#چهل_گام_تا_بندگی
🔸گام بیستونهم «۲۹ ذیالقعده»
راه طولانی کردن عمر
👉 @menhajesalehinekaleybar
#فرزندداری
👧 به جای صفت خوشگل به دختر بچهها چی بگیم؟
👆🏼با اراده، شجاع، شاد، مقاوم، محترم، شوخ طبع، باهوش و...
🔸هیچ کس نمیتونه تاثیر بینظیر کلمات رو در تربیت کودکان نادیده بگیره.
@menhajesalehinekaleybar
دستورالعمل امام جواد(ع) برای زندگی موفق
💌 کاری که هنوز محکم نشده را آشکار نکن و در هیچ کاری قبل از رسیدن زمانش، عجله نکن
@menhajesalehinekaleybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ماجرای دیدار اعتراضی «حاج قاسم سلیمانی» با یک مقام دولتی، چند هفته قبل از شهادت
▪️حاج قاسم نگاه هدایتی داشت...
#سرداردلها
#شهیدحاجقاسمسلیمانے
🔹✔️مَڪتَبِحآجقآسِمسُلِیمآنے✔️
┈••✾ #جنگ_موریانهها ✾••┈
📱
@menhajesalehinekaleybar
🔺دیدار سرلشکر باقری با بشار اسد
🔹بشار اسد در این دیدار از نتایج نشستهای طرفهای سوری و ایرانی و امضای توافقنامه های همکاری نظامی و فنی بین دو کشور که نمایانگر سطح روابط راهبردی بین سوریه و ایران و نتیجه سالها فعالیت مشترک و همکاری برای مقابله با جنگ تروریستی علیه سوریه و سیاستهای خصمانه برای هدف قرار دادن دمشق و تهران است، ابراز خرسندی کرد/ ایسنا
@menhajesalehinekaleybar
گوشی #محسن که زنگ می خورد، با دیدن شماره حرم خوشحال میشد اکثر تلاوتهاش هدیه به امام هشتم علیه السلام بود تلاوت و اذان صبحهای چهارشنبه حرم مال محسن بود خودش این روز و ساعت را انتخاب کرده بود و به خودش می بالید که روز زیارتی امام، خادم حضرت شده....😍
سه شنبه شب ها ساعت یک می رسید خونه آن روزها سربازیش، دانشگاهش، تلاوت ها و تدریس هایش حسابی رمق محسن رو می گرفت😞 سه شنبه شب ها اما نشاط و نیروی دیگری می گرفت مامان تا اون وقت شب بیدار می موند تا محسن رو نمی دید چشمش روی هم نمی رفت☝️ همان طور که بساط شام رو پهن می کرد بهش می گفت: از ساعت شش صبح می دوی تا ساعت یک نصفه شب ساعت دو و نیم هم که می ری حرم آخه تو خواب و استراحت لازم نداری؟! اقلا تلاوت صبح چهارشنبه رو بعد از ظهر چهارشنبه می انداختی...❗️
محسن با خنده می گفت: نمی دونید مامان یه روز بلند شین سحر با من بیاین حرم تا بدونید یه لذتی داره سحر از خیابون طوسی بندازی بری حرم، چهارشنبه روز آقاست من این توفیق رو با هیچی عوض نمی کنم...😊
چند دقیقه به اذان صبح، صدای تلاوت محسن از بلندگو های حرم راه خودش رو می گرفت از راسته خیابان طبرسی می گذشت و می پیچید توی کوچه جوادیه مامان می رفت توی حیاط می نشست چشمش به ستاره های سحر بود و گوشش به صدای محسن...💔
#شهید_محسن_حاجی_حسنی_کارگر🌹 #شهید_مظلوم_منا
#خاکیان_خدایی
┄┅─✵🕊✵─┅┄