eitaa logo
- محب او ؛
494 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
567 ویدیو
1 فایل
- هو الرئوف بی نیازی در وصل است و وصال نیز ؛ جز با توبه میسر نمی‌شود . اللّٰهُم‌َّعَجِّـل‌ْلِوَلیِکَ‌الْفَرَج‌ْوَ‌فَرَّ‌جْنٰا‌بِهْ یا ملجَا کلَّ مَطرود . . _
مشاهده در ایتا
دانلود
احترام و آزادی که اسلام به زنها داده است ؛ هیچ قانون و مکتبی نداده .. [حضرت ِ امام]
کسایی که به داعش تجهیزات میدادن به کسی که داعش رو از بین برد میگن تروریست:))) حالا هی بگید دنیا سیرک نیست
دنیا‌مانند‌سایه‌ات‌است؛ اگربایستی‌می‌ایستد‌، واگر‌به‌دنبالش‌بروی‌،دورمیشود! • امیرالمؤمنین(ع)💚🌱 - غررالحکم حدیث ⁸¹⁵⁵
ولی امام رضا، دلِ ما واسه خُنکای رواق امام خمینی و فرش‌های دستبافت حرم تنگ که نه، مُچاله شده تَصَّدُقِت :))
فلسطین خط مقدم ما و همه‌ی جهان اسلام است !
سردار یه چیز می‌گم قول بده نخندی ! نوه‌های هیتلر به ما می‌گن 😂 اروپایی که در مجموع دو جنگ جهانی حدود ۸۰میلیون آدم را کشت، به سپاه می‌گوید تروریست ! همانطور که جرج بوش از صلح حرف می‌زد !
عضو نخواستیم ، فقط کم نشید😑😂
- محب او ؛
#سلام‌بر‌ابراهیم۱🌷 پارت۶📚 روزی حلال پيامبراعظم ميفرمايــد: (فرزندانتان
پارت۷📚 روزی حلال یادم هست که در همان سال های پایانی دبستان ، ابراهیم کاری کرد که پدر عصبانی شد و گفت : ابراهیم برو بیرون ، تا شب هم برنگرد . ابراهیم تا شب به خانه نیامد . همه خانواده ناراحت بودند که برای ناهار چه کرده . اما روی حرف پدر حرف نمی زدند . شب بود که ابراهیم برگشت . با ادب به همه سلام کرد . بلافاصله سوال کردم : ناهار چیکار کردی داداش؟! پدر در حالی که هنوز ناراحت نشان می داد اما منتظر جواب ابراهیم بود . ابراهیم خیلی آهسته گفت : تو کوچه راه می رفتم ، دیدم یه پیرزن کلی وسائل خریده ، نمی دونه چیکار کنه و چطوری بره خونه . من هم رفتم کمک کردم . وسایلش را تا منزلش بردم . پیرزن هم تشکر کرد و سکه پنج ریالی به من داد . نمی خواستم قبول کنم ولی خیلی اصرار کرد . من هم مطمئن بودم این پول حلاله ، چون براش زحمت کشیده بودم . ظهر با همان پول نان خریدم و خوردم . پدر وقتی ماجرا را شنید لبخندی از رضایت بر لبانش نقش بست . خوشحال بود که پسرش درس پدر را خوب فرا گرفته و به روزی حلال اهمیت می دهد .دوستی پدر با ابراهیم از رابطه پدر و پسر فراتر بود . محبتی عجیب بین آن دو برقرار بود که ثمره آن در رشد شخصیتی این پسر مشخص بود . اما این رابطه دوستانه زیاد طولانی نشد! ابراهیم نوجوان بود که طعم خوش حمایت های پدر را از دست داد . در یک غروب غم انگیز سایه سنگین یتیمی را بر سرش احساس کرد . از آن پس مانند مردان بزرگ به زندگی ادامه داد . آن سال ها بیشتر دوستان و آشنایان به او توصیه می کردند به سراغ ورزش برود . او هم قبول کرد .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و اۍڪاااش یڪۍازاین‌صُبـح‌ها صِداےتـُوࢪانفس‌بڪشمـ..
برخیزید اذان است🍃 التماس دعا