May 11
ویژه نامه مشکات، سرزمین زیتون.pdf
6M
به نام او🌱
ویژهنامهٔ مشکات؛ سرزمین زیـــتــــون
از دل فلسطین، تا قلبِ واشنگتن...
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
با ما همراه باشید
🆔برای عضویت در نشریه مشکات، با آیدی @zahrasoorani6 در پیامرسان ایتا ارتباط بگیرید
𓊈🪔مشکات، چراغدانِ حقیقت𓊉
࿓𑁍✒ℰ。✒ℰ。✒ℰ。✒ℰ𑁍࿓
https://eitaa.com/meshkat_mag
https://zil.ink/basij_pfz_esf
ویژه نامه نشریه مشکات شهید جمهور.pdf
3.45M
🇮🇷 اللهم لا نعلم منهم الا خیرا 🇮🇷
📣 دومین ویژه نامه از نشریه مشکات دانشگاه فرهنگیان پردیس فاطمه زهرا(س) اصفهان منتشر شد .
🥀ویژه نامه شهید جمهور🥀
✅صاحب امتیاز : بسیج دانشجویی پردیس فاطمه زهرا (س) اصفهان
🔶مدیر مسئول: مرضیه عابدینی ندوشن
🔶سردبیر: زهرا سورانی
📄 قسمتی از آنچه در این ویژه نامه خواهید خواند :
💠سکنات او آراممان میکند
💠بهشتی عصر ما
💠سلام بر ابراهیم!
💠یک دم نیاسود
✍️ درصورت تمایل به همکاری و ارائه پیشنهادات و انتقادات خود می توانید از طریق راه ارتباطی زیر با ما همراه باشید:
@zahrasoorani6
#نشریه_مشکات
#شهید_جمهور
#ایت_الله_رئیسی
𓊈🪔مشکات، چراغدانِ حقیقت𓊉
࿓𑁍✒ℰ。✒ℰ。✒ℰ。✒ℰ𑁍࿓
https://eitaa.com/meshkat_mag
https://zil.ink/basij_pfz_esf
بسم الله
نخستینروز از آخرین ماه سال قمری
افلاک چنان پیوندی به خود دیدند که سینه مأمن گنجینهاش گمارده، گویا اصلاً دلیل گردش زمین حول خورشید، آن است که روزشمار به انتها رسیده، یکم ذیالحجه بر عالمیان تکرار شود.
اصلاً سپهرِ شب را میانگاری که خدا به ستارگانْ زینت بخشیده تا از آن شب به بعد، زمین را بر زمینیان چراغان کنند. ابرهای نقرهای را میپنداری که حریر نهاده تا از آن شب به بعد، به نوازش زلف کودکان سپری کنند، که همانا آسمانها و زمین را و هر آنچه در آنهاست نیافرید مگر به خاطر این خاندان.
بانوی خانه به چنان رشدی از عقل و کمال رسیده که تجلیاش ریشه دوانده و شاخ و برگش اوج گرفته، پهنه آسمان را شکافته است.
والسابقون السابقون را مصداق، اولائک المقربون را معیار، سن ازدواج فرا رسیده، تا دست در دست شایستهترین آفریدگان خدا بر لقب مولانا، صراط المستقیم را نُقْل کنند و بپاشند بر سر هر آنکه ذرهای تشنه اکسیر حق است.
فاطمهٔ صدیقهٔ مبارکه را، زهرای مرضیهٔ محدثه را، کوثر زکیهٔ مطهره را، محبوبه را، مشکات را، سیدة النساء را چه کسی همکفو خواهد بود جز او که خود ابوالیتامی و المساکین است؟ و هماو که ملقب گشت به اسدالله تا روبهان و گرگان، گستاخی زوزهکشیدن از خود به دور دارند؟
به راستی تاریخ به یاد دارد زمانی که زیباتر از این دونام کنار یکدیگر بدرخشند؟
علی و فاطمه!
رسول الله را خرده گرفتند که کوثرش را به ازدواج جوانی در میآورد که از مال دنیا جز زره و شمشیری ندارد و که میدانست که این زوج را حق تعالی در عرش برین پیوند داده و زهرا خود از پیشنهاد ثروتمندان و صاحب منصبان روز روی برگردانیده؟
و محمد هربار، با همان خوی رحماء بینهم از الهیبودن وصلتی سخن میگفت که از مقدرات آن مقام لایزال است.
تاریخ را بیپیوند زهرا و علی، فخری نخواهد بود که ذریهٔ این دلباختگان حقیقی و این عاشقان بیمثال، هماناناند که عروس فانی دنیا را به اکراه تحمل کردند تنها برای هدایت مخلوقاتی که اشرفشان نام گرفتهاند.
و مگر میتواند این عالمِ بیمقدار، زهرا را از احوال بندگان خدا غافل سازد هر چند در روز وصلتش با بوتراب باشد؟ مادر آب است دیگر! زلالتر از آب سراغ دارید؟ رخت عروسی برکند و سائل را نونوار ساخت و خود به لباس همیشگی به منزل شوی قدم نهاد و فخر نهفته در نگاه پدر را با اشک پاسخ گفت.
دست فاطمه را در دستان علی نهاد و این پیوند را نه به آن دو، که به عشّاق بیهمتای این خاندان تا یومالحشر تبریک گفت.
علی نتوانیم گشت، زهرا نیز!
زندگیمان را اما به زندگیشان میتوانیم نزدیک کنیم، صفا و صمیمیت و سادگی و مهمتر از آنها، عشق را تنها پیروان این مکتب و مذهب میتوانند بازیابند، عشق را در این خانواده بیابید و با آن، قدح لبریز از جاودانگی را سر بکشید. این شگرفواژهٔ سه حرفی، پیشکش خانهٔ سینههاتان.
✍🏻آلاء
🍃🍃🍃🍃🌺🌺🌺🍃🍃🍃🍃
|مشکــــات؛ چراغدان حقیقت...|
https://eitaa.com/meshkat_mag
May 11
هر ایرانی یک دعوت کننده برای خلق حماسهای دیگر
جامعهای که مسیر صحیح خود را در انتخابات و جمهوریت با حضور تمام اقشار موجود در آن جامعه پیدا کند، هیچگاه به شکست و سرافکندگی دچار نمی شود.
این مفهومی است که امام خمینی (ره) از عمق مبانی اسلامی به مردم و جامعه آن زمان تعلیم داد و به حد همان تعلیم اکتفا نکرد و خود، پیشقدم برای برهمزدن تصمیمات یکنفره و حکومت سلطنتی آن روز شد.
نظام دیکتاتوری پهلوی خود را عقل کل میدانست و تصمیماتی را اتخاذ میکرد که بعضاً خود نیز هیچ ارادهای در آنها نداشت و تنها باعث و بانی ورود کسانی به این مرز و بوم میشد که حق توحش از پول مردم این مملکت دریافت میکردند.
این ساختار دیکتاتوری پهلوی به حول و قوه الهی و عزم مردم عزیز ایران برچیده شد و جامعه اسلامی ایران به تمام دنیا اقتدار خود را نشان داد.
اما امروز، امروزی که ایران ما به تعبیر مقام معظم رهبری (مدظله العالی) از گردنههای حساس و سرنوشتساز مهم با همان اقتدار پیشین عبور کرده است ما چه وظیفهای داریم؟
آیا وظیفه ما این است که بیتفاوت به سرنوشت سیاسی خود باشیم؟
آیا دوریکردن از تعیین سرنوشت سیاسی کشور عزیزمان ایران مثمر ثمر است؟
آیا وظیفه تبیین و تبلیغ از ما ساقط شده است؟
آیا خواهان کاهش اقتدار ملیمان در برابر بیگانگان هستیم؟
قطعا هیچ انسان عاقل و فهیمی خواهان این مسائل نیست و حتی بدان فکر نمیکند!
اگر هم کسانی وجود دارند که ناخواسته و ناآگاه به مسائل اند، وظیفه ما تبیین است. همان تبیینی که در سخنان و اندیشه فکری و سیاسی مقام معظم رهبری (مدظله العالی) مکرراً توصیه شده است.
تبیین اینکه ما سرنوشت سیاسی این کشور را تعیین میکنیم و همه برای این مهم دست به دست هم خواهیم داد.
فارغ از گرایشهای سیاسی موجود در کشور، مهمترین مسئله دعوت به انتخاب و حضور پای صندوقهای رأی است.
جامعهآماری که واجد شرایط برای انتخاب هستند، بایستی مشارکتی بالا و فعال داشته باشند که در مسیر انتخاب اصلح، به اتحاد بیشتری در برابر بیگانگان نیز برسیم.
بنابراین اهمیت گفتوشنودها، بحث و گفتوگوهای منطقی و عقلانی، برگزاری جلسات هماندیشی با حضور اساتید متخصص، جلسات رفع شبهات و آموزش حقوق انتخابات از جمله مواردی است که جامعه علمی یک کشور در جهت دعوت و مشارکت مردم برای حضور در انتخابات و تعیین سرنوشت سیاسی کشور بایستی بر آن اهتمام ورزند و اینگونه هم نیست که حتماً در سطح یک شهرستان یا استان این موارد دنبال شود، بلکه دعوت از یک نفر هم برای حضور در انتخابات کاری بزرگ است، چراکه همین یک نفرها تبدیل به یک آمار بزرگ خواهد شد.
ان شاءاللّه هر ایرانی یک دعوت کننده برای خلق حماسه ای دیگر. خداوند روح مطهر شهدا به خصوص شهدای خدمت، آیت الله رییسی و همراهان ایشان را غریق رحمت خود بگرداند.
✍🏻امیرحسین نریمانی
🍃🍃🍃🍃🌺🌺🌺🍃🍃🍃🍃
|مشکــــات؛ چراغدان حقیقت...|
https://eitaa.com/meshkat_mag
#به_بهانه_غدیر
بسم الله
پچپچ ملائک در عرش بالا گرفته بود!
زلالترین آب و پاکترین خاک مهیا گشته بود!
نقطه باء خلق شد! بسم الله...
بسم الله الرحمن الرحیم
اسم اعظم خدا خلق شد
عظمتش چنان بر عالم سنگینی میکرد که بار را سنگ تحمل نتوانست کرد؛ و آنگاه بود که دیوار کعبه ترک برداشت...
از میان سنگهای سیاهرنگ، نوری تابید که خورشید، روی گرفت و آفتاب، دست را سایبان چشمان کرد.
شانههای محمد (ص) از ذوق به دوش کشیدن فرزند ابوطالب، قرصتر شده بود.
خدا تلخیص خداییاش را به فرزندان آدم هدیه کرده و بود و چه عظیم هدیهای که مدحش را قلم عاجز و وصفش را زبان الکن.
نامش را علی گذاشتند تا اذان، اذان گردد.
بازوی راست رسول الله بود و دمبهدم ورزیدهتر میگشت و عشاقش در شیدایی و بدخواهان در کینهتوزی غوطهور شوند.
حضرت ذوالفقارش به کفار طعنه میزد و دستار زردرنگش، بابونهها را به شرم وا میداشت.
سالها چنان گذشت که بلال بیموقع اذان بگوید و مردمان را هراس در دل بیفتد.
بیموقع اذان بگوید و آسمان را بغض بگیرد.
بیموقع اذان بگوید و یاس حیدر دلآشوب گردد.
بیموقع اذان بگوید و مردم در مسجد گرد هم آیند و آن خبر سهمگین...
امسال آخرین حج من است...
بشنوید و بدانید و به غائبین خبر رسانید که هر که را توان هست در حجة الوداع، همراهمان گردد.
به خم رسیدهاند! پیک روانه میکنند تا رفتگان را بازگردانند و صبر پیشه میکنند تا بازماندگان از ره رسند! خبر چیست؟
همهمه بالا گرفته! که میداند چه رخ داده؟ هر که پی پاسخ است که آفتاب داغ این سرزمین چه جای اتراق است و نبیالله را چه شده که اینچنین در تکاپو افتاده؟
و چه کسی میدانست «و ان لم تفعل» نازل شده است؟
قریب به هفدههزار نفر جمع شدند تا امانتی که روی دوش نبی بود را اینبار همه با هم به دوش بکشند و این حقیقت را چنان فریاد کشند تا گوش عالم کر شود و اغیار به خود جرأت جسارت ندهند!
جهاز شتران کوه شد، عبای مردان حصیر شد، زنگوله شتران خاموش شد، ملائک فرود آمدند و میان جمعیت پراکنده شدند تا صدای رسول را به همگان برسانند.
و محمد...
محمد گام برداشت سمت بلندی... .
قلبها در سینه نتپید، نفسها در ریه نرَمید!
حاضران جمله چشم و گوش...
شروع شد:
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی عَلا فی تَوَحُّدِهِ وَ دَنا فی تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فی سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فی اَرْکانِهِ، وَاَحاطَ بِکُلِّ شَیءٍ عِلْماً وَ هُوَ فی مَکانِهِ وَ قَهَرَ جَمیعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ، حَمیداً لَمْ یَزَلْ، مَحْموداً لایَزالُ...
و سخن بدانجا رسید که نبی فرمود: فَأَوْحی إِلَی: (بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، یا أَیُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ - فی عَلِی یَعْنی فِی الْخِلاَفَةِ لِعَلِی بْنِ أَبی طالِبٍ - وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ).
و آن دم علی را خواند تا آن رسالت را به انجام برساند! دندان عنودان ساییدن گرفت و سینه پیروان تپیدن... .
دست علی بلند شد! بر سیاه و سپید، عالم و آدم، برده و آزاد، زن و مرد، پیر و جوان و جمله ماسوا مسلم شد؛ علی بن ابی طالب ولیالله اعظم شد!
حجت تمام گشت و کسی نماند که گوشش این پیام را نشنیده باشد!
«و سأل سائل بعذاب واقع» چنان نازل شد که گویی مسئلتجو را مادر از ابتدا نزاده!
فوج فوج بیعت کنندگان به خیمه بوتراب روانه گشته و دست همدلی به دست حیدر و آبِ بیعت دادند.
فرشتگان عرش را ریسه بندان و آب و جارو کردند؛ اینچنین شد که به گردون، رحمت باریدن گرفت و نسیم حیاتبخش ولایت وزیدن... .
ناله ابلیس، وسوسه شد و صوت شد در حنجره دومی و بخّ بخّ گشت و برق حسد درخشیدن گرفت در مردمک چشمش... .
بماند که هیچ نگفت حیدر و پذیرفت بیعت نامردترین مردان روزگار را... .
و بماند که خود را به فراموشی زدند و فاطمه (س) را چهل شبانه بیپاسخ روانه خانه کردند... .
و بماند که خود را به فراموشی زدند و فاطمه (س) را چهل شبانه بیپاسخ روانه خانه کردند... .
و بماند که خار در چشم و استخوان در گلوی بوتراب کردند و بماند همه بماندها که ما منتظریم و معتقدیم انتظار در مبارزه است و ما مبارزانی هستیم که گوش تیز کردهایم بهر شنیدن صوت دلنشین یا اهل العالم! أنا بقیة الله، که حقوق مستضعفین را به صاحبانشان باز گردانیم در رکاب فرزند فاطمه...
قصه ناتمام را ناتمام میگذاریم، همانجا که ملائک خود را به عبای ابالحسن متبرک کردند و همانجا در اذان صوت اشهد ان علی ولی الله، روح را جلا بخشید، همانجا که مردمان دریافتند خدا با صدای چه کسی با رسولش سخن گفته و همانجا که عالمیان درماندند، از اینکه نه خدا توانمش خواند، نه بشر توانمش گفت...، همانجا که خیبر و بدر و حنین و احد دلاوریهای شیر ابوطالب را در سینه حبس کرد و همانجا که سائل با انگشتری پدر خاک، به مقام داوود رسید، همانجا که چاه شد عاریهدار صدای حزین حیدر و همانجا که اشک شوق، چشم شیعیان را در هجدهم ذیالحجه تر و بغض روزهای در پی، گلویشان را میفشارد...
قصه را ناتمام میگذارم...
تمامی نخواهد داشت تا او که باید، برسد... .
✍🏻آلاء
🍃🍃🍃🍃🌺🌺🌺🍃🍃🍃🍃
|مشکــــات؛ چراغدان حقیقت...|
https://eitaa.com/meshkat_mag
منِ جوان فدای ایران
بسم رب الشهداء و الصدیقین
امروزی که این پیام را مینویسم، دل و جانم بیشتر از همه زمانها برای ایران عزیزم میتپد و این تپش را نه به معنای نگرانی بلکه به معنای روزهای روشن و امیدآفرین آینده قلمداد میکنم. آری، قلب من جوان بیست و دو ساله همانند قلب جوانهای کشورهای اروپایی و غربی نیست که بیتفاوت به سرنوشت سیاسی و اجتماعی کشور خود باشند. قلب من ریشه در تاریخ و تمدنی دارد که هزاران، بلکه میلیونها قلب در گذشته برای ساخت آن تپیده است.
از سلمان فارسی تا امیرکبیر و علما و مراجع تقلید بزرگ شیعه در طول تاریخ تا شهدای قبل از انقلاب همچون شهید عزیز نواب صفوی که روبهروی شاه ستمگر پهلوی با قدرت و غیرت میایستاد و جنایات انسانیاش را بازگو میکرد و در همین راه نیز به شهادت رسید.
آن شهید بزرگوار در زمان قبل از شهادتش به یاران خود فرمود جدهام حضرت زهرا سلام الله علیه منتظر ماست و به همین منوال تا امام خمینی رحمة الله علیه و زمان انقلاب و شهدای آن روزها که همچون کوه، ایستادگی خود را در برابر ظلم و ستم به جهانیان نشان دادند.
شهدایی که جان برکف، دل از زندگی دنیوی خود، دل از عزیزان خود همچون مادر و پدر و همسر و فرزندان خود بریدند و وعده دیدارشان را به قیامت سپردند ولی از مبانی اسلامی و میهن خود دست نکشیدند و همچون بیغیرتان به وطن خود پشت نکردند.
ما از نسل شهداییم و در این برهه از تاریخ زیر پرچم این انقلاب، تاریخ و تمدن ناب اسلامی را به تمام جهان منتشر خواهیم کرد.
خوشا یاد شهیدان که در دفاع از وطن وظیفهای جز شهادت و مقاومت برای خود نمیدانستند و خوشا به حال ما که در این کشور زندگی میکنیم. کشوری که در برابر هجوم و آتش سنگین بیگانگان با رهبریت حضرت آیت الله العظمی خامنهای مدظله العالی پس از چهل سال هنوز ایستادگی خود را از دست نداده بلکه هر روز موفق تر و سرافراز تر هم شده است.
کشوری که ریاستجمهوری آن برای خدمت به مردم شریف ایران، شبانه روز مشغول فعالیت و خدمت بود و در همین مسیر نیز به شهادت رسید.
اما وظیفه من جوان چیست؟
آیا باید بیتفاوت به تاریخ خود باشم و تمام قلبهایی که برای ایران عزیزمان تپید را فراموش کنم؟
آیا باید مسیری را انتخاب کنم که بیگانگان از آن سود میبرند؟
جواب این است که «هرگز!»
هرگز در مسیری که دشمنان برای من ترسیم میکنند قدم بر نمیدارم و حرکت نمیکنم.
امروز من جوان ایرانی، با اتحاد برادران و خواهران بزرگوار و محترم خودم برای سربلندی بیشتر نظام جمهوری مقدس اسلامی با شرکت در انتخابات پیش رو همچون شهدای طول تاریخ ایران مشت محکمی بر دهان دشمنان و بیگانگان خواهیم زد و در این مسیر از هیچ تلاشی دریغ نخواهیم کرد.
وطن برای ماست و اجازه دخالت بیگانگان را در سرنوشتمان نخواهیم داد.
هر رأی یک مشت محکم بر دهان استکبار و دشمنان ایران اسلامی است و ما جوانان پای کار ایران عزیزمان هستیم.
✍🏻امیرحسین نریمانی
🍃🍃🍃🍃🌺🌺🌺🍃🍃🍃🍃
|مشکــــات؛ چراغدان حقیقت...|
https://eitaa.com/meshkat_mag
بسم الله
اضطرابمان به همان اندازه است که چند سال پیش بود! وقتی نمیدانستیم میان دولت بنفش و دولت شهید رییسی، کدامیک بر سر کار خواهد آمد؛ اکنون و در اینجای تاریخ، هر کسی را میبینیم دعوت به رأی دادن میکنیم و تبیین، تا حد توان. با همه آنان که رأی مخالف رأیمان دارند، هموطنیم و در یک خاک، زندگی میکنیم. بعضی از اتفاقات آنقدر مبرهن است که نیاز به توضیح ندارد؛ ما از تورم بعد از روی کار آمدن دولت فیروزهای آگاهیم، لیکن نمیگوییم بعد از آمدن دولت سایه، همه جا گلستان میشود...
خشت، خشت رونق اقتصادی باید در همین سرزمین روی هم گذاشته شوند نه با تکیه بر دو سه دولتی که از نظر سرمایهداران، ابرقدرت هستند...
ما از وابستگی شدید ایران، از تنزیل درجه آن در منطقه، از تأثیر ریاست جمهوری در مسئله غزه، از نوع نگاه به دانشجو و کارگر آگاهیم...
تفاوت در نگاه به ایران و ایرانی است.
در ارائه برنامه، در منش سیاسی و دیپلماسی، در رعایت ادب حتی هنگام عصبانیت، در پرهیز از ریا و دروغ و تزویر.
و بدانید که ما در قبال هر رأی مسئولیم، آنچنان که در قبال رأی ندادن مسئولیم؛ آنجا که سیاهی از سپیدی قابل تشخیص است، استخاره و تعلل، حماقت است...
اما با این وجود، چه این دولت بیاید چه آن دولت، فردا دوباره این ما مردمیم که دست در دست هم، برای بالا نگه داشتن پرچم مقدس میهنمان میکوشیم، بدون شعار، بدون فریاد، بدون بیاحترامی، بدون پشتوانه مالی، تا پای جان، برای ایران...
✍🏻آلاء
🍃🍃🌺🌺🌺🍃🍃
|مشکــــات؛ چراغدان حقیقت...|
https://eitaa.com/meshkat_mag