چلچراغ 13/ نظم نوین منطقه
در شمارههای پیشین چلچراغ هر آنچه گفته شد، درباره دستاوردهای درونمرزی انقلاب اسلامی ایران بود، دستاوردهایی که مصادیق دیگر آن را در شمارههای آینده نیز مرور خواهیم کرد؛ اما دستاوردهای انقلاب اسلامی تنها به این موفقیتها و پیشرفتها و درخششهای ملت ایران محدود نمانده و فراتر از مرزهای جغرافیایی آثار بینظیری داشته است، دستاوردهایی که به زعم نگارنده به صراحت و جرئت میتوان نام آن را ایجاد نظم نوین منطقه گذاشت! ملت بزرگ ایران با سرنگون کردن مهمترین همپیمان منطقهای ایالات متحده آمریکا در غرب آسیا این پیام را برای ملتهای منطقه ارسال کرد که میتوان با تکیه بر قدرت درونی ملتها و با تکیه بر معارف و آموزههای اسلامی در برابر مستبدان دستنشانده غربی ایستاد، میتوان حکومتهای دیکتاتوری را کنار زد و جلوی زیادهخواهیهای استکبار را گرفت! پیامی که اکنون در چهل سالگی انقلاب نظمی متفاوت در منطقه غرب آسیا را رقم زده است، نگاهی به لبنان و شکلگیری نیرویهای مقاومت بیندازید که به کابوس رژیم صهیونیستی تبدیل شدهاند! نگاهی به سوریه بیندازید و پیروزی قاطع بشار اسد را پس از هشت سال تلاش ابتر آمریکا و همپیمانانش برای شکست ملت سوریه ببینید، به شرایط عراق و یمن نگاهی کنید و دست بالای نیروهای مقاومت را مشاهده کنید، نهضت بیداری در بحرین را مشاهده کنید، اراده پولادین و ایستادگی تمامعیار نیروهای مقاومت فلسطین برای پایان دادن به عمر رژیم منحوس صهیونیستی را در نظر بیاورید و... اینها تنها بخشی از تأثیرات تسری گفتمان انقلاب اسلامی ایران است. گفتمانی که تا آفریقا و آمریکای لاتین رفته و امید را در دل آزادیخواهان و استکبارستیزان زنده کرده است و بیتردید دور نخواهد بود روزی که ملتهای منطقه به پیروزی نهایی برسند و بازگشت فلسطینیان به خانهشان، تعیین سرنوشت ملتها به دست خودشان و خداحافظی با ارتجاع را جشن بگیرند.
@meyarpb ایتا
Sapp.ir/meyar.pb سروش
نگران هوشیاری ملی!
یادداشت: «دلواپسان فتنه 98» آخرین واژهسازی جریان اصلاحات است که به نظر میرسد با هدف دوقطبیسازی در جامعه هفته گذشته بر صفحه اول روزنامه اصلاحطلب «اعتماد» نشست. در حالی که پس از هشدار رهبر معظم انقلاب در زمینه ضرورت هوشیاری مردم و مسئولان در برابر برنامههای دشمن به ویژه برای سال آینده، نیروهای انقلاب توجه به این هشدار معظمله را حیاتی دانستند، اما در مقابل یکی از چهرههای مطرح لیست امید در انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی در این باره میگوید: «من دقیقاً نمیدانم بر چه اساسی این صحبتها مطرح میشود، شاید بهتر باشد از خود این افراد سؤال شود که قرار است دوباره چه فتنهای را برپا کنید؟! باید دید منظورشان از طرح چنین مباحثی چیست. لازم است همه مردم و سیاسیون متوجه باشند تا آلت دست این افراد نشوند.» رسانههای اصلاحطلب نیز که میدانند با توجه به عملکرد دولت، مجلس و شورای شهر مورد حمایت اصلاحطلبان، در انتخابات مجلس سال آینده کار سختی را حتی برای ایجاد یک اقلیت نسبتاً قوی در پارلمان یازدهم پیش رو دارند، از هم اکنون تلاش دارند با انحراف افکار عمومی و طرح مباحثی واهی درباره انتخابات آینده به ویژه موضوع نظارت استصوابی شورای نگهبان امیدهای خود را همچنان برای کسب رأی با جنجالسازیهایی از این دست زنده نگه دارند! حال پرسش این است که چرا رسانهها و چهرههای وابسته و نزدیک به جریان اصلاحات از هشدارها نسبت به برنامههای دشمنان ملت ایران در سال آینده ابراز نگرانی میکنند؟ هوشیاری در برابر حرکت دشمن و آمادگی برای مقابله با توطئه احتمالی نسبتش با این جریان چیست که سبب شده در مقابل طرح آن، اینگونه واکنش نشان دهند؟
@meyarpb ایتا
Sapp.ir/meyar.pb سروش
حرف روز/ اپوزیسیوننمایی آقای نماینده!
علی مطهری گفته است: «اینکه یک نیروی انتظامی و امنیتی بگذاریم تا حرف مخالف را خاموش کند، چنین امری موجب پایین آوردن جایگاه ولایت فقیه است!» مطهری در سالهای گذشته از اینگونه اظهارنظرها فراوان داشته؛ چرا که وی مشتاق است متمایز از دیگران دیده و سخنش شنیده شود؛ اما این نحوه تحلیل اوضاع کشور از جانب نایبرئیس مجلس، قدری مایه تعجب و تأسف است؛ در مقام نقد این اظهارنظر، باید به این صورت پاسخ داد که رسالت اساسی بخش نظامی و امنیتی کشور تأمین آرامش فیزیکی و روانی مردم، نگهبانی از تمامیت ارضی و پاسداری از انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران است و به اعتراف دوست و دشمن، دستگاههای متولی این موضوع در 40 سال گذشته با وجود همه دشواریها، از عهده این کار به خوبی برآمدهاند. حال بهتر است نایبرئیس مجلس به جای وارد کردن اتهامات بیمبنا و ناروا به دیگران، به موکلان خود پاسخ دهد که در حوزه قانونگذاری و نظارت بر اجرای قانون و با هدف گرهگشایی از مشکلات معیشتی که مردم این روزها با آن دست و پنجه نرم میکنند، چه کرده است؟
این جزء مظلومیتهای جمهوری اسلامی است که برخی از اول انقلاب تاکنون، با وجود داشتن مسئولیت در درون ساختار نظام، با طرح انواع و اقسام اتهامات و اظهارات خلاف منافع و مصالح کشور، ژست اپوزیسیون به خود گرفته و میگیرند؛ اما در عین حال مدعی هستند بخش امنیتی کشور صدای مخالفان را خاموش میکند!
در سال ۸۸ جریانی که این سالها علی مطهری میکوشد خود را به آنان نزدیک نشان دهد، انتخابات کشور را زیر سؤال بردند و سران فتنه 88 به قانون کشور برای حل مسائل تمکین نکردند و در پی آن عدهای دیگر با سوء استفاده از وضعیت پیش آمده امنیت مردم را به چالش کشیدند، حال اگر در این شرایط نیروی امنیتی از امنیت جامعه صیانت کند، صدای مخالف را خاموش کرده است؟ آیا انصاف است به پاسدارانی که با از خودگذشتگی و تقدیم جان خود اجازه نمیدهند عوامل داعش خود را به صحن علنی مجلس برسانند، اینگونه حملهور شد؟ یا اینکه برخی انتظار دارند نهادهای امنیتی چشمان خود را به روی عوامل و خط نفوذ و جاسوسی در کشور ببندند تا حیثیت کشور و اطلاعات سیاسی و امنیتی به تاراج رود؟!
@meyarpb ایتا
Sapp.ir/meyar.pb سروش
🔴 مذاکره با طالبان به کدام سو
می رود؟
🔻حضور هیئت طالبان در تهران و مذاکرات رسمی این گروه با مقامات جمهوری اسلامی ایران که به درخواست و با اطلاع محمد اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان صورت گرفته، خبر مهمی بود که در صدر گزارش های خبری قرار گرفت..
🔻این در حالیست که مذاکرات آمریکا و طالبان وارد فازهای جدیدی شده و به نظر می رسد که بر سر دو مسئله اصلی «خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان» در برابر «به رسمیت شناختن طالبان به عنوان قدرت حاکمه افغانستان»، توافق های اجمالی صورت گرفته است. آمریکا، با پشت پا زدن به تمام ادعاهای خود در ریشه کن کردن القاعده و طالبان، بنا دارد تا با فروپاشاندن تمام ساختارهای کنونی، افغانستان را به طالبان تسلیم کند.
🔻با این وصف، صدور دستور خروج حدود هفت هزار نفر از نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان توسط ترامپ، چندان هم غافلگیر کننده نیست و می تواند به عنوان سند اثبات صداقت آمریکا در مذاکره با طالبان به مقامات این گروه تلقی شود.
آن چه برای آمریکا حائز اهمیت است، کنترل چین، ایران و روسیه از طریق افغانستان و نیزتسلط بر منابع مالی گسترده معدنی دراین کشور است و چنین خواسته ای، در قالب یک حکومت مستبد و خشن اما هم سو با آمریکا، بیشتر قابل تامین است.
🔻آمریکا از تعامل با حکومت عربستان به این نتیجه رسیده که طرف های معامله اش هرچه مستبدتر باشند، بیشتر قابل مدیریت اند به همین دلیل، پروژه تحویل افغانستان به طالبان را با هدف ایجاد حکومتی همچون حکومت عربستان در افغانستان با سرعت بسیار بالا کلید زده است. بنابراین حذف تمامی موانعی که به نحوی می توانسته برای طالبان مشکل ساز تلقی شود، در طول دو سال گذشته به شدت مورد تعقیب آمریکا بوده است.
پرونده سازی برای ژنرال دوستم ، تلاش برای عزل عطا محمد نور ،ترور ژنرال رازق ،دستگیری نظام الدین قیصاری و فرمانده علی پور از معروف ترین چهره های مردمی مقاومت در برابر حملات طالبان و حتی کشته شدن کسانی همچون مولوی منان که از مخالفان سرسخت مذاکره طالبان با آمریکا شمرده می شد، همگی اقداماتی بود که توسط آمریکا به حکومت اشرف غنی دیکته و اجرا شد تا زمینه گسترش حضور نظامی طالبان در بیش از نیمی از خاک افغانستان فراهم شود.
🔻با این که طالبان، هم اکنون نیمی از خاک افغانستان را در کنترل دارند اما این سخن به معنای محبوبیت آن ها در میان مردم نیست بلکه توسعه جفرافیای تحت سلطه طالبان، بیش از آن که مرهون فداکاری نیروهای نظامی طالبان یا همکاری مردم با آن ها باشد، نتیجه سهل انگاری های عامدانه مقامات امنیتی افغانستان بوده که دست برقضا، بدون اجازه نیروهای آمریکایی، اختیار شلیک حتی یک گلوله را ندارند.
بنابراین آغاز مذاکره آمریکا با طالبان اساسا به دلیل قدرت غیر قابل مهار طالبان نبوده بلکه این مذاکرات، بخشی از یک پروژه برای راه اندازی یک بازی جدید با سرنوشت مردم افغانستان است.
🔻اشرف غنی پس از این که به صورتی تحقیرآمیز توسط آمریکا و طالبان از مذاکرات صلح کنار گذاشته شد، در قدم اول به سراغ کسانی رفت که در طالب ستیزی، شهرت دارند.
او در قدم دوم، به سراغ کشورهای همسایه رفته تا انحصار مذاکرات صلح از آمریکا سلب شود و مذاکرات ایران با طالبان، از این حیث که نقش آمریکا را به عنوان قدرت بلامنازع در افغانستان دچار چالش می کند، حائز اهمیت است.
طالبان در سال های اخیر کوشش کرده اند چهره ای جدید از خود در سطح بین المللی به نمایش بگذارند و سخنگوی طالبان نیز به تازگی تاکید کرده که روش حکومت داری طالبان با آن چه در دهه نود، دنیا شاهد آن بوده متفاوت خواهد بود. بنابراین تصور می شود که طالبان نیز شرایط حساس منطقه را درک کرده و با توجه به ضرورت های مختلف، به تهران رفته اند.
🔻البته طی ماه های اخیر مذاکره با طالبان گستره ای از کشورهای اروپایی تا روسیه و چین را هم در بر گرفته و بدیهی است هر کدام از این کشورها همچون ایران نمی توانند در خصوص آن چه درکنار مرزها و منطقه آن ها در حال وقوع است، به ویژه قدرت گرفتن داعش در افغانستان، بی تفاوت باشند.
🔻سفر مقامات طالبان به تهران، در کنار این که به دولت افغانستان کمک می کند به عنوان دولت قانونی، در مذاکرات احتمالی صلح نقش ایفا کند، حاوی یک پیام دیگر نیز هست و آن این که طالبان نیز اعتماد کافی و کامل به آمریکا ندارند و ترجیح می دهند که اگر قرار است در منطقه به قدرت برسند، در یک تعامل منطقه ای وارد این فرایند شوند.
طالبان با درک این مطلب مهم، به تهران سفر کردند و به نظر می رسد تهران نیز باید راه های تعامل با طالبان را با شناخت دقیقی که از پیشینه سوال برانگیز این گروه و همچنین دسیسه های آمریکا در منطقه دارد، بررسی کند.
@meyarpb ایتا
Sapp.ir/meyar.pb سروش
🔴 مکر فرهنگی دشمن.....
🔹 دیویدکوهن از مأمورین سیا و رابط این سازمان با گروه های اپوزیسیون خارج از کشور می گوید: « ما با جمهوری اسلامی مبارزه سیاسی نخواهیم کرد بلکه کار ما صرفاً فرهنگی و اصولاً استراتژی جدید ما مبارزه فرهنگی است ما باید بینش و فرهنگ مردم را عوض کنیم تا جمهوری اسلامی ساقط گردد.»
🔸 جوزف نای استاد دانشگاه هاروارد و مبدع نظریه قدرت نرم اذعان می کند: « تغییرات فرهنگی و اجتماعی ایران در درازمدت به سمت مطلوب غرب درحال حرکت است و ما نباید با اقدامات سخت، خشن و سریع سرمایه های خود را بر باد دهیم. »
🔻لذت گرایی، فساد جنسی، فحشا و حرکت های فمنیستی، نوع پوشش و رواج بی بندو باری که در برخی رسانه های داخلی ترویج می شود و حتی گاهی رسانه ملی نیز متاسفانه در رقابت با شبکه های ماهواره ای در دام آن گرفتار می شود از مصادیق بارز هدف گذاری فرهنگی غرب است، لذا بر کارگزاران نظام تکلیف است که تا از این بیشتر دیر نشده جلوی پیشرفت روزافزون نفوذ فرهنگی غرب را بگیرند تا مانع رسیدن دشمنان به مقاصدشان گردند.🔴 مکر فرهنگی دشمن.....
🔹 دیویدکوهن از مأمورین سیا و رابط این سازمان با گروه های اپوزیسیون خارج از کشور می گوید: « ما با جمهوری اسلامی مبارزه سیاسی نخواهیم کرد بلکه کار ما صرفاً فرهنگی و اصولاً استراتژی جدید ما مبارزه فرهنگی است ما باید بینش و فرهنگ مردم را عوض کنیم تا جمهوری اسلامی ساقط گردد.»
🔸 جوزف نای استاد دانشگاه هاروارد و مبدع نظریه قدرت نرم اذعان می کند: « تغییرات فرهنگی و اجتماعی ایران در درازمدت به سمت مطلوب غرب درحال حرکت است و ما نباید با اقدامات سخت، خشن و سریع سرمایه های خود را بر باد دهیم. »
🔻لذت گرایی، فساد جنسی، فحشا و حرکت های فمنیستی، نوع پوشش و رواج بی بندو باری که در برخی رسانه های داخلی ترویج می شود و حتی گاهی رسانه ملی نیز متاسفانه در رقابت با شبکه های ماهواره ای در دام آن گرفتار می شود از مصادیق بارز هدف گذاری فرهنگی غرب است، لذا بر کارگزاران نظام تکلیف است که تا از این بیشتر دیر نشده جلوی پیشرفت روزافزون نفوذ فرهنگی غرب را بگیرند تا مانع رسیدن دشمنان به مقاصدشان گردند.
@meyarpb ایتا
Sapp.ir/meyar.pb سروش
چه کسی باید اقدام کند؟
یادداشت: «نباید سرنوشت اصلاحات را به دولت گره میزدیم»؛ این تاکتیکی است که از چندی قبل نظریهپردازان اصلاحات به کرات دنبال کردهاند و به روشهای گوناگون دنبال آن هستند که حساب خود را از دولت جدا کنند. جریان اصلاحات در این زمینه با برنامهریزی دنبال آن است تا ناکارآمدی و کرختی دولت را در زمینههای متعدد یا بر گردن نگیرد یا اینکه ناشی از فعالیت دیگران معرفی کند.
«برجام» پارادایم و نظریه اصلی دولت روحانی است و با این خیال که با امحای ظرفیتهای هستهای که نظام بیش از سه دهه برای آن تلاش کرده است میتوان اوضاع اقتصادی را بهبود بخشید؛ اما اکنون دولت کمتر از سه سال تا پایان دوره دوم خود وقت دارد؛ ولی با وجود از دست دادن آن ظرفیتها، به دستان کمرمق اروپا چشم دوخته است. «مرعشی» سخنگوی کارگزاران گفته است: «این قانون اساسی، اختیارات اصلی را به رهبری واگذار کرده است؛ بنابراین رئیسجمهور باید با هماهنگی رهبری، کشور را اداره کنند.» این در حالی است که رهبر معظم انقلاب همواره یک ایده ثابت در حمایت از دولتهای گوناگون داشتهاند و نقش همافزای دولتـ نظام را حیاتی ارزیابی میکنند و میفرمایند: «دولت در واقع فعّالِ اصلی در صحنه کشور است و هرگونه موفقیتی که برای دولت به وجود آید، موفقیت نظام اسلامی است.» پس بنا بر این نظریه، تقویت نظام از مسیری به جز حمایت از دولت فراهم نیست و رهبر معظم انقلاب همواره از دولتها حمایت کردهاند.
دولت روحانی در بسیاری از مقاطع با مشکلاتی در حوزههای ساختاری و افکار عمومی مواجه بوده است که اگر حمایتهای رهبر معظم انقلاب نبود، هرگز توانایی ادامه امور را نداشت. امام خامنهای(مدظلهالعالی) دست دولت را برای حل مشکلات باز گذاشته است و توصیههای ذیل را به دولت برای عبور از مشکلات ارائه دادهاند: 1ـ با مردم حرف بزنید، مسائل را به مردم بگویید. 2ـ مشکل نظام بانکی به طور جدّی باید رسیدگی بشود. 3ـ بروید با کارگر تماس بگیرید، بروید پای کوره، بروید نمیدانم محصول را تماشا کنید، بروید جاهای انبارها را ببینید. 4ـ وقتی کسی تخلف میکند، برخورد قاطع کنید. 5ـ گروه فاسد را پیدا کنید، برخورد قانونی قوی رضایتبخش بکنید، بعد همین را به اطلاع مردم برسانید... . حال سؤال این است که چرا دولت در مسائل پیش پا افتاده از این قبیل که به اذن رهبری نیاز ندارد، اقدامات جدی انجام نمیدهد؟!
@meyarpb ایتا
Sapp.ir/meyar.pb سروش
چرخش از سر ناچاری
«بهزاد نبوی» فعال اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه سال ۸۸ به تازگی طی اظهاراتی که روزنامه دولتی «ایران» آنها را منتشر کرده، گفته است: «آدرس غلط به مردم ندهید، مشکل کشور زیر سر دولت روحانی نیست. چرا میخواهید خرج خود را از دولت جدا کنید؟ مردم متوجه میشوند برخی برای انتخابات و کسب اقبال رأیدهندگان قصد عبور از دولت را دارند.» نبوی که پیشتر از این گفته بود «ما اصلاحطلبان نه توافقی با روحانی داشتهایم و نه ائتلافی» و ساز جدایی با دولت را کوک کرده بود، این بار تمامقد از دولت و برجام حمایت کرده و حتی برجام را که به اذعان نزدیکان و اعضای دولت دستاوردهایش تقریباً هیچ بوده است، بهترین قرارداد پس از انقلاب اسلامی دانسته و اعلام کرده است «دولت روحانی در این خصوص دقیق و هنرمندانه عمل کرد!» اما ماجرا چیست و چرا شاهد چرخش در مواضع بهزاد نبوی هستیم؟ این تناقض و چرخش را باید نتیجه بلاتکلیفی جریان اصلاحات برای آینده دانست! اصلاحطلبان اگرچه از یک سو نگران نحوه عملکرد دولت روحانی و تأثیر آن بر سبد رأی خود در انتخاباتهای آینده هستند؛ اما فراتر از آن به این جمعبندی رسیدهاند که با جدا شدن از دولت روحانی و انکار نقش خود در این دولت هم اوضاع بهتری نخواهند داشت! چرا که عملاً توان اقناع افکار عمومی نسبت به نقش نداشتن خود در دولت را ندارند و با این رویکرد عملاً اعتبار حرفشان در حمایت از چهرهها در انتخاباتهای آینده زیر سؤال خواهد رفت. از این رو شاهدیم برخی از چهرههای این جریان بار دیگر تصمیم گرفتهاند از طریق دستاوردسازی برای برجام و... فضای رسانهای را برای ورود به انتخابات سال 98 آماده کنند.
@meyarpb ایتا
Sapp.ir/meyar.pb سروش
کاریزماتیکترین رهبر نظامی جهان
کاریزماتیکترین رهبر نظامی جهان
استنلی مک کریستال، رئیس پیشین فرماندهی مشترک عملیات ویژه آمریکا با «هیو هویت» مجری شبکه رادیویی «سِیلِم» در آمریکا با موضوع کتاب جدیدش به نام «رهبران جهانی: افسانه و واقعیت» مصاحبهای انجام داد که در این مصاحبه مجری شبکه با اشاره به کتاب مک کریستال، نظر او را درباره سردار سلیمانی پرسید و گفت: «وقتی به قاسم سلیمانی نگاه میکنید، کسی که بزرگترین رقیب شما و فرمانده علمیات ایرانیها بود، آیا به عقیده شما او از نظر نظامی و کاریزماتیک با دیگر سران و رهبران جهانی برابری میکند؟» مک کریستال پاسخ داد: «او بهترین است. ما زمانی که برای مقابله با ایرانیها تلاش میکردیم، او (سلیمانی) را زیر نظر گرفتیم، او وقتی در میدان جنگ است، بسیار کاریزماتیک است و در محیطهای گوناگونی عملیات داشته که هیچ ژنرال آمریکایی با هر میزان آزادی عملی نداشته است. قدرت سیاسی که قاسم سلیمانی دارد، به او اجازه میدهد کارهای بسیاری انجام دهد؛ ولی او کارهایش را با آرامش و اثربخشی فوقالعاده انجام میدهد.»
انقلابیون ترسو چگونه با رهبر خود مواجهه می شوند؟!
همین حضرت موسی یکجای دیگر -مکرّر البتّه در قرآن هست، حالا یکجای دیگرش را من عرض میکنم- وقتی که کارشان به معارضه و رودررویی علنی افتاد و بنیاسرائیل را جمع کرد که سحَر، [یعنی] صبحگاه خیلی زود یا نیمه شب، حرکت کردند به بیرون شهر که فرار کنند و بروند و از دست فرعون خلاص بشوند، صبح که شد و یکمقداری روز بالا آمد، جاسوسهای فرعون خبر دادند که بنیاسرائیل شهر را خالی کردهاند و همه رفتهاند؛ فرعون دستپاچه شد که اینها حالا میروند یکجای دیگر و یک هستهای درست میکنند؛ گفت جمع بشوید. لشکر را جمع کردند و پشت سر اینها راه افتادند؛ حالا چقدر فاصله شده من نمیدانم، شاید یکروز یا دو روز یا کمتر یا بیشتر فاصله شده که این لشکر راه افتاده است. خب، آنها پیاده داشتند بدون تجهیزات میرفتند -یک مشت مردم بودند؛ زن، مرد، بچّه- [امّا] اینها با تجهیزات و سپاه و لشگر و اسب و همهچیز؛ طبعاً زود به آنها میرسیدند؛ به آنها [هم] رسیدند. اصحاب موسی از دور دیدند که وای! لشکر فرعون دارد میآید؛ دستپاچه شدند. در قرآن -سورهی شعرا- میفرماید که «فَلَمّا تَرٰٓءَا الجَمعان»، وقتیکه دو گروه یعنی گروه حضرت موسی که جلو میرفتند و گروه فرعون که پشت سر میآمدند، همدیگر را از دور دیدند و اینقدر به هم نزدیک شدند که میتوانستند یکدیگر را ببینند، قالَ اَصحـٰبُ موسیٰٓ اِنّا لَمُدرَکون؛(۱) بنیاسرائیل که با موسی بودند، خوفشان برداشت، گفتند که یا موسی! الان به ما میرسند؛ «مُدرَکون» یعنی الان آنها میرسند، ما را میگیرند و قتلعام میکنند. موسی چه جواب داد؟ حضرت موسی در جواب گفت: قالَ کَلّآ، هرگز چنین چیزی پیش نخواهد آمد؛ چرا؟ اِنَّ مَعِیَ رَبّی؛ معیّت این است. [گفت] خدا با من است، پروردگار من با من است؛ کَلّآ اِنَّ مَعِیَ رَبّی سَیَهدین.(۷) ببینید! معیّت الهی اینقدر اهمّیّت دارد. اینکه میگویند: اِنَّ ﷲَ مَعَ الَّذینَ اتَّقَوا وَ الَّذینَ هُم مُحسِنون،(3) این معیّت را باید قدر دانست. اگر من و شما بتوانیم این معیّت الهی را حفظ کنیم، بدانید آمریکا که هیچ، اگر ده برابر قدرت آمریکا هم کسانی در دنیا نیرو داشته باشند، این نیرویی که خدا با او است، بر آنها غلبه خواهد کرد.جمهوری اسلامی با اتّکاء به قدرت الهی و با باور کردن قدرت حضور مردم، از هیچ قدرتی در دنیا هراس ندارد. اگر کسی به تقلید از روحیّههای ضعیف بنیاسرائیل میگوید که «اِنّا لَمُدرَکون»(4) -حالا به ما میرسند و پدر ما را در میآورند- ما هم به تقلید از حضرت موسی عرض میکنیم که «کَلّا اِنَّ مَعِیَ رَبّی سَیَهدین».(5)(بیانات امام خامنه ای در در دیدار بسیجیان ۱۳۹۵/۰۹/۰۳)
تعارض تحلیلی!
تصمیمگیری دونالد ترامپ برای خروج از سوریه با وجود صَرفِ مبالغ هنگفت در طول هفت سال گذشته آن چنان غیر مترقبه و غافلگیرکننده بوده[...]
تصمیمگیری دونالد ترامپ برای خروج از سوریه با وجود صَرفِ مبالغ هنگفت در طول هفت سال گذشته آن چنان غیر مترقبه و غافلگیرکننده بوده که همچنان درباره چرایی و مهمتر از آن پیامدهای آن در رسانههای جهان، به ویژه در بین مقامات و تحلیلگران آمریکا و متحدان منطقهای واشنگتن بحث و بررسی میشود. اما جالب است که این مسئله در بین برخیها در داخل کشورمان به گونهای دیگر بررسی میشود. گویا برخی از جریانهای خاص و شخصیتهای سیاسی بیشتر از فضای داخل آمریکا به توان ابرقدرتی این کشور اعتماد دارند و در حالی که خود ترامپ با زبان عمل(اعلام خروج از سوریه و افغانستان) شکست و ناکامی واشنگتن را در معادلات منطقهای پذیرفته و میخواهد مبتنی بر نگاه اقتصادیاش برای اینکه بیشتر از این متضرر نشود از سوریه و سپس از افغانستان خارج شود، شکست ابرقدرت و ناکامی اهداف آن را باور ندارند. دو عامل در باور این نحله مؤثر به نظر میرسد؛
یکـ تصویرسازیهای هالیوودی از قدرت ارتش آمریکا به گونهای در ذهن آنهاـ که به تعبیری شبکه غربگرا و همکار غرب در داخل نامیده میشوندـ رسوب کرده که شکست آمریکا با تحلیلهای آنها ممکن نمیشود.
دوـ پذیرش ناکامی آمریکا در منطقه، یعنی ناامیدی کسانی که به موفقیت آمریکا برای تغییر منطقه در وهله اول و سپس ایجاد تحولـ بخوانید براندازی نظام اسلامیـ در داخل ایران امید داشتند و حال که همه آن بافتهها با مدیریت محور مقاومت از سوی فرزندان راستین ملت ایران رشته شده، در وضعیت «تعارض تحلیلی» گرفتار شدهاند؛ اما باید گفت چه بخواهید چه نخواهید، دیگر آمریکا در سراشیبی افول قرار گرفته و قادر به بازگشت به دوران طلایی ابرقدرتی جهان نیست. بدهی 21 تریلیون دلاری و اقتصاد شکننده و مقروض آمریکا، فرسایش نیرویی و بیش از 70 درصد تجهیزات ارتش آمریکا، ضعف مفرط متحدان نیابتی در منطقه برای پیشبرد سیاستهای کاخ سفید از نظر قدرت نفوذ نظامی و مشروعیت اقدام آنها در منطقه و بهمریختگی وضعیت فرهنگی و اجتماعی داخل آمریکا و تنزل سبک زندگی و ارزشهای آمریکایی نشانگانی هستند که علامت سؤال بزرگی در جلوی ابرقدرتی آمریکا و توان تداوم آن در مصاف با رقبایی که کلید تحولات منطقه را به دست گرفتهاند، میگذارد.