eitaa logo
- محب او ؛
496 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
567 ویدیو
1 فایل
- هو الرئوف بی نیازی در وصل است و وصال نیز ؛ جز با توبه میسر نمی‌شود . اللّٰهُم‌َّعَجِّـل‌ْلِوَلیِکَ‌الْفَرَج‌ْوَ‌فَرَّ‌جْنٰا‌بِهْ یا ملجَا کلَّ مَطرود . . _
مشاهده در ایتا
دانلود
- رنگِ‌خدارا برهررنگی ترجیح‌دهید ..! [شـهـیـدسـلـیـمـانـی]
- محب او ؛
- رنگِ‌خدارا برهررنگی ترجیح‌دهید ..! [شـهـیـدسـلـیـمـانـی]
‌. . « عزت دست ِخداست ! و بدانید اگر گمنام‌ترین‌هم باشید ولی نیـت شما یـٰاریِ مردم باشد ، می‌بینید خداونـد چقـدر با عزت‌و عظمت شمـا را در آغوش می گیرد » - 🌱 +شھید‌سلیمانی | .
بدون ِکپشن(:
[؛❄️📼] وای از اون زمانی کــہ درگیرِ صدایـــے شوی . . !(:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از لحاظ روحی نیاز دارم الان جمکران باشم و با این صحنه روبه‌رو بشم💚✨ + گنبدِ خوش‌رنگِ امام زمان(عج) رو ببینید؛ آدم دوست داره غرق شه توی این فضای پر از آرامش..
دَر‌من‌دختری‌سازِ‌اُمیدوارۍ‌‌می‌زند . 🧡!' ‎‌‌‎‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎ 🌱 🌺
°•|ݕِسْم ࢪݕ مادࢪ ݐـہݪۅۍ شَڪَسٺہ. ° ⊰• 💔•⊱ با دوستام رفته بودیم بیرون.. چون که طبق‌ معمولِ این دوماهِ اخیر دانیال درگیر بود برای گشت زنی و این داستان ها! توی احمد اباد بودیم .. زنگ زد گفت خانم دقیقا کجایی .. گفتم چرا.. گفت دو دقیقه بیام ببینمت .. وقتی اومد سه نفر بودن.. دانیال؛حسین و دوست دیگشون.. با موتور اومده بودن.. دوستام و ول کردم تو پیاده رو و اونم از دوستاش جدا شد و نزدیک هم شدیم .. صحبت که میکردیم به فاصله ی یک متری دوستای من بودن و به همون فاصله اون طرف حسین و دوست دیگه ی دانیال؛ یکی از بچه ها این عکس و ازمون گرفت.. دانیال که با من حرف میزد دوست دیگشم اون طرف با خانمش تلفنی درحال صحبت بود؛ حسینِ از نظرِ من همیشه مظلوم خودش و با موتور سرگرم کرده بود.. خندیدم به دانیال گفتم برین تورو خدا حسین بیچاره رو ول کردید اون وسط هر کدوم به یک طرف رفتین😅 شاید برای مسخره بازی هامون این عکس گرفته شد اما خداروشکر که این لحظه ی زیبا ثبت شد؛) :)
! ‏یه‌دوره‌مردهامراقب‌بودن‌کسی‌به‌ ناموسشون‌چپ‌نگاه‌نکنه،الان‌بعضیازنشون روبَزَک‌میکنن‌میفرستن‌جلودوربین‌کلیپ‌پر کنن‌نون‌دربیارن؛روزگارغریبی‌ست‌نازنین...🚶🏻‍♂
"جان فدای غیرت🕊💚" .
" تنهايی دوست داشتنى نيست اما، خواستنى‌تر از تمام ِ دوستت‌دارم‌‌هاى مسموم است! مگر تا كجا می‌توانى به دلت بگویی: ببخشيد كه باورم شد ..؟! " _ بهرام‌حمیدیان
همهـ در حال ِ تدارك ِ سومین مراسمت هستن، ولۍ من هَنوز رفتنت رو بـاور نڪردم . .
استوری زینب سلیمانی