Shab5moharam14020431-01.mp3
32.21M
﷽
⚫️ جامعه، معنای زندگی و آینده| جلسه پنجم.
▪️ استاد واسطی
▪️ شب پنجم محرم الحرام ١٤٤٥
⚫️
#نگرشی_نو_به_دین_تمدنساز
#سیدالشهدا
#عزاداری
#محرم
#امام_حسین علیه السلام
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅┄
@mhgolkar
ضمن سلام و عرض ادب و تسلیت و قبولی عزاداری هاتون
ممنون میشم اگر نظرتون در مورد متن زیر را بیان بفرمائید (نگاه تمدنی بود هم چه بهتر🌿)
https://eitaa.com/mhgolkar/2605
نظرتون را به نشانی زیر ارسال بفرمایید
@golkar_mh
#نگرشی_نو_به_دین_تمدنساز
@mhgolkar
🏴حسين بن علی همان حاکمی است که میخواهیم ؟
او یک حاکم دیندار و متعبد بر احکام شرعی است👳🏻♂️
لباس های ساده میپوشد و با مسئولینی که بخواهند به بیت المال دست درازی کنند و با پست و مقام به دنیا برسند مماشات نمیکند
مشاورانش مؤمنترین و متدینترین انسانها هستند
همچون جدش مخالف رواج موسیقی و قمار و فساد و اختلاط زن و مرد و سگبازی و ... است و با کسانی که سمت اینها بروند به شدت برخورد میکند🐕🦺🐒
تفکرات دینیاش به او اجازه نمیدهد به مردم آزادی بدون حد در مسائل فردی و اجتماعی بدهد و سعی در اجرای قوانین اسلامی در جامعه دارد.
بدون شک به عقاید همه احترام نخواهد گذاشت❌
قدرت در دستان حسین که قرار بگیرد مثل پدرش علی و پدربزرگش محمد حکومت میکند✊🏻
اگر به قدرت برسد مثل پدر و پدربزرگش بساط مشروبخوری را در حکومت اسلامی جمع میکند🍻
او نمیگذارد فاحشهها به صورت رسمی کار کنند🔞
بتشکن خواهد بود و نخواهد گذاشت مردم عده ای سلبریتی و پولدار و صاحب مقام دارای رسانه را پرستش کنند🔨🗿
در حکومت حسین بن علی سیاست عین دیانت است و دیانت عین سیاست است
در حکومت امام سوم شیعیان میشود به راحتی سیر و سلوک کرد و در راه خدا قدم برداشت چون خود حاکم تا انتهای راه خدا رفته است 🤲
در حکومت حسین بن علی الناس علی دین ملوکهم و مردم باید بر دین حاکمانشان باشند پس باید طبق قوانین و سبک زندگی حاکم زندگی کنند
عاشقان راه خدا، تشنه به قدرت رسیدنِ چنین حاکمی چنین بودند❤️
ولی در مقابل طبیعتا مسلمانان اهل دنیا دوست نداشتند او به حکومت برسد . مسلمانانی که دوست داشتند دنبال لذت و رفاه و آسایش خود باشند این حاکم را دوست نداشتند. کربلا جنگ بین عرقخور و نمازخوان نبود، فهم خیلیها اینگونه شکل گرفته که در سپاه عمر سعد، گروهی آدم عرق خور و زنباره و اهل فسق و فجور بودند
و لشکر امام حسین اهل عبادت.
گروه اول حتی برای مصیبتهای گروه دوم عزاداری هم میکردند و به سرو سینه هم میزدند ولی او را با عمل خود یاری نمیکردند
بله، جنگ، جنگ بین دو اسلام بود.
جنگ بین دو نماز،
جنگ بین دو روزه،
جنگ بین دو نذر و
جنگ بین دو درک از اسلام بود.
اسلام ظاهری و خشک و بیبصیرت و دنیاطلب،
به مصافِ
اسلام حقیقی و عاقلانه و عارفانه و بصیر و ولایی رفت.
ما کدام سمت ایستاده ایم؟
#نگرشی_نو_به_دین_تمدنساز
#سیدالشهدا
#عزاداری
#محرم
#امام_حسین
🏴 🏴 🏴 🏴 🏴 🏴
@mhgolkar
سوال یکی از عزیزان کانال:
سلام وقت بخیر
اینکه گفته اید
بدون شک به عقاید همه احترام نخواهد گذاشت
توهین به امام ع است
؛
مگر یهود در مدینه با پیامبر زندگی نمی کردند !؟
جواب :
سلام علیکم منظور قطعا این نیست که به عقیده دیگران بی احترامی میکند بلکه به این معناست که هر کسی اجازه ندارد به اسم آزادی عقیده و مذهب در جامعه مسلمین هر کاری که بخواهد بکند
همان چیزی که الان داعیه داران آزدی در جامعه ما انجام میدهند.
نظر یکی از فعالان عرصه ایجاد عدالت اجتماعی:
(همچون جدش مخالف رواج موسیقی و قمار و فساد و اختلاط زن و مرد و سگبازی و ... است و با کسانی که سمت اینها بروند به شدت برخورد میکند🐕🦺🐒)
در این جمله با بیان مصادیق ضعیف انحراف فردی مواجه هستیم و با توجه به سطح اعتقادی مردم شمولیت کمی دارد در حالی که الان و برای عموما مخاطبان امر به معروف و نهی از منکر بر زمین گذاشته شده است و نیز بهتر است جای سگ و میمون در استیکرها عوض شود
(تفکرات دینیاش به او اجازه نمیدهد به مردم آزادی بدون حد در مسائل فردی و اجتماعی بدهد و سعی در اجرای قوانین اسلامی در جامعه دارد.)
در این جمله ظاهرا نویسنده تعریف آزادی را از طرف مقابل پذیرفته و خود تعریفی ندارد و در ادامه بنا دارد با اسلامش مقداری از این آزادی را سلب و محدود کند
(بدون شک به عقاید همه احترام نخواهد گذاشت❌
قدرت در دستان حسین که قرار بگیرد مثل پدرش علی و پدربزرگش محمد حکومت میکند)
در این جمله فرد محترمی همچون امام حسین علیه السلام را فاقد این صفت معرفی می کند و به همین نسبت پدر و جد او علیهما سلام را در حالی که به فرموده حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله و سلم «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» را به گوش همه می رسانند جد ایشان شیخ الانبیاء علیه السلام نیز بت شکست و استدلال کرد پس بهتر است کلمه دیگری جایگزین شود
(بتشکن خواهد بود و نخواهد گذاشت مردم عده ای سلبریتی و پولدار و صاحب مقام دارای رسانه را پرستش کنند🔨)
در این جمله کلمه نخواهد گذاشت تحکمی ست در حالی که اهل بیت علیهم السلام با بصیرت افزایی اصلاح بینش و نگرش گشتی نجات بشریت هستند «ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه»
(عاشقان راه خدا، تشنه به قدرت رسیدنِ چنین حاکمی چنین بودند❤️)
در این جمله چنین دو بار تکرار شده است
با عرض ادب و احترام
ببخشید حسب امر جنابعالی انجام وظیفه کردم در حد عقل و فهم خودم و لاغیر
نظر یکی از اساتید عزیز و فضلای حوزه و دانشگاه؛
ضمن تشکر از مطالبی که باعث فعال شدن تفکرمون و ایجاد نگاهی متفاوت میشه بنظر بنده؛
سیره حکومتی امام حسین به طور دقیق، همان روش حکومتی پیامبر اکرم(ص) امام علی(ع) است.
برنامههای حکومتی حضرت را ، میتوان در سه محور خلاصه کرد: فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی.
1. برنامههای فرهنگی
در انجام برنامهفرهنگی، محورهای مهم عبارتاند از:
الف) احیای کتاب و سنت: امام حسین(ع) هدایت و رستگاری را جایگزین هوای نفس میسازد و در عصری که نظر اشخاص بر قرآن مقدم شده، افکار را متوجه قرآن میگرداند و آن را حاکم بر جامعه میسازد».
ب) تقویت عقل: امام حسین(ع) عقلهای ایشان را جمع میکند و عقل آنها را به کمال خواهد رساند».
ج) رشد چشمگیر و بیسابقه دانش: میدانیم که رفتار صحیح، ریشه در علم و دانش گسترده دارد که ، حکایت از آگاهی و شناخت عمیق از آیات قرآن و روایات اهل بیت دارد.
د) مبارزه با بدعتها: بدعت به معنای داخل کردن اندیشه و آرای شخصی در دین و دینداری است. حضرت با چیزهایی که از تمایلات شخصی و هواهای نفسانی وارد دین شده، مبارزه میکند.
2. برنامههای اقتصادی
برنامههای اقتصادی در حکومت حضرت به صورت مطلوبی تدوین شده تا ابتدا امر تولید، سامان یابد و از منابع طبیعی بهرهبرداری شود و سپس ثروت به دست آمده، به شکل عادلانه بین همه طبقات توزیع گردد.
دوران حاکمیت حضرت، جهتگیری اقتصادی در موارد ذیل است:
الف) بهرهوری از منابع طبیعی
ب) توزیع عادلانه ثروت
ج) عمران و آبادانی
3. برنامههای اجتماعی
در این حکومت بر اساس تعالیم قرآن و عترت، محیط زندگی زمینهای برای رشد و تعالی افراد خواهد بود.
الف) گسترش امر به معروف و نهی از منکر
ب) مبارزه با فساد و رذایل اخلاقی
ج) عدالت قضایی
نظری کمی متفاوت از یکی از عزیزان کانال:
حقیقتا دین چیست؟
فلسفه دین، وصل انسان به خالق از مسیر یافتن و پرورش فطرت خود او
پرورش روح انسانی جز از مسیر سلامت و سلم نمیگذرد. روان و جان وقتی بیمار شود، ملتهب شود، نابسامان شود هیچ درمانی هم جز سلم، که بااخلاقمندی تعریف میپذیرد، نخواهد داشت
اینکه گفته میشود حکومت با کفر باقی میماند ولی با ستم نه، اینکه گفته میشود فقر از دری بیاید، ایمان از آن سو ب در میشود هم به همین معناست
چون تعادل و سلامت و هارمونی روان و تن را، روان و جامعه و روابط رابه هم میریزد...
مساله مهم دیگر اینست که جامعه اسلامی یا حاکمیت اسلامی؟؟
وقتی جامعه را به عنوان اسلامی پیوند بزنیم که حاکمیت اسلامی باشد
اول سوزنی ب خود بعد جوالدوزی به ملت..
آنچه حق ملت است بر گرده حاکم به بنابر بیان مولا علی در باب رویکرد خوارج به قرائت مزورانه ی لاحکم الا لله؛ حاکم وظیفه دارد امور مردم را از مومن و کافر، نیکوکار و بدکردار ب روال پیش ببرد؛ آنچه درباره خوبی و بدی آنان است خداوند بعد خود حکم خواهد کرد...
ما بین وظایف حاکمیت اسلامی با دوست داشتن های حاکمیت و بخش مذهبی سنتی شدیدا خلط کرده ایم
و حتی بین آنچه دین است و آنچه سلیقه متدینین است
نظر یکی از سروران از اساتید و فعالین اجتماعی استان تهران:
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز جناب آقای گلکار
دو نوشته ی حضرت عالی را چند بار خواندم و بسیار تاثیر گذار دیدم
یکی از دغدغه های جدی ای که بنده داشتم این بود که تمام مفاهیم دینی ای که غالبا مردم با آنها مواجه هستند به دلیل اینکه تصویر امروزی و ملموسی از آن ندارند صرفا در حد مفاهیم انتزاعی است و این هیچ حسی برای آنان ایجاد نمیکند و در نتیجه منجر به عمل نمیشود
از این دست مکتوبات اگر نسبت به وقایع تاریخی صدر اسلام و معارف فلسفی عرفانی و ..... ایجاد شود به طوری که مثال امروزی اش زده شود بسیار منشأ اثر خواهد بود و این دو مکتوب حضرتعالی از این دسته بود
انشاء الله که بیشتر شاهد مکتوبات حضرت عالی در ملموس سازی معارف دین باشیم
با تشکر
نظر یکی از اساتید بزرگوار هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد:
سلام
تمدن سازی روال و مکانیزم خودش داره
مثل هر کار دیگه
تمدن سازی از سیستم سازی میگذره
و سیستم سازی تقوای خاص خودش داره و مقید ماندن به سیستم، تقوای بیشتر.
ببینید خداوند تا چه حد به ابرسیستمی که استقرار داده پایبند هست، تا حدی که اگر خروجی اون کشته شدن حسین اش و پاره های تن و اصحاب او باشن هم دخالت نمیکنه و اجازه میده سیستم روال خودش بره
این مساله در تمدن غرب به خوبی هویداست.
ادامه دارد...
نظر یکی از فضلای بزرگوار تهران:
سلام و ادب
اعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحسین علیه السلام
ستون خیمه دین ولایت است. پذیرش ولایت الله و امتدادش در اولیاء معصومین علیهم السلام، به معنی پذیرش حاکمیت اراده الهی در کلیه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان است. در نگاه تمدنی، حاکمیت اراده الهی به کلیه فرآیندها و ساختارهای جامعه دینی توسعه می یابد.
طبیعی است که اراده های بشری در مواضع متعدد، چه در ابعاد فردی، چه اجتماعی و چه تمدنی، با اراده الهی درگیر شده و تنها کسانی که نسبت به امام معصوم معرفتی از نوع "معرفة الامام بالنورانيه" دارند، سرسپرده اوامر اولیاء الله بوده و در مقابل اراده امام معصوم، برای اراده خود محلی از اعراب قائل نخواهند بود.
شاید دال مرکزی مفهوم انتظار فرج، رسیدن به چنین معرفتی از سوی فرد، جامعه و حکومت هست که برای اراده خدا و رسول و امام چنان جایگاهی قائل باشیم که بی چون و چرا پذیرفته و در مقابل آن، انانیتی باقی نماند.
سیستم ولایت فقیه در زمان غیبت، راهبر خوبی در این مسیر است.
نظر یکی دیگر از سروران :
سلام علیکم جناب حاج آقای گلکار
عرض ادب و احترام و تسلیت
تحلیل بنده از هر دو نوشته( یزید لعنة الله علیه و امام حسین علیه السلام) چنین متوجه شدم که:
در سال ۶۱ هجری شخصی به نام یزید و شخصی به نام حسین بن علی رهبرانی با دو نگرش و جهان بینی متفاوت شیطانی و الهی که یزید به دنبال ایجاد و برقراری حاکمیت و سبک زندگی شیطانی و حسین بن علی به دنبال ایجاد و برقراری حاکمیت و سبک زندگی الهی و توحیدی بوده اند، که تقابل آن دو جریان، کربلا را برای بشریت رقم زد.
اما نقش و تأثیر این حادثه خیلی سنگین و تقابل جریان های حق و باطل در سبک زندگی فردی و اجتماعی ما، با اینکه الحمدلله و المنة خداوند متعال دوباره نماینده امام زمان یعنی مسلم زمان دیگری( امام خمینی و وجود رهبر عزیز خدا حفظشان کند ان شاءالله) که با بیانات دقیقشان و راهنمایی هایشان به دنبال ایجاد تشکیلات و جبهه سازی برای نصرت امام زمان که آرمان او تنها و تنها بالا نگه داشتن پرچم الله و ایجاد حاکمیت و تمدن و سبک زندگی توحیدی و انهدام حاکمیت و تمدن شیطانی است، و ما با ادعای خود و فریاد لبیک، مهر بر نامه خود زده ایم و هر روز امام خود را فرا می خوانیم و با نماینده او بیعت کرده ایم، اما حاکم و حاکمیت زندگی فردی،جمعی و اجتماعی ما هنوز یزید و شیطانی است. حاکم سبک زندگی و ساختار، سیستم و نظام های زندگی ما هنوز یزید است و حاکمیت آن شیطانی است. و مسلم و امام منتظر ما هستند که حرکتی کنیم اما همچنان دچار ترس، تردید هستیم. و با ژستی عالمانه ترس و تردید خود را چنین توجیه کرده ایم که ما با امام زمان بیعت می کنیم نه نماینده او.
دین حقیقتی واحد است که محور و مرکزیت آن الله است و پیامبران و امامان به دنبال ایجاد حاکمیت الهی بوده اند. آری نظام سیاسی اسلام، اساس دین است و اینجاست نقش امام خمینی نائب و پرچم دار امام زمان را متوجه می شویم که به حق مکتب امام خمینی مهم ترین مکتب از زمان پیامبر تا ظهور خواهد بود؛ چرا که توانست پرچم حاکمیت الله را همچنان بالا نگه دارد و بگوید که هنوز کسی هست که پرچم دار سپاه امام زمان باشد و پرچم را بالا نگه دارد اما ما هنوز که داریم با همان نظام و سیستم های شیطانی زندگی می کنیم و سبک زندگی ما با حکومت یزید و یزیدی ها مدیریت می شود و این سبک زندگی شیطانی روز به روز بر ملت مسلمان فشار می آورد تا علیه مسلم زمان( رهبر عزیز) نماینده امام بتازد و خواص را دچار حیرت کرده تا دست از اطاعت مسلم و امام زمان خود بردارد و ما همچنان ترس از حاکمان ساختارها و نظام های شیطانی داریم تا لبیک گوی امام خود باشیم.
آری امام حسین فرمود هل من ناصر ینصرنی و خیلی ها با گویش هایشان شنیدند و ناصر نبودند و قلیلی هم ما احسن ناصرا بوده اند که بعضی کم سن، بعضی غلام و سیاه چهره و....
اما امروز همان ندای هل من ناصر ینصرنی امام زمان به گوش می رسد و همه آن را به گونه های مختلفی احساس می کنیم و مسلم زمان( رهبر عزیزمان) در بین ما هنوز غریب است و به دنبال یار برای نصرت امام زمان است. البته نصرت امام حسین جنگ سخت بوده و نصرت امام زمان جنگ نرم است. و همچنان امام زمان فریاد هل من ناصر ینصرنی ندا می کند.
اما بدانیم فرق نصرت حسین بن علی با امام زمان در این است که در زمان ما دیگر مجال و فرصتی برای قیام توابین نخواهد بود.
آری آرمان و هدف اعلی، تلاش برای ایجاد و برقراری حاکمیت الهی است در زندگی فردی و اجتماعی و نابودی کردن حاکمیت شیطانی با کشتن یزید و یزیدی ها.