eitaa logo
مزاح الدین
909 دنبال‌کننده
640 عکس
107 ویدیو
10 فایل
مزاح‌الدین، قهقهة‌ابن‌نیشباز، قهرمانی بود که با خنده اسلام را گسترش داد. 😄💪 چطوری؟! دنبالمان کنید... 😎 🔹🔸 📌ارتباط با ادمین: @admin_mezahoddin
مشاهده در ایتا
دانلود
این که می‌گن شکست مقدمه پیروزیه کاملا چرته... من تقریبا از اول عمرم دارم از نفس اماره شکست می‌خورم، دیگه می‌خوام شب اول قبر پیروز بشم؟ 🔸ابراهیم کاظمی مقدم🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
كل نفس ذائقة الموت همه اونایی که جون تو تَنِ‌شونه از دیگِ مرگ می‌چِشَن. 🔸رضا حاجی‌محمدی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
آداب المتفرعنین این قسمت: آداب‌المدیریت فرعون درونت را مدیر کن در این نوشتار کوتاه، سعی داریم آداب هرچه بیشتر نزدیک شدن به فرعون و اخلاقیات بی‌بدیلش را بیان کنیم. این آداب هرچند از دل برخورد مردم زمان استکشاف شده ولی در مورد انتسابش به فرعون شکی نیست، زیرا می‌توان گفت که انجام آن‌ها در حد اعلایی نشان‌گر بانگ رسای «انا ربکم اعلی» است و همین برای فرعون صفتی کافیست. 🔸محمدحسین صادقی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
مزاح الدین
آداب المتفرعنین این قسمت: آداب‌المدیریت فرعون درونت را مدیر کن در این نوشتار کوتاه، سعی داریم آداب
آداب‌المتفرعنین باب الدوم: آداب المدیریت اولا: تحقیر کنیم. با تحقیر کردن هرچه بیشتر زیردستمان به عنوان یک مدیر با پرستیژ و موفق جلوه خواهیم کرد و اهداف سازمان را به صورت فرعون‌گونه‌ای به پیش خواهیم برد. هرچند تمام آداب این نوشتار نوعی تحقیر به حساب می‌آیند و شاید بتوان گفت تحقیر نخ تسبیح همه این آداب است ولی اینکه خودمان را حتی ذره‌ای از دیگران بالاتر ببینیم و سعی کنیم به آن‌ها امر و نهی کنیم خودش می‌تواند یک روش جداگانه و به خودی خود یکی از آداب مهم فرعونیت باشد. دوما: عالم باشیم. چیزهایی را بدانیم و به بقیه زیردستان گوشزد کنیم که به نظر می‌رسد از زاویه چشم آن‌ها دور مانده ولی در مانیفست و سند چشم انداز سازمان و محدودیت منابع و امکانات آن قرار دارد ولی الاغ زیردست نتوانسته است نسبت به آن‌ها اطلاع کسب کند یا اطلاع کسب کرده ولیکن قصد خودبزرگ‌نشان‌دهی‌اش باعث شده تا چنین جسارتی در مقابل ما انجام دهد و پیشنهاد نسجیده‌اش را مطرح کند. ادامه دارد.... 🔸محمدحسین صادقی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
ولی پزشکیان نشون داد همه امتحان‌های دینی‌ش رو بیست شده 🔸زینب سادات جزایری🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
پزشکیان: فیلمش هم هست؟ یا ایهاالذین آمنوا... 🔸ثمین سلیمانی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
ذهن پزشکیان وقتی خودش تهمت می‌زنه: مسعود راهِ تو راه علی‌ست. 🔸زهره کاظم‌زاده🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
دو دیقه قرآن سر نیزه نکن ببینیم چی میگی! 🔸علیرضا حیدرزاده جزی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
پزشکیان: من حدیث میگم تو برنامه‌شو بگو. 🔸فرزانه فولادی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
کاش پزشکیان اولش قرآن می‌خوند، مهدی عادلی میومد برنامه‌هاشو می‌گفت. 🔸یاسر پناهی فکور🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
مزاح الدین
آداب‌المتفرعنین باب الدوم: آداب المدیریت اولا: تحقیر کنیم. با تحقیر کردن هرچه بیشتر زیردستمان به عن
آداب‌المتفرعنین سوما: جست و جوگر باشیم. در هر ضایعه و حتی رخداد خوب برای سازمان، به دنبال مقصر بگردیم. در ناکامی‌ها مقصر را پیدا کنیم و با الگوی دیگران قرار دادن، او را از مزایای طبیعی‌اش نظیر انسان بودن و احترام متقابل محروم کنیم و در رخداد‌های خوب، با گرفتن ذره‌بین بدبینی به دست به دنبال نقاط منفی کار زیردست بگردیم و به هنگام یافتن آن‌ها، ارشمیدوس‌وار و دادزنان موضوع را به اطلاع همه برسانیم. در صورتی که هیچ نقطه منفی پیدا نشد می‌توان با یک جمله «ممنون از انجام درست وظایف» تمام تلاش‌های زیر دست را نابود کرد. چهارما: نابودگر باشیم. نابودگر انگیزه، احساسات، توانایی و تلاش زیر دست باشیم و به او همچون مهره‌ای ناچیز ولی غیرقابل چشم‌پوشی در یک قطعه صنعتی نگاه کنیم. نابودگری همیشه با کاری همراه نیست بلکه گاهی می‌توان با انجام ندادن کارهای نظیر دادن انگیزه، دیدن توانایی و استعداد کارمند، بهره‌مندی از ظرفیت‌های مفید کارمند و دیدن تلاش‌های او برای پیشبرد اهداف سازمان به طرز شگفت‌انگیزی نابودگر بود. ادامه دارد... 🔸محمدحسین صادقی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
با وجود این که زیاد گول شیطون رو نمی‌خورم و گناه نمی‌کنم، نمی‌دونم چرا معنویتم بالا نمی‌زنه! فقط به خاطر این که به دانش‌جوهام توصیه می‌کنم از ایران برن؟ 🔸ابراهیم کاظمی مقدم🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
یه جوری نفس اماره و عادات‌بد و رفیق ناباب و تسویف محاصرم کردن که فکر کنم شیطون گفته: من اینو زنده می‌خوام! 🔸ابراهیم کاظمی مقدم🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
هدایت شده از باشگاه طنز
💥 باشگاه طنز و کاریکاتور انقلاب اسلامی برگزار می‌کند: نوزدهمین دوره آموزشی طنزطنز مطبوعاتی = ظرفیت تکمیل شد⛔ ⛔شعر طنز =ظرفیت تکمیل شد ⛔ ⛔آیتم نویسی طنز = ظرفیت تکمیل شد⛔ ⛔ استنداپ کمدی = ظرفیت تکمیل شد ⛔ ⛔ کاریکاتور مقدماتی = ظرفیت تکمیل شد ⛔ خب،ظرفیت اکثر کلاس‌ها تکمیل شده و ثبت‌نام فقط برای دوره‌هایی که هنوز تکمیل نیستن امکان پذیره. راستی آموزش دوره‌هامون هم شروع شده 💯برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام به آیدی 🆔 @tanzamouzi در بله، تلگرام، ایتا و اینستاگرام پیام بدید. 🚦دوره‌ها به صورت آفلاین و در پیامرسان بله برگزار می‌شن. بعد از دوره تکمیلی هم می‌تونید به باشگاه طنز بپیوندید.🚦 🥊 باشگاه طنز | @bashgahtanz
پخش نوحه و عزاداری مداح موردنظر، در هر پیجی که باز می‌کنی، و به هر کسی که زنگ می‌زنی، از رگ گردن به شما نزدیک‌تره‌. 🔸فرزانه فولادی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
فوروارد لیست روضه‌های شهر با معرفی مداح‌هاشون، از رگ گردن به شما نزدیک‌تره. 🔸فرزانه فولادی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
مزاح الدین
آداب‌المتفرعنین سوما: جست و جوگر باشیم. در هر ضایعه و حتی رخداد خوب برای سازمان، به دنبال مقصر بگرد
آداب المتفرعین پنجما: مشئمز کننده باشیم. سعی کنیم از هر موقعیتی برای اینکه خودمان را در دید بقیه بد و خفن و کول جلوه بدهیم استفاده کنیم. هرچقدر کارمند بیشتر از ما بدش بیاید و از ما منزجرتر باشد و بیشتر بتوانیم حس اشمئزاز و ترس را در کارمند زنده کنیم، بیشتر کاریزما و پرستیژ مدیریتی پیدا خواهیم کرد و در انجام وظایف مدیریتی محوله خودمان نیز موفق‌تر خواهیم بود. ششما: مطلع باشیم. در مواردی که نظر کارمند با نظر ما متفاوت است و اتفاقا بسیار بسیار منطقی و متین به نظر می‌رسد و حتی شاید اگر ما هم جای او بودیم اینطور تصمیم‌گیری می‌کردیم و نظر می‌دادیم، اطلاع خود را از بد بودن نظر اعلام کنیم و اگر کارمند روی حرفش اصرار بی‌جا داشت، با نهیب «تو مدیر اینجایی یا من؟ یعنی می‌خوای بگی اطلاع بیشتری از من داری؟» او را بر سر جای خود نشانده یا به کارگزینی معرفی کنیم. حالا پس از برجا نشستن او یا معرفی‌اش به کارگزینی می‌توان به نظرش فکر کرد و در صورت نداشتن تعارض با دیگر اهداف سازمان، نظر او را برای اجرا ابلاغ نمود. ادامه دارد... 🔸محمدحسین صادقی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
مزاح الدین
آداب المتفرعین پنجما: مشئمز کننده باشیم. سعی کنیم از هر موقعیتی برای اینکه خودمان را در دید بقیه بد
آداب‌المتفرعنین هفتما:قاطع باشیم. نیاز است در این مورد، یک پا داشته و در صورتی که دو پا داریم یکی را بالا بگیریم و در همه موارد حرفمان یکی باشد: همین که من می‌گویم. طبق موازین مدیریتی نیز این نکته درست است که سازمان باید به یک جهت حرکت کند و چه جهتی بهتر از جهت فخیمه‌ای که ما برای سازمان در نظر گرفته‌ایم. کافیست با قاطعیت و خونسردی تمام نسبت به تکرار حرف‌های قبلی و حتی غیرمنطقی خودمان پافشاری کنیم، آنوقت خواهیم دید که در کمال تعجب، کارمندان وفاداری پیدا خواهند شد تا حتی قواعد منطق را برای درست درآمدن حرف ما تغییر دهند و حرف ما را به عنوان یک توصیه ابدی، چراغ راه زندگی خویش قرار دهند. پایان.. 🔸محمدحسین صادقی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
میگن یکی رفته بوده حرم امام رضا علیه‌السلام، هی دعا هی دعا که توی فلان بانک اسمم خونه بیفته. میگن یکی بهش گفت: توی بانک حساب داری؟ گفت:نه گفتش برو حساب بازکن اقلا توی قرعه کشی باشی امام رضا یه کاریش بکنه. پاشو پاشو دیگه آخراشه لابد باید رای بدی که یکی انتخاب بشه بیاد مشکلات رو گردن بگیره دیگه. 🔸طاهره ابراهیم‌نژاد آکردی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
آیات خودمونی آقا به نظرتون دور و بریاتون چند درصد شما رو با سلیقه خودتون می پسندند؟ چرا راه دور بریم، شبی که فرداش بخواید برید مدرسه فرزندتون رو ولش کنید، شب قبلش رو ویدئو چک بزنید؛ مشاهده می‌فرمایید که دلبندتون چقدددر ریز رفته تو کار حضرتعالی و خیلی زیرپوستی سلیقه خودش رو روی شما اعمال کرده و شما با اون جلال و جبروت پیراهن صورتی به تن روبه‌روی مدیر مدرسه دخترتون نشستید. یا اون عزیزی که می‌خواد بره نامزدش رو برسونه محل کارش. آقا یک پدری از این بنده خدا در بیاد که نگو خصوصا اگه بار اولش باشه که می‌شه یه چیزی تو مایه‌های دقت نکیر و منکر شب اول قبر! اوه اوه شب دامادی خدا نیاره بیاره چه می‌دونم صاحب اختیارید خودتون یعنی لامصب یه جوری باید برگزار بشه که از دوستای خواهرت تا شرکای برادر خانمم نتونند ازش حرف دربیارند وگرنه تا دنیا دنیاست شبا کابوستونه روزام اجرای زنده دادگاهی شدنتونه. این وسط یه نفره که با اینکه از ریز و درشت وجودت باخبره و هرچی سوتی دادی رو می‌دونه زورشم بیشتر از همه است بهت اختیار کامل داده خداوند می فرماید: من برای هیچ‌کس تغییر شرایط نمی‌دم مگر اینکه خودش بخواد. حرف چون مفته زیاده الآنم که بازار وعده‌ها داغه. زرنگ باشیم وعده درسته رو دریابیم. پاشیم ما هم یه حرکتی بزنیم بلکم اون بالاییه که ما رو آدم حساب کرده خواست و یه فرجی شد. «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم...» «در حقیقت خداوند حال قومی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان حال خود را تغییر دهند.» (آیه ۱۱ سوره رعد) 🔸طاهره ابراهیم‌نژاد آکردی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
🏴 فرارسیدن ایام سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین (ع) بر همه عاشقان اباعبدالله تسلیت باد 🏴 آن دست که بر سینه بکوبد، عَلَم است آن سینه که از عشق بسوزد، حَرَم است در هیئت دنیا دم پایانی ماست؛ بی عشق حسین، بارِ هستی عَدَم است. 🔸سیده نرگس هاشم‌ورزی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
🏴 لبیک یاحسین(ع) 🏴 مجروح و زخمی است و ببخشد شفا، حسین(ع) لب تشنه است و می‌دهد آب بقا حسین(ع) ما از حسین(ع)، هیچ نخواهیم جز حسین(ع) آری نموده حاجتِ ما را روا، حسین(ع) عشق حسین(ع) درسِ خدا دوستیِ ماست این سان که دل سپرده به عشقِ خدا حسین(ع) عالم فدایی‌اش که جدا شد سرش ز تن اما نشد ز راه حقیقت جدا، حسین(ع) ای کربلاییان بشناسید قدرِ خویش یارانِ خویش را ببرد کربلا حسین(ع) سهم شهادت است نصیب حسینییان گردد شهید هر دل مانوس با حسین(ع) جان را به کف گرفته به سویش شتافتیم شاید دهد نصیب شهادت به ما حسین(ع) باعاشقانِ راه ولایت مگو جز او راز شهادت است به لبیک یا حسین(ع) 🔸احمد رفیعی وردنجانی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
🏴 السلام علی الحسین 🏴 جهان پوشید بر تن رخت ماتم هلال ماه دارد هاله‌ی غم دمادم فاطمه با گریه گوید: مُحرّم شد، محرّم شد، محرّم... 🔸اکبر اسماعیلی وردنجانی🔸 مزاح‌الدین مخاطبان | @mezahoddin
🏴 بلا، غم پاشید 🏴 چه خبر بود که آن روز، بلا غم پاشید در دل دشت بلا، خوشه‌ی ماتم پاشید نفس سرد چه فصلی است در آن قطعه‌ی داغ؟ سوز هفتاد و دو گل بر سر شبنم پاشید هرس ماه که قانون سماوات نبود! که به آنگونه تن ماه، محرم پاشید داس از بی‌خردی مزرعه را می‌بلعید تیشه مزدور شد و هرزه در عالم پاشید مشک خشکید و ترک خورد، خدا می‌داند باور خیس چه کس در دل آن سم پاشید گیر و داری شد و طوفان پی طوفان آمد ناگهان ظهر شد و قافله از هم پاشید ذوالجناحی که مسافر شد و با غم برگشت رو‌ به روی حرم از شرم، هماندم پاشید کربلا داغ شد و سرخ شد و ریخت به هم روزگاری که بلا بر سر او غم پاشید 🔸مرضیه ملکیان🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
نگاه.... نمی‌کُند به غم و رنج طولِ راه نگاه کسی که می‌کُند از عمق جان به ماه نگاه اگر که پلک زدن مانعش شود حتی دوباره می‌کند از بعد هر نگاه نگاه اگر که ابر شده حائلش به وقت نگاه کشیده آه پس از آن و بعد آه نگاه مجال ناب تماشایِ او نمازِ شبش به شوقِ دیدنِ او کرده هر پگاه نگاه که گفته لشکر او کوچک است؟! می‌آید سوارِ محملی از نور یک سپاه نگاه شدند کشته پسرهای او چه غم دارد که می‌دهد به غریبیِ او پناه نگاه یقین که حضرتِ زینب (س) شهید شد وقتی نمود بر تن خونین به قتلگاه نگاه مرید مکتب زینب (س) شدم یقین دارم که می‌کند به منِ زارِ رو سیاه نگاه 🔸احمد رفیعی وردنجانی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
شور بی‌پایان حسین (ع) ای تمام عشق ای شالوده‌ی ایمان حسین (ع) ای وجودت وقف عشق حضرت جانان حسین (ع) کی جدا از یاد تو بوده‌ست یک دم جان دهر پیکر است این عالم و تنها تو هستی جان حسین (ع) ای همیشه داغ تو تازه به جان زندگی ای تمام لحظه‌ها با روضه‌ات گریان حسین (ع) ذکر نام پاک تو آرامش دل‌های ماست کشتی امنِ نجات از پهنه‌ی طوفان، حسین (ع) کی شود گمراه آنکه دست بر دامان توست ای چراغ روشن و تابنده‌ی ایمان حسین (ع) دشمنت می‌خواست نامِ تو نباشد، سال‌هاست می‌زند فریاد هستی، هرنفس، هر آن حسین (ع) نوک نی قرآن تلاوت کردی و با عشقِ تو خط به خط خواندیم در هر آیه‌ی قرآن حسین (ع) تا ابد خون تو جوشان است در این خاکِ سرخ زنده هستی تا ابد ای شور بی‌پایان حسین (ع) 🔸احمد رفیعی وردنجانی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
«بسم رب العشق» 🏴 بداهه آئینی هدیه به پیشگاه نورانی حضرت علی اکبر علیه السلام 🏴 زد به لشگر حیدر کرار یا این اکبر است؟ وای بر لشگر که این سرو روان پیغمبر است تا قدم برداشت، صحرا تشنه بود و جان‌ گرفت مثل بارانی که در دست کویری، گوهر است خلق و خو و منطقش آیینه‌ای از مصطفی قدرت بازو و رزمش مرتضایی دیگر است «جوهر مردان ما در جنگ معنی می‌شود» این سخن جانِ کلامش در میان لشکر است آنچنان لشگر زهم می‌پاشد از تیغ علی چرخش تیغش میان رزم حیرت آور است تیغ می‌گرداند و روز عدو شب می‌شود یارب این رزم است این‌سان یا که روز محشر است شبه پیغمبر به سوی کافران رفت و کنون برگ برگ مصحفی بر خاک میدان پرپر است خشکی لب‌هاش روی خشکی لب‌های شاه آسمان بغضش شکسته، چشم دریاها تر است نیزه و تیر و سنان پهلوی اکبر را شکافت روضه او روضه سنگین و تلخ مادر است مرغ آمین حرم را، سنگباران کرده‌اند آنقدر که این بیابان مملو از بال و پر است مثل باران دیده‌ها تر گشته از داغ علی کربلا هر گوشه‌اش رنگین ز خون اکبر است مثل گل پرپر شد و گلبرگ‌ها از هم جدا دشت و صحرا غرق عطر یاس و عود و عنبر است شاعران: فریبا رئیسی، محمود حسنی مقدس، زهرا شعبان‌زاده، مهدی یوسفی، محمد صبوریان، محمدعلی کمالی مقدم، زهره محمد‌زاده، طاهره ابراهیم‌نژاد 🔸مزاح‌الدین🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
🏴 السلام علیک یا ابالفضل العباس 🏴 از خیمه بیرون زد که باران را بیابد دشتِ فداکاری و احسان را بیابد شهد وفاداری به کامش بود اما از دور و بر هم خواست تا آن را بیابد فکرش به سمت کربلا می‌رفت و می‌رفت تا کوفه هم، معنای ایمان را بیابد عهدی نوشت و با علم برخاست از جا تا جای اهدا کردنِ جان را بیابد وقتی قصاوت پیله شد بر دست‌هایش در صحنه جاری شد که درمان را بیابد محدوده‌ی از خود گذشتن را کشید و تابید تا اعجازِ انسان را بیابد "حی علی خیرالعمل" را داد زد تا در کارزار عشق، باران را بیابد 🔸مرضیه ملکیان🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
الحمدلله...🖤 از لطف و احسان حسین (ع) الحمدلله از برکتِ خوانِ حسین (ع) الحمدلله از اینکه بر جان و دل ما نور داده مصباحِ تابانِ حسین (ع) الحمدلله ما را دلی دادند و قسمت شد که این دل باشد فقط آنِ حسین (ع) الحمدلله ما را سری دادند تا از تن بیفتد در پای پیمان حسین (ع) الحمدلله ما را عطا کردند گوشی تا همیشه باشد به فرمانِ حسین (ع) الحمدلله ما را زبان دادند تا هر لحظه با شوق باشد غزل‌خوانِ حسین (ع) الحمدلله از اینکه دست ما همیشه در توسل بوده به دامان حسین (ع) الحمدلله از اینکه فرصت شد که چون شمعی بسوزیم از عشق سوزان حسین (ع) الحمدلله هم درد عشق ماست هم درمان خودِ اوست از درد و درمان حسین (ع) الحمدلله گرچه سیاهی لشکر اوییم، هستیم جزء محبان حسین (ع) الحمدلله از اینکه جان داریم و شوقی تا که این جان گردد به قربانِ حسین (ع) الحمدلله شاعر نبودیم و نوشتند از کرامت ما را به دیوانِ حسین (ع) الحمدلله یک روز می‌گوییم وقت جان سپردن از روی خندانِ حسین (ع) الحمدلله 🔸احمد رفیعی وردنجانی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
به وقت جنگ، در میدان تقدیر در آن بارانِ سرخ تیر و شمشیر؛ حسینِ فاطمه هرگز نیفتاد؛ نمازِ اوّلِ وقتش به تاخیر ... 🔸اکبر اسماعیلی وردنجانی🔸 مزاح‌الدین مخاطبان | @mezahoddin