💠 اخلاص عمیق مصباح بزرگ، مانع از آن می‌شد تا میدان سیاست را به نفع تشویق‌های و فشارهای خودی‌ها و حملات غیرخودی‌ها تغییر مسیر دهد. وقتی رضایت الهی را در حضور تمام‌عیار سیاسی می‌بینند، دیگر خیرخواهی دیگران برای حفظ شأن و جایگاه علمی‌اش اثرگذار نیست. ایشان به حقیقت توحید و اینکه ماسوی‌الله همه عین نیاز و فقر نسبت به خدای متعال‌اند، باور دارد. از این رو، در سلوک سیاسی-اجتماعی‌اش هیچ شأن استقلالی برای خویش و سایر ماسوی‌الله قائل نیست. 💠 چه سخت است برای دیگرانی که نمی‌توانند مثل ایشان بیاندیشند و چه سخت است برای ایشان که دیگران نمی‌توانند همانند او بفهمند. دیگران در این آزمون سخت، سطحی‌نگری را برگزیدند و با ذبح حکمت عمیق، عافیت‌طلبی خویش را اختیار کردند. اما سختی خوب نفهمیدن دیگران، هرگز زانوی مصباح بزرگ را سُست نکرده است. هنوز عده‌ای، تکیلف‌گرایی ایشان را بر انتزاعی و غیر واقعی بودن فلسفه و ناظر به نتیجه نبودن این نگاه! حمل می‌کنند. ولی ایشان با چه زبانی باید بگویند نتیجة برآمده از تکلیف غیر از نتیجة برآمده از نگرش‌های عمل‌گرایی سکولار است! هر نتیجه‌ای با هر روشی مطلوبیت ندارد. از اینجا می‌توان فهمید که خیلی از ما این کلام مهم امام ره که «ما مکلّف به وظیفه¬ایم نه نتیجه» را تنها شعار خویش قرار دادیم و اساساً فهم عمیقی از این سخن نداریم. 💠 نگاه نظام¬مند و بنیادین حضرت علامه حکیم به تفکر اسلامی و لوازم اجتماعی آن، از ویژگی های خاص ایشان است. معظم له پس از حدود 50 سال تلاش علمی و تأملات اساسی، منظومه فکری مستحکمی را با محوریت تفکرات بنیادین ارائه کرده اند که هم برای اساتید و محققان و هم برای دانشجویان و طلاب منشأ تحولات فکری، اخلاقی و بصیرتی شده است. در طول تاریخ اسلام، چنین منظومه¬ای که مسائل اسلام را بصورت زنجیره¬وار و منسجم ارائه کرده باشد، نخستین بار توسط ایشان بنیان¬گذاری گردید. چنانکه مقام معظم رهبری در این باره فرموده اند: «یکی از خصوصیات آقای مصباح پرداختن به کارهای بنیادی است». (شهریور 1375) بنیان گذاری دوره های طرح ولایت (آموزش مبانی اندیشه اسلامی) و هدایت علمی و صیانت از جهت¬گیری¬های این دوره در بیش از رُبع قرن از آثار چنین نگاه نظام¬مند و بنیادینی به اسلام ناب است. اهمیت دوره های فوق برای علامه آنقدر بالاست که بارها به صراحت فرموده¬اند: «من در کل عمر 70 سال طلبگی، هیچ کاری بابرکت¬تر از طرح ولایت سراغ ندارم». 💠 کادرسازی فکری و تربیتی در سطوح مختلف «نظریه¬پردازان»، «اساتید و محققان علوم انسانی»، و «دانشجویان و طلاب و فعالان فرهنگی» از دیگر ویژگی¬های حضرت استاد مصباح است. فضل علمی ایشان هرگز در خودشان متوقف نشده است، بلکه در طول حیات علمی خویش، همواره به تربیت نیروهایی پرداخته اند که در عرصه¬های مختلف، به ویژه عرصه¬های فرهنگی، اثرگذارند. نکتۀ قابل توجه اینکه علامه مصباح هرگز این تشکیلات عظیم را در راه تحقق اهداف جریان های سیاسی همسو و غیرهمسو هزینه نکرده¬اند؛ بلکه رسالت مهم خویش را ارتقای ظرفیت نظام برای تحقق منویات مقام معظم رهبری، از طریق کادرسازی با رویکرد تشکیلات فکری دانسته¬اند. 🌐 @meshkatnoor

مرکز مطالعات و پاسخ به شبهات حوزه های علمیه برگزار می‌کند: اولین وبینار بین المللی « *ادیان ابراهیمی و الحاد نو، آینده الحاد نو*» سخنرانان: 🔹 دکتر مهدی گلشنی 🔹 دکتر مایکل بیهی 🔹 دکتر ابوالفضل ساجدی 🔹 دکتر رابین کالینز 🔹 دکتر یوسف دانشور دبیر جلسه: 🔸 حجت الاسلام قاسم محمدی 📺 مشاهده‌ی وبینار از طریق لینک‌های زیر aparat.com/pasokhtv instagram.com/pasokhtv 🗓 تاریخ ۱۵ دی 1399 🕰 زمان: ۱۸-۲۰ 🌐 @meshkatnoor

#اعلام_برنامه 🏴مراسم وداع مردم شریف #قم مقدس با پیکر مطهر حضرت آیت الله مصباح یزدی (قدس سره) ▫️دوشنب۹۹/۱۰/۱۵ ساعت ۶ صبح مصلای نماز جمعه ▫️با رعایت پروتکل‌های بهداشتی 🔺️برنامه تشییع ساعت۹صبح از مصلای نماز جمعه به طرف حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها 🏴 @mesbahyazdi_ir

⚫️ السلام علیک یا اباعبدالله الحسین ⚫️ ◾️ السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین 🔷 حضور مرحوم حضرت علامه مصباح یزدی در کربلای معلی 🔰 @iki_ac_ir 🔰 https://iki.ac.ir

◼️ پیکر حضرت آیت‌الله مصباح یزدی در حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) آرام گرفت ◻️ پیکر مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی پس از تشییع در تهران، مشهد و قم امروز در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها برای همیشه آرام گرفت. ◻️ امروز در مراسم تشییع آیت الله مصباح یزدی خیابانهای مصلی قدس قم منتهی به حرم حضرت معصومه(س) مملو از جمعیت بود در حالی که برای حضور مردم هیچ دعوتی نشده بود، اما مردم خود جوش حضور پیدا کرده و به طوری که در کوچه‌های اطراف خیابان شهدا و آیت الله مرعشی و بهار جای خالی مشاهد نمی‌شد. ◻️ پیکر پاک این فقیه صمدانی بعد از اقامه نماز توسط آیت الله العظمی نوری همدانی در جوار قبر آیت الله العظمی بهجت در این بارگاه نورانی و ملکوتی برای همیشه آرام گرفت. 🔰 @iki_ac_ir 🔰 https://iki.ac.ir

#علامه_مصباح در کنار استاد خود آرام گرفت. 🔹پیکر مطهر حضرت آیت‌الله مصباح یزدی در کنار استاد فقه و اخلاق و عرفان خود، حضرت آیت‌الله العظمی #بهجت(قدس‌سره) به خاک سپرده شد.

🔹 آرا و دیدگاه های علامه مصباح یزدی( ره) در باب مباحث سیاسی و اجتماعی ۱_تکیه اصلی در تعلیل انحصار قانونگذاری در خداوند بر توحید در ولایت با توجه به اینکه الزامات قانونی نوعی اعمال ولایت است ۲_نقش رای مردم در مشروعیت حکومت هم محذور اثباتی دارد و همه محذور ثبوتی. محذور اثباتی آن این است که دلیلی برای اثبات آن نداریم بلکه دلیل بر خلاف آن داریم محذور ثبوتی آن این است که لازمه آن این است که در صورت عدم رای مردم و یا رای دادن بر فرد ناصالح جامعه فاقد حکومت مشروع باشد که خلاف حکمت و رحمت الهی است ۳_عدم نقش رای مردم در مشروعیت حکومت مستلزم قول به جواز حکومت استبدادی نیست زیرا ممکن است حکومت مشروع از نگاه شارع حق زورگویی بر مردم را نداشته باشد. ۴_فلسفه جهاد عقیدتی دفاع از حق خداوند است حق خداوند این است که تنها او پرسیده شود و تنها او اطاعت شود و تنها قانون او در میان مردم عملیاتی گردد. می دانیم فلسفه جهاد عقیدتی در نگاه بزرگانی مانند علامه طباطبایی و شهید مطهری و سید قطب دفاع از حقوق فطری انسان هاست. ۵_منشا هرگونه حق ؛ جعل الهی است چیزی به نام حقوق طبیعی که نیاز به جعل نداشته باشد و جهانی و جاودانی و غیر قابل تغییر و تقیید باشد وجود ندارد. همانگونه که احکام طبیعی که بی نیاز از جعل باشد وجود ندارد البته جعلی حقوق و احکام تابع ملاکات واقعی است ولی این به معنای حقوق و احکام طبیعی نیست. ۶_نظام دموکراسی دچار ضعف ها و چالش های جدی است و راه فراری برای رهایی از این ضعف ها و چالش ها ندارد. ۷_حاکمیت و حکومت بر مردم را نمی‌توان از نوع توکیل دانست زیرا اولاً طبق این مبنا حاکم منتخب ؛ حاکم مخالفینی که به او رای ندادند و یا فاقد حق رای بودند نخواهد بود و ثانیاً وکیل تابع موکل است و حق الزام و و مجازات کردن موکل را ندارد و ثالثا.... ۸_حکومت بر مردم را نمیتوان از نوع تولیت از جانب مردم دانست زیرا مولی علیه نمی‌تواند برای خود ولی انتخاب کند. یعنی کسی را انتخاب کند که حق الزام کردن و تهدید کردن و مجازات کردن و امثال آن را داشته باشد. ۹_مدیریت و حکومت با اعمال ولایت و الزام و مجازات همراه است مشروعیت آن تنها در صورتی است که از جانب خداوند ماذون باشد ۱۰_در بحث اصالت فرد و اصالت جمع نظریه صحیح این است که اصالت با فرد است و جمع و جامعه اصالتی ندارد یعنی نمی‌توان برای جامعه عینیت و خارجیتی قائل بود. وجود جامعه وجود اعتباری است. ۱۰_دلیل قاطع و روشنی وجود ندارد که سیر جامعه و یا جوامع بشری لزوما سیر تکاملی باشد . چه بسا ممکن است جوامع بشری سیر تنازلی و یا ایستایی داشته باشند. ۱۱_در سقیفه خشت اول و بنیان حکومت سکولار نهاده شد. ۱۲_محل نزاع شیعه و سنی در مسئله امامت این است است که آیا پس از پیامبر اکرم مناصب و مسئولیت های دینی پیامبر اکرم(ص) ادامه دارد یا نه شیعه جواب مثبت میدهد و سنی جواب منفی. اعتقاد شیعه به لزوم شرایط سه گانه یعنی عصمت و علم لدنی و تعیین الهی امام به خاطر اعتقاد به این مبناست . ۱۳_پلورالیسم دینی به معنای حق بودن هر دین و مذهب و نیز حق بودن هر نوع قرائت و تفسیر از متون دینی بزرگترین خطریست که دینداری را تهدید می کند. ۱۴_آیه لا اکراه فی الدین ناظر به این است که حقیقت دینداری که ایمان قلبی است اجبار پذیر نیست این امر منافاتی با وجود احکام اجباری دردین ندارد. ۱۵_هیچکس سر خود بر خداوند حقی ندارد اما خداوند برای مومنین علیه خود حقوقی وضع کرده است چنان که برای محمد و آلش ( ص) حقوقی بر خود وضع کرده است. ✍️ استاد عباس نیکزاد 🌐 @meshkatnoor

آرام گرفتن پیکر مطهر حضرت آیت الله مصباح یزدی در حرم مطهر حضرت معصومه (سلام الله علیها) 🏴 @mesbahyazdi_ir

📹 خاطره‌ جالب آیت الله مصباح یزدی (ره) 👈 مجانی ببخش!! 💥 خاطره‌گویی ایشان برای شیخ کاظم صدیقی. داستان آیت الله میرزا عبدالعلی تهرانی (ره)؛ پدر آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی (ره) 💥 بیاموزیم که اولیای حق با خدا چگونه سخن می گویند. 🌐 @meshkatnoor

ماجرای عذرخواهی نیک آهنگ کوثر از آیت‌الله مصباح یزدی (ره) 🔹حجت‌ الاسلام روانبخش: شخصی که کاریکاتوری علیه مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی کشیده بود بعدها نامه‌‌ای نوشت و گفت تحت تاثیر دیگران این کار را کرده است. 🔸استاد نامه را منتشر نکرد و گفت نامه خصوصی برای من نوشته شده است و اخلاقا صحیح نیست که آن را منتشر کنیم . 🌐 @meshkatnoor

🔆 بیانات مقام معظم رهبری: ❇️ارواح بندگان خوب خدا بعد از رها شدن از قید مادی و مادیت، ✅توانایی‌های بیشتری دارند؛ ✅دعا، دستگیری و هدایت می‌کنند. ✳️رابطه را بتوانیم با اینها حفظ کنیم و نگه بداریم به نفعمان است. ۱۳۹۱/۱۲/۰۲ بیانات در بیت مرحوم آیت‌الله خوشوقت 📡https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=22086&nt=2&year=1391

جهت ورود به جلسه مجازی لطفا از لینک زیر، گزینه سایر گروه ها وارد جلسه شوید. ✅http://hekmateislami.com/?page_id=10685 🌐 @meshkatnoor

⚫️ قسمت اول برنامه مصیر با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر احمد حسین شریفی و حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر مهدی ابوطالبی اعضاء هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) / ویژه برنامه رحلت علامه مصباح یزدی @maab_iki

⚫️ قسمت دوم برنامه مصیر با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر احمد حسین شریفی و حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر مهدی ابوطالبی اعضاء هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) / ویژه برنامه رحلت علامه مصباح یزدی @maab_iki

چند نکته درباره‌ی پیام آقای جعفریان 1) دغدغه‌ی آقای مصباح، فقط شریعتی و سروش نبود، این نوعی گزارش ناقص از دغدغه‌های آقای مصباح‌است؛دغدغه‌ی آقای مصباح؛ «شریعتی»، «سروش»، «خاتمی» و «دولت روحانی»، و از سوی دیگر، «کمونیست‌‌ها» و «سکولارها» بود؛ دغدغه‌ی آقای مصباح، مبارزه با نمودهای نفی‌دین؛ چه در قالب «تحریف»، چه «انحراف»، چه «انکار» و چه «نفاق و التقاط» بود؛ کتاب‌‌های ایشان موجود است می‌توانید ببینید. 2) دغدغه‌ی ایشان نسبت به این‌افراد و مکاتب هم یکی نبود؛ روزی آقای مصباح را بین راه دیدم خدمت ایشان عرض کردم؛ شما آقای سروش را همانند آقای شریعتی می‌دانید؟ ایشان گفتند: هرگز این دو را یکی نمی‌دانم!؛ آقای شریعتی انسان‌ دینداری بود که برداشت‌های غلطی از دین داشت اما آقای سروش، برخی از بنیاد‌های دین را انکار کرده! برای آقای مصباح، دغدغه‌ی شریعتی، «تحریفِ دین»، دغدغه‌ی سروش «انکار دین»، دغدغه‌ی خاتمی «به‌حاشیه‌بردن دین» و دغدغه‌ی دولت روحانی «تمسخر دین» بود. 3) عیب آقای مصباح آن بود که بزرگان قوم را با شمشیرِ رسایش می‌زد از این‌رو برخی از دشمنی‌های با ایشان، از قبیل احقاد بدری و خیبری‌‌اند. 4) عنوان فیلسوف برای آقای مصباح افتخار نبود و لذا با مکتب تفکیک و مخالفان فلسفه، درگیری نداشت زیرا اگرچه نظرات آن‌ها را قبول نداشت اما چون سخن آن‌ها را «نفی‌دین» نمی‌دانست، فعالیت آن‌ها نیز برای او دغدغه نبود؛ آقای مصباح هم‌چنان‌که شعار «جان‌‌ها فدای دین» سر می‌داد، خودش، عمر و اعتبارش را فدای دین می‌کرد و لاغیر. خدا به همه‌ی ما صداقت، اخلاص و خدمت‌گزاری به دین، عنایت کند. https://eitaa.com/farbeh

☀️جنبه های عرفانی و معنوی شخصیت علامه مصباح یزدی ✳️ سخنان بزرگان و اساتید و آثار علامه مصباح شاهدی گویا بر سلوک توحیدی و عرفانی علامه مصباح یزدی است. در این مجال به اختصار به مواردی اشاره می کنیم: ✅مقام معظم رهبری: «پارسائی و پرهیزگاری خصلت همیشگی ایشان از دوران جوانی تا آخر عمر بود و توفیق سلوک در طریق معرفت توحیدی، پاداش بزرگ الهی به این مجاهدت بلند مدت است.»(پیام مقام معظم رهبری به مناسبت ارتحال آیت الله مصباح یزدی) ✅آیت الله مظاهری: «زهد و وارستگی و اخلاص و شیفتگی وی به آستان حضرات اهل‌بیت عصمت و طهارت «علیهم‌السّلام» نیز ذخیرۀ معنوی بزرگی در پیشگاه خداوند منّان خواهد بود.»(پیام تسلیت آیت الله مظاهری به مناسبت ارتحال آیت الله مصباح یزدی) ✅حجتی کرمانی: «آقای مصباح از همان آغاز طلبگی در وادی سلوک عرفانی گام نهاد. اهل گعده و وقت‌گذرانی تفریحی طلبگی نبود و معاشرانی اندک داشت. در جلسات درس اخلاق مرحوم حاج شیخ عباس تهرانی که هر صبح جمعه در کتابخانه بخش قدیمی مدرسه حجتیه مشهور به پارک تشکیل می‌شد حضور دائمی داشت.»(روزنامه اطلاعات، سه شنبه 16 دی 1399) ✳️آیت‌الله مصباح خود در مورد اساتید اخلاقشان فرمودند: «از بزرگانى كه من به عنوان اساتید اخلاق مى‌توانم نام ببرم، این سه بزرگوار بودند: آقاى طباطبایى، آقاى بهجت ‌‌و مرحوم آقاى انصارى همدانى...». (در جستجوی عرفان اسلامی، ص19) ✳️تألیف کتاب هایی مانند «در جستجوی عرفان اسلامی» و «خودشناسی برای خودسازی» توسط علامه مصباح یزدی شاهدی گویا بر اهتمام ایشان به سیر و سلوک عرفانی است. ☀️بخشی از سخنان علامه مصباح یزدی در باب سیر و سلوک ✅ بزرگترین آفت در مسیر سیر و سلوک الهی، غرور است.(https://hawzah.net/fa/News/View/91387/) ✅این روایت(حدیث معراج) یک دوره سیر و سلوک کامل است که با شیوه‌های تربیتی خاصی، هم راه معرفت و محبت خدا را معرفی می‌کند و هم برای حرکت انگیزه ایجاد می‌کند.(https://mesbahyazdi.ir/node/5093/) ✅ تدبر در قرآن و روایات موجب تقویت اراده در سیر و سلوک می شود.(https://hawzah.net/fa/News/View/92710/) @meshkatnoor

قرارگاه کلام حوزه علمیه خراسان با مشارکت موسسه علمی پژوهشی کلامنا و شبکه جهانی حضرت ولی عصر عج برگزار میکند: اولین دوره معارف و شبهات فاطمیه ثبت نام و اطلاعات تکمیلی پیرامون دوره در : www.kalamona.ir @kalamona_ir

در وصف آیت الله مصباح از زبان کسی که شاگرد شاگردانش هم نبود - می گفتند مصباح قبل از انقلاب اصلا نبوده و بعد با کمی نیشخند می نوشتند انقلابی ساکت و نمی گفتند که او از سال ۴۲ فعال بوده - می گفتند شهید بهشتی با او مشکل و اختلاف نظر شدید داشته و نمی گفتند چرا خود شهید بهشتی او را چراغ دوستان انقلابی خواند - به دروغ گفتند در زمان جنگ ، رفتن به جبهه را حرام می دانسته و کنار کشیده و نمی گفتند که امام در مورد مدارس دینی چه وظیفه ای به او داد - همانها گفتند برعکس در دولت اصلاحات یکباره خشونت طلب شده و آنرا تئوریزه کرده - می گفتند در دولت بهار اطاعت از رییس جمهور را واجب دانسته ولی بعد ... - و خلاصه می گفتند که او بدترین سمبل یک آخوند تندرو ، افراطی و انحصار طلب بوده که البته بخاطر سن و جایگاهش باید حرمتش را نگاه داشت فعلا بگذریم هرچند اینها را باز هم می گویند و چون خیلی سعه صدر دارند تسلیت هم می گویند ما معمولا قدر سربازان امنیت را می شناسیم چون ناامنی را می فهمیم ما معمولا قدر مدافعان سلامت را می دانیم چون بیماری را لمس کرده ایم ولی بسیاری از ما قدر مدافعان و سربازان عقیده را نمی شناسیم چون مرزهای عقیده و دین خیلی ملموس نیست و عوارض از دست دادن آنها هم خیلی شفاف و فوری نیست که دردمان بگیرد برای همین یک سرباز عقیده معمولا مظلوم است. مخصوصا وقتی که بالاتر از جان ، آبرو را گروی جنگی نابرابر بگذارد این مظلومیت چند برابر می شود در مورد مردی صحبت می کنم که به مانند شهید مطهری مدافع دین بود به مانند شهید بهشتی مظلوم زیست و به مانند سردار سلیمانی از اول انقلاب در صحنه بود قصدم مقایسه قله ها نیست بلکه شناخت مردی است از چند جهت در ۲۷ سالگی مجتهد شد می شد به ساحل مرجعیت برود و به دریای طوفانی سیاست وارد نشود ولی از همان سال ۴۲ همراه امام شد. اعلامیه های زیادی قبل از انقلاب به قلم او نوشته می شد و فعالیت موثر و کلیدی در دو نشریه دینی و انقلابی داشت در ساواک مدام رصد می شد ولی نقش تعریف شده ای داشت که باید چراغ خاموش حرکت می کرد بعد از انقلاب در رینگ مناظره ها رفت می توانست نفر اول فلسفه اسلامی در داخل و خارج کشور بماند و تدریس کند می توانست صاحب کرسی و برند بین المللی باشد ولی طرح تحول مدارس حوزه را برای امام برد و امام فورا استقبال کرد و تمام قد پشت کار ایستاد در زمان جنگ امام بودجه بسیاری از مدارس دینی را کم کرد ولی مدرسه مصباح را جبهه دوم خواند پس از امام خیلی از خواص خود را در عرض رهبری خواندند خیلی ها رفیق و البته بعضی هم ولایت فقیه را دیکتاتوری نامیدند و اراده کردند ولایت فقیه را با امام به خاک بسپارند که مصباح یک تنه ایستاد مخصوصا در شرایطی که خود رهبر نمی توانست از جایگاه خودش دفاع کند و قاطبه مردم از تورم ، از تبعیض، از اشرافیت و قوم گرایی دولت قبل عصبانی بودند و دولت اصلاحات مدام آدرس غلط می داد که انگاری مسبب تمام مشکلات قبلی نظام ولایت فقیه بوده مصباح آرام و فیلسوف حال باید وسط میدان امامت جمعه یک تنه می ایستاد و سستی و بطلان شعارهایی فریبنده و پوچی چون پلوراریسم غربی و تعدد قرائت ها را آشکار کرد آنانکه می گفتند زنده باد مخالف من جلوی استحکام استدلالش سلاحی نداشتند مگر آنکه با آتشبار تخریب و برچسب چنان له اش کنند که شخصیت اش ، شاگردانش ،کتاب هایش ، تا یک نسل له شوند یادم نمی رود اگر در بعضی دانشگاهها یا حتی در خیابان های تهران اسم مصباح را می آوردی مودب ها بلافاصله می گفتند همان تئوریسین خشونت و بعضی هم خودمانی تر با خشم نگاهت می کردند که مصباح یا همان استاد تمساح را می گویی؟ آتشبار روزنامه های زنجیره ای آنقدر سنگین بود که حتی استناد به ایشان هزینه ای غیرقابل برگشت داشت صاف می رفتی توی لیست گروه فشار با پایان دولت اصلاحات مصباح می توانست به کرسی و یا موسسه امام خمینی اکتفا کند ولی او اهل ساحل آرامش نبود پس از ۱۶ سال تفکر غربگرا یک کاندیدای مستقل آمده بود که بوی رجایی می داد و البته تمام جناح های سیاسی علیه او متحد شده بودند مصباح باز تمام قد ایستاد این بار نه در نقش منتقد بلکه در نقش حامی دولت جدید از نظر یک سیاست مدار این بازی یک قمار تمام عیار بود با اعتبار عمار ولی مصباح نه سیاست مدار بود نه اهل بازی و قمار او به طلاب می گفت اگر یک دولت اصلاح شود هزاران بار کار دین جلوتر می افتد و موثر تر است از اینکه من و شما هزاران سخنرانی کنیم پس می ارزد حتی اگر من و شمای طلبه برچسب بخوریم و آبرویمان برود ما آبرو را برای همین روزهای مبادا جمع کرده ایم ما وظیفه داریم در هر لحظه اصلح را تشخیص دهیم و تبلیغ کنیم نه آنکه بخاطر خرابی احتمالی در آینده وظیفه حال را رها کنیم او زودتر از همه صحنه را شناخت و بعد هم زودتر از همه فهمید که از بوی رجایی فقط یک ادکلن مشایی مانده است.👇👇👇

سال 88 صحنه خیلی تاریک شده بود خیلی از خواص لغزیدند خیلی مبهم گویی کردند خیلی سکوت کردند یا دیر آمدند مصباح چراغ داشت و علی رغم دلگیری هایش از رییس دولت در بازی اصلی رودست نخورد رییس جمهور را نقد کرد ولی انتخابات را زیر سوال نبرد و همینطور زحمت وزرای مردمی را هم منصفانه دید اما در شرایط گرگ و میش انصاف زیاد خریداری نداشت حال فرصت طلایی رخ داده بود تا بی بی سی و بی بی سی پرستان پایتخت انتقام گذشته را از او بگیرند بی بی سی خط داد و عمار مجلس خبرگان از اسب بر زمین افتاد البته اصلش را هم که قبلا زده بودند می شد حال رهبر را حدس زد وقتی جای خالی او را در مجلس خبرگان دید او از ابتدای انقلاب بدون شعار دلسوز دانشجو و دانشگاه بود خیلی از اساتید مذهبی مدیون طرح ولایت موسسه اش هستند چقدر منطقی و همه فهم تناقضات و بزک های عروس دموکراسی غربی و پلورالیسم دینی را به ما نشان داد چیزی که سازمان سیا فهمید ولی خودی ها نفهمیدند او از معدود روحانیونی بود که روحیه تشکیلاتی داشت کادر سازی کرد صدها شاگرد زمان شناس به جامعه تحویل داد خیلی از مردم نمی دانستند امام او را ذوشهادتین نامیده آیت الله بهجت به او توصیه ارائه درس اخلاق کرده و مقام معظم رهبری او را مطهری و علامه طباطبایی زمان نامیده و هر بار که شخصیتش را کشتند مرهمی برایش فرستاده ولی چه فایده برای مردمی که عادت کرده بودند گفتار تقطیع شده اش را بشنوند و تکرار کنند کاش آنان که با او بداخلاقی کردند یکبار درس اخلاقش را گوش می کردند چقدر محکم و منطقی چقدر آرامش بخش چقدر زیبا بود وقتی استاد فلسفه از اخلاق سخن می گفت عقل و اخلاق را آنچنان بهم سنجاق می کرد که خودت احساس حکیم بودن می کردی کاش وسط میدان سیاست و دولتها نمی رفت و همان کنار می ماند البته آنان که سیاست ورزی اش را نقد کردند یک دهم او وسط میدان نیامدند و فحش نخوردند گروهی از خودی ها از او انتظار علم غیب داشتند که چرا سرانجام دولت نهم را پیش بینی نکرده و خودش را خرج کرده است؟ حجم آتش روی خاکریز مصباح آنقدر سنگین و مداوم بود که هر وقت می خواستیم سر بالا بیاوریم و صدایش کنیم از دو طرف می خوردیم لذا می ترسیدیم و سرمان را می دزدیدیم که نکند آبروی ما هم برود الان یک روز است که با خودم کلنجار می روم که آیا هنوز وقت آن نشده که سرم را بالا بیاورم و صدایش کنم ؟ و حداقل بواسطه اعتقاداتم از او تشکر کنم ممکن است آخرین فرصت باشد و برای آخرین بار تکرار می کنم در مورد سرداری صحبت می کنم که درجه سربازی را هم از او گرفتند و فرمانده اش چه غریبانه بر او نماز خواند چقدر خلوت بود اگر کرونا هم نبود باز هم ... او پریشب از میان ما رفت اگر چه حدودا ۲۰ سالی هست که او ترور شده است و ما کاری با او و آثارش نداریم پریشب مصباح رفت سرباز عقیده از ۴۲ تا ابد ✍️ حمیدرضا نقشینه ارجمند 🌐 @meshkatnoor

⛔️ تناقض گویی با ژست روشنفکری ❌ مهدی نصیری در کانال شخصی خود نوشته: آیت الله مصباح (ره) مخالفان خود را به جهل و فسق متهم میکرد و چهره ای خشن از خود در نزد طیفی به یادگار گذاشت. او ادامه داد ما چاره ای جز به رسمیت شناختن قرائت های مختلف نداریم و چون احتمال خطا در فهم وجود دارد لذا اندیشه ایشان نمیتواند اسلام ناب قلمداد شود! 👈آقای نصیری شما می گویید در عصر غیبت ما فصل الخطاب نداریم بسیار خب، پس چرا گفتمان خود را فصل الخطاب می دانید؟ از یک طرف می گویید ما قائل به پلورالیسم مدرن نیستیم از طرف دیگر می گویید ما نمی توانیم هیچ دیدگاه منبعث از آموزه های دینی را متهم به بدفهمی کنیم مگر این غیر از پلورالیسم است؟ 🔹شما در همین نوشته کذایی علامه مصباح را متهم به تندروی می کنید، طبق حرف شما نباید آموزه های منبعث از دین را متهم به کج فهمی و بد فهمی کرد در حالی که چنین کار انجام می دهید. 🔹سستی این حرف ها برای یک دانش آموز هم ثابت است چه رسد به یک انسان فاضل. آن چه مشخص است شما با این حرف ها می خواهید واقع را آن جور که به شما القاء شده جلوه دهید. عجیب تر این که کسی که قائل به حیرت در عصر غیبت است، گفتمان برای رفع تحیر ارائه می دهد، مگر نمی گویی حیرت؟ بگذار همه در حیرت بمانند، تا فصل الخطاب بیاید، پس لطفا خاموش.. #آیت_الله_مصباح_یزدی #مهدی_نصیری ☑️ @amin_enqelab 🌐 @meshkatnoor

در سخنان جناب جعفریان چندین مغالطه وجود دارد: ۱. مغالطه کنه و وجه. توضیح مطلب آنکه ایشان اندیشه و دغدغه استاد علامه را منحصر در شریعتی و سروش کرده است در حالی که دغدغه ها و وجوه اندیشه ورزی استاد بسیار فراتر و گسترده تر از این دو مورد بوده است پس این منحصر کردن نوعی مغالطه است. ۲. مغالطه طرد شقوق دیگر. با توجه به آثار علمی حضرت استاد اعم از آثار قلمی و بیانی به خوبی روشن می شود که ندیدن این آثار و توجه صرف به مواجهه استاد علامه با سروش و شریعتی چیزی جز طرد شقوق دیگر نیست. ۳. مغالطه تفسیر نادرست. آیا آقای جعفریان وجدانا می تواند تمام حیات علمی و دغدغه علمی بیش از هفتاد ساله حضرت استاد را به مواجهه با دو روشنفکر نامبرده تاویل ببرد و شخصیت علمی ایشان را به عنوان منتقد شریعتی و سروش تفسیر کند؟ این چیزی جز تفسیر نادرست نیست. از ایشان که مدعی علم تاریخ است جای بسیار تعجب است زیرا تاریخ مملو ار این گونه تفسیرها و مغالطات است مانند اینکه ادعا شود قیام و شهادت امام حسین فقط برای شفاعت از امت جدش بوده است و .... حضرت استاد دغدغه ای جز فهم درست و روشمند دین در تمام وجوه آن و عمل به دین یعنی عبودیت راستین و دفاع از دین خدا نداشتند. ✍️ دکتر امیر خواص

شیوخ اسلام رحمانی و لیبرالی همه در این جلسه جمعند. اما به آقای نقویان باید گفت که کسانی که با آیت الله مصباح از نزدیک برخورد داشتند، همه از لطف و تواضع و خوش قلبی او می گویند . بله مصباح، اشداء علی الکفار رحماء بینهم بود. او نسبت به تفکر التقاطی و لیبرالی به شدت حساس بود. دقیقا امثال شما از همین ناراحتید!! ✍️ محمد جعفری 🌐 @meshkatnoor

📛اتهامات خلاف واقع عبدالکریم سروش برای تخریب شخصیت آیت الله مصباح یزدی 🔴آقای سروش در سخنرانی اخیرش به مناسبت ارتحال ملکوتی آیت الله مصباح یزدی اتهامات زیادی از جمله مخالفت با انقلاب اسلامی و ... به ایشان زده است. ❌این نخستین بار نیست که دکتر سروش برای تقابل با روحانیت انقلابی شیعه به چنین مدعیات بدون استنادی متوسل می‌شود؛ بلکه چندین سال است که چنین شیوه‌ای را در پیش گرفته و برای اثبات مدعیاتش نسبتهایی را به دیگران می دهد که خلاف واقع بودن بسیاری از آنها آشکار شده است. ✅نمونه اول: آبان ماه سال 1393 دکتر سروش در مقاله‌ای که درباره اسیدپاشی در اصفهان نگاشت، خاطره‌ای از آقای عطاء الله مهاجرانی نقل کرد تا با استناد به آن، امام جمعه شهر اصفهان و نیروهای حزب اللهی این منطقه را تخریب کند. چندی نگذشت که سید عطاءالله مهاجرانی، نقل قول منسوب به خود در مقاله عبدالکریم سروش درباره ی انصار حزب الله اصفهان را تکذیب کرد و با طعنه به دکتر سروش نوشت: " حتماً ناقل خاطره‌ای که به نام اینجانب در مقاله دکتر سروش آمده است، فرد دیگری بوده است." www.rahesabz.net/1393/8/16) ✅نمونه دوم: در تیر ماه سال 1392 دکتر سروش در مقاله "بازی با دین مردم" که در باب نقد حکم فقهی "بهتان به مخالفان" نوشته، به دروغ به آیت الله مومن نسبت داد که وی وارد کردن اتهام لواط و زنا و ... به مخالفان را مجاز می‌داند. 📢این ادعای خلاف واقع سروش با واکنش مهاجرانی روبرو شد و ایشان در پاسخ چنین نوشت: «دانشمند گرامی، جناب آقای دکتر سروش ... به عنوان شاهدی و مصداقی بر نوشته خویش مطلبی را از فقیه ارجمند آیت الله مومن روایت کرده‌اند...به گمانم دکتر سروش متن نوشته آیه الله مومن را ندیده‌اند، و یا دقیق نخوانده‌اند و یا نسخه مورد استناد ایشان به کلی متفاوت از نسخه‌ای است که اینجانب دیده‌ام و گرنه ممکن نبود چنین نسبتی را به آیه الله مومن دهند.» www.rahesabz.net(1392/4/31)) ✅نمونه سوم: دکتر سروش در سال 1387 با میشل هوبینگ خبرنگار هلندی، مصاحبه‌ای دربارۀ وحی و قرآن انجام داد. سروش در این مصاحبه تأکید کرد که قرآن کلام بشر است نه کلام خدا. سپس سروش مدعی شد که معتزله نیز چنین دیدگاهی داشته‌اند. انتساب چنین دیدگاهی به معتزله برای کسی که اندک آشنایی با دیدگاه و آثار متفکران معتزله درباره قرآن داشته باشد، بسیار مضحک است؛ زیرا معتزلیان بر خلاف اهل حدیث، قرآن را مخلوق خدا می‌دانستند نه قدیم؛ در حالی که دکتر سروش، دیدگاه معتزله درباره مخلوق بودن قرآن را به دروغ به این معنا معرفی می‌کند که آنان قرآن را مخلوق بشر می‌دانستند. ✅نمونه چهارم: در مصاحبه سروش در باب کرونا، وی نقل می کند که : «وقتی که آیت الله جوادی آملی به شوروی سفر کرد تا نامه امام خمینی را به گورباچف آخرین رهبر شوروی سابق تحویل دهد، مترجم روسی از آیت الله جوادی سوال کرد چرا خداوند زلزله را می‌فرستد که در اثر آن هزاران نفر کشته می‌شوند؟ و آیت الله جوادی آملی از پاسخ دادن عاجز می‌شود؛ چون تاکنون به این مسئله فکر نکرده بود.» بدیهی است که نقل مزبور نادرست است؛ زیرا مسئله شرور یکی از مباحث اصلی علم کلام و فلسفه است که حتی طلاب حوزه بارها در طول تحصیل آنها را فرامی‌گیرند؛ چه برسد به آیت الله جوادی آملی که در مباحث فلسفی به طور عمیق و تحلیلی به مباحث شرور پرداخته‌اند. (ر.ک: مسلم محمدی، «حل معمای شرّ در آثاراستاد آیت الله جوادی آملی»، حکمت اسراء، شماره 3) ✅نمونه پنجم: سروش در سخنان اخیرش نیز دهها اتهام به آیت الله مصباح می زند و هیچ سندی نیز برای اتهاماتش ارائه نمی کند. از جمله آیت الله مصباح را در دوران قبل از انقلاب از مخالف انقلاب اسلامی معرفی می کند. در حالی که حتی برخی روحانیونی که مخالف فکری آیت الله مصباح هستند و از سوابق ایشان آگاهی دارند به مشارکت فعال ایشان در مبارزه با رژیم شاه اذعان دارند.(ر.ک: https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/10/12/2422821/) به عنوان نمونه آقای حجتی کرمانی، از مخالفان فکری آیت الله مصباح، می نویسد:«وی(آقای مصباح) از ‌آغاز نهضت روحانیت به رهبری امام خمینی همیشه در خفا یار و یاور انقلاب بود. »(https://www.ettelaat.com/mobile/?p=199331&device=phone) ⚫️دکتر سروش، همان طور که در بالا به نمونه‌هایی اشاره شد، در نقل قول ها و انتساب‌های خلاف واقع، کارنامه سیاهی دارد و دستور قرآن مجید دربارۀ سخنان این گونه افراد چنین است: ☀️« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ » « ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر شخص فاسقی خبری برای شما بیاورد، درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید و از کرده خود پشیمان شوید.» 📝 حجت الاسلام دکتر جواد گلی 🌐 @meshkatnoor

✅ سلسله نشست‌های یادبود فیلسوف و متفکر برجسته، حضرت آیت الله مصباح یزدی (ره) و تبیین ابعاد فکری ایشان ◽️با همکاری نهادهای علمی فرهنگی کرمانشاه و موسسه کلامی احیاء همدان ☘️ نشست اول 🔹با حضور اساتید بزرگوار: ▫️حجت‌الاسلام والمسلمین مصطفی کریمی، از اعضای هیئت علمی موسسه امام خمینی (ره) با موضوع «فلسفه وحی و نبوت» ▫️ حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر احمدی، با موضوع بررسی آثار آیت الله مصباح یزدی با تاکید بر آثار تفسیری ایشان 📣 چهارشنبه ۱۷ دیماه ⏰ ساعت ۱۹ 🔸 شما فرهیخته گرامی نیز جهت شرکت در این نشست‌ دعوت هستید. ◾️ از طریق لینک زیر همراه ما باشید:👇👇 https://www.skyroom.online/ch/seraj_smc/kermanshah 💠 @kalamkermanshah 🌐 @meshkatnoor