eitaa logo
مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد (علیه و علیهم السلام)
647 دنبال‌کننده
793 عکس
42 ویدیو
8 فایل
کانال رسمی مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد(عليه السلام) https://feghahat.razavi.ir/ 🌐
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 فهم اجتماعی و دانش اصول فقه 3️⃣ ✍️حسین نیک پژوهشگر حلقه اجتهادی فقه الاجتماع مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد ع ج. لایۀ بررسی کارکرد اجتماعی: برخی از مسائل علم اصول دارای این ظرفیت هستند که با تغییر نوع مواجهه با آن‌ها کارکرد اجتماعی شایانی به دست آید. منظور از چنین تغییری بهره‌گیری از پتانسیل موجود و در عین حال تغییر دادن برخی اصل و فرع‌ها در منطق حاکم اصول فقه است. این تغییر مواجهه را به صورت های مختلفی می‌توان صورت‌بندی کرد که این‌جا به دو نکته اشاره می‌کنم: ۱. می‌دانیم که همه موضوعات در ظرف جهل و شک مکلف دارای حکم ظاهری هستند. از سوی دیگر حکم در غیر ظرف شک گاه بر ذات موضوع به عنوان حکم واقعی اولی و گاه بر موضوع از حیث دیگر عناوین به منزله حکم واقعی ثانویه بار می‌شود. تقریبا همه مباحث اصول عملیه که نیمی از اصول فقه، بلکه بیش از آن را، به خود اختصاص داده‌اند، در پی تعیین وظیفه عملی مکلف در ظرف شک هستند. اما در اصول فقه رایج گویا از احکام واقعی ثانویه صحبتی نمی‌شود؛ مگر طردا للباب. حال سوال اینجاست که کارکرد اصول فقهی که مدار بحث آن برائت، احتیاط و استصحاب است، در حل مشکلات فرهنگی- اجتماعی بیشتر است یا اصول فقهی که منطق آن بر پایه عنصر مشترک قرار دادن عناوینی مثل حفظ نظام، ضرر، حرج، مصلحت و امثال این‌ها دور می‌زند؟ هیچ دلیل موجهی وجود ندارد که این مباحث عنصر مشترکه فقهی و محور بحث اصولی قرار نگیرد و به بهانه این‌که قواعد فقهی اند، - که ادعایی محل مناقشه و بحث فنی است- مهجور و متروک بمانند. وقت آن رسیده که منطق تبویب در اصول فقه را طوری تغییر دهیم که به‌جای اصول عملیۀ کم کارکرد در صحنۀ اجتماعی، یک دانش ابزاری کارآمدتر در اختیار داشته باشیم. ۲. برخی از نظریات اصولی مثل نظریۀ اعتبار قانونی از آیت الله سیستانی -حفظه الله- و خطابات قانونیۀ امام خمینی -رحمة الله علیه- ظرفیت تغییر تمام منطق حاکم بر اصول فقه را دارند. برخی محققین توان این نظریات را در حد تغییر پارادایم حاکم بر اصول فقه جاری از روابط بین عبد و مولا که شخص محور است، به پارادایم نظام قانونی و حقوقی تعبیر کرده‌اند. البته به نظر من چنین نظریات مترقی‌ای هنوز امتداد عینی‌ای نیافته‌اند که منجر به فعلیت رسیدن تغییر پارادایم شود. به نظر میرسد کارکرد اجتماعی چنین تحولی بی‌نیاز از توضیح است؛ اما به عنوان نمونه کوچکی می‌توان به راهی که نظریۀ خطابات قانونیه برای مورد خطاب قرار دادن عاصی، غافل، کافر و ... باز کرد، اشاره نمود. در پارادایم عبد و مولا خطاب به چنین دسته‌هایی به دلیل عدم انبعاث از امر مولا، لغو بوده و در واقع زبان قانونی برای مخاطب قرار دادن بخش قابل توجهی از جامعه -مگر از باب موعظه و دعوت- وجود نداشت؛ اما این مسیر در پارادایم جدید قانونی کاملا باز است. 🆔 @mfaam_razavi
گزارش ✍️حسین نیک پژوهشگر حلقه اجتهادی فقه الاجتماع مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد ع دکتر حسن قصیر استاد دانشگاه ارواین کالیفرنیا در نشست خود با اعضاء حلقه اجتهادی فقه الإجتماع مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد ع به ارائه بحث با موضوع «علوم اجتماعیِ اسلامی کلید حل چالش‌های انقلاب اسلامی با مدرنیته» پرداخت. در این نشست به چهار پرسش اصلی پرداخته شد: 1. مشکل چیست؟ چه چالشی ایران و کل بشریت را تهدید می‌کند؟ 2. راه حل چیست؟ چرا علوم اجتماعی؟ 3. چرا علوم اجتماعی اسلامی؟ 4. چگونه علوم اجتماعی اسلامی را بسازیم؟ در ادامه مشروح گزارش این نشست تقدیم میگردد. @mfaam_razavi
1️⃣ پرسش اول: مشکل چیست؟ چه چالشی ایران و کل بشریت را تهدید می‌کند؟ بزرگترین چالشی که بشریت با آن روبرو است، مدرنیته است. مدرنیته چیست؟ از آغاز تاریخ بشر، جوامع بر اساس عواملی مانند اندیشه و تکنولوژی تغییر کرده‌اند. هرگاه تکنولوژی تغییر می‌کرد، جامعه نیز تغییر می‌کرد و هرگاه اندیشه تغییر می‌کرد، جامعه تغییر می‌کرد؛ اما این تغییرات به کندی صورت می‌گرفت. در دو قرن اخیر، تجربه بشری به طور بنیادی تغییر کرده است. چرخه تغییر علمی و تکنولوژیکی به دلیل پیشرفت علوم تجربی و صنعت، بسیار سریع و شتابان شده است. علم تجربی، تکنولوژی را تولید می‌کند، تکنولوژی صنعت را تولید می‌کند، صنعت جهش تولید را به همراه می‌آورد، جهش تولید ثروت را ایجاد می‌کند، ثروت قدرت را تولید می‌کند و قدرت تسلط را به همراه می‌آورد. این چرخه سریع و شتابان در تمدن مدرنیته، از کنترل انسان، یعنی از کنترل اندیشه خارج شده است. علاوه بر سرعت و شتاب، پیچیدگی‌ها و حجم عظیمی از عناصر، متغیرها، داده‌ها و اطلاعات به وجود آمده است، به گونه‌ای که حتی دانشمندان خبره نیز بدون کمک ابزارهای پیچیده و پیشرفته آماری و اجتماعی، نمی‌توانند درک کنند که چه اتفاقی در حال رخ دادن است. بنابراین، ما با هیولایی روبرو هستیم که به سرعت در حال رشد است و تمام بشریت را تهدید می‌کند: این هیولا مدرنیته نام دارد. چالش‌ها، مشکلات و معضلات در مدرنیته جهانی، به ویژه مدرنیته غربی، بیش از آن است که بتوان آن‌ها را برشمرد. بسیاری از دانشمندان معتقدند که آینده‌ای تاریک در انتظار ماست و هیچ نوری در انتهای تونل وجود ندارد. از جمله این مسائل می‌توان به فروپاشی خانواده، افزایش بیماری‌های روانی و جسمی و اجتماعی، افزایش نرخ تولد که منجر به انقراض بسیاری از جوامع می‌شود، اشاره کرد. حداقل ده کشور توسعه‌یافته در آستانه انقراض جمعیتی قرار دارند، از جمله کره جنوبی، چین، آلمان، ایتالیا، اسپانیا، اوکراین و غیره. در هیچ یک از کشورهای پیشرفته، رشد جمعیت پایدار وجود ندارد. علاوه بر این، بحران‌های بزرگی مانند جنگ‌ها و تهدید هسته‌ای وجود دارد که حیات بشر و محیط زیست را تهدید می‌کند. در نتیجه، پاسخ به سوال اول این است که بشریت و ایران در دام مدرنیته گرفتار آمده‌اند و باید به دنبال راه حلی باشیم. @mfaam_razavi
2️⃣ پرسش دوم: راه حل چیست؟ چرا علوم اجتماعی؟ ابتدا باید بین علوم اجتماعی و علوم انسانی تمایز قائل شویم. علوم اجتماعی آن دسته از علومی هستند که برای مطالعه رفتار اجتماعی و تغییرات آن، بر روش‌های علمی و تجربی استقرایی اجتماعی تکیه دارند. در مقابل، علوم انسانی از روش استقرایی علمی تجربی استفاده نمی‌کنند. علوم تجربی موفقیت خود را در حوزه‌های علوم فیزیکی و طبیعی اثبات کرده‌اند و به دلیل باورهای مادی و حسی تمدن مدرن اروپایی، به کاربرد علوم تجربی در مطالعه رفتار فردی و اجتماعی روی آورده‌اند. علوم اجتماعی از سه جزء اصلی تشکیل شده است: 1. موضوع پژوهش: مانند اجتماع، اقتصاد، روان‌شناسی، علوم سیاسی و غیره. 2. روش پژوهش: الف. روش علمی تجربی: یا از طریق آزمایش در آزمایشگاه یا مشاهده. ب. منطق ریاضیات، به ویژه استقراء علمی تجربی اجتماعی که بر آمار تکیه دارد. در اینجا علوم اجتماعی غربی با چندین مشکل مواجه شده‌اند: 1. انکار عناصر غیبی در انسان: این بزرگ‌ترین چالش است. کاهش انسان به ماده یک خطای مهلک است و نمی‌توانند از آن خارج شوند، زیرا خروج از آن به معنای اعتراف به ضرورت دین است. 2. دشواری اعمال استقراء بر عناصر معنوی در انسان، مانند عشق، نفرت، نیت، احساس و غیره. 3. غیرممکن بودن کنترل تمامی عناصر متغیر و تمرکز بر یک عنصر واحد، که اساس علوم تجربی است. بنابراین، علوم اجتماعی در یک معضل تاریخی بزرگ قرار دارند که نمی‌توانند از آن خارج شوند و هیچ جایگزینی ندارند. 3.چارچوب‌های فکری پژوهش: 1. استقراء علمی تجربی اجتماعی: که خود بر چارچوب‌های فکری موجود تکیه دارد و چارچوب‌های فکری جدیدی تولید می‌کند. 2. نص معصوم: تمدن مادی غربی معاصر، نص معصوم را به عنوان منبع چارچوب‌های فکری نمی‌پذیرد. 3. نظر عالم متخصص: این منبعی مهم در تمدن مادی غربی معاصر است. 4. فلسفه: منبعی مهم است اما علم اجتماعی غربی را با چالش مواجه می‌کند که بر این باورند که علم تجربی حسی تنها راه ادراک واقعیت با دلیل حسی است. چارچوب‌های فکری در علوم اجتماعی غربی با چندین چالش مواجه‌اند: تفرقه، پراکندگی، تشتت و تنافر بزرگ در نظریه‌های فلسفی و نظرات متخصصین و خبرگان. از آنجا که استقراء علمی تجربی غربی که به چارچوب‌های علمی اجتماعی جدید منجر می‌شود، در مراحل اولیه خود به نظریه‌های فلسفی و نظرات علما و خبرگان تکیه دارد، از همان چالش‌ها رنج می‌برد. مشکل علوم اجتماعی غربی به طور خلاصه این است که سکولاریسم، که دین را از علم جدا کرده است، و مکتب‌های مادی و حسی، به چارچوب‌های فکری غربی منجر شده‌اند که به موارد زیر انجامیده است: 1.تجزیه و گسستگی: در مقابل جامعیت. 2.تفرقه و پراکندگی: در مقابل پیوستگی. 3.تنافر شناختی و معرفتی: در مقابل انسجام و هماهنگی. بنابراین، علوم اجتماعی غربی ناتوان از برخورد عینی با رفتار اجتماعی هستند. @mfaam_razavi
3️⃣ پرسش سوم: چرا علوم اجتماعی اسلامی؟ اسلام مشکلات علوم اجتماعی را از طریق جامعیت، پیوستگی، هماهنگی و انسجام حل می‌کند. توحید چهارچوب فکری عمومی اسلام است و با دیدگاه جامع خود نسبت به خلقت، جهان و انسان، چالش‌های تجزیه را حل می‌کند. توحید همچنین چالش‌های تفرقه را از طریق ارتباط بین تمامی اجزاء جهان با یکدیگر حل می‌کند و چالش‌های تنافر را از طریق هماهنگی و انسجام کامل با اله، جهان، انسان و تمامی علوم مرتفع می‌سازد. اسلام تنها نظامی است که علم، دین و اخلاق را با هم ترکیب می‌کند و بشریت را از طریق چهارچوب‌های فکری کلی الهی که توسط زمان و مکان محدود نمی‌شوند، هدایت می‌کند. اسلام با دو چالشی که مدرنیته به وجود آورده مواجه است: 1. تجزیه نظام معرفتی به مطالعات اسلامی و مطالعات آکادمیک. 2. تداوم روش‌های مطالعات اسلامی پیش از مدرنیته. بنابراین، لازم است این دو مشکل را حل کرده و ابزارهای لازم برای وحدت ساختار علمی و معرفتی بین مطالعات اسلامی و مطالعات آکادمیک را ایجاد کنیم پرسش چهارم: چگونه علوم اجتماعی اسلامی ایجاد کنیم؟ برای ایجاد علوم اجتماعی اسلامی، ما به موارد زیر نیاز داریم: 1. روش‌شناسی مدرن و پیشرفته: که توانایی مقابله با حجم عظیم و پیچیدگی‌های اطلاعات و متغیرات اجتماعی در مدرنیته را داشته باشد. ستون فقرات این روش‌شناسی، استقرای علمی تجربی اجتماعی است. 2. چارچوب‌های فکری: که از نص معصوم استخراج شده و از مطالعات اسلامی بر اساس چارچوب‌های فکری اسلامی به‌دست آمده‌اند و به ما چارچوب‌های فکری جامع، مرتبط، منسجم و هماهنگ ارائه می‌دهند. 3. فقه اجتماعی مدرن: که استقرایی، علمی و تجربی باشد و توانایی ارتباط، تعامل و برخورد با خواسته‌های مدرنیته را با همان روش‌شناسی و از طریق ساختار علمی و معرفتی مشترک داشته باشد. 4. تعیین موضوع: همچون موضوعات مربوط به تربیت، آموزش، خانواده، زنان و اقتصاد. با این چهار عنصر کلیدی، می‌توانیم به سمت ایجاد علوم اجتماعی اسلامی پیش برویم که هم‌زمان با انطباق بر نیازهای زمانه، منطبق بر اصول اسلامی باشد. @mfaam_razavi
📸 گزارش تصویری بازدید حجت الاسلام و المسلمین دکتر وحدتی شبیری، رییس مدرسه عالی فقاهت از مرکز تخصصی آخوند خراسانی و دیدار با مدیرکل آموزش دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی 🕌 مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد(علیه و علیهم السلام) https://eitaa.com/mfaam_razavi
📸 گزارش تصویری بازدید حجت الاسلام و المسلمین دکتر وحدتی شبیری، رییس مدرسه عالی فقاهت از مرکز تخصصی طوبی 👉 https://maalem.ir/?p=16654 🕌 مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد(علیه و علیهم السلام) https://eitaa.com/mfaam_razavi
💠دوفصلنامه علمی تخصصی موضوع‌شناسی فقهی برای چاپ (دومین شماره مجله برای بهار و تابستان 1404) پذیرای مقالات شما علاقمندان در زمینه‌های ذیل می باشد. 🔹مبانی نظری موضوع‌شناسی: ضرورت موضوع‌شناسی/متصدیان شناخت موضوع/ منابع ابزارها و راه‌های شناخت و... 🔸روش شناخت موضوعات: روش شناخت موضوعات مستنبطه/ روش شناخت موضوعات عرفی منصوص و غیرمنصوص/ روش بهره برداری از سایر علوم در شناخت موضوعات و ... 🔹موضوعات فقه مضاف: اقتصادی،اخلاقی، اجتماعی، بنیادین، پزشکی، تغذیه، حقوقی، خانواده، سیاسی، کلامی، فرهنگی، هنری و ... _____________________________ ◀️نمونه مقالات موضوع‌شناسانه http://mozooshenasi.ir/wp-content/uploads/2025/01/majmue_maghalat.pdf ______________________________ 💥قابل توجه پژوهشگران محترم "بعد از ارزیابی چند شماره‌ ابتدایی مجله و کسب امتیاز لازم علمی پژوهشی، مقالاتی که در شماره‌های قبلی چاپ شده باشند نیز علمی پژوهشی به حساب می آیند." 📣به مقالاتی که طبق راهنمای نویسندگان، علمی‌ پژوهشی نگارش شود پس از تأیید ارزیابان پرداخت می‌گردد. ✍️ارسال مقاله https://www.mozooshenasimags.ir/ 📞راه های ارتباطی: ☎️شماره تماس: 32936045- 025 داخلی 128 📨پست الکترونیک: info@mozooshenasi.ir 🌐وب سایت: www.mozooshenasi.ir 🔘پیام رسان ایتا: @Mozooshenasi ☑️ویراستی: https://virasty.com/Mamsha @Mozooshenasi
📌راهکارهای عملی دانش فقه در مقابله با نابهنجاری اجتماعی 1️⃣ ✍️حسین نیک پژوهشگر حلقه اجتهادی فقه الاجتماع مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد ع 🔸1. شاکله وجودی انسان در تنظیم روابط، در چهار محور ارتباط با خود، پروردگار، دیگر انسان‌ها و محیط زیست شکل می‌گیرد. هر کنش انسانی را می‌توان حداقل به یک نسبت وجودی خاص بین انسان و طرف مقابل نسبت داد. تعامل و ارتباط در این اضلاع چهارگانه، شبکه پیچیده‌ای از روابط انسانی-متافیزیکی-مادی را شکل می‌دهد و در سایه این نظام درهم‌تنیده از تأثیر و تأثر، هویت و شاکله انسان پدید می‌آید. 🔹2. این شاکله، هم محصول شبکه ارتباطی انسان است و هم جهت‌دهنده روابط متعاقب او. روابط دانشی و گرایشی خاص انسان در جهان هستی، شاکله او را پدید می‌آورد و در نتیجه، این شاکله خاص به ایجاد و امتداد روابط هم‌سنخ با خود می‌پردازد. مثلاً با توجه به جهان‌بینی و گرایشاتی که در اثر روابط مادی با جهان هستی برقرار کرده است، امیال و افعال خاصی در همان جهت از فرد صادر می‌شود. 🔸3. بنابراین، در یک دیالکتیک دائمی، شبکه روابط انسان، شاکله شخصیتی او را شکل می‌دهد و از سوی دیگر، همین شاکله، شبکه روابط وجودی خاصی را می‌سازد. حکمت متعالیه، بر اساس قواعد اصالت و تشکیک وجود، حرکت جوهری، تجرد نفس و اتحاد علم و عالم و معلوم، به خوبی از عهده تبیین و برهان‌سازی این روند برمی‌آید. 🔹4. رسالت اصلی دین، رشد و ارتقای وجودی افراد جامعه در مسیر سعادت دنیوی و اخروی و نیل به کمالات از مسیر علم و عمل صالح است. حال اگر در اثر تعلیم و تربیت ناصحیح، استضعاف یا عوامل دیگر، شاکله وجودی فرد در یک انتظام صحیح و معتدل در روابط وجودی شکل نگرفته باشد، امیال و افعال ناهنجار از منظر دینی از او ظهور و بروز می‌کند؛ امری که با برقراری ارتباط فرد نابهنجار با دیگران، باعث تهدید کل جامعه دینی در سطوح مختلف خواهد شد. نابهنجاری اجتماعی به هرگونه رفتار، عقیده یا شرایطی گفته می‌شود که با هنجارها و ارزش‌های پذیرفته شده در یک جامعه خاص در تضاد باشد. این رفتارها معمولاً باعث واکنش منفی جامعه شده و ممکن است به عنوان تهدیدی برای نظم اجتماعی تلقی شوند. 🔸5. لازم به ذکر است که گرچه مطابق قاعده سنخیت، صدور ناهنجاری حالت اصلی و اقتضائی این شبکه هویتی ناهنجار است، اما مؤکداً به معنای جبر فلسفی نخواهد بود؛ زیرا وجود فطرت توحیدی (هرچند غبار گرفته در شبکه هویتی و معرفتی)، اصل اساسی اختیار انسانی، به همراه هدایتگرها و راهنماهای بیرونی، همیشه امکان تحول و تغییر را در انسان تضمین می‌کنند. 🔹6. فقه با بررسی مفاهیم بنیادین مانند عدالت، آزادی، برابری، حقوق و تکالیف فردی و اجتماعی، میتواند ریشه‌های اصلی بسیاری از نابهنجاری‌ها را شناسایی کند. برای مثال، مفاهیم فقهی مانند زکات، خمس، وقف و عدل اجتماعی، به کاهش فقر و نابرابری که از عوامل مهم بروز بسیاری از نابهنجاری‌هاست، کمک می‌کنند. از سوی دیگر فقه اسلامی برای بسیاری از مسائل اجتماعی، راهکارهای عملی و مشخص ارائه می‌دهد. احکامی مانند امر به معروف و نهی از منکر، قضاوت عادلانه، مجازات‌های اسلامی و... ابزارهای قدرتمندی برای پیشگیری و مقابله با نابهنجاری‌ها هستند. @mfaam_razavi
📌راهکارهای عملی دانش فقه در مقابله با نابهنجاری اجتماعی 2️⃣ ✍️حسین نیک پژوهشگر حلقه اجتهادی فقه الاجتماع مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد ع 🔸7. با این توضیح، راه حل عملی و اساسی برای تغییر و تحول شاکله هویتی معیوب فرد که منجر به ناهنجاری اجتماعی شده است را می‌توان در چند مسیر اصلی در علم فقه پیگیری کرد: 🔺1.مسیر نرم: درونی: تقویت خودآگاهی از طریق تعلیم و تربیت: منظور از تقویت خودآگاهی این است که باید با ایجاد تلنگرهای ناگهانی یا تدریجی، نظام معرفتی و گرایشی فرد را تحول بخشید؛ فرد را با ارجاع اختیاری به فطرت توحیدی و انتقال معارف ناب، از جبر روانی این شبکه ناسالم رهایی داد و به او هویتی جدید بخشید. کلان مسئله فقهی وجوب ارشاد و تعلیم در این مسیر صورت‌بندی می‌شود. با توجه به این نکته، دو حیثیتی بودن نظام کلان تعلیم و تربیت اسلامی به خوبی دانسته می‌شود؛ زیرا علاوه بر شأن اساسی پیشگیری از وقوع ناهنجاری، مسیر ابتدایی درمان ناهنجاری نیز از همین کانال خواهد بود. 🔺2.مسیر متوسط: بیرونی: اصلاح رفتار اجتماعی: در صورتی که مسیر تعلیم و تربیت به خوبی طی نشود یا گاهی از فرد طبق احوال و عوارضی چون غفلت‌ها و نسیان‌ها، رفتار نادرست سر بزند، مسیر بعدی اصلاح مستقیم رفتار است. بر خلاف راه قبلی که در آن مستقیماً به اصلاح ریشه‌ای یعنی ارشاد و تعالی بخشی به شبکه هویتی فرد پرداخته می‌شد، اینجا به صورت مستقیم به تقابل با رفتارها یعنی جنبه معلول و مسبب پرداخته می‌شود. واضح است که همان‌طور که بین اصل این دو مسیر رابطه طولی وجود دارد، عقل در تقابل با رفتار نابهنجار نیز لحاظ مراتب تشکیکی از لیونت تا شدت را لازم می‌داند. کلان مسئله فقهی امر به معروف و نهی از منکر در همین راستا به خوبی قابل درک است. در این مرحله ابتدا تلاش می‌شود رفتار فرد با اختیار خودش اصلاح گردد. در صورت تکرار، در مراتب تعیین شده در فقه امر به معروف و نهی از منکر، با گسسته ساختن قهری و جبری رفتارها از هویت فرد، به ترمیم شاکله او پرداخته می‌شود. بنابراین به هر حال (اختیاری یا قهری) جلوی امتداد روابط و رفتارهای ناصحیح او گرفته می‌شود. در نتیجه، شاکله انسان که حالت ایستایی و توقف ندارد؛ بلکه به مرور با برقراری نسبت‌های جدید در مسیر صحیح، خود را بازیابی کرده و اصلاح خواهد شد. 🔺3.مسیر سخت: بیرونی: مجازات‌های جزایی: در صورتی که دو مسیر قبلی به درستی طی نشود، اسلام از طریق مجازات‌های جزایی به درمان ناهنجاری می‌پردازد. این مسیر در حکم جراحی وجودی فرد است؛ زیرا به جای تذکر به اصلاح رفتارها که در مورد قبلی بیان شد، با ایجاد عقوبات سخت و جزایی در صدد این است که رفتارهای فرد را از شبکه روحی و رفتاری‌اش جراحی کرده و جدا سازد. تنها در جایی از این مسیر استفاده می‌شود که اعمال بیرونی فرد به قدری مخاطره‌آمیز باشد که وجود وی در جامعه انسانی، امنیت شبکه هویتی سایر مومنان را نیز تهدید کند. به همین منظور، بعضی از ناهنجاری‌ها و مفاسد اخلاقی-اجتماعی در اسلام دارای مجازات‌های بسیار شدید است. شارع مقدس برای برطرف کردن زمینه‌های این مفاسد، احکام جزایی خاصی را جعل کرده است که عمدتاً در مباحث حدود و تعزیرات فقه به صورت مستوفی به آن‌ها پرداخته می‌شود. @mfaam_razavi
مقاله چالش‌ها و فرصت‌های خانواده در ترویج مسئولیت اجتماعی در عصر مدرن، به قلم پژوهشگران حلقه اجتهادی فقه الإجتماع مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد ع حجج اسلام محمدرضا مختاری و علی جنتی در نخستین کنفرانس بین المللی کرامت انسانی @mfaam_razavi