📌 بازنمایی یا وانمایی دین؟
[دین در سریالهای آمریکایی چگونه روایت میشود؟]
🔹 مقدمه
امروزه iptvها و vodها در حال خارج کردن تلویزیون از سبد رسانهای مخاطبان فیلم و سریال هستند؛ مزیتهایی همچون تعداد بیشمار فیلم و سریال و حذف محدودیت "جدول پخش زمانی" سبب شده که در زمینه فیلم و سریال، برودکست آرامآرام به تکنولوژی حاشیهای تبدیل شود. به عنوان مثال تنها در فیلیمو حدود ۳۰ هزار اپیزود فیلم و سریال وجود دارد و هر سال حدود ۱۰ هزار اپیزود نیز به آن اضافه میشود. سریالهای خارجی بخش عمدهای از محتوای vodهای داخلی را تشکیل میدهند و به همین دلیل اثرات فرهنگی آنها نیازمند تحلیل جدی است؛ خصوصا با توجه به اینکه تاثیرات سریال معمولا تدریجیتر، پنهانتر و عمیقتر از فیلم است.
این سریالها آسیبهای متعدد شناختی و احساسی دارند که بر دینداری مخاطب موثر است، اما در این نوشتار تنها به "تصویر کلی ارائه شده از دین" در این سریالها میپردازیم.
🔹 خطوط کلی روایت دین در سریالهای آمریکایی
در ادامه به ۴ خط کلی پرتکرار در سریالهای آمریکایی اشاره خواهیم نمود، که با دقت در لایههای داستانی آنها پنهان شدهاند:
🔹 ۱- دین: فرزند جهل
در بسیاری از این سریالها، دین برساخته ذهن بشر است تا آنچه علم تجربی توان تبیین آن را ندارد، توضیح دهد و اضطراب مواجهه با جهان ناشناخته را از بین ببرد. به عنوان مثال در سریال see (کلانتولیدی از apple-tv) مردم نابینا و بدوی که سالها پس از نابودی تمدن فعلی، در ساختمان یک سدّ زندگی میکنند، دیوارهای بتنی و صاف سدّ را دیوار خدایان میخوانند، چون توضیح دیگری برای علت پیدایش آن نمییابند. به همین ترتیب، هر پدیده ناشناختهای با پسوند "خدایان" خطاب میشود.
🔹 ۲- دین: آیین جامعه برای پرستش خود
"جامعه، خویشتنِ خود (ارزشها، ساختار روابط و غیره) را در قالبی آیینی به نام دین میسازد و سپس آن را میپرستد." این عبارت، جانمایه نظر برخی جامعهشناسان متقدم در مورد حقیقت دین است. عقیده باطلی که سعی کردهاند با مطالعه دین در اقوام بدوی (مثلاً توتمپرستی) آن را به صورت قاعدهای جهانشمول به اثبات برسانند. این رویکرد، دقیقا در برخی سریالها دنبال میشود؛ یعنی به جای حمله مستقیم به ادیان توحیدی، از خلال نقد ادیان در جوامع بدویتر و سپس القاء گزارههای کلی در مورد دین، همه ادیان مورد هدف قرار میگیرند.
🔹 ۳- دین: ابزاری برای سرکوب
در سریال see آنجا که دو منجی نوجوان در حال سفر برای یافتن خانه روشنگری House of Enlightenment به عنوان نقطه شروع تمدن جدید هستند (که ارجاعی صریح به عصر موسوم به روشنگری Age of Enlightenment در قرن ۱۸ و آرمانهای اومانیستی آن دارد)، از زبان پیرزن ساحر مهربان، که از همراهی آنها بازمانده، میشنویم که: "این بار تمدنی بسازید که در آن دین و سرکوب نباشد." در سریالهای متعددی دین به عنوان ابزار طبقه حاکم برای اعمال قدرت معرفی میشود؛ ابزاری برای طرد آنان که متفاوت میاندیشند و یا متفاوت عمل میکنند.
🔹 ۴- دین همان سحر است
در قرآن به کرّات از کافران نقل شده که آنان انبیاء را ساحر میدانستند. برداشت متداول آن است که ادعای کافران مربوط به تشابه سحر و معجزه بوده، اما قرائن کافی برای حصر ادعای آنان در این مورد وجود ندارد؛ ادعای آنان یکی بودن نبیّ و ساحر بوده و نه فقط یکی بودن نبوت و سحر. ساحر فقط آنکه سحر انجام میدهد نیست، بلکه ساحری یک نقش اجتماعی مهم است. ساحر در جوامع پیشین نقشهای متعددی همچون معنابخشی به زندگی، ارتباط با فرا ماده، اِخبار از غیب، ترسیم آینده و غیره داشته است. هرچند کارکردهای دین منحصر در این موارد نیست، اما شکل صحیح برآورده کردن این نیازها در انحصار دین حقیقی است. ساحر با اشغال این مناصب، خود را به جای نبیّ مینشاند. در سریالهای آمریکایی با ساحران مثبتی مواجهیم (مثلا پیرزن مهربانی که از آن گفتگو شد) که عهدهدار این نیازها هستند و به خوبی آن را برآورده میسازند. در این جوامع جای خالی برای نبیّ باقی نمیماند؛ چون اهمّ وظایف او به دست کس دیگری به خوبی در حال انجام است، بنابراین "ساحر همان نبیّ است". سپس از خلال بیان اینکه "ساحر، همان نبیّ است"، این دلالت پنهان شکل میگیرد که "نبی، همان ساحر است" و اینگونه نبیّ و ساحر یکی میشوند.
https://eitaa.com/mesagh