چه آب برسانی ، چه تشنه برگردی
تو فتح میکنی آخر تمام دلها را...
#السلام_علیک_یا_قمر_بنی_هاشم
#به_تو_از_دور_سلام
- محب او ؛
آرامِجان(:🌱
اینرامنبهجوانهامیگویم؛
دنبالتعلقاتپَستنباشیم،
همهٔما،راهیهبهیکسمتهستیم!
_حاجقاسمسلیمانی
- محب او ؛
احبک..
اَلسَّلامُعَلَيْكَ يااَباعَبْدِاللهِ وَعَلَىالاَْرْواحِ الَّتيحَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُاللهِ اَبَداً مابَقيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُوَالنَّهارُ وَلاجَعَلَهُاللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَىالْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّبْنِالْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِالْحُسَيْنِ وَعَلىاَصْحابِالْحُسَيْن
- محب او ؛
زنـدگـۍ؛ ذࢪه؎ کـٰاهۍسـٺ ، ڪھ ڪوهش ڪࢪدیمـ...!
یه دیالوگ خیلی حقی رو شنیدم ؛
داشت به دخترش وقتی خیلی ناراحت بود
میگفت :
' ' بعضی اتفاقا دلت رو میشڪنن اما ، چشمات رو باز میڪنن .. اینارو بُرد حساب ڪن🎖! ' '
- محب او ؛
#سلامبرابراهیم۱🌿 قسمت ۴📚 محبت پدر در خانه ای کوچک و مستاجری در حوالی م
#سلامبرابراهیم۱🌷
پارت۵📚
محبتپدر
راست می گفت . محبت پدرمان بر ابراهیم ، محبت عجیبی بود . هر چند بعد از او ، خدا یک پسر و یک دختر دیگر به خانواده ما عطا کرد ، اما از محبت پدر به ابراهیم چیزی کم نشد .
ابراهیم دوران دبستان را به مدرسه طالقانی در خیابان زیبا رفت . اخلاق خاصی داشت . توی همان دوران دبستان نمازش ترک نمی شد .
یکبار هم در همان سال های دبستان به دوستش گفته بود : بابای من آدم خیلی خوبیه . تا حالا چند بار امام زمان (عج) را توی خواب دیده .
وقتی هم که خیلی آرزوی زیارت کربلا داشته ، حضرت عباس (ع) را در خواب دیده که به دیدنش آمده و با او حرف زده .
زمانی هم که سال آخر دبستان بود به دوستانش گفته بود : پدرم میگه ، آقای خمینی که شاه ، چند ساله تبعیدش کرده آدم خیلی خوبیه .
حتی بابام میگه : همه باید به دستورات اون آقا عمل کنند . چون مثل دستورات امام زمان (عج ) می مونه .
دوستانش هم گفته بودند : ابراهیم دیگه این حرفا رو نزن . آقای ناظم بفهمه اخراجت میکنه .
شاید برای دوستان ابراهیم شنیدن این حرف ها عجیب بود. ولی او به حرفای پدر خیلی اعتقاد داشت .
سبحانالله؛
سیرابشدناز دنیا،چقدتشنگیزاست!!
• امیرالمؤمنین(ع)💚🌱
- نهجالبلاغه خطبه ¹¹⁴
یه مادری میگفت: 80کیلو پسر جَوونم رو دادم، 2کیلو استخون پس گرفتم!
منو از چی میترسونید؟ :)