-
شبی بی یاد زلفت صبح کردن قسمت ما نیست
پریشانی چرا دست از سر ما برنمی دارد...؟!
I محمدسهرابی
-
• میـڪـده •
-T#نوا گفتی که به دل شکستگان نزدیکی ما نیز دل شکسته داریم ای دوست... I میکده -
-
بر من در وصل بسته میدارد دوست
دل را بعنا شکسته میدارد دوست
زین پس من و دلشکستگی بر در او
چون دوست دل شکسته میدارد دوست
I مولوی
-
آی قربونت برم خدا...
بازم یه جوری چیدی که اقرار کنم به اشتباه بودن کارم،
ته هر مسیری بیشک خونه خودته.
حالا شکسته تر و خسته تر از همیشه اومدم،
خریداری...؟!
• میـڪـده •
آی قربونت برم خدا... بازم یه جوری چیدی که اقرار کنم به اشتباه بودن کارم، ته هر مسیری بیشک خونه خودت
-
معنی زنجانی (محمد سهرابی) درست میگه:
بر ما که بی کسیم کسی مرحمت نکرد
از آشنا و غیر ببینم ستم هنوز...
-
هر کسی را میل دل باشد بسوی این و آن
میل جان ما به عالم نیست الّا سوی تو
I اسیریلاهیجی
-
-
بدهم تکیه به تو، شانه شدن را بلدی؟
گرمی ثانیهای خانه شدن را بلدی؟
تو که ویرانه کنندست غمت میدانم
خوردن غصه و ویرانه شدن را بلدی؟
آنقدر سوخته قلبم که قلم میسوزد
شمع گریان شده، پروانه شدن را بلدی؟
مرغ عشقی شده دل، میل پریدن دارد
بال و پر در قدمت لانه شدن را بلدی؟
مینویسم من عاشق فقط از قصّهی تو
در غزلهای من افسانه شدن را بلدی؟
اشک شبهای سحر سوختهام پیش کشت
تلخی گریهی مردانه شدن را بلدی؟
- علی لنگرودی
#دفترچه
-
قطار میرود
تو میروی
تمام ایستگاه میرود...
و من چقدر سادهام
که سالهای سال
در انتظار تو
کنار این قطار رفته
ایستادهام!
و همچنان،
به نردههای ایستگاه رفته
تکیه دادهام...
«قیصر امین پور»
#دفترچه