-
مارالِ روزنامه نگار در سالگرد مرگِ مشکوکِ آرمان روزبه نامزد سابقش، در کافه ای که همیشه در آنجا با هم قرار میگذاشتند، نامه ای از آرمان دریافت می کند!
-
-
او به همراه دوستش دنبال سرنخ هایی از مرگ مشکوک آرمان نویسنده و روزنامه نگار میگردد. آنها همه ی رخداد ها را زیر و رو می کنند و به سرنخ های عجیبی می رسند!
-
-
چگونه آرمانی که یک سال پیش مرده است، برای مارال معشوقه اش نامه هایی عجیب ارسال کرده؟! قضیه ی تیمارستانی که آرمان در آن بستری بوده چیست و چه راز هایی پشت این قضایا پنهان شده؟! رمانی سراسر غافلگیری و هیجان.
-
-
خب خب بیاین که میخوام نظرم رو درباره ی این کتاب بهتون بگم. قهوه ی سرد آقای نویسنده واقعااا حرف نداره بنظرم؛ کتاب خیلی خیلی جذابیه. نسبت به اینکه نویسنده های ایرانی بیشتر در خصوص نظم خوبن و این کتاب نثره خیلی زیبا نوشتنش. هیجان این کتاب خیلی عالیه، جوریه که مشتاقید فصل های بعد رو زودتر بخونیدش. کشش خوبی داره و غافلگیری هاش عالین، عالی! در کل یک عاشقانه ی دارکه و خیلی جذابه. یکی از چیزای جالبی که داره اینه که پر از جمله های قابل تعامل و زیبائه. خب حالا که این همه نظر مثبت دادم نظر منفی هم درموردش میگم. موقعی که خوندمش تنها چیزی که خوشم نیومد این بود که موقعی که ساعت سه شب تمومش کردم یه رمز گشایی داشت داخل کتاب که باید حلش میکردی و اون موقع چون میخواستم بخوابم ذهنم رو درگیر کرد🙂😂. اما فرداش پیداش کردم و جالب بود ولی یه جورایی یکمی پایانش باز بود. درکل کتاب خیلی قشنگیه و حتما بخونیدش؛))
#نظرات - #ادمینمآلیس
-