eitaa logo
مِــعـراجٌ الشُّــهَـدا
36هزار دنبال‌کننده
14هزار عکس
4.2هزار ویدیو
305 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @meraj_shohada_tblighat ✤کانال‌های‌ما↯ @meraj_shohada_mokeb @meraj_shohada_namazshab
مشاهده در ایتا
دانلود
• • 🌱همسر شهید: مادیات برای رقیه اهمیت نداشت ؛ مهریه او یك ســـفر حــج بود و چهارده سكۀ طلا . او در همۀ شئون زنــدگی ، به خصوص زنــدگی زناشویی و همسرداری اش رضای خـدا را در نظر می گرفت. از حـــرف های پـــراكنده پرهیز داشت و غــیبت نمی كرد. از همان روزهای اول آشنایی ، رقـیه از فنا صحبت می كــرد و می گفــت این امـــكان و فرصت نصیب مردها شده كه به جنگ بروند اما برای زن ها چنین امكانی فراهم نیست ؛‌ دوسـت دارم به گونه ای از دنیا بروم كه اجر و مزد شهدا را داشته باشم.... /🕊
مِــعـراجٌ الشُّــهَـدا
#کتاب‌_شهید_نوید📚 #روایت‌_دوم_‌همراه✍ لباس سپاه تنت .باشد همیشه میگفتی این لباس مقدس است. میگفتی ل
📚 ✍ خودمانیم نوید توی این چند سالی که گذاشتی و رفتی، کدام روز بوده که یادت نباشم؟ رفاقت بین من و تو مگر تمامی دارد برادر هر کسی نداند تو می دانی، می توانم قسم بخورم که هر روز یادت کرده ام هر وقت مشکلی داشتم مثل همان وقتها فقط به خودت گفته ام بعضی وقتها که دلم از تنهایی گرفته با تو قهر کرده ام، برخلاف سالهای پیش که تو پیش قدم آشتی میشدی کوتاه آمدم و دست آشتی را درازکرده ام سمتت . حالا هم بین صدای همهمه ی این همه ،زائر من فقط صدای تو را میشنوم نوید ایستاده ای همین جا کنار من و سعید دستت را گذاشته ای روی سینه ات و با ادب و احترام میگویی السلام علیک یا ابالجواد 💯~ادامه‌دارد...همراهمون‌باشید😉 📗 /
12.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره شهید از نماز عجیبی که شهید بادپا خواند😳 🌱
shhyd_ayh_shydyy_mtyy.mp3
3.9M
••🎶🖤•• |🎧| ◉━━━━━━───────     ↻ㅤ  ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆ به یک نگاهِ خدایی شهید خواهی شد شهید اگر بشوی، روسپید خواهی شد 🎙[] https://eitaa.com/ebrahim_babak_navid_delha
💌 😍🌸 🌷شما هم اگر کرامتی از شهدا دیدید برامون ارسال کنید(: ↯ 🆔@ya_fatemat_al_zahra ‌°•^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^ 🕊••ابراهیم‌‌بابک‌نوید‌دلها/کرامات‌شهدا-نمازشب🌙↯↯ https://eitaa.com/joinchat/2031288609Ce9fcf634b9
♥️🕊•°•°•°•° تا نفس می زنیم همه، تا دمی که ما زنده ایم یادمون نره از روی شهدا شرمنده ایم🥺 توی قصه ی عاشقی همیشه بازنده ایم فراموش نکنیم که از شهدا شرمنده ایم... رفیق،، به محفل شهدا خوش آمدی اگه الان اینجایی بدون شهدا دعوتت کردن✌️ همراهمون باشید⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f 21 مهر به مناسب تولد شهید نوری قرعه کشی کتاب شهید رو داریم جانمونید😉☝️
°•||•° دلت که‌ گرفت، با رفیـقی‌ درد و دل‌ کن که‌ آسمـانی‌ باشــد..🦋 این‌ زمینی‌هـآ؛ در کارٍ خـود مانده‌اند !! /🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
•••♥🌸••• مگہ‌ میشہ‌ بہ‌ شهدا متوسل‌ بشی‌ و دست‌ خالی‌ برگردی😉😍 🦋 🌱 ‌🦋لینڪ‌‌گࢪوه‌ذکࢪ↯ https://eitaa.com/joinchat/2455502859Ce3a0724733 ‌🦋لینڪ‌گࢪوه‌ختم‌قࢪآن↯ https://eitaa.com/joinchat/3245735947C1e77479f6c
📚 ماجرای عجیبی بود.....🦋 یک روز صبح فرمانده دلاور یکی از گــردان های لشگر از خواب بیدار می شود به شدت شروع به گریه میکند و بدنش میلزرد! قلم و کاغذ بیاورید! بچه ها از او می پرسند چه شده؟می‌گوید کاغذ بیاورید و شروع می‌کند به نوشتن... ساعتی بعد میگوید: «آقا امام زمان (عج) را در عالم رویا دیدم آقا یک لیست به من داد که در آن دویست و ده اسم بود فرمودند این اسامی همگی شهید می شوند.»🕊 او هر چه به یادش آمد نوشت ...✍🏻 در این لیست نام و شماره پلاک نوشته شده بود این فرمانده هر چه فکر می کند 32 اسم را بیشتر به خاطر نمی آورد بعد آن ها را دسته بندی می کند گردان شهادت1، گردان شهادت2، گردان شهادت3 و... اوایل پاییز سال 1362 بود که این لیست درست شد برخی که در این قضیه تردید داشتند شروع کردند به پیگیری و تطبیق نام ها با پلاک افراد.. همه شاهد بودند که مشخصات دقیق و درست بود برخی بچه های قزوین بودند عده ای از کرج.. و هر کدام یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند.. 🥺
مِــعـراجٌ الشُّــهَـدا
♥️🕊•°•°•°•° تا نفس می زنیم همه، تا دمی که ما زنده ایم یادمون نره از روی شهدا شرمنده ایم🥺 توی قصه ی
14.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نازدانه های شهید محمد رضا اسداللهی🥰❤️ 📆: شنبه: ۱۴۰۲/۵/۱۴ ساعت ۲۱:۰۰ به میزبانی: کانال ابراهیم بابک نوید دلها همراهان عزیز هر سوالی که دوست دارید از همسر شهید پرسیده بشه به آیدی زیر ارسال کنید↯↯ 🆔@ya_fatemat_al_zahra
مِــعـراجٌ الشُّــهَـدا
#کتاب‌_شهید_نوید📚 #روایت‌_دوم_‌همراه✍ خودمانیم نوید توی این چند سالی که گذاشتی و رفتی، کدام روز بود
📚 ✍ درخت هم مثل دل آدمیزاد است برای اینکه بزرگ شود و جان بگیرد رسیدگی می خواهد وقت گذاشتن میخواهد بریدن می.خواهد همان طوری که دل آدم با بریدن از خیلی چیزها بزرگ میشود مثل مادری که از پسرش دل می برد، مثل من. شاخ و برگ این درخت بالای سنگ مزارت دوباره پرپشت شده. این بار هم مثل دفعه قبل خودت اشاره میکنی به درختت که شاخه های اضافه اش را بیندازد یا با خودم از خانه قیچی درخت بری بیاورم و بیفتم به جانش و سبکش کنم؟ بار قبل که هنوز حرف دلم روی زبان نیامده بود نمیدانم سروکله ی باد از کجا پیدا شد و شاخه ی به آن پهنی افتاد روی زمین من که میدانستم کار توست. ولی مسئول اینجا باورش نمیشد میگفت شما درخت را بریدید و باید خسارت بدهید تو بگوپسرم من به من پیرزن مگر زورم به این درخت میرسد! حق دارد. بنده خدا نمی داند وقتی که بودی چطور کمک حال من و پدرت بودی نمیداند محال بود من و پدرت کاری از تو بخواهیم و انجام ندهی یادش به خیر هر موقع با هم میرفتیم شمال شما بچه ها سربه سر من میگذاشتید و می گفتید درخت ها از دست تو آرامش ندارند وقتی تو را قیچی به دست می بینند لرزه می افتد به تنشان خود به خود برگ و بارشان می ریزد! کاری به دارو درخت نداشتم که روزگار بخت من را با درخت های زیتون گره. 💯~ادامه‌دارد...همراهمون‌باشید😉 📗 /