eitaa logo
محمدحسین پویانفر
1.2هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
6.8هزار ویدیو
33 فایل
| ﷽| « رَبِّ انی لِمَا اَنزَلْتَ اِلی مِنْ خَيرٍ فَقير » ╝• کانال غیر رسمی محمدحسین پویانفر •╔ • گفت و شنود ↓ @nashenas_poyanfarr • جهت تبادل↓ @admin_poyanfarr •کانال های ما↓ @mh_poyanfarr_matn ||•💌 حالا کھ امام حُ‌ـسیـن‌ دعوتت کردھ بمون
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یرحــا‌
چگونه گذشت... پ.ن: اهل دِلا ارتباط بین جملات متنو خوب میفهمن :)
8371367910828.mp3
4.73M
ای عشق اول و آخر من ای مهربان تر از مادر من ♥️🔗 『@masd1w
32.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این دستوری است بنا به امر دین برای مسئولین ...! @masd1w
✍ یه فرمایشی هست منسوب به شهید زین الدین: [ هرکس شب های جمعه شهدارو یاد کنه،شهدا درمحضر سید الشهدا یادش میکنن! ] یبارم آقای پویانفر یهو وسط مداحی کردنش برگشت گفت : مادر شهید دهقان یه شب محمدرضا رو خواب میبینن،محمدرضا ازشون میخواد که «مادر،شب های جمعه که میاید دیدن من یه نیم ساعت چهل دقیقه قبل اذان مغرب از پای مزارم بلند شید» خانم طوسی میپرسن : چرا؟ محمدرضا میگن: 《شب های جمعه،دم اذان میان که مارو ببرن کربلا برای زیارت. وقتی شما اینجایید،به احترام شما نمیرم،از زیارت جا میمونم...💔》 شب جمعه اس... دم دمای اذونه شهدا رو یاد کنیم با ذکر صلوات📿🌿 الهی اسم تک تکمون رو تو قشنگ ترین دوراهی عالم! تو بین الحرمین بخونن :)) الهی گره باز شه از کارهمه ی گرفتار ها... 🤲🙏🌹
محمدحسین پویانفر
✍ یه فرمایشی هست منسوب به شهید زین الدین: [ هرکس شب های جمعه شهدارو یاد کنه،شهدا درمحضر سید الشهدا
• دیگه شمائید و برادر شهیدتون که اسمتونو محضر سیدالشهدا (س) ببرن ... شفاعت امام حسین روزیتون❤️🌿
⭕️اعضای محترم نیاز به ادمین داریم⭕️ اگر تمایل به ادمین شدن دارین به آیدی زیر @Mahan112 پیام بدین. تشکر🌹
{🌾👒} میگفت‌ كِ‌: یه‌ رفیق‌داشته‌باش‌که‌اگه اشتباه رفتی برت گردونه؛نه اینکه همراهیت کنه(: ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌『@masd1w
مردم... ازتمام اطراف... شهر و روستاها آمده بودند... تاپای سخنرانی شیخ بنشینند! جای سوزن انداختن نبود! آنقدر که بعضی ها... بیرون نشسته بودند! قبل از منبر رفتن... یکی از شاگردان شیخ... باصدای بلند گفت: تورا به خدا! ازآنجا که هستید... یک قدم جلو تر بروید! همه یک قدم پیش گذاشتند. نوبت به سخنرانی که رسید... شیخ، از سخنرانی خودداری کرد و... ازمنبربه پایین آمد! مردم که این همه مدت... درمسجد نشسته بودند... تا به سخنرانی گوش کنند... شروع به اعتراض کردند! شیخ که داشت از مسجد بیرون میرفت ... گفت: هرچه میخواستم بگویم... شاگردم به شما گفت: هرجایی که درزندگی هستید ... یک قدم جلوتربرید! 『@masd1w