eitaa logo
مزاح الدین
900 دنبال‌کننده
673 عکس
113 ویدیو
12 فایل
مزاح‌الدین، قهقهة‌ابن‌نیشباز، قهرمانی بود که با خنده اسلام را گسترش داد. 😄💪 چطوری؟! دنبالمان کنید... 😎 🔹🔸 📌ارتباط با ادمین: @admin_mezahoddin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی بالاخره تونستم نماز صبحم رو سر وقت بخونم 🔸️مجتبی قبادی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
6.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
《وَآتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِبَنِي إِسْرَائِيلَ أَلَّا تَتَّخِذُوا مِنْ دُونِي وَكِيلًا》 ما به موسی کتاب آسمانی دادیم؛ و آن را وسیله هدایت بنی اسرائیل ساختیم؛ (و گفتیم:) غیر ما را تکیه‌گاه خود قرار ندهید! (سوره اسراء، آیه ۲) 🔸️حسین احمدی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
☎️ من از شب تا صبح و از صبح تا شب توف به ریا تو هیئت عرق می‌ریزم و خلاصه نوکری آقا رو می‌کنم ولی به خاطره خستگی زیاد نماز صبحم یکی در میون قضاست، بنظرتون همین عزاداری‌ها رو جای نماز برام حساب می‌کنن؟ پاسخ: مگه مغازه که چونه می‌زنی؟! شما با عزادری‌ و کمک به برگزاری مراسم اهل بیت علیهم السلام حسابی فرشته سمت راست رو خسته کردی ولی با قضا شدن نمازت «که امر واجبی هست» و یک خط نوشته فرشته سمت چپ پوچش نکن، ساعت رو که واسه خوشگلی اختراع نکردن برای استفاده کردن هستش، طوری برنامه ریزی کن که به نمازت لطمه‌ای وارد نشه و این طور دو برابر ثواب جمع کن. 🔸️زهرا رضایی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی یه نفر رو میبینم که با ماشین شخصی داره میره سمت مرز عراق 🔸️مجتبی قبادی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
پیژامه، لاک یا کتری سیاه! قسمت اول ایام پیاده‌روی اربعین امام حسین (ع) شروع شده است. حال‌وهوای فضای مجازی هم رنگ‌وبوی حسینی به خودش گرفته است. چرخی در این فضا می‌زنم و صفحه دوستم میلاد سلیمی با عکس جدیدش در بین‌الحرمین به‌روزرسانی می‌شود. باورش سخت است. با پیژامه وسط بین‌الحرمین ایستاده و عکسی از خودش در بین زوار را منتشر کرده است. میلاد چندروز زودتر به زیارت رفته و من هنوز ایرانم و به پیاده‌روی نرفتم. تا عکس میلاد پیژامه‌پوش وسط بین الحرمین را می‌بینم زیر عکسش می‌نویسم دارم می‌آیم پیژامه‌ات را آتش بزنم. کار امسالش نبود. اربعین سال قبلش هم با همین پیژامه ۸۰ کیلومتر در مسیر پیاده‌روی نجف تا کربلا را رفت. آن‌هم از چه مسیری! میلاد با پیژامه‌ی گل‌گلی‌اش قدم در طریق العلما گذاشت و از نجف اشرف خود را به کربلا رساند. همان مسیری که علما و عرفای بزرگ سلف از لابه‌بلای نخلستان‌ها و کنار شط می‌گذشتند. همان مسیری که با ممنوعیت زیارت امام حسین(ع) توسط صدامیان، عاشقان اباعبدالله حتی با قطع شدن دستشان باز هروله‌کنان خودشان را به کربلا می‌رساندند. حالا میلاد با پیژامه‌ای گل‌گلی دارد از آن مسیر با استقبال گرم روستاییان به زیارت می‌رود و با همان پیژامه مهمان مردم سخاوت‌مند عراق می‌شود. شاید اگر صدام، زنده و مالک اینستاگرام بود، حتماً صفحه‌ی میلاد را می‌بست. یقین دارم که مامورین جهنم هر روز این عکس میلاد با پیژامه‌ی گل‌گلی‌اش در خاک عراق را به صدام نشان می‌دهند و می‌گویند ببین این همان مسیری است که مانع زیارت عاشقان حسین(ع) می‌شدی و دست‌شان را قطع می‌کردی و شهیدشان می‌کردی اما اکنون میلاد سلیمی با پیژامه‌ی گل‌گلی‌اش مسیر ۸۰ کیلومتری نجف تا کربلا را می‌رود. تازه اهالی روستاها و شهرهای مسیر هم به گرمی از او استقبال می‌کنند. شک ندارم خازنین جهنم، آتش اطراف صدام در درک را خاموش می‌کنند و هر روز فقط عکس میلاد با پیژامه‌ی گل‌گلی‌اش در عراق را نشانش می‌دهند تا بیشتر بسوزد. به‌قدری دردش بگیرد که به خازنین درک در جهنم بگوید جان خودتان آتش را روشن کنید من طاقت دیدن میلاد با پیژامه‌ی گل‌گلی‌اش در عراق را ندارم. طوری از محله‌ی فلک‌الدین خرم‌آباد به عراق آمده که گویا می‌خواهد بر دیوار نجف بنویسد«جِئنا لِنَبقا» آمده‌ایم تا بمانیم. چه عذابی سخت‌تر از این می‌تواند برای صدام باشد. میلاد سلیمی آن‌قدر با اهالی عراق پسرخاله شده است که با پیژامه در شهرهایش می‌گردد! 🔸️مهدی سلیمان‌نژاد🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
آغوش عشق نه آبرو، نه شغل، نه پولمه همسفر من دل مشغولمه کوله‌مو بردارم و راه بیفتم چقدر حاجت توی این کوله‌مه میرم پیش اونی که مرد مرداست عشق ما جاده نجف کربلاست لباسامو که توی کوله چیدم دینارای مامانمم دزدیدم یه مشکل کوچولو دارم فقط هیچ خبری نیس از پاس جدیدم چیکار کنم پاسم هنوز رو هواست عشق ما جاده نجف کربلاست خبر داری که مرد عشقت شدم؟ پهلوون نبرد عشقت شدم چن ساله آواره این مسیرم چن ساله دوره‌گرد عشقت شدم این دیوونه فقط تو تیم شماست عشق ما جاده نجف کربلاست درسته که مسیر پر از نعمته قشنگه و مشتی و پر برکته اما دلم تنگ تو بود که بازم راهی شدم، ببین دیگه، قسمته بگید به هرکسی دلش اینوراست عشق ما جاده نجف کربلاست اینجا جووناش همگی خادمن پیرا همه شبیه حاج قاسمن دخترای سه‌ساله که آب میدن انگاری گل‌های بنی هاشمن بساط اشک و روضه ما به پاست عشق ما جاده نجف کربلاست هر کی یه جور عشقشو داد میزنه این آقا زخما رو پماد می‌زنه پیرزنه داره با یه مقوا خسته‌های مسیرو باد می‌زنه آدم میاد اینجا دیگه تو فضاست عشق ما جاده نجف کربلاست موکبه بود که هیچیشو نخوردیم غذاهای عراقیشو نخوردیم رفته و قورمه سبزی یاد گرفته پارسال آخه لبلبی‌شو نخوردیم بس که اینا نوکریشون بی‌ریاست عشق ما جاده نجف کربلاست خنده رو لب اشکا روونه اینجا همه چی رو دور جنونه اینجا سیل خروشانی که تو مسیره سپاه آخرالزمونه اینجا فرمانده لشکر هم جناب سقاست عشق ما جاده نجف کربلاست تو هم بیا چایی و دمنوش بگیر تو بارون محبتش دوش بگیر هوا پر از عطر حسینه، بیا امام حسین و توی آغوش بگیر اونایی که نمدونید اینجا کجاست عشق ما، جاده نجف کربلاست 🔸️علی‌‌اکبر مدرس‌زاده🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی میبینم همه‌ی دوستام رفتن کربلا و من تک و تنها موندم خونه! 🔸️مجتبی قبادی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
پیژامه، لاک یا کتری سیاه! قسمت دوم پیژامه‌ی میلاد را که دیدم یاد خاطره‌ی یکی از دوستان از شب خواستگاری رفتنش افتادم. زمانی که همراه خانواده به خواستگاری دختر یکی از اقوامشان در شهری دیگر می‌رود و شب که پاسخ منفی می‌شنوند چون مسافت بازگشت زیاد بوده است از داخل کیف پیژامه‌اش را می‌آورد و همان‌جا اتراق می‌کند و صبح برمی‌گردد. جوان در محاسباتش، شنیدن بله را قطعی می‌دانست و خودش را با پیژامه‌‌ای که همراه داشت «جِئنا لِنَبقا» می‌دانست. صدام هرگز در مخیله‌اش خطور نمی‌کرد زمانی برسد که ملت ایران و عراق آن‌چنان درهم تنیده شوند که میلادسلیمی وقتی از محله‌ی فلک‌الدین خرم‌آباد مشغول بستن کوله‌اش است پیژامه داخلش بگذارد و درشهرهای عراق خرامان بچرخد. عراقی‌ها دوستش داشته باشند و او هم دوستشان داشته باشد. عذاب از این سخت‌تر! یازده روز مانده به اربعین با بستگان به سمت عراق حرکت می‌کنم. میلاد زیارتش تمام شده و به ایران برگشته است. برای اولین‌بار از مسیر طریق العلما به سمت کربلا می‌روم. روستاییان مسیر هرچه دارند را نثار زوار می‌کنند. از رطب‌های تازه‌ی بر نخل تا ریحان و‌نعنای مزرعه و انگور باغشان و نان داغ تنورشان را هم در طبق اخلاص و با التماس در پای زوار می‌ریزند. نفربه‌نفر شترهایشان را، گله‌به‌گله‌ی گوسفندان را با عشق ذبح می‌کنند. گاوهایی که صبح پنج‌راس بودند، غروب که می‌شود چهار راس‌اند و یکی را قربان زوار حسین(ع) کرده‌اند. البته گویا شش راس بودند و آثار ذبح یک‌راس از روز قبل باقی‌ست. فردا گاو و گوساله‌های این روستایی چند راس کمتر می‌شود. احساس می‌کنم اگر اربعین شهدای کربلا برسد و این روستاییان چیزی از مال دنیا نزدشان مانده باشد و خرج زوار نکرده‌ باشند، احساس خسران می‌کنند. نوحه‌های پرشور محمدالنجمانی و عباس خضر و حیدرالبیاتی و... را از خانه و حسینه و‌ موکبشان پخش می‌کنند. یکی مسیر عشق«درب العشگ» را می‌خواند و یکی«سفر الی الله» را و دیگری«اهلاً بِحسین ثانی»و یکی«اهلاً بِکُل اللغات» را. از انگلیسی و ترکی و چینی تا فارسی که«خوش آمدید» را طنین‌انداز می‌کند. آن‌قدر شورانگیزاست که به میلاد حق می‌دهم ساده و صمیمی با پیژامه بینشان بگردد. ادامه دارد.... 🔸️مهدی سلیمان‌نژاد🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
مرد میدان، نامرد میدان یه چی فکر کردیم چی شد خاصی داره آیه. فکرشو بکن یه تشکیلات آنچنانی، چهل سال اتاق فکر راه میندازن و یه سری پخمه «خود نخبه پندار اطلاعاتی» جمع میشن دور هم گرا بدن که یه عده آدم آموزش دیده فلان، بتمن بازی دربیارن یه بنده خدایی رو تنها گیر بیارن شهیدش بکنن. مدیون باشین یه درصد احتمال بدین اینا مثل بچه آدم بخوان بیان رو در رو بجنگن.‌ نهههههه. نه که اینا خییییلی جیگر دارن از این کارا کمتر می کنن. اینا کلاً اهل دور کاری هستن. اونم اگه سایه خود شون رو دیوار نیفتاده باشه، اگه خدای نکرده زبونم لال تو این موقعیت امنیتی سخت قرار بگیرن، عملیات کنسله. چرا؟ چرا نداره عزیز دلم شما باشی یهو باسایه خودت چش تو چش بشی خودتو خیس نمی کنی؟ لا اله الا الله حالا کار به اونشم نداریم؛ تجربه نشون میده روتین کارشون اینجوریه که یه هنگ جمع میشن خییییلی مردونه! پوشکاشونم سفت می بندن و صبر می کنن وقتش بشه (این «وقتش بشه» خودش چند ترم آموزشی می خواد که اونم فقططط در تخصص ایناست). وقتش هم که بشه خودش چند حالت می تونه داشته باشه مثلاً این بنده خدا خواب باشه مثلاً در حال قرآن خوندن باشه، مثلاً دم در خونه شون با زن و بچه اش بخواد بره بیرون، سر سفره غذا باشه، ترور دست جمعی هم کارشون درسته مثلاً زنگ تفریح یه مدرسه ابتدایی، عروسیا، بیمارستان ها، زایشگاه ها و... (خلاصه شرایط باید کاااااملا جنگی باشه.) تا اینا از هزار کیلومتری هدف، یه دکمه رو بزنن بنده خدا رو به خیال خودشون حذف کنن غافل از اینکه این بنده خدا تا ابد باهاشونه. کار فرمانده هاشونم نیست اینارو حالا حالا از پوشک بگیرن چرا؟ طرف مقابلشون «شهید هنیه» از آب در میاد! به مراتب زنده‌تر و تأثیرگذار تر از «دکتر اسماعیل هنیه». خودش میشه «عند ربهم یرزقون» از هر چی سختی و جنگ و تلخی درمیاد تازه اول خوشیشه. تازه این بدبختا یه سری دیگه‌شون باید بشینن جمع و ضرب و تقسیم کنن که چقدر طول میکشه با پنجولاشون زمین رو بکنن برسن هسته زمین که فتاح و هایپرسونیک نخوره بهشون بترکوندشون. خلاصه که: وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ (آل عمران ۱۶۹) 🔸️طاهره ابراهیم نژاد آکردی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
وعدالصادق(۲) ظالم شده نزدیک وقتِ رفتنِ تو این خون کُند برپا دوباره محشری نو با خون جوشان در رگ خود باز هستیم چشم انتظارِ گاهِ وعدالصادقِ دو 🔸️احمد رفیعی وردنجانی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
سوال: آیا زیارت امام حسین علیه‌السلام در روز اربعین از نزدیک استحباب دارد؟ الف) نه، خیلی هم حرامه، اصلاً شرکه! ب)‌ خیر چون خرج الکیه نباید رفت کربلا و احوط آن است که در آن ایام‌ به ترکیه رفت. ج) اینها همه‌ش من درآوردیه و در اسلام وجود نداشته. د) به شرط ارجح ندونستن شکم به جای اصل زیارت در طی مسیر، مستحب موکد است. 🔸️مجتبی قبادی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
پیژامه، لاک یا کتری سیاه! قسمت سوم برادرم که از طلاب حوزه‌ی علمیه است هیچ‌وقت بدون لباس طلبگی در اماکن عمومی نمی‌رود. لباسش و مسیرش را عاشقانه انتخاب کرده است و دوست دارد. با همین عبا و عمامه و دشداشه در مسیر نجف تا کربلا و در طریق العلما به مشایه‌اش ادامه می‌دهد. جوانان عراق بسیار به طلاب و سادات احترام می‌گذارند. سال قبلش در مسیر که به موکب ماساژ جوانان عراقی رسیدیم من شوخی‌های برادری‌ام گل کرد. هم‌زمان که جوان عراقی ماساژ می‌داد بر پشت برادرم حاج حامد می‌زدم که جوان عراقی به شدت عصبانی شد و هرچه می‌گفتم برادریم و از شوخی‌های رفاقتی و صمیمیت بینمان است برایش مهم نبود. مهم این بود حرمت شیخ باید رعایت شود. آن‌قدر نگاه تندی به من کرد انگار عمامه‌پرانی کرده بودم! امسال در مسیر پیاده‌روی جوانی عراقی کنار جاده ایستاده و با سرعت جلویمان را گرفت که یا شیخ بیا! مبیت موجود. طعام موجود. الصلاه جماعه. ما را ضمیمه شیخ برد و طعامی اشرافی در منزل کوچک و ساده‌اش برایمان آورد. روزهای بعد در مسیر پیاده‌روی به برادرم می‌گفتیم حق نداری عمامه‌ات را برداری. بالاخره خیری هم از جانب شیخی به ما برسد. آقازادگی از همین روش شکل می‌گیرد. فردا کرام الکاتبین در دادگاه عدل الهی با چند گاری و فرغون پرونده که رویشان نوشته میم.سین (مهدی سلیمان‌نژاد) وارد بشوند و بگویند نام‌برده متهم به سوء استفاده از لباس روحانیت برادرش در مسیر مشایه است. چو فردا نامه‌خوانان نامه خوانند، تو از این نامه خواندن ننگت آیو. این تمام سوءاستفاده‌ی من از این لباس است. یاد میلاد با پیژامه‌ی گل‌گلی‌اش افتادم. لابد حکمتی دارد که هرسال با آن پیژامه‌ی مسخره، طی طریق می‌کند. برگردم ایران باید فلسفه‌ی این پیژامه‌پوش بودنش در مسیر را از او بپرسم. پیژامه برای اهالی عراق پوشش سختی است. هم "پ" و هم"ژ" دارد. ذهنم درگیر شده که اصلا عراقی‌ها به پیژامه چه می‌گویند؟ صدام در درک وقتی عکس میلاد را با پیژامه می‌بیند چه می‌گوید؟ خازنین جهنم خطابش می‌کنند بگو پیژامه؟ صدام نمی‌گویی! پس بگیر این گرز آتشین را. اصلا چرا من باید در طریق العلما که همه با ذکر و مناجات آن را طی کرده‌اند این افکار را داشته باشم!؟ ادامه دارد... 🔸️مهدی سلیمان‌نژاد🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin