بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اَللّهمَّ کُن لِولیّکَ الحُجَّةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً
اَلسّلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الزَّمان💚
«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»🌸
السلام علیک یا صاحب الزمان 💚
تو بيا عزيز زهرا که تو سيد جهانی
که تو هم بهار مردم که تو هم بهار جانی
تو بيا که چشم مردم به ره عنايت توست
که تو هم طبيب دلها که تو نور دیدگانی
زندگی همین امروز است،
امروز تنها چیزی است
که به وجودش اطمینان دارید؛
پس به چیزی علاقهمند شوید.
سرگرمی و فراغتی برای خود دستوپا کنید.
بگذارید نسیم شور و اشتیاق بهسمت شما بوزد.
طعم امروز را مزمزه کنید..🌼
سلامتی و دلخوشی
در مسیرتان جاری✨
🔴مادر عروس! (گفت و شنود)
♦️گفت: اعضای شورای راهبری آقای رئیسجمهور مجموعاً ۲۶ سال محکومیت امنیتی داشتهاند!
گفتم: در عوض همانها برخی از پستهای کلیدی را
به افراد خوشسابقه و انقلابی دادهاند!
گفت: کجایی عمو؟! بسیاری از پستهای کلیدی را هم
به محکومان امنیتی دادهاند!
گفتم: اما، دیروز در کنفرانس خبری آقای رئیسجمهور،
مجری برنامه یکی از افراد خوشسابقه بود!
گفت: ای عوام! او هم از افراد بدسابقه و محکومیتدار است.
گفتم: به یقین آقای رئیسجمهور از هویت آنها خبر ندارند. اگر خبر داشتند، حتماً حرف آن مادر عروس را گوش میکردند
و نهاد ریاست جمهوری را از دست آنها نجات میدادند.
گفت: کدام مادر عروس؟!
گفتم: در جلسه خواستگاری، مادر داماد از مادر عروس پرسید؛ کبریت داری؟ داماد میخواد سیگار بکشه! مادر عروس پرسید؛ مگه سیگاریه؟ مادر داماد گفت؛ در قمار باخته و ناراحته! پرسید؛ قمار باز هم هست؟ گفت؛ توی زندان یاد گرفته؟ پرسید؛ زندانی هم بوده؟ گفت؛ توی دعوا آدم کشته بود و...مادر عروس بلند شد از اتاق خارج بشه. مادر داماد پرسید؛ میری کبریت بیاری؟
گفت؛ میرم آر.پی.جی بیارم حساب این داماد رو کف دستش بذارم!