" راه را گم نکنیم" در زمانه ای که رسانه ها و بخصوص فضای مجازی با ارسال مطالب گوناگون ذهن مخاطب را بمباران می کند ، و هر از چندی با طرح شبهه ، اعتقادات مذهبی را نشانه می گیرند ، فضا غبارآلود میشود ، مواظب باشیم راه را گم نکنیم! و در این هیاهوها راه حق را بپیمائیم؛ یکی از بهترین و ساده ترین راههای شناخت حق (راه میانبر) شناخت باطل است؛ همانطور که برای شناخت روز متضاد آن را هم می شناسیم یعنی شب ؛ لذا برای شناخت حق و یاران و همراهان حق ؛ بخصوص در زمانی که همه ادعای حق بودن می کنند اینستکه باطل را بشناسیم ، وقتی باطل و طرفداران باطل را بشناسیم ، خیلی ساده می توانیم جبهه حق را تشخیص دهیم. در جهان امروز شناخت باطل و طرفداران آن واضح است و خیلی تحقیقات نیاز ندارد . اگر جریان باطل را شناسایی کردیم ، متوجه خواهیم شد که حملات شبانه روزی آنها به کدام سمت می باشد ، لذا جهتی که جبهه باطل به سمت آن شلیک می کند ، در واقع جبهه خودی و جریان حق است. و این جمله معروف از سردار شهید محمد ابراهیم همت که فرمودند: هر موقع در مناطق جنگی راه را گم کردید نگاه کنید آتش دشمن کدام سمت را می کوبد همان جا " جبهه خودی " است!

" امضای آخر " آن هنگام که حضرت موسی(ع) به دعوت خداوند متعال عازم کوه طور شد تا سیر تکاملی دین خدا صورت گیرد و کتاب آئین یهود بر او نازل گردد ؛ بعد از گذشت 30 روز ، خدا یک دهه دیگر به آن افزود تا سیر و سلوک پیامبرش را به حد اعلاء برساند؛ صحبت از " یک دهه دیگر" شد و بی شک رمز و رازی در این دهه ها نهفته است. اینبار در آئین اسلام مردم مسلمان چند دهه به احترام اهلبیت(ع) عزاداری کردند و اوج آنها در همایش بین المللی پیاده روی اربعین حسینی(ع) تجلی یافت. چه مراسم های باشکوهی از طرف مردم برگزار گردید؛ چه تجلی ایثار و مردم داری تبلور یافت؛ چه عظمتی درنخل برداری ها و تعزیه ها ثبت و ضبط شد؛ چه اوج خلوصی در ارادت خالصانه محبین و عاشقان جریان یافت ؛ چه سفره هایی که با همت دستان کریمان به نام اهلبیت(ع) گسترانیده شد، و .... اما چه رمز و رازی در این شبهای پایانی ماه صفر نهفته شده است؟ عاشقان یک دهه دیگر به عزاداری ها و مراسم ادامه می دهند ، یک دهه که در آن به غربت ختم رسولان محمد مصطفی(ص) و سبط اکبرش امام مجتبی(ع) پرداخته می شود؛ در پایان همه این عزاداری ها و دلدادگی ها عزای رئوف ترین امام را به گریه و ماتم خواهیم نشست؛ آری " امضای آخر " به دست امامی مهمور می شود که ضامن آهو لقب گرفت ؛ بزرگواری که به درگاهش همه دعوت و راه داده می شوند، غریبی که امضایش سند تکامل شیعه قرار داده شده است. اما این ما و این دهه بافضیلت ؛ این ما و تکامل سیر و سلوک در عشق و معرفت اهلبیت(ع) ؛ این ما و فرصت " امضای آخر" در پرونده دلدادگی و ارادت به بهترین برگزیدگان خدا. امیدوارم قدر این لحظات و شب ها را بهتر درک کنیم واز معدن علم و تقوای اهلبیت خوشه های بیشتری برچینیم. انشاءالله – محمد قنبری

تلنگر ! 🔻در تاریخ اسلام کسانی که ممدوح شدند بخاطر موضع‌گیری‌های سیاسی‌شان بود، کسانی که مذموم شدند نیز همینطور رهبر معظم انقلاب: 🔹در صدر اسلام، آن کسانى که ممدوح واقع شدند -حالا توى فرهنگ ما، بر طبق عقیده‌ى ما- بیش از آنچه که به خاطر نماز و عبادتشان ممدوح واقع شدند، به خاطر موضعگیرى‌هاى سیاسى‌شان، اجتماعى‌شان و مجاهدتشان ممدوح واقع شدند. 🔹ما ابى‌ذر را، یا عمار را، یا مقداد را، یا میثم تمار را، یا مالک اشتر را کمتر به عبادتشان مدح می کنیم. تاریخ، اینها را به آن مواضعى میشناسد که این مواضع، تعیین‌کننده بود؛ حرکت کلان جامعه را توانست هدایت کند، شکل بدهد و به پیشرفت این حرکت کمک کند. 🔹آنهائى هم که مذمت شدند، همین جور. خیلى از بزرگان که مورد مذمت قرار گرفتند، به خاطر شرب خمر مذمت نشدند، به خاطر بى‌نمازى مذمت نشدند؛ به خاطر عدم حضور در آنجائى که حضورشان لازم بود، مذمت شدند. 🔹تاریخ، اینجورى ثبت کرده؛ نگاه کنید، ببینید.

امیرالمومنین امام علی (ع) اغتنموالفرص فانها تمر مر السحاب فرصتها را غنیمت بشمارید ، که آنها مانند ابر بهاری می گذرند! یکی از فرصتهای مغتنم خدایی برای بندگان فرصت : آمادگی برای انتظار و ظهور امام زمان(عج) ؛ دیدار با مومنین و همشهریان؛ آمرزش گناهان ؛ استجابت دعا ؛ توفیق توبه ؛ و دهها خیر و برکت دیگر که در روایات ائمه معصومین(ع) به آنها اشاره شده است ؛ فرصت طلائی "نمازجمعه" است؛ بیائید تا " می توانیم " آن را "غنیمت " بشماریم. انشاااله – التماس دعا

همایش ملی جایگاه علامه حلی در فرهنگ و تمدن اسلامی - ایرانی آخرین مهلت ارسال چکیده: 30 آبان 1397 آخرین مهلت ارسال مقالات: 30 دی 1397 ارسال به ایمیل همایش alhilli1440@gmail.com

از شیطان بزرگ به شیطان کوچک ؛ شیطان کوچک : به گوشم ، به گوشم !! شیطان بزرگ : کمک ، کمک ، به دادم برسید؛ شیطان کوچک : چی شده چی شده؟؟ شیطان بزرگ : وای مرا از "بهشت ایران" بیرون کردند! شیطان کوچک : این که چیزی نیست ، خب مرا هم از " بهشت خدا " بیرون کردند ! شیطان بزرگ: خب تو چه کردی؟ شیطان کوچک : به ذات خداوند قسم خوردم ، همه بندگان را گمراه کنم؛ شیطان بزرگ: خب بندگان خدا چه می کنند؟؟ شیطان کوچک : همیشه مرا لعن و نفرین می کنند، - تا کی ؟ - تا ابد .. شیطان بزرگ : خب من چه کنم؟ شیطان کوچک: توهم هر چه می توانی به مردم ایران ظلم کن ! شیطان بزرگ: خب مردم ایران چه خواهند کرد؟؟ شیطان کوچک : با تو مبارزه خواهند کرد. - تا کی ؟؟ - تا ابد.. 13 آبان روز تسخیر لانه جاسوسی شیطان بزرگ آمریکای جنایتکار و روز جهانی مبارزه با استکبار جهانی گرامی و پررهرو باد. محمد قنبری

"وبا" هم نتوانست عاشقان را منصرف کند؛ تابستان ۸۴ بود ؛ شیوع بیماری "وبا" در برخی از مناطق کشور موجی از دلهره و نگرانی ایجاد کرده بود ، مردم از ترس مبتلا شدن به این ویروس خطرناک از مسافرت اجتناب می کردند ، مصرف سبزیجات ، یخ و ... در خیلی از شهرستانها ممنوع اعلام شده بود، مسائل بهداشتی به شدت مورد توجه بود! کانون دوچرخه سواران امام رضاع کاشان همانند سایر مجموعه های فرهنگی ورزشی ، از ماهها قبل تمرینات و کلاسهای آموزش را برنامه ریزی کرده بودند، جوانان و نوجوانان در این برنامه ها ثبت نام و با شور و شوق شرکت می کردند. به غیر از تمرینات روزهای هفته ، جمعه ها بصورت فوق العاده به روستاهای اطراف کاشان رکاب می زدیم؛ هفته های پایانی مرداد ماه اعضای اعزامی به هشتمین کاروان انتخاب شده و تمرینات پایانی در حال برگزاری بود که از مدیریت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی کاشان به ما پیغام دادند که امسال نبایستی کاروان دوچرخه سواری انجام شود! ؛ این پیغام ناخوشایند برای ما بزرگترها قابل درک بود اما وقتی به اعضای کاروان خبر رسانده شد همه ناراحت و غمگین شده ، موجی از غم بر دلهای پاک نوجوانان و جوانان مستولی گردید ، امیدوارانه از ما خواستند که با مسئولین بهداشت شهرستان برای اعزام کاروان مذاکره کنیم؛ با جمعی از کادر کاروان جلسه ای با مسئولین بهداشت برگزار کردیم ؛ ایشان می گفتند با توجه به شیوع بیماری وبا در کشور، کاروان دوچرخه سواری شما مانند "بمب متحرک" خواهد بود و اگر تعدادی از ورزشکاران مبتلا شوند خطر بزرگی سایر اعضا و نیز مراکزی که اسکان خواهید داشت را تهدید می کند ؛ وقتی ما برنامه های فشرده تمرینات و شورو اشتیاق ورزشکاران را بیان کردیم ، یکی از مسئولین گفت شاید با برخی تمهیدات و تعهدات راه حلی پیدا شود و ادامه داد که : آیا دوچرخه سواران می توانند از مصرف آب یخ صرف نظر کنند؟ آیا می توانند از سبزیجات چشم پوشی کنند؟ آیا امکان دارد یک تیم بهداشتی قوی همراه کاروان مسئولیت قبول کنند؟ آیا می توانند قبل از صبحانه ،ناهار ، شام و .... دست هایشان را ضدعفونی کنند؟ و آیا و آیا .... گفتیم که با زائران گفتگو می کنیم و تعهد می گیریم. ایشان گفتند: اگر همه دوچرخه سواران این تعهدات را اجرا کنند می توانند کاروان را برگزار نمایند. جلسه ای با حضور منتخبین برگزار و شرایط حاد و ویِژه تشریح ، الزامات و تعهدات بیان گردید. عاشقان ثامن الحجج(ع) همه باتفاق متعهد به مفاد و آئین نامه بهداشتی شدند. کاروان از کاشان آهنگ حرکت نمود ، هوای مرداد ماه در شهرهای مسیر بسیار گرم و خسته کننده بود ، تشنگی ورزشکاران را کلافه می کرد اما آب یخی در کار نبود و فقط آب تصفیه شده که همراهمان داشتیم مورد استفاده قرار می گرفت، البته برخی فروشگاهها یخ لیوانی بهداشتی داشتند ولی با قیمت بالا. یکی از علائم ابتلا به وبا ، اسهال می باشد ، مسئول بهداشت هر روز از ورزشکاران درباره علائم بیماری سوال می کرد ، یکروز یکی از ورزشکاران با چهره ای وحشت زده ، وجود این علامت را به مسئول بهداشت کاروان گزارش داد که خوشبختانه بعد از مراجعه به پزشک و انجام معاینات کاملتر ، عدم ابتلا به ویروس وبا اعلام شد. در برخی شهرهای شمال مانند گنبد ، خیابانها ، پارکها و درختان با آهک ضد عفونی میشد که خود این چهره ترسناکی ایجاد می کرد بطوریکه رکاب زدن در این فضا نیز وحشت انگیز بود. 10 روز تحت شدیدترین تدابیر ایمنی و بهداشتی ، شهر به شهر رکاب زدیم ، این در حالی بود که موج گرما و شیوع بیماری وبا در مسیر هیچکدام از زائران را منصرف نکرد ، آری با اراده ای پولادین ورزشکاران بر گرما ، خستگی ، و بیماری وبا غالب شدند ؛و با لطف اهلبیت(ع) بعد از ۱۳۰۰ کیلومتر رکاب زدن به پابوس ضامن آهو رسیدیم . آری این "عشق الهی " است. کاروان دوچرخه سواری امام رضاع – محمد قنبری - دوره هشتم مرداد ۸۴

همایش دوچرخه سواری🔸🔹عاشقان ستاره‌ی هشتم 🔹🔸 📆پنجشنبه ٩٧/٨/١٧ ⏰از ساعت ۱۱ الی ۱۳ برنامه ها: تجمع وحرکت از میدان ۱۵خرداد- نمازجماعت - روایت گری - مداحی پذیرایی - ناهار ثبت نام ، ارسال نام و نام خانوادگی به یکی از شماره های زیر: +98910 384 0376 +98990 291 0515 کانون فرهنگی ورزشی دوچرخه سواران امام رضا ع کاشان

ناهاری که " قسمت " ما بود! از فاصله دور جمعیت با پرچم و شاخه های گل منتظر بودند ؛ دمدمای ظهر بود و نور خورشید گرمای مضاعفی را می بخشید ؛ جمعی از مسئولین و هیئت های ورزشی هم آمده بودند ؛ دوچرخه سواران (حدودا ۴۰ نفر) با پیراهن های متحدالشکل ، به ستون 2 و با نظم خاصی ، پشت سر ماشین بلندگودار رکاب می زدند ، به جمعیت استقبال کننده که رسیدیم ، متوقف شدیم ، یکی از مسئولین ورزشی به دوچرخه سواران خیرمقدم و خوش آمد گفتند ، با سلام و صلوات حاضران ،خستگی از تن زائران رخت بربست، جمعیت استقبال کننده سوار ماشین هایشان شده و همراه آنها به سمت مرکز شهر رکاب زدیم ، ورودی یکی از خیابانها جمعی از تکواندوکاران نوجوان با شاخه های گل کاروان را تشویق نمودند. رفتیم و رفتیم تا به محل اسکان رسیدیم ، ناهار آماده بود ، جایتان خالی "چلومرغ " با کمک یکی از مسئولین ورزشگاه از زائران ورزشکار پذیرایی نموده و آخرین ظرف ناهار را تعارف من نمودند ، در همین حال ، گوشی مسئول مربوطه به صدا درآمد ، با حالتی نگران از من پرسید : مگر شما تیم دوچرخه سواری تور سبز شهدا نیستید؟! گفتم : خیر ، ما کاروان دوچرخه سواران امام رضاع کاشان هستیم ! کمی حالش گرفته شد و با یکی از همکارانش به گفتگو و بحث پرداخت! تعجب کردم و به یکی دیگر از مسئولین ورزشگاه گفتم : ماجرا چیست؟؟ گفتند: ما منتظر تیم دوچرخه سواری تور سبز شهدا شهر ... بودیم ، ولی انگار در جاده برایشان مشکلی پیش آمده و ساعتی دیر کردند و ما کاروان شما را با ایشان اشتباه گرفتیم ، الان ورودی شهر هستند ! در واقع این برنامه استقبال و پذیرائی ناهار برای ایشان تدارک دیده شده بود ولی این ناهار " قسمت " شما شد . کاروان دوچرخه سواری مشهد مقدس – محمد قنبری – دوره نهم تابستان 85