مطایبات علما (۱) همه‌ی ما می‌میریم! آیت الله شهید صدوقی، نماینده امام راحل در استان یزد و از شهدای محراب بودند. در مردادسال ۱۳۵۹ شمسی که مصادف با ماه مبارک رمضان شده بود ایشان بعد از نماز عصر روزانه منبر می‌رفت. یک روز بحث ایشان در احوالات روز قیامت و محشور شدن مجدد انسان ها بود. عده ای از مستمعین در حال چُرت زدن و برخی در حالت خواب و بیداری به سخنان ایشان گوش می‌دادند. آیت الله صدوقی ناگهان تُن صدای خود را بلند کرده و گفتند: همه می‌میرند و بلندتر گفتند: من هم می‌میرم. برخی از مستمعین بدون توجه به محتوای کلام ایشان، با صدایی بلند گفتند: ان شاءالله و لحظه ای بعد متوجه اشتباه خود شدند و‌ شروع کردند به خندیدن! آیت الله صدوقی بلافاصله با صدای ناز و کشیده ای گفتند: حالا چَشِ مرگ من گذاشتید (یعنی امید به مرگ من دارید؟!) مطمئن باشید تا همه تون رو نکشم و کفن نکنم، من یكی نمی‌میرم!... صدای خنده حضار بود که به آسمان می‌رسید!! 🔸محمد مهدی امیدوار🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin

شخصی را پسر در چاه افتاد. گفت: جانِ بابا! جایی مرو تا من بروم ریسمان بیاورم و تو را بیرون بکشم! #حکایات 🔸عبید زاکانی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin

آزادی فقط اون‌جاش که جولانی، در جولانش تو سوریه، قبله رو هم آزاد کرده. 🔺فاطمه السادات مدنی🔺 طنزیم| @tanzym_ir

همشهری آنلاین: ایلان ماسک، میلیاردر و سیاستمدار آمریکایی که به ارائه نظرات آینده نگرانه خاص و عجیب معروف است می‌گوید که «بسیاری از کشورها مثل سنگاپور به خاطر نرخ پایین زاد و ولد، در حال انقراض هستند.» آی جوونایی که حرف کارشناسای خودمونو قبول ندارین! لااقل یه کم انگلیسی _ آمریکایی فکر کنید!! حرف دیوید بکام و ایلان ماسک رو گوش کنید و دست از انقراضتون بردارید! آخه کدوم عاقلی دستی دستی، خودش خودشو منقرض میکنه؟! به این برکت برا خودتون میگم!! پیامبر گرامی اسلام فرمود: ... فَإِنِّي أُبَاهِي بِكُمُ اَلْأُمَمَ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ وَ لَوْ بِالسِّقْطِ؛ همانا من به فراوانی امتم نسبت به سایرین، فخر می‌فروشم؛ حتی نسبت به فرزندانی که قبل از تولد از دنیا رفته باشند.(جامع الاخبار، ج ۱، ص ۱۰۱) 🔸محمد مهدی امیدوار🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin

_مامان چرا ما طرفدار پهلوی هستیم؟ _چون به حقوق زن‌ها اهمیت می‌داد و حجاب اجباری نداشتن. _ولی رضا خان که بی حجابی رو اجباری کرد و دستور کشف حجاب زوری داد. _خفه شو پسرم. 🔺سالار سنچولی🔺 طنزیم| @tanzym_ir

مطایبات علما (۲) چه آمدنی و چه رفتنی! نقل است روزی یکی از بازاریان که زبان چرب و نرمی هم داشت به دیدار یکی از علما رفت تا دست خط و توصیه نامه ای برای خود بگیرد. معروف بود که نشست و برخواستش با اهل علم هیچ وقت بی طمع نبود! روزی به محض رسیدن درب منزل یکی از علما، متوجه شد آقا در حال خروج از منزل هستند؛ به شوخی خطاب به آن عالم گفت: جاءالحق و زهق الباطل (یعنی من که آمدم حق هستم‌ و شما که داری می روی باطلی و باطل، رفتنی است). همراهان خندیدند و فرد بازاری بادی به غبغب انداخت. اما آن عالم بدون معطلی گفت: نخیر جانم، جاء الباد و زهق الوضوء... به گمانم در و دیوار منزل هم با حضار می‌خندیدند! 🔸محمد مهدی امیدوار🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin

یعنی چه همه‌ش رزمایش، همه‌ش تیر و تفنگ... اسلام دین رحمته... رحمت که با اسلحه نیست... دل امام زمان رو خون نکنید... بیاید مهربون باشیم با هم... میدونید قیمت پوشک چنده اینجا؟! با تشکر جمعی از لشکریان گردان ۸۲۰۰ 🔸مزاح‌الدین🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin

🔸 زن زندگی رضا خان بانی زن زندگی آزادی ایران تویی آنکه می‌کشفاند مو‌ها را در این سامان تویی زن چه می‌فهمید که بی‌روسری عاقل‌تر است آن چماقی که به او می داد فهمِ آن تویی تاجماه و مریم و توران و عصمت... تا ملوک* مالک محروسه‌ی جمعیت نسوان تویی فاتح پیروز بازی‌های غرب و شرق ؛ تو چکشی چون ضربه‌های کلّه‌ی زیدان تویی زن اگر روز تو را هی بیخودی می‌کرد ذم حبس می کرد او که زن را بهتر از مردان تویی جنسیت فرقی برای روح آزادت نداشت آن که دندان در دهان می دوخت در زندان تویی گرچه در عرض سه ساعت کل تهران شد عروس عاشق سربازهای آن ور میدان تویی عفو کن ای حضرت مهتر من دیوانه را آن که خر را در طویله می‌زدش پالان تویی؟ *نام همسران رضا خان 🔸ابراهیم صفایی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin

لطف استعمار هدیه بمب بریزید که آباد شوند خون بپاشد همه‌جا، مردمشان شاد شوند به ملل لطف شما کم نشود استعمار! طبق منشور حقوق بشر آزاد شوند #حقوق_بشر 🔸سوده سلامت🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin

مکانیزم ماشه در برجامِ من و خدا... تبیین طنزآمیز دعای يَا مَنْ أَرْجُوهُ قسمت٢ خدایا! ببین دیگه. تقصیر خودته هرچی ما بنده‌ها گناه می‌کنیم نمی‌زنی پس کله‌مون. من خودم بچه بودم اگه کار بدی می‌کردم قبل از این که مامانم بفهمه خودم می‌ترسیدم به خودم! چون می‌دونستم اگه بگم از رو تاب افتادم و دستم شکسته، حتما اونم پامو می‌شکست که دیگه نرم پارک... اما تو چی‌؟ نشستی روی عرش برا خودت می‌ذاری ما هی گناه کنیم و تنبیه نمی‌کنی! خب بنده‌هات بچه پررو می‌شن دیگه خدا جون! می‌دونم مهربونی. اما انصافاً همه‌ی بنده‌ها جنبه‌ی لازم رو ندارن. ببین عین بچه‌ی فامیل که یه ذره بهش رو بدی شدن! الان اگه من جای شما بودم یه دهنی از این اسرائیل جنایات‌کار سرویس بهداشتی می‌کردم که تا ده سال دیگه توالت‌ عمومی غزه تأمین باشه! شما یه مدت امورات بندگان رو به من بسپار. طرف نماز نخوند، لاستیک ماشینش پنچر بشه. روزه نگرفت کرونا بگیره. دروغ گفت کچل بشه. ناخون کاشت عین ساواک ناخونشو بکشن. طلاشو نشون جاریش داد، دماغش باد کنه اندازه بادکنک... البته الان که فکر می‌کنم نه. ایده‌ی بدی بود. همین امروز با ایده‌ی من، خودم باید با ماشین پنچر و کرونا گرفته و کچل توی صف بیمارستان بودم. همون اینطوری که هست خیلی بهتره. چه کاریه؟ همون قیامت سر فرصت می‌شینی به حسابمون می‌رسی. ولش کن! اونجا هم خودت بزرگی می‌بخشی. حواسم نبود داشتم با دعا خودمو بدبخت می‌کردما. خدایا شکرت. خدایا دمت گرم که گذاشتی آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ كُلِّ شَرّ باشیم. یعنی می‌خوایم کار بدی کنیم خیالمون راحت باشه عصبانی نمی‌شی و همون موقع بزنه پس کله‌مون. انگار برجامه. از این طرف ما عین امریکای جهانخوار هرکار می‌خوایم می‌کنیم بعدم به استناد مکانیزم ماشه خدا روزیمون رو قطع نمی‌کنه. گناه رو با گناه روشن می‌کنیم. از اون طرف خدا کاریمون نداره هیچ. روزی هم بهمون می‌ده. خداییش همچین خدایی رو باید پرستید. باید ماچش کرد. ماچ بهت خدا جون! 🔸ابراهیم کاظمی مقدم🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin

حکایات بهلول مردی گفت روزی به گورستان رفتم و بهلول را در آنجا دیدم پرسیدمش اینجا چه می کنی؟ گفت: با مردمانی همنشینی همی کنم که آزارم نمی‌دهند، اگر از عقبی غافل شوم یادآوریم می‌کنند و اگر غایب شوم غیبتم نمی‌کنند! #حکایات مزاح‌الدین | @mezahoddin

پنت‌هاوس جهنم قسمت اول سلام من یک فرشته هستم، یک فرشته‌ی عذاب. خیلی ها از من می‌ترسند و برای تهدید فرزندانشان نام مرا می آورند، اما نمی‌دانند من سرشلوغی های دیگری دارم و اصلا فرصت نمیکنم برای نخوردن یک تخم مرغ صبحانه سراغ یک کودک ده ساله بروم. اخیرا در جهنم ارتقاء درجه پیدا کردم و حالا فقط با آنهایی که ساکن پنت‌هاوس هستند کار میکنم. برای مثال ملکه‌ی انگلیس و چرچیل زیر دست خودم بوده‌اند. البته آن موقعی که آنها را به جهنم آوردند من یک کارآموز بودم ولی بعدها مسئولیت عذاب این دونفر بر عهده‌ی خودم گذاشته شد. شاید جالب باشد که بدانید اهالی پنت‌هاوس عموما افرادی با چشم های رنگی و موهای بور هستند، نمیدانم شما آدم ها روی زمین چکار میکنید ولی هرکاری که میکنید همه‌ی آتش ها از گور اروپایی های رنگ پریده بلند میشود، چرا که ماشالا ماشالا هرچه میشمارمشان تمام نمی‌شوند! مثلا جدیدا یک آقایی را به اینجا منتقل کردند که از آن هفت خط های عالم است، گناهی نبوده که در زندگی اش انجام نداده باشد، راست گفته اند که تخم مرغ دزد شتر مرغ دزد میشود! از همان کودکی انواع شرارت هارا تست کرده و تمام اطرافیانش را ذله کرده بود. اسمش جیمی است، همان اول که دیدمش از صد متری تشخیص دادم که از فک و فامیل همین اروپایی های خیر ندیده است. در دنیا خیلی بهش خوش گذشته بود، با اینکه رکورد دار کشت و کشتار آسیایی های بیچاره بوده اما رفقایش هندوانه زیر بغلش گذاشته و به او جایزه‌ی صلح دادند! همیشه پنت‌هاوس نشین بوده، اینجا هم آوردیمش در بالاترین طبقه‌ی جهنم که احساس غریبگی نکند... ادامه دارد... 🔸عطیه صابری🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin