eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
188.2هزار عکس
170.8هزار ویدیو
2هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
23.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 این ویدیو حرف‌های صاف و ساده یک پدر درباره شفا گرفتن دخترش است جملات پایانی اگر  نامفهوم هست اینجا نقل به مضمون بخوانید: ▪️رسیدم خونه دیدم داره دوتا پاشو تکون  میده. یه کاشی از حرم امام رضا داشتیم بچه یک ساله خم شد سرشو گذاشت رو کاشی حرم آقا... دیگه نمیتونم صحبت کنم!😭
هدایت شده از mesaghمیثاق
بدون شرح !
هدایت شده از mesaghمیثاق
قشنگ ترین قاب دیشب !
هدایت شده از mesaghمیثاق
خوشم میاد که دیگه فراخوان براندازا به کتف چپ و راست خودشونم نیست!
هدایت شده از mesaghمیثاق
. ♻️ روزنامه‌های حامی فتنه از اقدام اخلاقی حداد‌عادل ذوق‌زده شدند! چه صحنه‌ای بهتر از این برای تبرئه فردی که باقی بر فتنه و باغی بر انقلاب بوده؟ فکر می‌کنید اگر یکی از چهره‌های انقلابی، مخالف دولت غربگرای روحانی که با صراحت لهجه‌اش امان فتنه‌گران را بریده و برای دفاع از انقلاب و ارزش‌های دینی شمشیر زده، زخمی شده و بغض و کینه‌اش در دل منافقین داخلی است، در همین جمع به آقای حداد عادل سلام می‌کرد، جناب‌شان با همین کم و کیف اخلاقی که با خاتمی برخورد کرده، با او برخورد می‌کرد؟!
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ بانک‌ها به جای مردم به خودشان وام می‌دهند! 🔹 آن جایی که باید، وام نمی‌دهند؛ ولی آنجایی که نباید، حسابی دست‌ودل‌باز می‌شوند! 🔹طبق قانون جهش مسکن، بانک‌ها وظیفه دارند حدود ۳۶۰ هزارمیلیارد تومان تسهیلات به این طرح اختصاص دهند، اما بانک‌ها روی هم رفته فقط ۴ درصد از این میزان را پرداخت کرده‌اند! 🔹اما از آن طرف، چند ده برابر حد قانونی، کرده و در قالب تسهیلات به حلقوم شرکت‌های خودی ریخته‌اند! طبق معمول در این تخلف هم پیشتاز هستند! خودمانی❗️❗️❗️
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️ بانکداری خودمانی❗️ آمار وحشتناک رسمی❗️ آقای رئیسی جراحی سفره مردم را ول کنید به جراحی بانک ها رو آورید 🔹چندی پیش بانک مرکزی بنا به تکلیفی که در قانون بودجه معین شده، دست به انتشار تسهیلات پرداختی به کارمندان بانک‌ها و مؤسسات اعتباری زده است. 🔸بنا به اطلاعات منتشر شده از مجموع ۳۰ بانک و موسسه اعتباری؛ تسهیلات پرداختی بانک‌ها به کارکنان خودشان به حدود ۱۶۴ هزار و ۲۶۳ میلیارد تومان رسیده است! یعنی میانگین هر کارمند ۷۷۷ میلیون تومان تسهیلات گرفته است! 🔹همین بانک‌ها که در اعطای وام‌های درشت، کم‌بهره و با دوره بازپرداخت طولانی‌ به کارمندان خود کلی دست‌و دل‌بازی می‌کنند در برابر تکالیف قانونی برای به شدت خسیس هستند! برای مثال می‌توان به وضعیت تسهیلات‌دهی در حوزه اشاره کرد. 🔸آمارها نشان می‌دهد بانک‌ها به قانون «جهش تولید مسکن» به شدت بی‌توجهی کرده‌اند. به‌طوری که از ۲۷ بانک و موسسه اعتباری کشور فقط ۱۹ بانک آن هم کمتر از ۵ درصد از سهم تعیین شده توسط بانک مرکزی را پرداخت کرده‌اند! از بین این ۱۹ بانک هم عملکرد ۹ بانک صفر بوده! 🔺ظاهرا فقط وام‌هایی که به مسکن یا به هدف افزایش جمعیت، ازدواج یا ضروری به مردم پرداخت می‌شود، تورم‌زا هستند، وام‌ها به کارکنان خودی خاصیت آنتی‌تورمی دارند! 🔺پ.ن: یک کردید که مستقیم در بود. جراحی بعدی را دوباره سراغ مردم نروید. جراحی دوم را این‌بار در بانک‌ها انجام دهید. کاری کنید که مردم نفس بکشند. بانک‌ها را منضبط کنید و آن‌ها را در مسیر توسعه اقتصاد مولد قرار دهید؛ آن وقت همه مردم خیرش را خواهند دید.
هدایت شده از mesaghمیثاق
🧚‍♂️🧚‍♂️🧚‍♂️🧚‍♂️ «ممنونم» رفت و آمد زیاد مردم را می دیدم.ولی مدتها بود در این گوشه ی تنگ و کسالت بار اسیر بودم روزها و شب ها با بی حوصلگی میگذشت گویی خودم با خودم قهر بودم. دلم میخواست مثل بقیه غمگین داخل می‌شدم و با دلی آرام از آنجا خارج می شدم.ولی... تا اینکه روزی دختر بچه ای زیبا با مادرش از کنار من می‌گذشت. که یک دفعه پایش لغزید.من هول شدم،فریاد زدم: مواظب باش، مواظب باش ولی او نقش زمین شد. بطری آبی هم که در دستش داشت از دستش رها شد و محکم به دیوار خورد. آب قمقمه به سرعت بیرون ریخت.من وحشت کردم. آب سمت من می آمد. خودم را به دیوار چسباندم. ولی آب من را با خودش از آن گوشه کند و تا وسط چارچوب در برد. کمی عصبانی شدم.تمام بدنم خیس آب شده بود. با دستم آب روی تنم را کمی کنار زدم. کمی بعد، پیرمردی به سمت من آمد و با پایش بدون اینکه بخواهد، من را مسافت زیادی پرتاب کرد. با صورت روی زمین و روی سنگ های زیبای آنجا ولو شدم. سرم گیج می رفت، قفسه سینه ام درد گرفته بود.سرم را بلند کردم. هنوز منگ بودم که الان کجا هستم؟ که ناگهان پسری جوان با قدی بلند، موهای فر شده و پوششی عجیب و غریب من را با کشیدن کوله اش به روی زمین با خود برد. هرچه تلاش کردم که با اون نروم، نشد کمی جلوتر، لبه ی برآمده ی دری بزرگ دیده می‌شد. خوشحال شدم. حالا دیگر نمی توانست من را به زور با خود ببرد. ولی در کمال تعجب دیدم، به لبه ی در که رسید، کوله اش را بر شانه اش انداخت. من که داخل بند کوله گیر کرده بودم به ناچار بر دوشش سوار شدم و با او رفتم. محکم با دست هایم به کمرش کوبیدم : «لعنتی من رو بزار زمین، منو کجا میبری؟ با اون قیافه ی عجیبت، آهای با توام کَری؟ ولی هیچ فایده ای نداشت. چند متری جلو رفت و بعد روی فرشی نشست و شروع به خواندن کتاب کوچکی کرد. خودم را به سختی از بند کوله رها کردم و روی قالی افتادم: «آخی... وای چقدر روز بدیه!! خسته شده بودم. چشمانم را بستم تا کمی بخوابم. لحظاتی بعد، با صدای چندین مرد، بیدار شدم : «من اینو لول می کنم، شما اون یکی رو بردار. دِ دست بجنبون دیگه... از جایم کنده شدم. خواستم از روی قالی فرار کنم. تلو تلو خوران، خودم را به لبه ی قالی رساندم. ولی مردی با لباس سرمه ای، آستینش را به سمت من آورد و من اتفاقی داخل آستینش افتادم: «وای خدای من... این چه شانسیه من دارم؟ مرد آنقدر دستش را تکان می داد که داشتم بالا می‌آوردم : «تو رو سر جدت بذار من برم.» ولی هیچ فایده ای نداشت. دستش کمی پایین آمد. جمعیت زیادی از انجا دیده می شد.به دست مرد چوب نرمی بود که با آن به شانه های مردم میزد. _اینجا کجاس؟ چه بوی خوبی!چه حس دلنشینی! دست مرد پایین و پایین تر آمد و من قِل خوردم و روی سر یک نفر دیگر افتادم. بالا را نگاه کردم.من از آستین مردی که بالای چهار پایه بود افتاده بودم. مردی که روی سرش افتادم، کمی کم مو بود. خودم را به دوشاخه ی مویش سفت چسبیدم. میان این جمعیت نمی شد حتی درست نفس کشید. آن مرد با سختی زیاد خودش را به کنار پنجره ای زیبا رساند. سرش را بر روی پنجره گذاشت و به پهنای صورت شروع به گریه کردن، کرد. فضای داخل آن پنجره چقدر زیبا بود. چراغ های سبز و بوی عطری دل انگیز. موهای مرد را رها کردم و خودم را مانند برگ خزان به داخل پنجره انداختم. وسط یک دنیا پول افتادم. از کم تا زیاد، از کهنه تا نو . به روبرو نگاه کردم، این است غریب طوس؟ برای دیدار او بود که این همه روزانه آدم ها می آمدند و می رفتند؟ مِهر او را مدت ها در دلم داشتم،کسی که غصه های مردم را پیش خودش نگه می‌داشت و روی لب هایشان خنده را نقاشی می کرد. با چشمهای پر از اشک، آرامگاهش را نگاه کردم : «ممنونم که امید یه سنگریزم ناامید نکردی، از میون لولای در، تا اینجا آوردیش. شاهی به خدا برای تو کمه، خیلی کم... ✍️ به قلم: سرکار خانم آمنه خلیلی ــــــــــــــــ (تاری‌نو_نوایی‌نو_ مسیری‌ن
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔰علوم انسانی، فوتبال و رفتار جمعی! 🔻 عمده جامعه‌شناسان و در کل متفکران علوم انسانی در ایران، در جهت خار و خفیف کردن ایران و سنت‌های ایرانی قلم می‌زنند و مشخصاً چه از طرف نهادهای داخلی و چه بین‌المللی، پروژه‌های تعریف شده در جهت سوق دادن جامعه برای توسعه‌ی تک‌خطی (اروپامحور) را تئوریزه می‌کنند! 🔻 کار جامعه‌شناسان ایرانی به ویژه در این سال‌ها اتخاذ یک جزء مثل رفتار یک ایرانی در یک گوشه از ایران و آن به کل بوده و در این رابطه کتاب‌هایی در جهت سرزنش ایرانی‌ها نوشته شده است. سرزنش از این جهت که سنت‌های ایرانی سبب به وقوع پیوستن آن جزء می‌شود و در مرحله بعد، اگر خواهان ترقی و تجدد هستیم باید نمونه‌های غربی را الگوی خود قرار دهیم! 🔻 به عنوان مثال کتاب «ما، ایرانیان» اثر مقصود فراستخواه و یا «ما چگونه ما شدیم» اثر متفکر بزرگ صادق زیباکلام! 🔻 در همه جای جهان، عموما بدنه‌ی لمپن در هر طبقه از جامعه (استثنا هم وجود دارد) اهتمام جدی در استادیوم رفتن مخصوصا فوتبال را دارند که به نوعی عصاره رذایل هر جامعه به شمار می‌روند(استثنا هم وجود دارد). این نوشته از یک نمونه با فراوانیِ زیاد و همیشه به وقوع پیوسته در جریان عادی زندگی و به خصوص ورزشگاه‌های اروپایی به یک کلِ می‌رسیم. این نمونه، نه شرق اروپا که در اروپای غربی و در جایی که فوتبالیست سیاه‌پوستِ برزیلی، وینیسیوس جونیور به‌خاطر سیاه‌پوست بودن، توسط بخش زیادی از ورزشگاه با صدای ، مسخره و تحقیر و در آخر اشکش سرازیر می‌شود! هرچند که توسط مسئولان لالیگا دلجویی می‌شود اما به گفته آنجلوتی، سرمربی رئال مادرید، این دلجویی‌ها در کم شدن رفتارهای در اسپانیا تاثیری نداشته و حتی بیشتر هم شده است! 🔻 اگر قرار باشد از تک تک رفتارهای نژادپرستانه در ورزشگاه‌های اروپایی در این مطلب یاد شود، کم نخواهد بود و رفتار جمعی مردمان برتر جهان از نظر پروژه‌بگیران ایرانی را به خوبی نشان می‌دهد و حاکی از آن است که و حذف نژادهای غیرِ سفید در سفیدها، رسوخ کرده است و حتی نشان می‌دهد که چگونه غرب، غرب شد؟! 🔻 نمونه دیگر، رفتار شگفت‌انگیز مربی استقلال در بازی دیشب مقابل پرسپولیس بود. عصبی، خشونت‌آمیز و بچه‌گانه! رفتاری که اگر در یک مربی ایرانی دیده می‌شد، پروژه‌بگیران، سعی در تعمیم آن و عصبی نشان دادن به کل ایران می‌کردند! 🔻 علوم انسانی در دانشگاه‌ها، عملکرد مشابهی دارند. خفیف نشان دادن آنچه که در غرب به عنوان کژکارکردی اتفاق می‌افتد و بزرگنمایی و از جزء به کل رسیدن در رفتارهای غلط ایرانی‌ها! ♦️همه و همه سرکوبِ علمیِ سنت‌های ایرانی و حل شدن ایران در جهانِ سفیدمحور است! _________________
هدایت شده از mesaghمیثاق
42.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 پروژه‌بگیران، موز پرتاب می‌کنند! 🔻 پروژه‌بگیران ایرانی مانند هم‌تبارانِ خود در جوامع دیگر، با تحقیر بومی بودن رسم و رسوم، رفتارها و نهادها، فریاد می‌زنند که ما به مقامِ انسانیت نرسیده‌ایم و جلوی ما به عنوان موجود تکامل نیافته، موز پرتاب می‌کنند!