eitaa logo
MESBAHYAZDI.IR
31.5هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
147 فایل
پایگاه اطلاع رسانی و نشر آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی (قدس سره) ارتباط با ادمین: @mesbahyazdi_adm
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 | رسانه mesbahyazdi.ir دستخطی ویژه از توصیه مرحوم علامه مصباح یزدی و شهید نصرالله (قدس سرهما) به یکی از فرماندهان حزب‌الله را به زودی همزمان با روز دوم همایش رونمایی خواهد کرد. 📱 @mesbahyazdi_ir
🔴 | دستخط ذکر توصیه شده علامه مصباح یزدی و شهید سید حسن نصرالله به یکی از فرماندهان حزب الله لبنان (داستان شیرین این دستخط را، در رشته عکس نوشت مطالعه کنید.) 🔸️نوشته علامه مصباح یزدی (رضوان الله علیه): «بسم الله الرحمن الرحیم، یا مولای یا صاحب الزمان! اغثنی، أدنِنی، ادرکنی، صِلْنی بک و لا تقطعنی» 🔸️نوشته شهید نصرالله (رحمت الله علیه): «بسم الله الرحمن الرحیم؛ یا من اذا تضایقت الأمور فتح لها باباً لم تذهب الیه الاوهام. صل علی محمد و آل محمد و افتح لأموری المتضایقة باباً لم یذهب الیه وهم. یا ارحم الراحمین» 📱 @mesbahyazdi_ir
MESBAHYAZDI.IR
سرباز سید؛ داستان یک دست‌نوشته 🔸️سرباز سید بود؛ یعنی ما صدایش می‌زنیم سرباز سید. به قاعدۀ تشکیلات، فرمانده بود؛ از آن‌هایی که پروتکل امنیتیْ دانستن اسم، داشتن تصویر و خلاصه همه چیزشان را ممنوع می‌کند. خودش تعریف می‌کرد که چند سال قبل، آمد پیش حاج آقا؛ همان زمان که آیت‌الله مصباح یزدی به لبنان سفر کرده بود. 🔸️وقتی در جواب سؤالِ «حاج‌آقا چه توصیه‌ای کردن؟» گفت «دستورالعمل دادن که روزی هزار بار سورۀ توحید رو بخونم»، همه تعجب کردیم؛ چون می‌دانستیم حاج‌آقا اهل دستورالعمل‌های عینی نیست! فوق فوقش به نماز اول وقت تأکید می‌کرد. باقی توصیه بود... 🔸️چند سال بعد برای زیارت به قم آمد. وقت دیدار با حاج‌آقا، سرباز سید -با کمی خجالت- خودش را این‌طور معرفی می‌کند که من فلانی‌ام! همان که چند سال قبل مشرف شدم خدمت‌تان و گفتید روزی هزار بار «قل هو الله»‌ بخوانم. از خدا که پنهان نیست، از شما چه پنهان، به‌خاطر مشغلۀ زیاد، بعضی روزها نمی‌توانم هزار بار بخوانم، نه که هیچ نخوانم‌ها، نه!‌ می‌خوانم؛ اما کمتر... 🔸️تعریف می‌کرد که حاج‌آقا به‌خاطر مشغله‌های مقاومت خداقوت گفتند و از بین وسایل‌شان یک انگشتر در آوردند و گفتند: «نگران نباشید، ذکری یادتان می‌دهم که هم ساده‌تر باشد و هم فضیلت‌اش بیشتر.» چشم‌های سرباز سید از خوشحالی برق زد. علامه ادامه داد: «به جای آن‌که روزی هزار بار توحید بخوانی، روزی هزار بار بگو «السلام علیک یا صاحب الزمان». این انگشتر هم برای شماست!» 🔸️دیدار بعدی در بیروت بود؛ ماه رمضان! تا فهمید حاج‌آقا بیروت‌ آمده، رفت برای دیدار. سید هم از این دیدار خبر داشت. وقتی به حزب برگشت، سید پرسید «شو صار بالمحادثه؟» سرباز دست‌خطی را نشان سید داده بود. 🔸️علامه این‌بار دست‌خط نوشته و تأکید کرده بود این دعا را صد بار بعد از زیارت آل یاسین بخوان! سید می‌گوید «طبع‌لی!»؛ یعنی برای من هم چاپ کن. سرباز فوری دست‌خط را کپی می‌گیرد. سید نگاهی به خط علامه کرد: «بسم الله الرحمن الرحیم، یا مولای! یا صاحب الزمان! اغثنی، أدنِنی، ادرکنی! صِلْنی بک و لا تقطعنی!» 🔸️سید خودکارش را برداشت. با خطی ریزتر پایین دعا نوشت: «بسم الله الرحمن الرحیم؛ یا من اذا تضایقت الأمور فتح لها باباً لم تذهب الیه الاوهام! صل علی محمد و آل محمد و افتح لأموری المتضایقة باباً لم یذهب الیه وهم! یا ارحم الراحمین!» 📱 @mesbahyazdi_ir