eitaa logo
محمد قنبری ( معاونت پرورشی و تربیت بدنی آموزش و پرورش کاشان )
653 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
393 ویدیو
244 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
"ستاره های عاشقی" باید "همراه" با موسی (ع) باشی تا بتوانی" دل به دریای " نیل بزنی ؛ باید در کلاس "درس" عیسی(ع) باشی تا چون حواریون گرد شمع اولوالعزم بگردی ؛ باید "گوش به فرمان" طالوت(ع) باشی تا جزء رزمندگان پیروز در تاریخ ثبت شوی؛ باید در" ایثار" به رتبه ای برسی که چونان حمزه (ع) از شهدای پای رکاب رسول اکرم(ص) سیدالشهداء لقب بگیری؛ چه زیباست در "اخلاص" به درجه ای برسی تا همچون عمار، میثم و مقداد ... در "ولایت" امیرالمومنین (ع) ذره ای تردید به دل راه ندهی ؛ چه زیباست در "وفای عهد" به رتبه ای ارتقاء یابی که تا آخرین لحظه دست از حسین(ع) بر نداری ؛ آری اینها گوشه ای از رمز و رموز ستاره های عاشقی است که در طول تاریخ "همنوردان جبهه حق " به آن مزین بوده اند و اینک در مکتب بسیج تدریس می شود؛ واینگونه است که بسیج لشگر خدا می شود ؛ و با این اوصاف است که بسیجی ها با دستان خالی بر ابرقدرتهای جهان پیروز می شوند؛ بی تردید بسیج می تواند تشکیلاتی باشد که همه سربازان جبهه نور را گردهم آورد ؛ یقینا متصف به اوصاف متقیان برگ برنده بسیج خواهد بود؛ و اینگونه است که این دستاورد بزرگ بنیانگذار انقلاب چون معجزه ای در تاریخ معاصرخودنمایی می کند. به امید موفقیت روزافزون همه بسیجیان در پیمودن راه امام و شهداء در مسیر انتظار مهدوی(عج) به رهبری ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت اله خامنه ای ؛ با تبریک هفته بسیج - محمد قنبری
"خانواده اهل تسنن که میزبان کاروان امام رضاع شدند" روز هفتم بود که در جاده مشهد مقدس رکاب می زدیم ، طبق برنامه صبح از نیروی مقاومت بسیج ، شهر زیبای علی آباد کتول حرکت را شروع کردیم، همان اوایل صبح با توقف در جوار شهدای گمنام دفاع مقدس – یادمان باشکوه در پارک شهر - به ساحت مقدس این شهیدان ادای احترام و از روح بلندشان برای ادامه برنامه مدد گرفتیم؛ از علی آباد تا مینودشت حدود 70 کیلومتر می باشد ، برخی سالها برای ناهار مینودشت توقف و بعضی سالها به شهر گالیکش که از مینودشت 8 کیلومتر بالاتر است ، اسکان و ناهار را برنامه ریزی می کنیم. در مسیر از جنگل های دلند عبور کرده و معمولا در لابلای درختان سربه فلک کشیده جنگل زیبای دلند با صبحانه از زائران دوچرخه سوار پذیرایی می شود. ساعتی به یادماندنی در طبیعت سرشار انرژی و سرسبزی جنگل ، خستگی را از تن می زداید. در طول رکاب زدن ، تدارکات کاروان به یاد شهدای گرانقدر با چندین ایستگاه صلواتی از ورزشکاران استقبال و پذیرایی می نماید. تقریبا یکساعت مانده به ظهر به شهر باطراوت مینودشت رسیده و دقایقی کوتاه در پارک ورودی شهر به استراحت پرداختیم . باصدای سوت حاج آقای زاهدی (آزاده بزرگوار) دوچرخه سواران آماده ادامه مسیر به گالیکش شدند، حدودا 8 کیلومتر رکاب زده و وارد شهر خوش آب و هوای گالیکش در ابتدای مسیر جاده جنگل گلستان شدیم. برای اسکان به مسجد حضرت بقیه الله الاعظم (عج) رفتیم. بعد از اقامه نمازجماعت ، میزبان ناهار، سفره را مهیا و با کمک همراهانشان تدارکات ناهار را چیدند؛ جایتان خالی : چلومرغ بسیار عالی با مخلفات کامل. وقتی با یکی از مسئولین که به استقبال آمده بود درمورد تقبل ناهار صحبت می کردیم به من گفتند: ایشان از اهل تسنن هستند (مذهب حنفی)، برایم خیلی جالب بود که میزبان با چه شور و اشتیاقی به پذیرایی از زائران مشغول بودند و حتی اجازه نمی دادند که ما کمک کنیم و گفتند خودمان ( میزبان همراه 2 فرزند پسرش) با افتخارپذیرائی از زائران را انجام می دهیم؛ وقتی تعجب مرا دیدند ، ادامه داد و گفتند: در این شهر اهل تسنن هم به زائران آقاعلی ابن موسی الرضاع خدمت می کنند وهم به زیارت امام رضاع مشرف می شوند. آری اهلبیت(ع) محور "محبت" ، "وحدت "و ولایت هستند. امیدوارم از این فرصتها استفاده نموده ، ضمن مستحکم تر نمودن وحدت اسلامی در کشور پهناور جمهوری اسلامی ایران ، با ارائه زندگینامه و معارف اهلبیت(ع) ، چتر ولایت را گسترده تر نمائیم. انشااله کاروان دوچرخه سواران امام رضاع کاشان – محمد قنبری - دوره 20 – تابستان96
"ادای احترام به شهدا " میراثی گرانبها از اهلبیت(ع) همه کشورهای جهان برای بزرگداشت سربازان و ازجان گذشتگان در جنگ و دفاع از کشور ، مراسم هایی برگزار می نمایند و معمولا نمادی از فداکاری دلاوران خود را در مسیرهای اصلی عبور مهمانان کشورهای خارجی قرار می دهند تا همه به مقام "ایثار و گذشت " ادای احترام کنند؛ در مکتب اهلبیت ادای احترام به شهدا فقط نمادین نیست بلکه یک کار ارزشی و اعتقادی می باشد که نمونه های آن در تاریخ صدر اسلام به مناسبت های مختلف ثبت شده است؛ به عنوان مثال امیرالمومنین امام علی(ع) به مناسبت های مختلف مقام شهدا را ارج نهاده و به توصیف یاران شهید می پرداخته اند: " آری آن دسته از برادرانی که در جنگ صفین خونشان ریخت ، هیچ زیانی نکرده اند ، گرچه امروز نیستند تا خوراکشان غم وغصه و نوشیدنی آنان خونابه دل باشد.به خدا سوگند آنها خدا را ملاقات کردند ، که پاداش آنها را داد و پس از دوران ترس ، آنها را در سرای امن خود جایگزین فرمود. کجا هستند برادران من که بر راه حق رفتند و با حق درگذشتند؟کجاست عمار؟ و کجاست پسر تیهان؟و کجاست ذوالشهادتین؟ و کجایند همانند آنان از برادرانشان که پیمان جانبازی بستند و سرهایشان را برای ستمگران فرستادند؟ ( پس دست به محاسن خود گرفتند و زمانی طولانی گریست و فرمودند:) دریغا از برادرانم که قرآن را خواندند و بر اساس آن قضاوت کردند ، در واجبات الهی اندیشه کرده و آنها را برپاداشتند، سنت های الهی را زنده و بدعت ها را نابود کردند ، دعوت جهاد را پذیرفته و به رهبر خود اطمینان داشته و از او پیروی کردند سپس با بانگ بلند فرمود : جهاد جهاد بندگان خدا من امروز لشگر آماده می کنم ،کسی که می خواهد بسوی خدا رود همراه ما خارج شود" (گوشه پایانی خطبه 182) لذا شایسته است با تاسی به امیرالمومنین(ع) برخی اوقات بخصوص مناسبتهای ویژه ، لحظاتی را در گلزارهای شهدا سپری نمائیم و از محضر پاک شهدا بهرمند شویم. شادی ارواح طیبه امام (ره) و شهدا فاتحه و صلوات. محمد قنبری
آن روزها "نمازجمعه " در دبیرستان امام خمینی(ره) اقامه می شد؛ از دوساعتی مانده به ظهر صدای بلندگوهای نمازجمعه شنیده می شد، منزل ما دقیقا در کوچه کنار دبیرستان واقع شده بود . همسایه های محله با نوازش بلندگوها ،‌آماده حرکت به دبیرستان می شدند ، خدایش رحمت کند ؛ مرحوم پدرم(استاد احمد قنبری) مرحومین: حاج عباس فردوسی حاجی قبوری ، استاد معمار ،حاج مومن، استاد مفیدی و..... که زودتر از دیگران می رفتند ؛ من با اینکه دانش آموز بودم ولی با علاقه خاصی همراه تعداد دیگری از بچه های محله برای نمازجمعه می آمدیم. فضای شلوغ دبیرستان مملو از مردمی بود که از محله های دیگر می آمدند، پرده های تبلیغاتی با شعارهایی درباره انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی ، پلاکاردهایی که توسط اردوهای دانش آموزی حمل می شد، همه از زیبایی خاصی برخوردار بود ؛ اما برای من از همه بیشتر، قنوت های نمازجمعه ، سجده بعد از قنوت رکعت دوم و مهرهای چوبی جذابیت داشت ، یادش بخیر، سید بزرگوار و خوش نغمه، مرحوم زاهدی که مکبر نماز جمعه بودند با طنین خاصی بعداز قنوت رکعت دوم می گفتند " سجده " سجده ". آنروزها خطبه ها توسط آیت اله حاج سید مهدی یثربی (ره) – نماینده ولی فقیه و امام جمعه کاشان - بیان می شد و معمولا بین صلاتین نیز مهمانان دقایقی صحبت می کردند. در یکی از آن جمعه ها شهید مظلوم آیت ا.. حکیم رهبر شیعیان عراق (از بزرگان حوزه علمیه نجف که در عملیات تروریستی نمازجمعه نجف اشرف به شهادت رسیدند ) سخنران بودند و چون لهجه عربی داشتند صحبتهای ایشان توسط مترجم ، ترجمه می شد. بعد از اتمام نمازجمعه مردم درباره خطبه ها و سخنرانی مهمان هفته باهم گفتگو می کردند . خدایشان رحمت کند همه بزرگان ، پدران و مادران با ایمانی که با حفظ شعائر دینی ، نسل به نسل ما را رهرو راستین اسلام ناب محمدی(ص) پرورش داده اند. آری چه ما باشیم یا نباشیم ،نمازجمعه ها خواهد بود و این من و شما هستیم که باید از این سرچشمه فیض الهی کسب نور و معنویت نمائیم ، تا فرصت باقیست توشه ای برگیریم شاید فردا دیر باشد ! محمدقنبری – خاطرات کاشان - سالهای 65-66
کارگاه " تشکیل و ثبت پرونده " ؛ جمعی از دانش آموزان دبیرستان شهدای صنایع راوند - دوشنبه ۵آذر ۹۷- موسسه هم اندیشی کانونهای فرهنگی کاشان
شهریور95 - ورود کاروان دوچرخه سواران امام رضاع کاشان به مشهد مقدس
آن روز چه باشکوه بدرقه شدیم ... اندکی بعد از ازدواج به همراه شوهرم که کارمند راه آهن بودند از کاشان به فیروزکوه منتقل و دراینجا سکونت نمودیم ، خدا به ما 4 فرزند پسر و 3 دختر عنایت نمود ؛ .... انقلاب اسلامی به پیروزی رسید ، دفاع مقدس آغاز شد فرزندانم همانند سایر جوانان و نوجوانان اماده رزم شدند و مرتبا به جبهه اعزام می شدند؛ بله 3 فرزندم آسمانی شدند : سید احمد ، سید جواد و سید علی حسینی و پسرم دیگرم به درجه جانبازی رسید.... سال 81 آقای ناظمی به عنوان مسئول ترابری با یک دستگاه نیسان ، کاروان را همراهی می کردند ،گروه خیلی منسجم و صمیمی داشتیم که با تمرینات زیادی که قبل از شروع حرکت برنامه ریزی شده بود انتخاب شده بودند. دوستانی از قبیل سعید علیزاده ،جواد بهمنی ،علی نصیری ،امیر نصیری ؛ هادی اسدی، میثم منصوری ٰ، مهدی لطفی(که هردو از فرزندان شهدا بودند) – محمدرضا بابایی و آقای علیرضا بابایی (اسکورت موتوری ) و .... نکته جالب اینکه اکثر دوچرخه سواران نوجوان بودند . یادش بخیر آشپزی هم با حاجی رحمت اله صاحبی نِژاد بود. ناهار روز چهارم فیروزکوه می رسیدیم که البته برای رفع خستگی دوچرخه سواران – که حدودا 400 کیلومتر جاده های سخت و کوهستانی را رکاب زده بودند - یک شبانه روز اردو می زدیم ؛ اسکان در فیروزکوه در آن سالها معمولا مهمانسرای امامزاده اسمعیل(ع)‌- برادر امام رضاع – بود ولی امسال به سالن ورزشی اداره ورزش و جوانان هدایت شدیم. عصر آقای ناظمی گفتند: می خواهیم به منزل خانواده شهید برویم . دق الباب کردیم ، به گرمی از زائران استقبال شد ، با فاتحه و صلوات مجلس طراوت گرفت ؛ مادر شهیدان لحظاتی صحبت نمودند: از خاطرات فرزندانشان برایمان خوشه های هدیه نمودند. و آن روز با دعای خیر و بدرقه مادر 3 شهید ، کاروان روحیه گرفت و چه باشکوه بدرقه شدیم... اما چند سالی است که کاروان که به فیروزکوه می رسد جای خالی آن مادر بزرگوار را می بیند ؛با گلاب ناب کاشان مزار او در جوار3 فرزند شهیدش در گلزار شهدای فیروزکوه را عطرافشانی می کنیم. شادی روح مادران شهدا بخصوص مرحومه کبری ناظمی مادر شهیدان حسینی فاتحه و صلوات. کاروان دوچرخه سواران امام رضاع کاشان – محمد قنبری- دوره پنجم مرداد81