eitaa logo
مشکات [بانوان روضة الزهرا(ع) دزفول]
341 دنبال‌کننده
2هزار عکس
776 ویدیو
26 فایل
مشکات، کانال رسمی واحد خواهران هیأت و موسسه فرهنگی روضة الزهرا علیهاالسلام دزفول آیدی ارتباطی: @meshkat_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ السّلامُ عَلیک أیهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ الْمُطِیعُ للّه وَلِرَسُولِهِ وَلاِءمِیرِالْمُؤمِنِینَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَینِ، اَلسَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّه وَبَرَکاتُهُ کاشف الکرب تویی، خنده ارباب تویی پدر خاک علی(ع) و پدر آب تویی 🌸🍃 علیه السلام مبارک باد... @meshkat_rozatoalzahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو با دلها چه کردی مرد تاریخ همه درگیر تعبیر تو هستند جهانت را جهانی دوست دارند همه مبهوت تصویر تو هستند @meshkat_rozatoalzahra
❤️ مال خودمی مهدی کلاً آدم شوخی بود، اما در بیرون از خانه آنقدر آدم متین و موقری بود که بعضی از اقوام از من می‌پرسیدند در خانه اصلاً حرف می‌زند؟ تو صدایش را شنیده‌ای؟ با بچه‌ها هم خیلی شوخی می‌کرد به خصوص با احسان و آسیه. مهدی بعد از اینکه برای نماز صبح از خواب بیدار می‌شد دیگر نمی‌خوابید. یک روز صبح سعی کردم دیرتر از خواب بیدار شوم که او هم دیرتر از خانه بیرون برود، آن روز هم نمازش را خواند، کمی بیدار بود، از من پرسید بیدار می‌شوی یا من بروم؟ گفتم الان بلند می‌شوم. داشتم صبحانه‌اش را آماده می‌کردم، چونه مرا گرفت کشید پایین و محکم دندان‌هایم را به هم زد و شروع کرد به خندیدن.😄 می‌گفتم چرا مرا اذیت می‌کنی؟ می‌گفت تو چکار داری، مال خودم است، خودم خریدم. به او گفتم آره جان خودت، نه اینکه خیلی پول دادی، یک صلوات فرستادی و زن به این خوبی قسمتت شد، خودت هم که کوپنی هستی، یک بار در ماه می‌آیی و می‌روی، خیلی خندید.😊 آنقدر با هم بگو بخند می‌کردیم که وقتی مهدی می‌آمد، همسایه پایین‌مان می‌دید من حتی چشم‌هایم هم می‌خندد. آنها دزفولی بودند، به من می‌گفت صفیه، تو را به خدا لای در خانه‌تان را باز بگذار من بیایم گوش دهم ببینم شما به هم چه می‌گویید. 🔹به نقل از همسر شهید @meshkat_rozatoalzahra