هدایت شده از باشگاه طنز
💥 باشگاه طنز و کاریکاتور انقلاب اسلامی برگزار میکند:
نوزدهمین دوره آموزشی طنز
⛔طنز مطبوعاتی = ظرفیت تکمیل شد⛔
⛔شعر طنز =ظرفیت تکمیل شد ⛔
⛔آیتم نویسی طنز = ظرفیت تکمیل شد⛔
⛔ استنداپ کمدی = ظرفیت تکمیل شد ⛔
⛔ کاریکاتور مقدماتی = ظرفیت تکمیل شد ⛔
خب،ظرفیت اکثر کلاسها تکمیل شده و ثبتنام فقط برای دورههایی که هنوز تکمیل نیستن امکان پذیره.
راستی آموزش دورههامون هم شروع شده
💯برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبتنام به آیدی
🆔 @tanzamouzi
در بله، تلگرام، ایتا و اینستاگرام پیام بدید.
🚦دورهها به صورت آفلاین و در پیامرسان بله
برگزار میشن. بعد از دوره تکمیلی هم میتونید به باشگاه طنز بپیوندید.🚦
🥊 باشگاه طنز | @bashgahtanz
پخش نوحه و عزاداری مداح موردنظر، در هر پیجی که باز میکنی، و به هر کسی که زنگ میزنی، از رگ گردن به شما نزدیکتره.
🔸فرزانه فولادی🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
فوروارد لیست روضههای شهر با معرفی مداحهاشون، از رگ گردن به شما نزدیکتره.
🔸فرزانه فولادی🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
مزاح الدین
آدابالمتفرعنین سوما: جست و جوگر باشیم. در هر ضایعه و حتی رخداد خوب برای سازمان، به دنبال مقصر بگرد
آداب المتفرعین
پنجما: مشئمز کننده باشیم. سعی کنیم از هر موقعیتی برای اینکه خودمان را در دید بقیه بد و خفن و کول جلوه بدهیم استفاده کنیم. هرچقدر کارمند بیشتر از ما بدش بیاید و از ما منزجرتر باشد و بیشتر بتوانیم حس اشمئزاز و ترس را در کارمند زنده کنیم، بیشتر کاریزما و پرستیژ مدیریتی پیدا خواهیم کرد و در انجام وظایف مدیریتی محوله خودمان نیز موفقتر خواهیم بود.
ششما: مطلع باشیم. در مواردی که نظر کارمند با نظر ما متفاوت است و اتفاقا بسیار بسیار منطقی و متین به نظر میرسد و حتی شاید اگر ما هم جای او بودیم اینطور تصمیمگیری میکردیم و نظر میدادیم، اطلاع خود را از بد بودن نظر اعلام کنیم و اگر کارمند روی حرفش اصرار بیجا داشت، با نهیب «تو مدیر اینجایی یا من؟ یعنی میخوای بگی اطلاع بیشتری از من داری؟» او را بر سر جای خود نشانده یا به کارگزینی معرفی کنیم. حالا پس از برجا نشستن او یا معرفیاش به کارگزینی میتوان به نظرش فکر کرد و در صورت نداشتن تعارض با دیگر اهداف سازمان، نظر او را برای اجرا ابلاغ نمود.
ادامه دارد...
🔸محمدحسین صادقی🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
مزاح الدین
آداب المتفرعین پنجما: مشئمز کننده باشیم. سعی کنیم از هر موقعیتی برای اینکه خودمان را در دید بقیه بد
آدابالمتفرعنین
هفتما:قاطع باشیم. نیاز است در این مورد، یک پا داشته و در صورتی که دو پا داریم یکی را بالا بگیریم و در همه موارد حرفمان یکی باشد: همین که من میگویم. طبق موازین مدیریتی نیز این نکته درست است که سازمان باید به یک جهت حرکت کند و چه جهتی بهتر از جهت فخیمهای که ما برای سازمان در نظر گرفتهایم. کافیست با قاطعیت و خونسردی تمام نسبت به تکرار حرفهای قبلی و حتی غیرمنطقی خودمان پافشاری کنیم، آنوقت خواهیم دید که در کمال تعجب، کارمندان وفاداری پیدا خواهند شد تا حتی قواعد منطق را برای درست درآمدن حرف ما تغییر دهند و حرف ما را به عنوان یک توصیه ابدی، چراغ راه زندگی خویش قرار دهند.
پایان..
🔸محمدحسین صادقی🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
میگن یکی رفته بوده حرم امام رضا علیهالسلام، هی دعا هی دعا که توی فلان بانک اسمم خونه بیفته.
میگن یکی بهش گفت: توی بانک حساب داری؟
گفت:نه
گفتش برو حساب بازکن اقلا توی قرعه کشی باشی امام رضا یه کاریش بکنه.
پاشو پاشو دیگه آخراشه
لابد باید رای بدی که یکی انتخاب بشه بیاد مشکلات رو گردن بگیره دیگه.
#انتخابات
🔸طاهره ابراهیمنژاد آکردی🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
آیات خودمونی
آقا به نظرتون دور و بریاتون چند درصد شما رو با سلیقه خودتون می پسندند؟
چرا راه دور بریم، شبی که فرداش بخواید برید مدرسه فرزندتون رو ولش کنید، شب قبلش رو ویدئو چک بزنید؛ مشاهده میفرمایید که دلبندتون چقدددر ریز رفته تو کار حضرتعالی و خیلی زیرپوستی سلیقه خودش رو روی شما اعمال کرده و شما با اون جلال و جبروت پیراهن صورتی به تن روبهروی مدیر مدرسه دخترتون نشستید.
یا اون عزیزی که میخواد بره نامزدش رو برسونه محل کارش.
آقا یک پدری از این بنده خدا در بیاد که نگو
خصوصا اگه بار اولش باشه که میشه یه چیزی تو مایههای دقت نکیر و منکر شب اول قبر!
اوه اوه شب دامادی خدا نیاره
بیاره چه میدونم صاحب اختیارید خودتون
یعنی لامصب یه جوری باید برگزار بشه که از دوستای خواهرت تا شرکای برادر خانمم نتونند ازش حرف دربیارند وگرنه تا دنیا دنیاست شبا کابوستونه روزام اجرای زنده دادگاهی شدنتونه.
این وسط یه نفره که با اینکه از ریز و درشت وجودت باخبره و هرچی سوتی دادی رو میدونه زورشم بیشتر از همه است بهت اختیار کامل داده
خداوند می فرماید:
من برای هیچکس تغییر شرایط نمیدم مگر اینکه خودش بخواد.
حرف چون مفته زیاده الآنم که بازار وعدهها داغه.
زرنگ باشیم وعده درسته رو دریابیم.
پاشیم ما هم یه حرکتی بزنیم بلکم اون بالاییه که ما رو آدم حساب کرده خواست و یه فرجی شد.
«ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم...»
«در حقیقت خداوند حال قومی را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان حال خود را تغییر دهند.»
(آیه ۱۱ سوره رعد)
🔸طاهره ابراهیمنژاد آکردی🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
🏴 فرارسیدن ایام سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین (ع) بر همه عاشقان اباعبدالله تسلیت باد 🏴
آن دست که بر سینه بکوبد، عَلَم است
آن سینه که از عشق بسوزد، حَرَم است
در هیئت دنیا دم پایانی ماست؛
بی عشق حسین، بارِ هستی عَدَم است.
#سلام_بر_محرم
🔸سیده نرگس هاشمورزی🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
🏴 لبیک یاحسین(ع) 🏴
مجروح و زخمی است و ببخشد شفا، حسین(ع)
لب تشنه است و میدهد آب بقا حسین(ع)
ما از حسین(ع)، هیچ نخواهیم جز حسین(ع)
آری نموده حاجتِ ما را روا، حسین(ع)
عشق حسین(ع) درسِ خدا دوستیِ ماست
این سان که دل سپرده به عشقِ خدا حسین(ع)
عالم فداییاش که جدا شد سرش ز تن
اما نشد ز راه حقیقت جدا، حسین(ع)
ای کربلاییان بشناسید قدرِ خویش
یارانِ خویش را ببرد کربلا حسین(ع)
سهم شهادت است نصیب حسینییان
گردد شهید هر دل مانوس با حسین(ع)
جان را به کف گرفته به سویش شتافتیم
شاید دهد نصیب شهادت به ما حسین(ع)
باعاشقانِ راه ولایت مگو جز او
راز شهادت است به لبیک یا حسین(ع)
🔸احمد رفیعی وردنجانی🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
🏴 السلام علی الحسین 🏴
جهان پوشید بر تن رخت ماتم
هلال ماه دارد هالهی غم
دمادم فاطمه با گریه گوید:
مُحرّم شد، محرّم شد، محرّم...
🔸اکبر اسماعیلی وردنجانی🔸
مزاحالدین مخاطبان | @mezahoddin
🏴 بلا، غم پاشید 🏴
چه خبر بود که آن روز، بلا غم پاشید
در دل دشت بلا، خوشهی ماتم پاشید
نفس سرد چه فصلی است در آن قطعهی داغ؟
سوز هفتاد و دو گل بر سر شبنم پاشید
هرس ماه که قانون سماوات نبود!
که به آنگونه تن ماه، محرم پاشید
داس از بیخردی مزرعه را میبلعید
تیشه مزدور شد و هرزه در عالم پاشید
مشک خشکید و ترک خورد، خدا میداند
باور خیس چه کس در دل آن سم پاشید
گیر و داری شد و طوفان پی طوفان آمد
ناگهان ظهر شد و قافله از هم پاشید
ذوالجناحی که مسافر شد و با غم برگشت
رو به روی حرم از شرم، هماندم پاشید
کربلا داغ شد و سرخ شد و ریخت به هم
روزگاری که بلا بر سر او غم پاشید
🔸مرضیه ملکیان🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
نگاه....
نمیکُند به غم و رنج طولِ راه نگاه
کسی که میکُند از عمق جان به ماه نگاه
اگر که پلک زدن مانعش شود حتی
دوباره میکند از بعد هر نگاه نگاه
اگر که ابر شده حائلش به وقت نگاه
کشیده آه پس از آن و بعد آه نگاه
مجال ناب تماشایِ او نمازِ شبش
به شوقِ دیدنِ او کرده هر پگاه نگاه
که گفته لشکر او کوچک است؟! میآید
سوارِ محملی از نور یک سپاه نگاه
شدند کشته پسرهای او چه غم دارد
که میدهد به غریبیِ او پناه نگاه
یقین که حضرتِ زینب (س) شهید شد وقتی
نمود بر تن خونین به قتلگاه نگاه
مرید مکتب زینب (س) شدم یقین دارم
که میکند به منِ زارِ رو سیاه نگاه
🔸احمد رفیعی وردنجانی🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
شور بیپایان حسین (ع)
ای تمام عشق ای شالودهی ایمان حسین (ع)
ای وجودت وقف عشق حضرت جانان حسین (ع)
کی جدا از یاد تو بودهست یک دم جان دهر
پیکر است این عالم و تنها تو هستی جان حسین (ع)
ای همیشه داغ تو تازه به جان زندگی
ای تمام لحظهها با روضهات گریان حسین (ع)
ذکر نام پاک تو آرامش دلهای ماست
کشتی امنِ نجات از پهنهی طوفان، حسین (ع)
کی شود گمراه آنکه دست بر دامان توست
ای چراغ روشن و تابندهی ایمان حسین (ع)
دشمنت میخواست نامِ تو نباشد، سالهاست
میزند فریاد هستی، هرنفس، هر آن حسین (ع)
نوک نی قرآن تلاوت کردی و با عشقِ تو
خط به خط خواندیم در هر آیهی قرآن حسین (ع)
تا ابد خون تو جوشان است در این خاکِ سرخ
زنده هستی تا ابد ای شور بیپایان حسین (ع)
🔸احمد رفیعی وردنجانی🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
«بسم رب العشق»
🏴 بداهه آئینی هدیه به پیشگاه نورانی حضرت علی اکبر علیه السلام 🏴
زد به لشگر حیدر کرار یا این اکبر است؟
وای بر لشگر که این سرو روان پیغمبر است
تا قدم برداشت، صحرا تشنه بود و جان گرفت
مثل بارانی که در دست کویری، گوهر است
خلق و خو و منطقش آیینهای از مصطفی
قدرت بازو و رزمش مرتضایی دیگر است
«جوهر مردان ما در جنگ معنی میشود»
این سخن جانِ کلامش در میان لشکر است
آنچنان لشگر زهم میپاشد از تیغ علی
چرخش تیغش میان رزم حیرت آور است
تیغ میگرداند و روز عدو شب میشود
یارب این رزم است اینسان یا که روز محشر است
شبه پیغمبر به سوی کافران رفت و کنون
برگ برگ مصحفی بر خاک میدان پرپر است
خشکی لبهاش روی خشکی لبهای شاه
آسمان بغضش شکسته، چشم دریاها تر است
نیزه و تیر و سنان پهلوی اکبر را شکافت
روضه او روضه سنگین و تلخ مادر است
مرغ آمین حرم را، سنگباران کردهاند
آنقدر که این بیابان مملو از بال و پر است
مثل باران دیدهها تر گشته از داغ علی
کربلا هر گوشهاش رنگین ز خون اکبر است
مثل گل پرپر شد و گلبرگها از هم جدا
دشت و صحرا غرق عطر یاس و عود و عنبر است
شاعران: فریبا رئیسی، محمود حسنی مقدس، زهرا شعبانزاده، مهدی یوسفی، محمد صبوریان، محمدعلی کمالی مقدم، زهره محمدزاده، طاهره ابراهیمنژاد
🔸مزاحالدین🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
🏴 السلام علیک یا ابالفضل العباس 🏴
از خیمه بیرون زد که باران را بیابد
دشتِ فداکاری و احسان را بیابد
شهد وفاداری به کامش بود اما
از دور و بر هم خواست تا آن را بیابد
فکرش به سمت کربلا میرفت و میرفت
تا کوفه هم، معنای ایمان را بیابد
عهدی نوشت و با علم برخاست از جا
تا جای اهدا کردنِ جان را بیابد
وقتی قصاوت پیله شد بر دستهایش
در صحنه جاری شد که درمان را بیابد
محدودهی از خود گذشتن را کشید و
تابید تا اعجازِ انسان را بیابد
"حی علی خیرالعمل" را داد زد تا
در کارزار عشق، باران را بیابد
🔸مرضیه ملکیان🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
الحمدلله...🖤
از لطف و احسان حسین (ع) الحمدلله
از برکتِ خوانِ حسین (ع) الحمدلله
از اینکه بر جان و دل ما نور داده
مصباحِ تابانِ حسین (ع) الحمدلله
ما را دلی دادند و قسمت شد که این دل
باشد فقط آنِ حسین (ع) الحمدلله
ما را سری دادند تا از تن بیفتد
در پای پیمان حسین (ع) الحمدلله
ما را عطا کردند گوشی تا همیشه
باشد به فرمانِ حسین (ع) الحمدلله
ما را زبان دادند تا هر لحظه با شوق
باشد غزلخوانِ حسین (ع) الحمدلله
از اینکه دست ما همیشه در توسل
بوده به دامان حسین (ع) الحمدلله
از اینکه فرصت شد که چون شمعی بسوزیم
از عشق سوزان حسین (ع) الحمدلله
هم درد عشق ماست هم درمان خودِ اوست
از درد و درمان حسین (ع) الحمدلله
گرچه سیاهی لشکر اوییم، هستیم
جزء محبان حسین (ع) الحمدلله
از اینکه جان داریم و شوقی تا که این جان
گردد به قربانِ حسین (ع) الحمدلله
شاعر نبودیم و نوشتند از کرامت
ما را به دیوانِ حسین (ع) الحمدلله
یک روز میگوییم وقت جان سپردن
از روی خندانِ حسین (ع) الحمدلله
🔸احمد رفیعی وردنجانی🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
به وقت جنگ، در میدان تقدیر
در آن بارانِ سرخ تیر و شمشیر؛
حسینِ فاطمه هرگز نیفتاد؛
نمازِ اوّلِ وقتش به تاخیر ...
#ظهر_عاشورا
🔸اکبر اسماعیلی وردنجانی🔸
مزاحالدین مخاطبان | @mezahoddin
🏴 عاشورای حسینی تسلیت باد 🏴
هر جا که بودم در هوایت گریه کردم
عمری به یاد کربلایت گریه کردم
کردم همه غمهای عالم را بهانه
با هر بهانه من برایت گریه کردم
🔸طاهره ابراهیمنژاد آکردی🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
ای کشتهی اشکها، غمت سنگین است
برنیزه سرت، رقیهات غمگین است
ای زینت پرپر شدهی دوش نبی
بعد از تو جهاد زینبت تبیین است
#لبیک_یا_حسین🏴
🔸زهره محمدزاده🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
🏴 آجرک الله یا صاحب الزمان
السلام علیک یا زین العابدین 🏴
ای نخل ستبر روز طوفان و خطر
ای چشم تر تو شیعه را خون جگر
میخواند یکی روضه جانسوز تو را
ای کشته خاطرات تدفین پدر!
🔸طاهره ابراهیمنژاد🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
🏴 اهل محرم 🏴
هر که خورده است حلال اهل محرّم شده است
با تو در نقطهی این دایره ، مَحرم شده است
شده در مُلک جنون پادشه عرشنشین
هر که با نوکر درگاه تو همدم شده است
وای و هیهات که از عمر کسی در حرمت
اگر اندازه یک ثانیهای کم شده است!
صحن آرامش دلهای پریشان، حرمت
بندِ دلها به سرانگشت تو محکم شده است
هر که بد کرد پشیمان شد و در شک افتاد
تا رسیده است به این خیمه مصمم شده است
شاعرم، اهل نویسم، همه عشقم این است
گِل من بر درِ این میکده آدم شده است
این حسینیه که برپا شده با عشق حسین (ع)
حلقهی وصل اهالیه مکرّم شده است
دور تا دور حسینیه چنان باغ جنان
مملو از عکس شهیدانه معظم شده است
هر که در خیمگهات آمده با رخت سیاه
سینهاش لب به لب از غصه و ماتم شده است
کودک و پیر و جوان و زن و مرد از همه رنگ
بزم این جمع به لطف تو فراهم شده است
چشم خدام تو و چشم عزادارانت
مثل گلبرگ پر از قطره شبنم شده است
کعبه از روز ازل رخت سیه کرده به تن
در غم سوگ تو هم رنگ محرّم شده است
میشنیدم همهی عمر که مادر میگفت
هر که شد خادم تو سرور عالم شده است
🔸سیدمحمد صفایی نویسی🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
لایک به فرشتهی اعمال
دیشب خواب دیدم قیامت شده و اتفاقا داریم پروندهی همین امروزم رو بررسی میکنیم، توی پرونده نوشته بودن:
قطع برق یک روستا، جنگیدن مقابل اسرائیل و کمک به مردم مظلوم غزه!
گفتم: خدایا این ملائکت پرونده یه بندهی دیگتو دادن به من، خودت شاهدی من تمام روز جلوی تلویزیون خوابیده بودم و ماست و خیارمو میخوردم.
تنها شباهتم به اونایی که علیه اسرائیل میجنگن شلوار سه خطی بوده که پام بوده...
یکی از ملائک گفت: چرت نگو آدمیزاد، اینا سیستمیه، اشتباه نمیشه، فیلمشو پلی کن خودت ببین.
تذکر دادم که فارسی رو پاس بداره. اونم گفت مرد حسابی این زبون حرف زدن خودته، وگرنه من بایدیفالت عربی صحبت میکنم.
راست میگفت، فیلمو نگاه کردم دیدم ای داد بیداد! کولر گازی روشنه و روی درجه آخر، پنجره هم برای عوض شدن هوا بازه، باقی لوازم برقی خونه رو هم دیگه روم نمیشه بگم...
بخش مبارزه با اسرائیلش هم به خاطر این بود که همهی شبکهها پیام بازرگانی داشتن الا شبکهی خبر، اونم داشت اخبار حمایتهای لبنان از غزه رو نشون میداد، منم هی نگاه کردم و غبطه خوردم که ای کاش میبودم و کمک فلسطینیها میکردم، مثل حزبالله لبنان که میتونستن بگن نه غزه، نه ایران، جانم فدای لبنان. ولی این کار رو نکردن.
یه لایک به معنی تایید به فرشتهی اعمالم نشون دادم.
اونم با عصبانیت گفت: این که مثل تو صحبت میکنم دلیل نمیشه مثل تو رفتار کنم!
بعدم نه گذاشت و نه برداشت و یه دونه زد پس کلهی من که بیدار شدم.
🔸ابراهیم کاظمی مقدم🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
گاو فرانسوی و پارچهی سرخ مسیحیت!
فرانسه مهد دموکراسی و آزادی بیان است. منتها در همان مهد کودک مانده است. در فرانسه همه آزادند، اما بعضیها خیلی آزادترترترترترترتر..... (شما خودتان به درازای رود سن «تر» به این آزادی بزنید... یعنی اضافه کنید.)
تصورش را بکنید که در کشوری که نوع پوشش آزاد نیست. اگر یک شب سیاه زمستان موهایتان را بپوشانید، آن هم نه مثل لباس مادر ترزا و راهبههای کلیسا. مثل اسکیموها برای در امان ماندن از زمستان سخت موهایتان را بپوشانید، زرتی جریمه میشوید! جریمه هم که چه عرض کنم. آدم پهن خر بسوزاند و گرفتار پلیس خر فرانسوی نشود!
یا مثلا قانون فرانسه میگوید اگر صورتت را در مکان عمومی بپوشانی، مجرمی. کاری هم ندارند سرما خوردی یا آنفلوآنزای خوکی داری. همین کارها را کردند که هنوز کرونا در کشورشان هست... کشور خودتان را نبینید، هنوز هم کرونا هست!
بعد جالب اینجاست که زنان فرانسوی محجبه از حضور در المپیک٢٠٢۴ منع شدند و در تلویزیون هی باید زنان محجبهی ایرانی و لبنانی را ببینند که راست راست با حجاب راه میروند! حق بدهید. شما باشید یک جلیقه زردتان نمیشود؟
البته شهروند درجه٢ بودن در فرانسه فقط برای زنان است. مردان خواستند لخت و پتی میروند توی میز غذای جشن افتتاحیه المپیک. نخواستند هم میتوانند دکمهی بالای یقه را مثل آخوندها ببندند و کتشلوار و کراوات بزنند.
بیست سالی هست که فرانسه هرجا نمادی از دین دیده، انگار به گاو پارچهی قرمز نشان داده باشند. چه حجاب مسلمان، چه صلیب مسیحی. خب امروز نماد کشورش میشود همین جنگولک بازیها.
بگذارید هرچه میخواهند پف کنند. ریش که ندارند که بسوزد، جای دیگری هم سوخت، آب خواهند ریخت. منتها من بابت حال جناب پاپ نگرانم. یک «برادران، بس کنید!» زیاد انرژی از آدم نمیگیرد. حتما مشکلی، زخم بستری، چیزی پیدا کردهاند بزرگوار.
🔸ابراهیم کاظمی مقدم🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
صلی الله علیک یا امام سجاد
دلش همیشه در این سالها پر از غم بود
برای او همهی ماهها محرم بود
به محض دیدن آب روان به هر سویی
بساط روضهیِ سنگینِ او فراهم بود
همیشه پیش نگاهش به هر طرف میرفت
نمایِ تازهای از روضهای مجسم بود
به سینه داشت از آن خاطرات کوهی زخم
که تا همیشهی دوران بدون مرهم بود
بدون سر پدرش را شناخت در مقتل
نشانههای تنش گرچه سخت مبهم بود
میان اشک، تنش را به خاک تیره سپرد
چه روزها که گذشت و دلش در آن دم بود
به لحظههایی وداعی غریب جان علی
دچار تلخترین لحظههای عالم بود
امامِ خم شده قامت، شکسته دل یک عمر
به فکر قامت ماهی شکسته درهم بود
🔸احمد رفیعی وردنجانی🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
هدایت شده از وطنز
🔸 ما را بُکُش...
🥀🖤
ما را بُکُش لب تشنهی شرب مدامیم
فکرِ میِ ساغر به ساغر، جام جامیم
در مرگ ما رازِ حیاتی جاودانه است
با خونمان سِرِّ بقایِ این قیامیم
در پیکری دیگر مُصممتر، قویتر
وقتِ وداعِ سرخ، گویایِ سلامیم
قاسم ،هنیه، صادق، ابراهیم، محسن،
عمریست داری میکُشی، ما ناتمامیم
بر دشمنان دینِ حق کابوسِ مرگیم
تا بر ستیغِ خاکریزی میخرامیم
بیگانه با خاکیم و این آرام ماندن
سیمرغِ قافِ آسمانِ نیلفامیم
پایان اسراییل نزدیک است، عمریست
در صیقلِ مادامِ تیغِ انتقامیم
تعطیل خواهد شد بساطِ ظلم یک روز
مشتاقِ فریادِ ظهور آن امامیم
🥀🖤
✍احمد رفیعی وردنجانی
💫💫
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷
قلدر شده و مثل سپاه فیل است
شاد از غم جانگداز اسماعیل است
جز اینکه شهادت هنرمردان است
دوران غلط کردم اسراییل است
🔸طاهره ابراهیمنژاد آکردی🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
وعدالصادق(۲)
ظالم شده نزدیک وقتِ رفتنِ تو
این خون کُند برپا دوباره محشری نو
با خون جوشان در رگ خود باز هستیم
چشم انتظارِ گاهِ وعدالصادقِ دو
🔸احمد رفیعیوردنجانی🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
هدایت شده از باشگاه طنز
⭕️ باشگاه طنز انقلاب اسلامی برگزار میکند:
☕ عصر طنز
⁉️ موضوع: پیرنگ در داستان طنز
👥 مهمان این عصر طنز: حامد اشتری «نویسنده و مدرس داستاننویسی»
👤 میزبان: امین شفیعی
📍مکان: حسینیه هنر
📆 زمان: شنبه، ۲۰ مردادماه ۱۴۰۳
🕠 ساعت برگزاری: از ۱۷:۰۰ الی ۱۹:۰۰
🚧 برنامه به شکل کارگاهی برگزار میشه، پس کاغذ و قلم همراهتون داشته باشید.🚧
🥊 باشگاه طنز | @bashgahtanz
بسم الله الرحمن الرحیم
این ابرها را آسمان، دیگر نمیخواهد
آبی برای تشنگان، دیگر نمیخواهد
وقتی که خورشیدی سر نیزه است پس قطعا
هفت آسمان هم، کهکشان دیگر نمیخواهد
دنیای بی ارزش شود ارزانی اهلش
اما رقیه، بی گمان دیگر نمیخواهد
ترس رهایی در بیابان، بی گمان بس بود...
سیلی از آن نامردمان دیگر نمیخواهد
از او پدر بردند که دار و ندارش بود
حالا از این خرما و نان دیگر نمیخواهد
طفل سه ساله، از غل و زنجیر زخمی بود
ای شامیان زخم زبان دیگر نمیخواهد
وقتی پدر مانده است زیر آفتاب طف
آری رقیه، سایبان دیگر نمیخواهد
یک لا مروت نیمه ی شب سرزده آمد
گفتا: رقیه میهمان دیگر نمیخواهد؟
چشمی یتیمی بر پدر افتاد، یا الله....
رأس بریده روضه خوان دیگر نمیخواهد
🔸زهرا شعبانزاده🔸
مزاحالدین | @mezahoddin