خانوم ها ،،،،اقایون،،،
زشته بخدا،،، این همه با هم کل کل نکنید سر موضوعات بی ارزش!!! 😳😝
آخه زن و مرد چه فرقی دارن باهم،،، هر دو رو خدا آفریده دیگه!!!!
هردو شون رو خوب آفریده، حالا زن و یکم خوبتر!!!!
هر دو ضعف دارن حالا مردها یکم بیشتر!!!!
به هر دوتاشون عقل داده، حالا به زن ها یکم بیشتر!!!
هر دوتا شون خوشگل اند حالازنها یکم بیش
هردوتاشون بی محبتند حالا مردا یکم بیشتر !!!!
دیگه این همه بحث نداره که،،،
باهم دوست باشید دیگه! آفرین👏
آی عم روانشناس خانواده 😎
ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺳﺨﺖ ﺗﺮﻳﻦ ﻭ ﺩﻟﻬﺮﻩ ﺁﻭﺭﺗﺮﻳﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﻯ ﺯﻧﺪﮔﻴﻢ ﺳﺮ
ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﺎﻧﺖ ﺭﻳﺎﺿﻰ ﺑﻮﺩ.....
ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺣﺴﺎﺏ ﻣﻴﮕﺸﺘﻦ
ﻭﻟﻰ ﻣﻦ ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﻛﺪﻭﻡ ﺳﻮﺍﻝ میخوان....!!!😐😐😂😂😂😂😂
اشتباه
رفت پیش دکتری یک حیف نان
گفت هستم چاکرت ای مهربان
روی من باشد به دیوار ای عزیز
رفته بودم مستراح خانه مان
بعد از آن اما نمی دانم چرا
قد من خم مانده مانند کمان
راست دیگر این کمر هرگز نشد
گشته ام در راه رفتن ناتوان
سکته آیا کرده ام از بخت بد
یا ستون مهره ها دیده زیان
یک نگاهی کن ببین تا که چه خاک
بر سرم ریزم از این بخت فلان
یک نگاه تیز دکتر کرد زود
تا کند وضع نزارش امتحان
در میان بررسی از حال او
زد به زیر خنده دکتر ناگهان
گفت فهمیدم چرا قد و کمر
مانده و خشکیده خم ای خسته جان
دکمه ی شلوار خود را بسته ای
اشتباها بر یقه در آن زمان
#اسماعیل_علیخانی
ﻣﻴﺪﻭﻧﯽ ﺍﮔﺮ ﺣﻴﻮﺍﻧﺎﺕ ﻧﺎﺩﺭ ﺭﻭ ﺷﮑﺎﺭ ﮐﻨﻴﻢ ﭼﯽ ﻣﻴﺸﻪ؟
ﻧﺎﺩﺭ ناﺭﺍﺣﺖ ﻣﻴﺸﻪ
من برم به بقیه هم خبر بدم🏃♂🏃♂😁
چهار برادر خانه شان را به قصد تحصیل ترک کردند و آدم های موفقی شدند. چند سال بعد، بعد از میهمانی شامی که با هم داشتند در مورد هدایایی برای مادر پیرشان که دور از آنها در شهر دیگری زندگی می کرد، صحبت میکردند.
اولی گفت : من خانه بزرگی برای مادرم ساختم.
دومی گفت : من یک سالن سینمای یکصد هزار دلاری در خانه ساختم.
سومی گفت : من ماشین مرسدس با راننده تهیه کردم که مادرم به سفر بره.
چهارمی گفت : همه تون میدونید که مادر چه قدر خواندن کتاب مقدس را دوست داشت و می دونین که دیگر هیچ وقت نمی تونه بخونه، چون چشمهاش خوب نمیبینه. من راهبی رو دیدم که به من گفت یه طوطی هست که می تونه تمام کتاب مقدس رو از حفظ بخونه. این طوطی با کمک بیست راهب و در طول دوازده سال اینو یاد گرفته. من تعهد کردم برای این طوطی به مدت بیست سال، هر سال صدهزار دلار به کلیسا بپردازم. مادر فقط باید اسم فصل ها و آیه ها رو بگه و طوطی از حفظ براش می خونه.
برادران دیگر تحت تاثیر سخنان برادر چهارم قرار گرفتند...
پس از تعطیلات، مادر یادداشت تشکری فرستاد. اون نوشت:
میلتون(اولی) عزیز، خانه ای که برایم ساختی خیلی بزرگه... من فقط تو یک اتاق زندگی می کنم ولی مجبورم تمام خانه رو تمیز کنم. به هر حال ممنونم.
مایک (دومی) عزیز، تو برای من یک سینمای گرانقیمت با صدای دالبی ساختی که گنجایش 50 نفر رو دارد. ولی من همه دوستانمو از دست داده ام، همچنین شنواییم رو از دست دادم و تقریبا ناشنوام. هیچ وقت از آن استفاده نمیکنم، ولی از این کارت ممنون هستم.
ماروین (سومی) عزیز، من خیلی پیرم که به سفر بروم. پس هیچ وقت از مرسدس استفاده نمی کنم. خیلی تند میره اما فکرت خوب بود ممنون هستم.
ملوین (چهارمی) عزیزترینم، تو تنها پسری هستی که با فکر کوچیکت و با هدیه ات منو خوشحال کردی. جوجه ی خیلی خوشمزه ای بود! و من هیچ وقت مزه آن را فراموش نخواهم کرد.!😳😁😂😂😂
تلخند:🤔🤔
روزی گذشت پورشه ای از گذر گهی
فریاد و آه ناله ز هر کوی و بام خاست
پرسید زان میانه یکی کودک فقیر
این اسب کیست مادرمن؟ اسب پادشاست؟
آن یک جواب داد چه دانیم ما که چیست
پیداست آنقدر که الاغی گرانبهاست
نزدیک رفت پیرزنی گوژپشت و گفت
این خر گمان کنم که خر مایه دارهاست
کودک به گریه گفت برایم نمی خری؟
این اسب با کلاس و نجیب است و سربراست
مادر به گریه گفت عزیز این که اسب نیست
این پول نفت ماست که در جیب اغنیاست
خوردند رانت نجومی و نفت وگاز
گفتند پول نفت سر سفره شماست
ما آبروی فقر و قناعت نمی بریم
رو شکر کن پراید اگر زیر پای ماست
مردی که جیب ما و تو را می زند گداست
این گرگ سالهاست که با گله آشناست
دکتر :
فشار خونتون رو دوازدهه!
بیمار:
آقای دکتر! دوازه قدیم یا جدید!!!😐
این دیگه مصیبته!!!😂
خیلی خیلی ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻏﺮﻭﺑﻬﺎﯼ ﻧﯿﻮﯾﻮﺭﮎ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ...
|
|\😔
| 🎽>
| < |
ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ ﻧﺮﻓﺘﻢ ﺍﻭﻧﺠﺎ،
ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ اومدم😳😂
.
آهنگ غمگین میزارم …
مامانم میگه : چت شده؟ ولت کرده خبر مرگش !؟
شاد میزارم ، میگه : ذلیل شده دوباره برگشت؟😕
اومدم نوحه گذاشتم در اومده میگه خاک بر سرت چه غلطی کردی که الان توبه کردی؟😂
اوضاعی داریم بخدا
الان نوار خالی گوش میدم😐
یبارم رفتم تست صدا بدم واسه خوانندگی ، استاده صدامو که شنید گفت
شما خوانندگی که هیچی، سعی کن صحبت هم زیاد نکنی . با خودتم حرف نزن اصلا😐☹️