بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرحیم
نیکی به مومنان
ابان بن تغلب مى گويد: همراه امام صادق (ع ) طواف كعبه مى نمودم ، يكى از شيعيان با من ملاقات كرد، و از من در خواست رفع حاجتى نمود، گفت :((با من براى حاجتى بيا)).
او به من اشاره مى كرد، ولى من مى خواستم به طواف ادامه دهم ، و خوش نداشتم به او توجه كنم ، و همراهى با امام صادق (ع ) را رها نمايم ، همچنان به طواف ادامه مى دادم ، باز ديدم آن شخص به من اشاره كرد، امام صادق (ع ) او را ديد، و به من فرمود: ((اى ابان ! آيا تو را مى طلبد؟))
گفتم : آرى .
فرمود: نزد او برو.
گفتم : آيا طوافم را بشكنم ؟
فرمود: آرى .
گفتم : گر جه طواف واجب باشد؟
فرمود: آرى ، (بشكن و برو ببين او چه نيازى دارد؟)
ابان مى گويد: طواف را رها كردم و همراه آن شيعه نيازمند رفتم ، و سپس باز گشتم و به محضر امام صادق (ع ) رسيدم ، و از آن حضرت پرسيدم : ((به من خبر بده ، حق مؤ من بر مؤ من چه اندازه است ؟))
امام : اى ابان ، از اين پاسخ بگذر (زيرا بسيار مهم است و تو طاقت اداى آن را ندارى ).
ابان : چرا قربانت گردم ؟
سپس ابان همواره سؤ ال فوق را تكرار كرد، سر انجام امام صادق (ع ) فرمود: ((اى ابان ! آيا نصف اموالت را به آن نيازمند مى دهى ؟)) وقتى آن حضرت چهره مرا دگرگون ديد فرمود: اى ابان آيا نمى دانى كه خداوند، مؤ منانى را كه ايثارگرند و ديگران را بر خودشان ترجيح مى دهند (به بزرگى ) ياد فرموده است (در آنجا كه در شاءن مؤ منان انصار مى گويد:
و يوثرون على انفسهم و لو كان بهم خصاصة
((آنان (انصار)، مهاجران را بر خود مقدم مى دارند، هر چند خود شديدا فقير باشند.)) (حشر9)
ابان : آرى ، خداوند چنين فرموده است .
امام : آگاه باش كه اگر نصف اموالت را به او بدهى ، تازه او را بر خودت ترجيح نداده اى ، بلكه به مساوات با او رفتار نموده اى ، وقتى به او ايثار كرده اى (و طبق آيه فوق ، ايثارگر هستى ) كه از نصف ديگر اموالت نيز چيزى به او بدهى (تا اموال او بر تو، ترجيح يابد)
منبع: کتاب داستانهاى اصول كافى 1-2
کانال منبرهای تبلیغی
@menbartabligi
کپی آزاد
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرحیم
کاهلی در نماز
ابوبصیر گفت: بعد از در گذشت حضرت صادق - علیه السّلام- پیش ام حمیده رفتم تا او را در این مصیبت تسلیت بگویم. تا چمشمش به من افتاد شروع به گریه كرد من نیز از حال او به گریه افتادم آنگاه گفت:
ابا محمد، اگر حضرت صادق - علیه السّلام- را هنگام مرگ مشاهده می كردی چیز عجیبی می دیدی. در آن لحظات آخر چشم باز كرده فرمود:
هر كس بین من و او خویشاوندی هست بگوئید بیاید همه را گرد من جمع كنید سفارشی دارم.
ام حمیده گفت: تمام خویشاوندان آن جناب را جمع كردیم،
در این موقع امام صادق - علیه السّلام- نگاهی به آنها نموده فرمود:
( ان شفاعتنا لاتنال مستخفاً بالصلوه) شفاعت ما خانواده به آن كسی كه نمازش را سبك شمارد نخواهد رسید.
📚 محاسن برقی، ج 1، ص 80
کانال منبرهای تبلیغی
@menbartabligi
کپی آزاد
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرحیم
نهی از خوردن شراب
ابوبصير مىگويد: يك روزى در مجلس حضرت امام صادق (عليه السلام) نشسته بودم كه زنى وارد شد، عرض كرد: يابن رسول الله مساله دارم و آن اين است كه من كسالتى دارم و براى معالجه به اطباء عراق مراجعه نمودم، آنها علاجم را در خوردن شراب دانستهاند حالا آيا اجازه مىفرماييد كه مشروب بخورم يا نه؟ از شما كسب تكليف مىكنم.
حضرت فرمود: با اينكه مىگويى طبيب آن را براى من دوا معين كرده است چرا نمىخورى؟
زن در جواب عرض كرد: در بين شما هستم و از شما پيروى مىكنم، اگر بفرماييد بخورم، مىخورم و اگر بفرماييد نخور، نمىخورم زيرا فرداى قيامت اگر خداوند به من بفرمايد چرا شراب خورى؟ در جواب بگويم: امام صادق (عليه السلام) امر كرده و اگر بفرماييد چرا شراب نخوردى و از دنيا رفتى؟ در جواب مىگويم: امام صادق (عليه السلام) نهى كرده است.
امام صادق (عليه السلام) به من توجه كرد و فرمود: اى ابوبصير آيا مىشنوى از اين زنى كه چنين سخن مىگويد، يعنى آيا تعجب نمىكنى از ايمان اين زن كه آنچنان محكم است و تابع دستور دين خود مىباشد كه در حال مرض و دستور طبيب از خوردن مشروب بدون اجازه ما ابا مىكند.
پس حضرت به او فرمود: بخدا قسم اجازه نمىدهم كه قطرهاى از آن بخورى و اگر بخورى پشيمان مىشوى، سه مرتبه فرمودند: آيا فهميدى كه چه گفتم؟
زن گفت : بلى(1).
نظير اين زن عارف به دين اسلام و پيرو و كلام حضرت امام صادق (عليه السلام) و آگاه بودن به وظيفه خود و اينكه اين زن با خود فكر مىكند كه من عبث خلق نشدهام و آن كسى كه مرا از عدم بوجود آورده لابد دستوراتى هم دارد بايد دنبال آن وظيفه رفت تا اينكه در روز قيامت مورد مواخذه پروردگار عالم قرار نگيرم،درتاریخ بسیار است
1- اصول كافى
کانال منبرهای تبلیغی
@menbartabligi
کپی آزاد
بسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
اجرت گرفتن معلم قرآن
فضل بن ابی قرة گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: یابن رسول الله! برخی از مردم می گویند: در آمد معلم (قرآن) حرام و پلید است.
امام علیه السلام فرمود: دروغ می گویند دشمنان خدا. آنان بدین وسیله می خواهند تا فرزندانشان را از آموزش قرآن محروم سازند (و از این حرفشان تنها بهانه ای بیش نیست). اگر شخصی به معلم (قرآن) فرزند خویش مبلغی معادل دیه و خونبهای فرزندش را نیزبپردازد، برای معلم مباح و جایز خواهد بود.
ر. ک: من لا یحضره الفقیه 3 / 99. باب المعایش و المکاسب و الفوائد و الصناعات،ح 32.*
کانال منبرهای تبلیغی
@menbartabligi
کپی آزاد
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
سوال از ولایت اهل بیت علیهم السلام
روزی ابو حنیفه به محضر امام صادق علیهالسلام آمد.
امام فرمود: شنیدهام که این آیه را ((ثم لتسئلن یومئذ عن النعیم))
در روز قیامت به طور حتم از نعمتها سؤال میشوید. [سوره تکاثر، آیه ۸]
چنین تفسیر میکنی که: خداوند مردم را از غذاهای لذیذ و آبهای خنک مؤاخذه و بازخواست میکند.
ابوحنیفه گفت: درست است من این آیه را این طور تفسیر کردهام.
امام فرمود: اگر مردی تو را به خانهاش دعوت کند و با غذای لذیذ و آب خنکی از تو پذیرایی کند و بعد برای این پذیرایی به تو منت بگذارد، دربارهی چنین کسی چگونه قضاوت میکنی؟
ابوحنیفه گفت: میگویم آدم بخیلی است.
امام فرمود: آیا خداوند بخیل است تا اینکه در روز قیامت در مورد غذاهایی که به ما داده ما را بازخواست کند؟
ابوحنیفه گفت: پس مقصود از نعمتهایی که قرآن میگوید انسان مؤاخذه میشود چیست؟
امام فرمود: مقصود آن نعمت ولایت ما اهل بیت است. روز قیامت از ولایت ما قرار است سوال شود.
[مستدرک الوسائل ج ۱۶ ص ۲۴۷]
کانال منبرهای تبلیغی
@menbartabligi
کپی آزاد
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
ارزش تفکر عبرت آموز
حسن بن صیقل می گوید: (از امام صادق (ع) پرسیدم: مردم از پیامبر روایت می کنند (اندیشیدن یک ساعت، بهتر از عبادت یک شب است)، چگونه اندیشه ای است؟).
امام صادق (ع) فرمود: هنگامی که انسان از کنار خرابه یا خانه (رها شده ای) می گذرد، بگوید:
(این ساکنوک، این بانوک، ما بالک لاتتکلمین)
(آنها که در میان تو سکونت داشتند، کجایند؟ آنها که تو را ساختند کجایند؟ چرا سخن نمی گوئی؟
(به این ترتیب، هم امام، آن روایت را تصدیق فرمود و هم چگونگی تفکر ارزشمند را بیان داشت و براستی که چنین است، فکری که مایه عبرت فکری گر چه اندک باشد، بهتر از عبادات طولانی، ولی سطحی و بی عمق خواهد بود).
داستان های اصول کافی - محمد بن یعقوب شیخ کلینی
باب التفکر، حدیث 2، ص 54 - ج 2
کانال منبرهای تبلیغی
@menbartabligi
کپی آزاد
مرثيّه شاعر و اهميّت گريه
يكى از اصحاب نزديك امام جعفر صادق عليه السلام به نام زيد شحّام حكايت كند:
روزى به همراه عدّه اى در محضر پربركت آن حضرت بوديم ، يكى از شعراء به نام جعفر بن عفّان وارد شد و حضرت او را نزد خود فرا خواند و كنار خود نشانيد و فرمود: اى جعفر! شنيده ام كه درباره جدّم ، حسين عليه السلام شعر گفته اى ؟
جعفر شاعر پاسخ داد: بلى ، فدايت گردم .
حضرت فرمود: چند بيتى از آن اشعار را برايم بخوان .
همين كه جعفر مشغول خواندن اشعار در رثاى امام حسين عليه السلام شد، امام صادق عليه السلام به قدرى گريست كه تمام محاسن شريفش خيس گرديد؛ و تمام اهل منزل نيز گريه اى بسيار كردند.
سپس حضرت فرمود: به خدا قسم ، ملائكه مقرّب الهى در اين مجلس حضور دارند و همانند ما مرثيّه جدّم حسين عليه السلام را مى شنوند؛ و بر مصيبت آن بزگوار مى گريند.
آن گاه خطاب به جعفر بن عفّان نمود و اظهار داشت : خداوند تو را به جهت آن كه بر مصائب حسين سلام اللّه عليه ، مرثيّه سرائى مى كنى اهل بهشت قرار داد و گناهان تو را نيز مورد مغفرت و آمرزش خود قرار داد.
بعد از آن ، امام عليه السلام فرمود: آيا مايل هستى بيش از اين درباره فضيلت مرثيّه خوانى و گريه براى جدّم ، حسين عليه السلام ، برايت بگويم ؟
جعفر بن عفّان شاعر گفت : بلى ، اى سرورم .
حضرت فرمود: هركس درباره حسين عليه السلام شعرى بگويد و بگريد و ديگران را نيز بگرياند، خداوند او را مى آمرزد و اهل بهشت قرارش مى دهد
اختيار معرفة الرّجال : ص 289، ح 508.
4- سوره اسراء: 6
کانال منبرهای تبلیغی
@menbartabligi
کپی آزاد
💠 حق برادر مسلمان
🔹 عبدالاعلی، پسر أعین، از كوفه عازم مدینه بود. دوستان و پیروان امام صادق علیه السلام در كوفه، فرصت را مغتنم شمرده مسائل زیادی كه مورد احتیاج بود نوشتند و به عبدالاعلی دادند كه جواب آنها را از امام بگیرد و با خود بیاورد.
🔸 ضمنا از وی درخواست كردند كه یک مطلب خاص را به صورت شفاهی از امام بپرسد و جواب بگیرد و آن مربوط به موضوع حقوقی بود كه یک نفر مسلمان بر سایر مسلمانان پیدا میكند.
🔹 عبدالاعلی وارد مدینه شد و به محضر امام رفت. سؤالات كتبی را تسلیم كرد و سؤال شفاهی را نیز مطرح نمود، اما برخلاف انتظار او امام به همهی سؤالات جواب داد مگر دربارهی حقوق مسلمان بر مسلمان. عبدالاعلی آن روز چیزی نگفت و بیرون رفت. امام در روزهای دیگر هم یک كلمه دربارهی این موضوع نگفت.
🔸 عبدالاعلی عازم خروج از مدینه شد و برای خداحافظی به محضر امام رفت. فكر كرد مجددا سؤال خود را طرح كند؛ عرض كرد: یا بن رسول الله! سؤال آن روز من بیجواب ماند.
امام فرمود: من عمدا جواب ندادم. زیرا میترسم حقیقت را بگویم و شما عمل نكنید و از دین خدا خارج گردید.
🔹 آنگاه امام این چنین به سخن خود ادامه داد: همانا از جمله سختترین تكالیف الهی دربارهی بندگان سه چیز است:
❖ یكی رعایت عدل و انصاف میان خود و دیگران، آن اندازه كه با برادر مسلمان خود آنچنان رفتار كند كه دوست دارد او با خودش چنان كند.
❖ دیگر اینكه مال خود را از برادران مسلمان مضایقه نكند و با آنها به مواسات رفتار كند.
❖ سوم یاد كردن خداست در همه حال، اما مقصودم از یاد كردن خدا این نیست كه پیوسته سبحان الله و الحمدلله بگوید، مقصودم این است كه شخص آنچنان باشد كه تا با كار حرامی مواجه شد، یاد خدا كه همواره در دلش هست جلو او را بگیرد.
📚 اصول كافی؛ ج ۲ ص ۱۷۰
کانال منبرهای تبلیغی
@menbartabligi
کپی آزاد
14.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌یادگاری زیبا از امام صادق عليهالسلام:
۴مسئولیت به گردن امت پیامبر ص است:
1⃣توبه کننده را دوست بدارند
2⃣نیکوکار راحمایت و کمک کنند
3⃣به ضعیف رحم کنند
4⃣برای گنهکار طلب مغفرت کنند
(خصال ج ۱ ، ص ۲۳۹)
شهادت امام صادق عليهالسلام تسلیت🖤
کانال منبرهای تبلیغی
@menbartabligi
کپی آزاد
جایگاه اخلاق در کلام امام صادق (علیه السلام).pdf
637.3K
#فیـش_مکتوب_منبر
#شهادت_امام_صادق
🔸️عنوان: جایگاه اخلاق در کلام امام صادق علیه السلام.
کانال منبرهای تبلیغی
@menbartabligi
کپی آزاد
1_552140037.pdf
886.1K
#فیـش_مکتوب_منبر
#شهادت_امام_صادق
🔸️عنوان: نامه امام صادق علیه السلام به شیعیان
کانال منبرهای تبلیغی
@menbartabligi
کپی آزاد
انتظارات امام صادق (علیه السلام).pdf
613.3K
#فیـش_مکتوب_منبر
#شهادت_امام_صادق
🔸️عنوان: انتظارات امام صادق علیه السلام.
کانال منبرهای تبلیغی
@menbartabligi
کپی آزاد