علی [ع] رو به پسرانش کرد و گفت :
حسن و حسین چشمان من هستند و محمد حنیفه بازوی راست من و تو عباس . . .
سپس سر عباس را به سینه چپش فشار داد عباس صدای قلب پدر را شنید چشمانش را بست .
محمد حنیفه آرام خندید و نزدیک گوش حسین گفت :
عباس هم قلب امیر المومنین است :)!
⌝برادر من تویی؛ داوود امیریان⌞
من،
دستکم تا حدی،
با وحشت تنهائی آشنایم . .
نه تنهائی در خلوت،
بلکه تنهائی در میان مردمان . .!
⌝فرانتس کافکا⌞