eitaa logo
مِــعـراجٌ الشُّــهَـدا
36.4هزار دنبال‌کننده
14هزار عکس
4.2هزار ویدیو
305 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @meraj_shohada_tblighat ✤کانال‌های‌ما↯ @meraj_shohada_mokeb @meraj_shohada_namazshab
مشاهده در ایتا
دانلود
مِــعـراجٌ الشُّــهَـدا
#کتاب‌_شهید_نوید📚 #روایت‌_دوم✍ تابلوی ورودی شهرتان هم دیگر کهنه شده مثل رفاقت بین ما. من، تو نوید.
📚 ✍ دعوا و قهر هم که میکردیم باز با هم بودیم انگار خدا ما را سنجاق کرده بود به هم هیچ کدام د عوایی نبودیم ولی توی این پانزده سال چند باری پیش آمد که حرفان بشود سه چهار بار فکر میکنم سر هم داد زدیم قهر کردیم ولی طبق قرار همیشگی هر روز صبح نوید می ایستاد زیر پل استخر تهرانپارس و منتظر میماند که من بیایم با هم میرفتیم .اداره توی مسیر و ساعتهایی که توی اداره بودیم اصلاً با هم حرف نمی زدیم هم اتاق بودیم و نشکستن این سکوت خیلی سخت بود؛ ولی دوسه روزی تحمل میکردیم عصر هم دوباره توی سکوت با هم بر می گشتیم خانه نوید زودرنج بود ولی همیشه او پیش قدم آشتی میشد میآمد و میگفت: «ببخشید من اشتباه کردم. من هم پررویی میکردم و میگفتم بیخود کردی اشتباه کردی، بار آخرت باشه میخندید و همدیگر را بغل میکردیم و زندگی دوباره شیرین میشد. نوید شبیه برادرم ،نبود برادرم بود توی کارمان که گرهی می افتاد زنگ میزد به مادرش عادتش بود میگفت: «مامان برام دعا کن هم برای من هم برای علی اکبر اولین باری که همدیگر را دیدیم سال ۱۳۸۴ بود بسیج حکیمیه با هم آشنا شدیم نوید سرباز حوزه بود من هم کارهای فرهنگی حوزه را انجام میدادم با هم رفیق شدیم ولی نه آن قدر که رابطه ی صمیمی و نزدیکی داشته باشیم بعد از سربازی هر دو دنبال کار میگشتیم بدون اینکه با هم هماهنگ کنیم هم زمان تقاضای کار در وزارت دفاع را داده بودیم و پذیرفته شده بودیم. سال ۱۳۸۸ بود. 💯~ادامه‌دارد...همراهمون‌باشید😉 📗 /
23.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•💚🌴• اولین درس بزرگ عاشورا، درس فدا شدن در راه دین و در راه خداست...🕊 /🎙
مداحی_آنلاین_ماه_محرم_اومد_نریمانی.mp3
5.27M
🖤🎙~• ●━━━━━━─────── ㅤㅤㅤ ◁ ㅤ❚❚ㅤ▷ ماه محرم اومد... •|سیدرضانریمانی🎤|• /🏴
12.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°•|﷽|•° قسم به ذات و صفات خدای لَم یَزَلی سرم اگر برود دل نمی‌کنم زِ علی..♥️ -امیرالمؤمنین- /🌱
زندگینامه‌شهیدنوری.pdf
17.75M
شهیدی که به جای آلمان💒 •سر از سوریه در آورد...😳🥰 دࢪ موࢪد شهید بابک‌ نوࢪۍ❤️🌱 اینрdfشامل: 🔸کࢪامات‌‌شهید 🔸سخنان‌سࢪداࢪحق‌بین 🔸زندگینامه‌وخاطرات‌شهید 🔸عکس‌های‌مراسم‌‌تولدوشهادت 💌
°•|﷽‌|•° سلام‌🌸 ان‌شاء‌الله‌بہ‌امید‌خدا‌و‌مددشهدا‌♥️ قصد‌داریم‌هرسالہ‌در‌مناسب‌های‌مختلف‌‌ [اربعین،‌میلاد‌‌وشهادت‌‌ائمه، سالروز‌تولد‌وشهادت‌شهداو..] موکب‌برپاڪنیم😍🌱 به‌همین‌خاطر‌تصمیم‌گرفتیم‌تمام‌وسایل‌ مورد‌نیاز‌موکب‌رو‌خریدارۍ‌‌ڪنیم‌تا‌در‌ برنامه‌های‌مختلف‌از‌وسایل‌خودِ مجموعہ‌‌‌شهدایی‌ابراهیم‌بابڪ‌نویددلها استفاده‌کنیم🪴 لیست‌وسایل‌موردنیاز‌موکب⇣⇣ ✅=اجناس‌خریداری‌‌شده دیگ⇦۴عدد اجاق⇦۴عدد ترموس⇦۴عدد پارچ‌پلاستیکی⇦۱۰عدد✅ کپسول‌گاز⇦۱۰عدد منبع‌آب۱۰۰۰لیترۍ⇦۱عدد سینۍ‌روحۍ‌بزرگ⇦۱۰عدد سینۍ‌استیل‌متوسط⇦۱۰عدد✅ کترۍ‌بزرگ‌روحۍ⇦۱۰عدد✅ صافی‌چایی⇦۲عدد✅ ظرف‌قنداستیل⇦‌۳عدد✅ منقل‌چاۍ‌آتشۍ‌بزرگ⇦۱عدد ڪترۍ‌متوسط‌استیل⇦۱۰عدد✅ قابلمہ‌⇦۲عدد✅ منقل‌اسپنددودڪن‌بزرگ⇦۱عدد ملاقہ‌بزرگ‌وڪوچڪ⇦۴+۴عدد✅ ڪفگیربزرگ‌وڪوچڪ⇦۴+۴عدد✅ سماوربزرگ‌هیئتۍ۱۰۰لیترۍ‌⇦۴عدد|۲عدد✅ تشت‌روحۍ‌بزرگ‌⇦۲عدد✅ آبکش‌روحی⇦۱۵عدد✅ قاشق‌،لیوان‌،بشقاب⇦۵۰+۵۰+۵۰عدد کلمن‌بزرگ⇦۳عدد✅ ساطور⇦۳عدد میزکار‌گوشت⇦۳عدد✅ چاقوتیز‌کن⇦۲عدد چاقوبزرگ‌+کوچک⇦۶+۶عدد✅ لگن‌پلاستیکی‌بزرگ⇦۸عدد✅ دستگاه‌‌سبزۍخردکن⇦۱عدد پـتـو⇦۴۰عدد فرغون⇦۲عدد صندلۍ⇦۲۰عدد ریسہ‌رنگۍ‌⇦۸۰متر میزپذیرایۍ⇦۸عدد سیستم‌صوتۍ⇦۳عدد موکت⇦۴۰متر چادربرزنتۍ۵متری⇦۱۰عدد ڪتیبہ‌وپرچم‌هاۍ‌مناسبتۍ⇦۳۰عدد زیرانداز‌جهت‌نمازواستراحت‌زائرین⇦۱۰عدد شما‌عزیزان‌‌جهت‌خریداری‌‌وسایل‌می‌تونید‌ در‌حد‌توان‌ڪمڪ‌ڪنید‌وبانۍ‌بشید🙂⇣⇣ °•[
6104337339003897
°•[احمد خدابنده لو بزنید‌رو‌شماره‌ڪارت‌،ڪپۍ‌میشه😊 👌این‌ڪار‌باقیاتٌ‌الصالحات‌ براۍ‌شما‌واموات‌شماست‌🦋 آیدۍ‌خادم‌ڪانال‌جهت‌هماهنگۍ‌با بانیان‌وارسال‌فیش↯ @ya_fatemat_al_zahra
•|🦋|• 💌" آقا‌ نوید‌ همیشه‌ میگفت‌: کار‌ رو خوبه‌ خدا‌ درست‌ کنه❤️(: آخرین صحبتی را که با ایشان قبل از شهادتش داشتم اربعین بود که من برای پیاده روی اربعین به کربلا رفته بودم،به من گفت در زمانی که آنجا هستی، برای شهادتم دعا کن و از آقا کم نخواه و در آخرین صحبتی و البته آخرین تماسی که باهم داشتیم از او پرسیدم:چه دعایی در حرم حضرت عباس(ع) برایت کنم؟ مکثی کرد و گفت دعا کن اربــعین، کــربلایی شوم و من در جوابش گفتم: ان‌شاءالله می‌شوی و تلفن قطع شد...و آقا نوید در روز اربعین به شهادت رسیدند.🥀 /🕊
6.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.🌿♥. پدرش که از سرکار برمی‌گشت، تمام قد جلوی او می‌ایستاد و دستش را می‌بوسید. به قدیر می‌گفتم دستان پدرت روغنی است اما او می‌گفت من به این دستها افتخار می‌کنم. کار خلاف قانون نمی‌کرد و می‌گفت «نمی‌توانم جواب حضرت زهرا(س) را بدهم» /🕊
🙂🌷 ابراهیم جلو رفت و گفت:"کجایی پهلوون، مغازت چرا بسته‌ است؟! عمو عزّت آهی از سَرِ درد کشید و گفت: ای روزگار، مغازه رو از چنگ ما درآوردن. آدم دیگه به کی اعتماد کنه، پسر خود آدم که بیاد مغازه‌ی پدر رو بگیره و بفروشه، آدم باید چیکار کنه؟! بعد ادامه داد: من یه مدّت بیکار بودم تا اینکه یکی از بازاری‌ها این ترازو رو برام خرید تا کاسبی کنم. الان هم دیگه خونه خودم نمی‌رم تا چشمم به پسرم نیفته. منزل دخترم همین اطرافه، می‌رم منزل دخترم. ابراهیم خیلی ناراحت شد. گفت: "عمو بیا برسونیمت منزل." با موتور عمو عزّت را به خانه دخترش رساندیم. وضع مالی‌شان بدتر از خودش بود.ابراهیم درآمدِ کارِ خودش را به این پیرمرد بخشید. اصلا برایش مهم نبود که برای این پول یک ماه در بازار کار کرده و سختی کشیده. 📚 برگرفته از کتابِ سلام بر ابراهیم۲ /🌱
330047_339_15072023.mp3
4.48M
🖤🎧~• ●━━━━━━─────── ㅤㅤㅤ ◁ ㅤ❚❚ㅤ▷ دلتنگی یعنی کربلا..... •|جوادمقدم🎤|• /🏴
•••♥🌸••• مگہ‌ میشہ‌ بہ‌ شهدا متوسل‌ بشی‌ و دست‌ خالی‌ برگردی😉😍 🦋 🌱 ‌🦋لینڪ‌‌گࢪوه‌ذکࢪ↯ https://eitaa.com/joinchat/2455502859Ce3a0724733 ‌🦋لینڪ‌گࢪوه‌ختم‌قࢪآن↯ https://eitaa.com/joinchat/3245735947C1e77479f6c