6.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 «جشنواره وطنفروشی»
🔶🔷 میثـــــاق🔷🔶
@mesagh
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
✅🌴https://eitaa.com/mesagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تحریم اروپایی روسیه به تورم بیسابقه و توزیع کوپن مواد غذایی در بین مردم فرانسه ختم شد!
🔶🔷 میثـــــاق🔷🔶
@mesagh
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
✅🌴https://eitaa.com/mesagh
5.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تصاویری از واقعیت خیابانهای مرکزی پاریس که در رسانههای غربی به نمایش در نمیآید!
🔶🔷 میثـــــاق🔷🔶
@mesagh
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
✅🌴https://eitaa.com/mesagh
بیانیه بریتانیا، فرانسه و آلمان:
🔹برنامه هسته ای ایران پیشرفته تر شده و امنیت بین المللی را تهدید می کند.
🔹ایران سطح غنی سازی اورانیوم را افزایش داده و آن را به سلاح هسته ای نزدیک کرده است.
🔹ایران در جهت شکست کامل توافق هسته ای حرکت می کند.
اتحادیه اروپا:
🔹ما نگران هستیم که ایران به غنی سازی اورانیوم بسیار فراتر از آستانه توافق هسته ای ادامه دهد.
🔹ما از ایران می خواهیم هیچ کار دیگری در رابطه با غنی سازی اورانیوم آغاز نکند.
🔹ایران مجموعه ای از اقدامات مغایر با برجام را اتخاذ کرده است.
🔶🔷 میثـــــاق🔷🔶
@mesagh
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
✅🌴https://eitaa.com/mesagh
9.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥پیشکسوت استقلال: فرهاد مجیدی بین پول و هوادار، پول را انتخاب کرد
محمد نوری :
🔸فرهاد الان هم که باتجربهتر شده مثل دوران جوانی نسنجیده عمل کرد.
🔸فرهاد مجیدی از استراماچونی که بالاتر نیست ولی این قهرمانی را به کام هواداران تلخ کرد.
🔸اولویت فرهاد باید استقلال میبود؛ حتی اگر میترسید سال بعد قهرمان نشود ولی هواداران حمایتش میکردند.
🔶🔷 میثـــــاق🔷🔶
@mesagh
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
✅🌴https://eitaa.com/mesagh
🌐 مورد توجه تمام امت اسلامی
حاج طالع باقرزاده از ۴ روز پیش دست به اعتصاب غذا زده است
🔸حاج طالع باقرزاده، روحانی مبارز و رئیس جنبش اتحاد مسلمین در آذربایجان اقدام به اعتصاب غذا کرده است. خود این روحانی این خبر را اعلام کرده.
🔸 وی روز جمعه در بیانیه ای کتبی خطاب به مدیریت زندان قبوستان محل گذراندن دوران محکومیت خود اعلام کرد که توهین به ساحت مقدس الله جل جلاله در زمان شکنجه های اخیر مومنین در اداره پلیس سبب این اقدام او است.
طالع باقرزاده با اشاره به اینکه همه این توهین ها و تحقیر ارزش های انسانی، اقدامی غیرقابل قبول علیه دین و انسانیت است، او گقت: اگر عاملان این جنایت که در جریان شکنجه در سازمان امنیت کشور اقدام به این حرکات وحشیانه و تحقیرآمیز کردهاند مجازات نشوند، بر این اقدام (اعتصاب غذا) تا شهادت پافشاری خواهد کرد. وی در عین حال گفت: این شکنجهها و توهین به اعتقادات دینی برای هر انسان باوجدان باید مایه نگرانی باشد.
🔸 مقاومت اسلامی آذربایجان #حسینیون در بیانیهای به شدت این جنایات رژیم صهیونسیتی الهام علیاف را محکوم و نسبت به عواقب آن و حفظ جان حاج طالع به رژیم هشدار داد
🔶🔷 میثـــــاق🔷🔶
@mesagh
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
✅🌴https://eitaa.com/mesagh
الف لام و داستانسرایی در خصوص شب ۱۵خرداد۴۲
[صفحه ۱ از ۲]
#اختصاصی|| الفلام تحریف؛ پرونده ویژه روزنه در نقد #الفلامخمینی/ یادداشت ۷
🔹تمایل نویسنده الف لام خمینی به برخی داستانسراییها و خیالپردازیها و تلاش برای تبدیل آن به متن تاریخی، موجب شده پیرامون بازداشت امام در شب ۱۵ خرداد ۴۲ نیز به داستانی ساختگی استناد کند!
معالاسف در روزگار حاکمیت روحانیت و نظام جمهوری اسلامی، برخی جریانهایی که به ظاهر مأموریتشان ثبت حقایق تاریخی است دانسته یا ندانسته در تحریفگری مشارکت دارند و در تولید پارهای متون خیالانگیز و غیرواقعی به نام تاریخ شفاهی، زمینه تحریفگری عدهای دیگر را فراهم میآورند و در نتیجه، مشتی خیالپردازی و افسانهسرایی با تاریخ خلط میشود!
بخشی از داستان ساختگی مندرج در الفلامخمینی را که متأسفانه از زبان بانوی امام و به عنوان خاطرات آن بانوی بزرگوار منتشر کردهاند، در پی میآوریم:
... آقای خمینی بیدار بود؛ مثل هر شب؛ برای خواندن نماز شب. صدای هیاهو را شنید. بر بالین همسرش نشست و آهسته صدا زد: «خانم!» ساعت 2:30 بامداد 15 خرداد 1342 بود. «... آمدهاند مرا بگیرند. ناراحت نشو؛ هیچ صدایی درنیاید. بقیه را بیدار کن و به آنها سفارش کن که آرام آرام باشند...» اینها را گفت و برخاست. رفت که لباس بپوشد... ناگهان صدای کوبیده شدن لگدی به در ورودی خانه بلند شد. هیاهو بالا گرفت... فریاد آقای خمینی سکوت اهل خانه را شکست: «چه خبر است؟ چرا اینقدر سر و صدا میکنید؟ همسایهها خوابند؛ مزاحم همسایهها نشوید!» در ورودی با آخرین لگد شکست و نیروهای ویژه وارد خانه شدند. فرماندهشان پرسید: خمینی کجاست؟ «[خمینی] دست روی سینهاش (گذاشت)[؟!!] و با پوزخند گفت: اینجاست... من خمینی هستم. من روحالله خمینی هستم. به کسی کاری نداشته باشید.»... فرمانده پرسید: خودت هستی؟ «او گفت: بله، خودم هستم. این وقت شب چه کار دارید؟ دو، سه نفر با دستپاچگی گفتند بفرمایید برویم.»...(الف لام خمینی، صص318-317)
🔹از نویسنده الف لام خمینی که ادعای بیطرفی در گردآوری وقایع تاریخی دارد و قاعدتا باید تمام ماخذهای متقدم و معتبر را لحاظ قرار دهد، جای سؤال است که چگونه در بازخوانی وقایع دستگیری امام ناگهان تمام منابع و اسناد متقن را به کناری وانهاده و صرفا از روی یک منبع متأخر (که به نام خاطرات بانوی امام بیرون دادهاند) بدون وارسی، بررسی و راستآزمایی دوبارهنویسی کرده است!
لیکن آنچه که در کتاب نهضت امام آمده و از زیر نظر امام گذشته را نادیده انگاشته است؛ در صورتی که آنچه در کتاب نهضت امام آمده تنها ده سال پس از فاجعه دردناک خرداد خونین بوده است و آنچه از زبان بانوی امام آورده شده است- فرضاً که از زبان آن بانوی بزرگوار باشد- پس از گذشت نزدیک نیم قرن از آن روز سیاه بوده است و بیتردید انسان هر چند از حافظه قوی برخوردار باشد، خواه ناخواه پس از گذشت پنجاه سال، چه بسا دچار نسيان یا خطا شود و جزئیات رویدادها را به هم خلط کند.
اینجا ارزش کار محقق تاریخ مشخص میشود که تا چه اندازه قدرت تجزیه و تحلیل منابع و تشخیص سره از ناسره دارد.
در کتاب نهضت امام درباره رویداد شب 15خرداد چنین آمده است:
... سر و صدای ناهنجار و غیر عادی، او را متوجه یورش دژخیمان شاه کرد. فوراً از جا برخاست و حاج سید مصطفی را که در حیاط در کنارش خوابیده بود بیدار کرد:
مصطفی! بلند شو، مثل اینکه آمدند؟
سید مصطفی چشم باز کرد و در جای خود نشست. ساعت 4 پس از نیمه شب را نشان میداد. پدر را دید که به سرعت لباس میپوشد، زمزمه گنگ و مبهمی از خارج به گوش میرسید. نتوانست باور کند که این مزدوران شاه هستند که هجوم کردهاند. از جای برخاست و خود را به پشتبام رسانید. دید سراسر کوچه و اطراف منزل پر از سرباز مسلح و کماندو است که برق اسلحههای گرم و سرد در دست آنان منظره وحشتناکی پدید آورده بود.
امام به پشت در آمده و گوش فرا داد. یقین کرد که ارتش شاه برای دستگیری او یورش آورده است... صدای ضجه و ناله آن چند نفر که تحت شکنجه دژخیمان، سرسختانه مقاومت میکردند به گوشش رسید... سخت خمینی را برآشفت و خشمناک ساخت به طوری که دیگر نتوانست تحمل کند... امام از خانه بیرون آمد و با صدای رسا اظهار کرد: «روحالله خمینی منم! چرا اینها را میزنید؟»... حاج سید مصطفی که از بالای بام ناظر جریان بود به شدت تحت احساسات قرار گرفت و خواست خود را از ارتفاع پنج متری به داخل کوچه بیفکند و تا آنجا که ممکن است از دستگیری پدر ممانعت به عمل آورد! امام که از داخل ماشین متوجه تصمیم خطرناک او شده بود با حرکت دست او را از این کار منع کرد... حاج سید مصطفی روی نهی و منع پدر از پایین پریدن منصرف شد، لیکن با تمام نیرو فریاد سر داد که: «... مردم خمینی را گرفتند»...(نهضت امام خمینی، ج1، صص511-509
🔶🔷 میثـــــاق🔷🔶
@mesagh
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
✅🌴
الف لام و داستانسرایی در خصوص شب ۱۵خرداد۴۲
[صفحه ۲ از ۲]
از نویسندگان کتاب خاطراتی که به نام بانوی امام منتشر شده، نمیتوان خرده گرفت. چه بسا خلط و جهل یا علل دیگری درمیان بوده لیکن میگویند «شنونده باید عاقل باشد»!
کسانی که ادعای تاریخنگاری دارند و تمام جوایز معتبر داخلی را به خاطر تولید اثر فاخر درو کردهاند(!) نباید تحقیق کنند؟!
اکنون بایسته است به متن الفلام پیرامون چگونگی بازداشت امام در شب ۱۵خرداد۴۲ - که در بالا ذکر شد- نظر کنیم تا روشن شود که نوشتار بهبودی تا چه اندازه با معیارهای متن متقن تاریخی فاصله دارد:
وی آورده است که:
«... آقای خمینی بیدار بود، مثل هر شب، برای خواندن نماز شب، هیاهو را شنید ساعت 2:30 بامداد بود و...»!
اولاً روشن نیست که امام در آن ساعتی که مأموران برای بازداشت او هجوم آوردند بیدار بوده باشد و چه بسا نماز شب را نیز به جا آورده بود.
دوم، ساعت هجوم مأموران برای بازداشت امام از ساعت 3:30 گذشته بود و بازداشت امام حدود ساعت 4 روی داد.
نویسنده الف لام خمینی که گزارشهای ساواک و شهربانی را «وحی منزل» میداند و پیوسته به آن استناد میکند، چگونه گزارش بلند بالای رئیس شهربانی قم را ندیده یا دیده و از روی آن دید محققانه! سطر نخست گزارش را خوانده و از همان سطر دریافته است که بازداشت امام ساعت 2:30 بوده است؟!
متن گزارش سرهنگ پرتو، رئیس شهربانی قم چنین است:
...ساعت 2:30 صبح (پس از نیمه شب) روز 42/3/15 سرکار سرهنگ بدیعی رئیس ساواک قم تلفناً به اینجانب اطلاع داد که برای مذاکراتی فوراً به ساواک بروم. پس از رفتن به ساواک مشاهده شد سرکار سرهنگ مولوی با عدهای از مأمورین ساواک تهران در آنجا هستند. موضوع دستگیری خمینی مطرح گردید...
ساعت3:30 صبح، عدهای مأمور ساواک تهران به طور متفرقه به اتفاق راهنمایان ساواک قم و شهربانی به منزل خمینی و دو منزل دیگر مورد نظر اعزام گردیدند و خمینی را که در منزل دامادش بود دستگیر نموده... در جریان دستگیری فقط یک نفر در منزل خمینی قدری مجروح و یک نفر که قصد داد و فریاد داشته دستگیر و از داد و فریاد او جلوگیری و پس از دستگیری خمینی آزاد شد و پیشبینی میشد که در منزل خمینی عدهای مستحفظ وی باشند، لیکن در موقع دستگیری غیر از دو نفر مزبور در منزل وی کسی نبود... ضمناً خمینی در آن موقع بیدار و لباس پوشیده، حاضر و خود را معرفی نمود که روحالله خمینی من هستم به دیگران کاری نداشته باشید... (نهضت امام خمینی، ج1، ص513-512)
سوم، مأموران رژیم شاه که برای بازداشت امام بیت او را در میان گرفته بودند سخت تلاش داشتند که سر و صدایی ایجاد نشود و همسایهها و دیگر مردمان در هنگام بازداشت امام، خبردار نشوند و آشوبی روی ندهد. از این رو بنا به گزارش رئیس شهربانی که در بالا آمد یکی از ساکنان بیت «که قصد داد و فریاد داشت دستگیر و از داد و فریاد او جلوگیری شد».
بنابراین چگونه پذیرفتنی است که مأموران برای ورود به منزل سیدمصطفی لگد به در بزنند نه یک بار، بلکه بنا به متن مندرج در خاطرات بانوی امام، چند لگد به در بزنند؟!
که بیتردید هر لگدی صدای مهیبی را طنینانداز میکرد! آیا میتوان گفت این لگدپرانیها! هیچ واکنشی هم در آن محل و منطقه پدید نیاورد و آب از آب تکان نخورد؟!
کماندوها و چتربازانی که به بیت امام یورش بردند، نه در زدند و نه به در کار داشتند بلکه از دیوار و بام به درون حیاط پریدند. اگر بنا بود که به منزل سید مصطفی یورش کنند بیتردید به شکستن در نیازی نبود و از همان راه وارد میشدند که به بیت امام ورود کردند!
چهارم، یک انسان اندیشمند و آزاده که از عقل سلیم برخوردار باشد آن گاه که میداند برای بازداشت او آمدهاند و شخصاً نیز قصد فرار ندارد هیچگاه نمینشیند و انتظار نمیکشد تا مأموران به منزل او یورش برند و همسر و فرزندان او را بلرزانند و در برابر خانواده او را دستگیر کنند!
پنجم، امام از غیرت و شرافت فوقالعادهای برخوردار بود. بیتردید هیچگاه وجدان او نمیپذیرفت که اجازه دهد دژخیمان بیپروا و بیحیای رژیم شاه به حریم زندگی او گام بگذارند و به منزلی که خانواده محترم او در آن زیست میکنند تعرض کنند. از این رو- همانطور که پیشتر آورده شد- امام به محض دریافت اینکه برای بازداشت او آمدهاند بیدرنگ از منزل فرزندش بیرون آمد و حتی درنگ نکرد که عبای خود را دوش کند. بگذریم از پرسشهای دیگری که از پنداربافیها و خیالپردازیهای بالا مطرح میشود که امام چه اصرار داشتند که همگی اهل منزل را هنگام بازداشت او از خواب بیدار کنند و چه برآیندی بر آن بار بود و بگذریم از اینکه در آن شب، جز خانم امام و خانم سید مصطفی خمینی و دو کودک خردسال او- حسین و مریم- کسی در آنجا حضور نداشت!
🔶🔷 میثـــــاق🔷🔶
@mesagh
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
✅🌴https://eitaa.com/mesagh