شخصی میگفت اکثر معلمان ایرانی عاقبت به خیرند.
گفتم چطور؟
گفت وقتی به بازنشستگی میرسند اگه ازشون بپرسی که:
خونه ی شخصی داری؟ میگن خیر
ماشین مدل بالا داری؟ میگن خیر
دخترت را شوهر دادی؟ میگن خیر
پسرت را داماد کردی؟ میگن خیر
مکه یا سفر خارجی رفتی؟ میگن خیر
و...
واقعا درست میگن که معلم های ایرانی عاقبت به «خیر» اند! 😅😁😅
😅
#کانال_طنز_و_خنده
#قرارگاه_بسوی_ظهور
ﻣﺮﺩ ﻫﯿﺰﻡ ﺷﮑﻨﯽ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﻮد... ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺗﺒﺮﺵ ﺑﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺁﺏ ﺍﻓﺘﺎﺩ و ﻣﺮﺩ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪ!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
تا داستانی دیگر خدا نگهدار😁😅😁
#کانال_طنز_و_خنده
#قرارگاه_بسوی_ظهور
خمیازه چیست؟
حرکت نمایشی ایرانیان برای بیرون کردن میهمان!😂😂😂
#کانال_طنز_و_خنده
#قرارگاه_بسوی_ظهور
7.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸📹🎼 آوای زیبای بختیاری ؛ بهمراه نشون دادن طبیعت و پل تاریخی پاتاوه ؛ شهرستان دنا؛ استان کهگلویه و بویر احمد.
#کانال_طنز_و_خنده
#قرارگاه_بسوی_ظهور
دختره ٢٠۶ رو زده به تیر برق ماشین نصف شده به افسره میگه
جنابببببب سروان
یعنی اشتباه از من بوده؟
افسره میگه نه فکر کنم علت حادثه خواب آلودگی تیر برق بوده😂😂😂
#کانال_طنز_و_خنده
#قرارگاه_بسوی_ظهور
یارو : امتحانو چیکار کردی؟
حیف نون : هیچی سفید تحویل دادم.
تو چیکار کردی؟
یارو : هیچی منم سفید تحویل دادم
حیف نون : دیوووونه چرا اینکارو کردی حالا فک میکنن تقلب کردیم 😐😂
#کانال_طنز_و_خنده
#قرارگاه_بسوی_ظهور
رفتم خاستگاری:
دختره گفت ماشین دارین؟؟
گفتم آره دوتا
یکی مال خودمه
یکی مال مادرمه که اونم بیشتر اوقات من استفاده میکنم
دختره چشاش گرد شد گفت ماشینتون چیه؟؟
گفتم مال خودم ریش تراش
مال مادرم لباسشویی...
خانوادگی تا در خونه دنبالمون کردن
🏃♂🏃♂🏃♂
#کانال_طنز_و_خنده
#قرارگاه_بسوی_ظهور
#کانال_طنز_و_خنده
#قرارگاه_بسوی_ظهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تماشاچیان این بازی از خود بازی جالبترن
#کانال_طنز_و_خنده
#قرارگاه_بسوی_ظهور
💫الهی . . .
یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
یا عالی بِحَقِّ علی
یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
یا قدیمَ الاِحسان بِحَقِّ الحُسَیْن
✨ #عَجِّلْلِوَلیِّکَالْفَرَجَ
✨ #صاحبَالعصرِوالزَّمان
#کانال_طنز_و_خنده
#قرارگاه_بسوی_ظهور
پادشاهي در يک شب سرد زمستان از قصر خارج شد هنگام بازگشت سرباز پيري را ديد که با لباسي اندک در سرما نگهباني مي داد از او پرسيد :
آيا سردت نيست؟ نگهبان پير گفت :
چرا اي پادشاه اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم. پادشاه گفت : من الان داخل قصر مي روم و مي گويم يکي از لباس هاي گرم مرا را برايت بياورند.. نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعده اش را فراموش کرد صبح روز بعد جسد سرمازده پيرمرد را در حوالي قصر پيدا کردند، در حالي که در کنارش با خطي ناخوانا نوشته بود اي پادشاه من هر شب با همين لباس کم سرما را تحمل مي کردم اما وعده لباس گرم تو مرا از پاي درآورد.
مواظب وعده هامون باشيم..........!
💕💕💕
#کانال_طنز_و_خنده
#قرارگاه_بسوی_ظهور