف اشرف موجود است، و تألیف دانشمند محقق صالح بن عرندس، دانشمند قرن نهم هجری میباشد، چنین نقل میکند:
در دوران امام موسی کاظم (علیه السلام)، روزی جمعی از شیعیان برای دریافت پاسخ سؤالهای خود، به مدینه وارد شدند تا به محضر امام کاظم (علیه السلام) برسند، اما ایشان آن روز در خارج از شهر بودند. نظر به اینکه آن عده از شیعیان ناگزیر به مراجعت بودند، پرسشهای خود را نوشته و به افراد خانواده امام کاظم (علیه السلام) تحویل دادند تا در سفر بعد، پاسخهای آن را دریافت کنند. مدتی بعد به هنگام خداحافظی، مشاهده نمودند که یکی از دختران امام کاظم به نام فاطمهی معصومه (سلام الله علیها) پاسخ پرسشهای آنها را نوشته و آماده کرده است. آنها شادمان شده و آن پاسخها را دریافت کردند و به سوی وطن رهسپار شدند. در مسیر راه به امام کاظم (علیه السلام) برخورد نمودند که در حال مراجعت از سفر بودند، و ماجرا را به عرض آن حضرت رساندند. امام کاظم (علیه السلام) آن نوشته را از آنها طلبیده و مطالعه کردند و پس از آنکه تمام پاسخهای حضرت معصومه (سلام الله علیها) را درست یافتند، سه بار فرمودند: «فَداها اَبْوها؛ پدرش به فدایش باد.»(2)
ناگفته مشخص است که معرفت و شناخت، پایهی دین و اعتقاد میباشد و ایمانی که از روی شناخت به آن عقیده و مسلک ایجاد گردد، به مراتب ارزشمندتر و پایدارتر میباشد و حتی ارزش اعمال فرد را چندین برابر میکند.
امام رضا (علیه السلام) نیز در مورد پاداش زیارت خواهر بزرگوارشان حضرت معصومه (سلام الله علیها) اینچنین میفرمایند:
«مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الْجَنَّةُ؛ هر کس او را در حالی زیارت کند که به حق او آگاه باشد، بهشت پاداش اوست.»(3)
همچنین در فرازی از زیارتنامه آن بانوی ارجمند که از برادرشان امام رضا (علیه السلام) نقل شده، آمده است:
«وَ اَنْ لایَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ اِنَهُ وَلِیُ قَدِیرٌ؛ از خدا میخواهیم که معرفت به شأن شما را از ما سلب نکند، او سرپرستی توانا است.»(4)
بنابراین نتیجهگیری میشود که باید پیش از هر چیز، میبایست شخصیت و جایگاه امامان بزرگوار و شخصیتهای بزرگی چون حضرت معصومه (سلام الله علیها) را شناخت و پاداش زیارت و توسل به این بزرگواران نیز به همین شناخت و عمق معرفت بستگی دارد. در همین راستا نکاتی از فضایل این بانوی بزرگوار را به اختصار خدمتتان نقل میکنیم.
ادامه 2⃣👇
ادامه 2⃣👆
1. #لقب_معصومه:
از امام رضا (علیه السلام) روایت شده:
«مَنْ زارَ الْمَعْصُومَةَ بِقُمْ کَمَنْ زارَنی؛ کسی که معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسی است که مرا زیارت کرده باشد.»(5)
گرچه شواهد و قراین در مورد مقام عصمت حضرت معصومه (سلام الله علیها) بسیار است، ولی این حدیث از امام معصوم حضرت رضا (علیه السلام) صراحت دارد که حضرت معصومه (سلام الله علیها) دارای مقام عصمت بوده است، ضمناً این سخن بیانگر آن است که این لقب را حضرت رضا (علیه السلام) به حضرت معصومه (سلام الله علیها) داده است، وگرنه نام حضرتِ معصومه (سلام الله علیها) فاطمه کبری میباشد. از سوی دیگر، به فرموده حضرت رضا (علیه السلام) پاداش زیارت حضرت معصومه (سلام الله علیها) همانند پاداش زیارت خودِ امام (علیه السلام) است.
اما در اینجا شاید درباره مقام عصمت حضرت معصومه (سلام الله علیها) این سؤال مطرح شود که مگر غیر از پیامبران و چهارده معصوم، معصوم دیگری نیز داریم؟
پاسخ سوال در فهم این نکته میباشد که مقام عصمت به عنوان والاترین مقام در پاکی و طهارت معنوی، دارای درجاتی است:
مرحله و درجهی اولِ آن عصمت از گناه میباشد، به آن معنا که فرد با توجه به شناختی که از زشتیِ واقعی گناه پیدا کرده، هرگز به سمت آن نخواهد رفت.
بزرگانی همچون حضرت معصومه (سلام الله علیها) و حضرت زینب (علیها السلام) نیز در درجاتی از عصمتند، اگرچه که در حدّ و درجهی چهارده معصوم (علیهم السلام) نباشند، زیرا چهارده معصوم (علیهم السلام) علاوه بر عصمت از گناه، عصمت از خطا و اشتباه نیز دارند.
2. #پیشگویی_تولد_حضرت_معصومه (سلام الله علیها):
از اموری که به روشنی بیانگر جایگاه رفیع حضرت معصومه (سلام الله علیها) میباشد، این است که امام صادق (علیه السلام) قبل از ولادت او و حتی قبل از ولادت پدر او، از ایشان یاد کرده است. این پیشگویی، بیانگر آن است که این بانوی خاندان نبوت، از امتیازات و ویژگیهای عمیق و ارجمندی برخوردار بوده است، و در سطح بالایی از شخصیت و ارزشهای انسانی و ملکوتی قرار داشته. به عنوان مثال نقل شده است که امام صادق (علیه السلام) فرمودهاند:
«وَ سَتُدفَنُ فِیها اِمْرَأَهٌ مِنْ اَوْلادِی تُسَمی فاطِمَةُ، فَمَنْ زارَها وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَهُ؛ و به زودی در قم بانویی از فرزندان من به نام فاطمه دفن شود، پس هر کس او را زیارت کند، بهشت برای او واجب میگردد.»(7)
در ادامه این روایت آمده: امام صادق (علیه السلام) این سخن را قبل از ولادت امام کاظم (علیه السلام) فرمودند. بنابراین با توجه به اینکه امام کاظم (علیه السلام) در سال 128 هجری قمری متولد شدهاند، و تولد حضرت معصومه (سلام الله علیها) در سال 173 رخ داده، نتیجه میگیریم که امام صادق (علیه السلام) این پیشگویی را 45 سال قبل از تولد حضرت معصومه (سلام الله علیها) فرموده است.
ادامه 3⃣👇