eitaa logo
(دندان درد) شعرهای میثم رنجبر
1.1هزار دنبال‌کننده
743 عکس
279 ویدیو
8 فایل
کانال رسمی شعرهای #میثم_رنجبر و اطلاع رسانی انجمنها، محافل و فراخوان های شعر و ادب مازندران ۰۹۱۱۹۱۰۵۲۵۰ با من چه با نام و چه بی نام ارتباط بگیرید و درباره ی شعرهایم نظر دهید: @meysamranjbar
مشاهده در ایتا
دانلود
مثل سربازی که برگشته است از یک جنگ سخت خسته و مجروح اما اعتقادش باقی است @meysamranjbar_channel
باافتخار مهمان آملی های عزیز بودیم. @meysamranjbar_channel
شاعری شد که تمام دفترش را سوختند با خودش می گفت زیر لب: مدادش باقی است @meysamranjbar_channel
سال ها رفته است و خوبان رفته اندو همچنان راه های رفته یعنی امتدادش باقی است @meysamranjbar_channel
زنده یعنی هر کسی مرده است و یادش باقی است هر که بی خورشید، نور بامدادش باقی است خاطرات مردتبعیدی که دیر آزاد گشت کمترش از یاد رفته است و زیادش باقی است شاعری شد که تمام دفترش را سوختند با خودش می گفت زیر لب: مدادش باقی است مثل سربازی که برگشته است از یک جنگ سخت خسته و مجروح اما اعتقادش باقی است پیرمردی را که عمرش شد همه خرج نبرد توی چشمش به جوان ها اعتمادش باقی است سال ها رفته است و خوبان رفته اندو همچنان راه های رفته یعنی امتدادش باقی است @meysamranjbar_channel
تو عروسی که به سفره بله می اندازد به زمین وبه زمان زلزله می اندازد باد در شانه ی لخت توچه جرات دارد لرزه بر پیکر این سلسله می اندازد از دم تیغ دو ابروت رهایی یابم پیچ موهات مرا در تله می اندازد من اگر گام به صحرای تنت بگذارم، همه پاهای مرا آبله می اندازد عطر کافور تو در شهر اگر پخش شود بین زن های عرب هروله می اندازد از تو زائیده شدم پرت شدم مانند کودکی را که زن حامله می اندازد حس دلشورگی راهزنانی وحشی است چشم هایت؛ خوره بر قافله می اندازد شک نکن! که تو یقین همه پاسخ هایی شیخ، تردید در این مساله می اندازد شاعردیده ی درباری تو من هستم حاتم چشم تو دائم صله می اندازد لحظه ی خیره شدن عینک خودرابردار! شیشه ی عینک تو فاصله می اندازد. @meysamranjbar_channel
شعر تو جنون داد به دیوان زیادی عشق آمد و آورد پریشان زیادی ای چانه ات از سیب! تو لیلایی اگرچه پیدا شده در شهر، زنخدان زیادی این کفتر از آن روز که در دام تو افتاد تولید شده میله ی زندان زیادی چتری که تو وا کرده ای از لحظه ی دیدار تقدیر مرا بسته به باران زیادی تا این که مرا بعد تو سرگشته ببینند، در شهر کشیدند خیابان زیادی رودم و پر از آرزوی گم شدن از شوق تا غرق شوم در تو به پایان زیادی عاشق نشود گفت به آنی که غمش نیست؛ آن کس که نیفتاد به بحران زیادی!!! @meysamranjbar_channel